آیه سخره•
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیه ۵۴
اعراف، درباره
آفرینش ماه و
خورشید و
ستارگان و مسخر بودن آنها برای
خداوند می باشد.
به آیه ۵۴
سوره اعراف، به تناسب این که درباره تسخیر خورشید و ماه و ستارگان سخن گفته است، «آیه سخره» میگویند
(ان ربکم الله الذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین)؛
«
پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و
زمین را در شش
روز (شش دوران) آفرید، سپس به
تدبیر جهان هستی پرداخت، با (پرده تاریک)
شب،
روز را میپوشاند و شب به دنبال روز به
سرعت در
حرکت است، و
خورشید و ماه و ستارگان را آفرید در حالی که مسخر فرمان او هستند، آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان) برای او (و به فرمان او) است. پر برکت (و زوال ناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است».
ا. معرفی معبود حقیقی و واقعی با
ذکر صفات خاص او.
ب.
آفرینش جهان در شش روز (مرحله): برخی از مفسران.
۱. روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.
۲. این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا
سرد و قابل
سکونت در آمدند.
۳.
روز دیگر
منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از
خورشید جدا شد.
۴. روز دیگر زمین سرد و آماده
حیات گردید.
۵. سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.
۶. سرانجام
حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند.
استوای خداوند بر «عرش:»
عرش در
لغت به معنی چیزی است که دارای سقف بوده باشد و گاهی به خود سقف نیز عرش گفته میشود ولی هنگامی که در مورد خداوند به کار میرود و گفته میشود «عرش خدا»، منظور از آن مجموعه جهان هستی است که در
حقیقت تحت
حکومت پروردگار محسوب میشود، و جمله استوی علی العرش
کنایه از
احاطه کامل پروردگار و
تسلط او بر
تدبیر امور آسمانها و
زمین بعد از
خلقت آنها است.
البته معنای دیگری برای عرش نیز هست، و آن در مواردی است که در مقابل «
کرسی» قرار گیرد، در این گونه موارد کرسی (که معمولا به تختهای پایه کوتاه گفته میشود) ممکن است کنایه از
جهان ماده بوده باشد و عرش کنایه از جهان ما فوق ماده (
عالم ارواح و
فرشتگان).
در این
آیه،
شب را همچون پوششی برای روز دانسته که روشنایی
روز را با پردههای ظلمانی خود میپوشاند.
جالب توجه اینکه تعبیر فوق تنها در مورد شب ذکر شده و نفرموده: بوسیله روز تاریکی شب را نیز میپوشاند، زیرا پوشش تنها مناسب تاریکی است، نه روشنایی. همچنین شب را به طلبکاری تشبیه کرده که با
سرعت به دنبال بدهکار خود (روز) میدود.
این
تعبیر با توجه به موقعیت شب و روز در
کره زمین تعبیر جالبی است زیرا اگر کسی از بیرون کره زمین ناظر چگونگی حرکت آن به دور خود و افتادن سایه مخروطی شکل زمین بر روی خودش بوده باشد با توجه به اینکه کره زمین با سرعت سرسام آوری (در
حدود ۳۰ کیلومتر در دقیقه) به دور خود میگردد چنین
احساس میکند که گویا هیولای سیاه مخروطی شکل با سرعت زیاد در روی این کره به دنبال روشنایی روز در حرکت است، ولی این موضوع در مورد روشنایی روز
صادق نیست، زیرا روشنایی آفتاب در نیمی از کره زمین و در تمام فضای اطراف پخش است، و شکلی به خود نمیگیرد، تنها تاریکی شب است که به صورت سایه مخروطی شکل همانند یک
شبح اسرارآمیز غول پیکر روی زمین میدود.
آفرینش ماه و خورشید و ستارگان و مسخر بودن آنها برای
خداوند.
منحصر بودن «خلق» و «امر» برای خداوند: در اینکه منظور از خلق و امر چیست، میان مفسران گفتگو است. برخی مفسران با توجه به قرائنی که در این
آیه و آیات دیگر
قرآن موجود است منظور از
خلق را آفرینش نخستین، و منظور از امر را قوانین و نظاماتی دانستهاند که به فرمان پروردگار در عالم هستی
حکومت میکند و آنها را در مسیر خود رهبری مینماید.
البته بعضی از
فلاسفه مایلند که عالم خلق را عالم ماده، و عالم امر را عالم ما وراء ماده بدانند، زیرا عالم خلق جنبه تدریجی دارد و این خاصیت جهان ماده است، و عالم امر جنبه دفعی و فوری دارد و این خاصیت جهان ما وراء ماده است چنان که میخوانیم: (انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون)؛ «هنگامی که خداوند چیزی را
اراده کند، به او فرمان میدهد موجود باش، آن هم موجود میشود».
ولی با توجه به موارد
استعمال «امر» در آیات
قرآن، و حتی جمله: (و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره) در همین آیه، ممکن است استفاده شود که امر به معنای هر گونه فرمان الهی است، خواه در جهان ماده باشد یا جهان ما ورای ماده.
جمله: (تبارک الله رب العالمین) بعد از
ذکر آفرینش آسمان و
زمین و
شب و
روز و
خورشید و
ماه و
ستارگان و
تدبیر جهان هستی، یک نوع
ستایش از مقام مقدس
پروردگار است که به عنوان
تعلیم به بندگان فرموده است.
«تبارک» از ماده
برکت است و ریشه آن «برک» (بر وزن درک) به معنای سینه
شتر میباشد، و از آنجا که شتران هنگامی که در جایی ثابت میمانند سینه خود را به زمین میچسبانند، این کلمه تدریجا معنای ثابت ماندن به خود گرفته است، سپس به هر نعمتی که
پایدار و با دوام باشد و هر موجودی که دارای
عمر طولانی و آثار مستمر و ممتد است، موجود مبارک یا پربرکت گفته میشود، و نیز اگر میبینیم به استخرها و یا بعضی از مخازن آب «
برکه» گفته میشود به خاطر این است که
آب، مدتی طولانی در آن باقی میماند.
و از اینجا روشن میشود که یک
سرمایه پربرکت، سرمایهای است که به زودی زوال نپذیرد و یک موجود مبارک موجودی است که
آثار آن مدتی طولانی برقرار بماند، بدیهی است لایقترین وجود برای این صفت همان وجود
خدا است او وجودی است مبارک ازلی، ابدی و سرچشمه همه برکات و نیکیها و
خیر مستمر.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه سخره».