ابو قتاده انصاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوقتاده حارث بن ربعی بن بلدمه انصاری خزرجی، از
صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و از اصحاب
امام علی (علیهالسلام) و والی
مکه از سوی امام علی (علیهالسّلام) بوده است.
حارث بن ربعی بن بلدمه انصاری، معروف به ابوقتاده، از
بنی سلمة بن سعد خزرجی و در شمار بزرگان
انصار بود. و از
صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
وی به
کنیه خود فارس (سوار کار) رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شهرت داشت.
از اخبار مربوط به او در جنگها بر میآید که وی سوارکاری
شجاع و مطیع پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بوده است.
او در همه غزوهها تلاشمندانه شرکت داشت و افزون بر حضور در برخی سریهها، فرماندهی شماری از آنها را عهدهدار شد.
به رغم تصریح خود وی به حضورش در
جنگ بدر در سخنانش خطاب به
معاویه،
برخی نام او را در شمار
بدریون نیاوردهاند.
در گزارشی، فرزندان او نیز از مسئولیتش در پاسداری از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بدر خبر دادهاند.
شعبی بر بدری بودن او تاکید دارد.
او از دلیران سپاه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود؛ و پیامبر از وی به عنوان یکی از بهترین رزمآوران سپاهش یاد کرد.
در
جنگ احد و جنگهای پس از آن، شرکت داشت.
ابوقتاده پس از نبرد احد به سال سوم ق. آنگاه که اندوه شدید رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در پی مثله شدن عمویش
حمزه دید، تصمیم به انتقام از قریش گرفت. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سه بار او را به آرامش، دعوت کرد؛ اما وی نمیتوانست
غم و اندوه پیامبر را فراموش کند. به هر روی، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) او را از انتقام گرفتن بر حذر داشت و وی را فردی راستگو و
قریش را قومی بد برای پیامبرشان نامید.
در
غزوه بنی مصطلق (مریسع) به سال پنجم ق. آنگونه که از خود ابوقتاده نقل شده، او پرچمدار
مشرکان را کشت و بدینسان
مسلمانان پیروز شدند.
در
غزوه ذی قرد (غابه) در سال ششم ق. هنگامی که ابوقتاده دلیرانه یکی از قاتلان مسلمانان به نام
مسعده را کشت، خود نیز زخمی شد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دعایش کرد و آب دهان مبارکش را بر زخمهای او کشید.
ابوقتاده از پنج نفری بود که
سلام بن ابی حقیق یهودی، از بانیان
جنگ احزاب،
را به دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
خیبر کشتند.
در
فتح مکه بر پایه روشن نظامی پیامبر برای غافلگیری
دشمن، وی به فرماندهی هشت نفر از مسلمانان انتخاب و در یکم
رمضان سال هشتم ق. به وادی اضم نزدیک
مدینه فرستاده شد تا وانمود کنند که مسلمانان قصد آن سرزمین را دارند. از این ماجرا به
سریه ابی قتاده یاد شده است.
آنان در ذوخشب از حرکت پیامبر و سپاه ایشان از مدینه آگاه شدند و در سقیا، مکانی در مدینه، به آنان پیوستند.
ابوقتاده در روزگار
خلافت ابوبکر در نبرد رده در سپاه
خالد بن ولید حضور داشت. پس از آن که خالد،
مالک بن نویره تمیمی را به رغم اظهار
اسلام، کشت و به همسرش
تجاوز کرد، ابوقتاده نزد ابوبکر رفت و
سوگند یاد کرد که دیگر زیر پرچم خالد به نبرد نرود.
وی در فتوحات شرکت داشت و بر پایه گزارشی، از سوی
عمر مامور کشتن
یزدگرد سوم ساسانی شد و کمربند او را به
غنیمت گرفت و عمر آن را به خود وی بخشید.
البته بر پایه سخن مشهور،
قتل یزدگرد سوم به دست آسیابانی به سال ۳۰ یا ۳۱ق. در مرغاب مرو رخ داد.
ابوقتاده، از اصحاب
امام علی (علیهالسلام) نیز بود،
که در تمام جنگهای ایشان شرکت داشت.
در
جنگ جمل، با سرودن
شعر حماسهای،
ایمان عمیق و وفاداری والایش به علی (علیهالسلام) را نشان داد
و در
جنگ نهروان، فرمانده پیاده نظام بود.
با آغاز خلافت امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) و پس از عزل عامل
عثمان در مکه،
خالد بن سعید مخزومی، ابوقتاده از سوی
امام به حکمرانی مکه منصوب شد. اما پس از مدتی امام به جای او
قثم بن عباس را نصب کرد.
در منابع به
عزل ابوقتاده اشاره نشده است. وی در جنگهای جمل، صفین و نهروان کنار امام بود
و در نهروان فرماندهی پیاده نظام را بر عهده داشت.
در تاریخ وفات وی اختلاف است. برخی درگذشت او را در زمان خلافت امام علی (علیهالسّلام) در
کوفه دانسته و از
نماز ایشان بر جنازهاش خبر دادهاند.
بسیاری
مرگ او را پس از سال ۵۰ق. دانستهاند
و
ابن حجر در این زمینه ادعای
اجماع کرده است. برخی نیز گفتهاند او در سال ۵۴ ق از
دنیا رفت. «ابوقتادة بن ربعی احد بنیسلمة، توفی بالمدینة اربع وخمسین وهو ابن سبعین».
وی از راویان
احادیث پیامبر بود و
روایت شهادت عمار به دست فئه باغیه از شنیدههای وی از پیامبر است.
اینک به روایاتی درباره ابوقتاده انصاری اشاره میشود.
وقتی
علی بن ابیطالب (علیهالسلام) به خلافت رسید،
خالد بن
عاصی بن
هشام بن مغیره مخزومی را از حکومت مکه بر کنار کرد و حکومت آن را به ابوقتاده انصاری سپرد.
(البته در تاریخ خلیفه نام
خالد بن
سعید بن عاص آمده است).
ابوقتاده، خطاب به علی (علیهالسلام) در جنگ جمل گفت: «ای امیرمؤمنان! پیامبر خدا این
شمشیر را بر گردن من آویخت و آن را غلاف کرده بودم و در غلاف بودنش به درازا کشید و اکنون هنگام برهنه کردن و برکشیدن آن بر سر این قوم ستمکار است؛ کسانی که از هیچ خیانتی در حق امت، فروگذار نکردند. پس اگر دوست داری مرا پیش فرستی، بفرست».
هنگامی که علی بن ابیطالب (علیهالسلام) از جنگ با نهروانیان فارغ شد، ابوقتاده انصاری با شصت یا هفتاد نفر از انصار برگشتند. نخست به دیدار
عایشه رفت.
ابوقتاده میگوید: وارد خانه عایشه شدم. پرسید: چه خبر؟
به وی گفتم: هنگامی که حکمیت خواهان از لشکر امیرمؤمنان جدا شدند، با آنان روبهرو شدیم و آنان را کشتیم... .
عایشه گفت: آنچه که بین من و علی اتفاق افتاد، مانع از آن نمیشود که حق را بگویم. از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود: «امت من، دو گروه میشوند و بین آن دو، گروهی
[
از دین
]
جدا میشوند که سرهایشان را میتراشند، سبیلهایشان را میچینند، دامنهایشان تا نیمه ساقشان است،
قرآن میخوانند؛ اما قرآن از گلویشان تجاوز نمیکند، محبوبترین مرد امت در نزد من و خدای متعال، آنان را میکشد».
گفتم: ای مادر مؤمنان! با اینکه موضوع را میدانی، چرا آن کارها از تو سر زد؟
گفت: ای ابوقتاده!
تقدیر الهی بود و سرنوشت، اسبابی دارد.
(۱) الاخبار الطوال: ابن داود الدینوری (م. ۲۸۲ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ق.
(۲) الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۳) اسدالغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۴) الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۵) امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۶) انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۷) تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۸) تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.)، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۹) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۰) تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
(۱۱) سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۱۲) سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۱۳) السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۸-۲۱۳ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق.
(۱۴) الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۱۵) عیون الاثر: ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق.)، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق.
(۱۶) فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م.
(۱۷) مجمع الزوائد: الهیثمی (م. ۸۰۷ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
(۱۸) المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۱۹) المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ابوقتاده انصاری». پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ابوقتاده انصاری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۷.