• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارزش تقوا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از نظر آیات قرآن کریم تقوا امری مهم و ارزشمند در هدایت انسان می‌باشد.



تقوا، امری مهم و ارزشمند است:
... وتزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقون یـاولی الالبـب.
... و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است! و از من بپرهیزید‌ ای خردمندان!
یـبنی ءادم قد انزلنا علیکم لباسـا یوری سوءتکم وریشـا ولباس التقوی ذلک خیر ذلک من ءایـت الله لعلهم یذکرون.
ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می‌پوشاند و مایه زینت شماست اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکر (نعمت‌های او) شوند!
یـایها الناس انا خلقنـکم من ذکر وانثی وجعلنـکم شعوبـا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقـکم ان الله علیم خبیر.
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!
فاتقوا الله مااستطعتم واسمعوا واطیعوا وانفقوا خیرا لانفسکم...
پس تا می‌توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است... .


ان اکرمکم عند الله اتقاکم، این جمله مطلب تازه‌ای را بیان می‌کند، و آن عبارت از این است که چه چیزی نزد خدا احترام و ارزش دارد. تا قبل از این جمله می‌فرمود: مردم از این جهت که مردمند همه با هم برابرند، و هیچ اختلاف و فضیلتی در بین آنان نیست، و کسی بر دیگری برتری ندارد، و اختلافی که در خلقت آنان دیده می‌شود که شعبه شعبه و قبیله قبیله هستند تنها به این منظور در بین آنان به وجود آمده که یکدیگر را بشناسند، تا اجتماعی که در بینشان منعقد شده نظام بپذیرد، و ائتلاف در بینشان تمام گردد، چون اگر شناسایی نباشد، نه پای تعاون در کار می‌آید و نه ائتلاف، پس غرض از اختلافی که در بشر قرار داده شده این است، نه اینکه به یکدیگر تفاخر کنند، یکی به نسب خود ببالد، یکی به سفیدی پوستش فخر بفروشد، و یکی به خاطر همین امتیازات موهوم، دیگران را در بند بندگی خود بکشد، و یکی دیگری را استخدام کند، و یکی بر دیگری استعلا و بزرگی بفروشد، و در نتیجه کار بشر به اینجا برسد که فسادش تری و خشکی عالم را پر کند، و حرث و نسل را نابود نموده، همان اجتماعی که دوای دردش بود، درد بی درمانش شود.
در این جمله می‌خواهد امتیازی را که در بین آنان باید باشد بیان کند، اما نه امتیاز موهوم، امتیازی که نزد خدا امتیاز است، و حقیقتا کرامت و امتیاز است.
توضیح اینکه: این فطرت و جبلت در هر انسانی است که به دنبال کمالی می‌گردد که با داشتن آن از دیگران ممتاز شود، و در بین اقران خود دارای شرافت و کرامتی خاص گردد. و از آنجایی که عامه مردم دل بستگیشان به زندگی مادی دنیا است قهرا این امتیاز و کرامت را در همان مزایای زندگی دنیا، یعنی در مال و جمال و حسب و نسب و امثال آن جستجو می‌کنند، و همه تلاش و توان خود را در طلب و به دست آوردن آن به کار می‌گیرند، تا با آن به دیگران فخر بفروشند، و بلندی و سروری کسب کنند.
در حالی که این گونه مزایا، مزیت‌های موهوم و خالی از حقیقت است، و ذره‌ای از شرف و کرامت به آنان نمی‌دهد، و او را تا مرحله شقاوت و هلاکت ساقط می‌کند. آن مزیتی که مزیت حقیقی است و آدمی را بالا می‌برد، و به سعادت حقیقیش که همان زندگی طیبه و ابدی در جوار رحمت پروردگار است می‌رساند، عبارت است از تقوا و پروای از خدا. آری، تنها و تنها وسیله برای رسیدن به سعادت آخرت همان تقوی است که به طفیل سعادت آخرت سعادت دنیا را هم تامین می‌کند، و لذا خدای تعالی فرموده: تریدون عرض الدنیا و الله یرید الآخرة. و نیز فرموده: و تزودوا فان خیر الزاد التقوی، و وقتی یگانه مزیت تقوی باشد، قهرا گرامی‌ترین مردم نزد خدا با تقوی‌ترین ایشان است، هم چنان که در آیه مورد بحث هم همین را فرموده.
و این آرزو و این هدفی که خدای تعالی به علم خود آن را هدف زندگی انسانها قرار داده، هدفی است که بر سر به دست آوردن آن دیگر پنجه به رخ یکدیگر کشیدن پیش نمی‌آید، بخلاف هدف‌های موهوم مذکور که برای به دست آوردن آن مزاحمت‌ها، جنگ‌ها و خونریزی‌ها پیش می‌آید. او می‌خواهد بیش از دیگران ثروت را به خود اختصاص دهد، و این می‌خواهد قبل از دیگران به ریاست برسد. او می‌خواهد در تجمل دادن به زندگی از دیگران سبقت بگیرد، و این می‌خواهد آوازه‌اش همه آوازه‌ها را تحت الشعاع قرار دهد، و همچنین سایر مزایای موهوم، همچون انساب و غیره.


قرآن بحث را به لباس معنوی کشانده و آن چنان که سیره قرآن در بسیاری از موارد است، هر دو جنبه را بهم می‌آمیزد و می‌گوید: لباس پرهیزکاری و تقوا از آن هم بهتر است (و لباس التقوی ذلک خیر).
تشبیه تقوی و پرهیزکاری به لباس، تشبیه بسیار رسا و گویایی است، زیرا همانطور که لباس هم بدن انسان را از سرما و گرما حفظ می‌کند، و هم سپری است در برابر بسیاری از خطرها، و هم عیوب جسمانی را می‌پوشاند و هم زینتی است برای انسان، روح تقوی و پرهیزکاری نیز علاوه بر پوشانیدن بشر از زشتی گناهان و حفظ از بسیاری از خطرات فردی و اجتماعی، زینت بسیار بزرگی برای او محسوب می‌شود. زینتی است چشمگیر که بر شخصیت او می‌افزاید.
در اینکه منظور از لباس تقوی چیست در میان مفسران گفتگو بسیار شده است، بعضی آن را به معنی عمل صالح و بعضی حیاء و بعضی لباس عبادت و بعضی به معنی لباس جنگ مانند زره و خود و حتی سپر گرفته‌اند، زیرا تقوی از ماده وقایة به معنی نگاهداری و حفظ است، و به همین معنی در قرآن مجید نیز آمده است چنان که در سوره نحل آیه ۸۱ می‌خوانیم: (و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکم باسکم...) و برای شما پیراهن‌هایی قرار داد که شما را از گرما حفظ می‌کند و هم پیراهن‌هایی که شما را در میدان جنگ محفوظ می‌دارد.
ولی همانطور که بارها گفته‌ایم آیات قرآن غالبا معنی وسیعی دارد که مصداق‌های مختلف را در بر می‌گیرد، در آیه مورد بحث نیز می‌توان تمام این معانی را از آیه استفاده کرد.
و از آنجا که لباس تقوی در مقابل لباس جسمانی قرار گرفته، به نظر می‌رسد که منظور از آن همان روح تقوی و پرهیزکاری است، که جان انسان را حفظ می‌کند و معنی حیاء و عمل صالح و امثال آن در آن جمع است. در پایان آیه می‌فرماید: این لباس‌هایی که خدا برای شما قرار داده اعم از لباس مادی و معنوی، لباس جسمانی و لباس تقوی، همگی از آیات و نشانه‌های خدا است تا بندگان متذکر نعمت‌های پروردگار شوند. (ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون).


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۲. اعراف/سوره۷، آیه۲۶.    
۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۴. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۶.    
۵. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۷. علامه طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۴۸۹-۴۹۰.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۸۱.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۳۲-۱۳۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ارزش تقوا».    



جعبه ابزار