• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبلیغ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تبلیغ، رساندن مجموعه اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و برانگیختن احساسات او به سود یا بر ضد یک موضوع است. در این مقاله، تبلیغ به معنای تبلیغات دینی و تقریباً معادل دعوت است که معمولاً با اصطلاحاتی چون وعظ و خطابه هم مضمون است.از این عنوان در باب‌هایی نظیر اجتهاد و تقلید، طهارت، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و تجارت سخن گفته شده است.

فهرست مندرجات

۱ - مراد از تبلیغ
۲ - معادل فارسی
۳ - کاربرد اصطلاح تبلیغ
۴ - واژه تبلیغ در قرآن
۵ - ضرورت تبلیغ
۶ - آموزه قرآن در باب تبلیغ
       ۶.۱ - جزو آموزه‌های قطعی اسلام
       ۶.۲ - ویژگی مبلغان
       ۶.۳ - شیوه‌های تبلیغ
       ۶.۴ - نمود جوهره تبلیغی دین اسلام
۷ - آثاری درباره تبلیغ در قرآن
۸ - آموزه روایات در باب تبلیغ
       ۸.۱ - جایگاه تبیلغ در روایات
       ۸.۲ - شیوه‌های تبلیغی معصومین
۹ - تبلیغ در سیره معصومین و بزرگان
       ۹.۱ - ارسال نامه و مبلغ
       ۹.۲ - تبلیغ چهره به چهره
       ۹.۳ - تبلیغ بزرگان در قبایل
       ۹.۴ - تبلیغ توسط بزرگان و عموم
۱۰ - کارکرد ابزار‌های تبلیغی جدید
۱۱ - تأکید بر وظیفه تبلیغ
       ۱۱.۱ - تبیلغ انبیا
       ۱۱.۲ - تبیلغ فقها
۱۲ - آثاری درباره تبلیغ در روایات
۱۳ - اجزای فرایند تبلیغ
۱۴ - اقسام تبلیغ دینی
۱۵ - مکان‌های تبیلغ
۱۶ - ویژگی خاصّ مبلغ شیعی
۱۷ - آثاری درباره تحریفات عاشورا
۱۸ - بروز تحولات در شئون تبیلغ
۱۹ - علم متولی تبلیغ دینی
۲۰ - متولی تبلیغ دینی در قرن چهاردهم
۲۱ - متولی تبلیغ دینی در قرن بیستم
۲۲ - تبلیغ دینی در صدا و سیما
۲۳ - نظام تبلیغ دینی در عربستان
۲۴ - تحولات نظام تبلیغ دینی در ایران
       ۲۴.۱ - اعزام طلاب به خارج
       ۲۴.۲ - تأسیس دارالتبلیغ
       ۲۴.۳ - انتشار ماهنامه و نشریه
       ۲۴.۴ - وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد
       ۲۴.۵ - تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی
       ۲۴.۶ - انتشار مجله مبلغان
۲۵ - وجوب تبلیغ بر عالم
۲۶ - مصداقی از تبلیغ
۲۷ - وجوب دعوت کفار به اسلام
۲۸ - اجرت بر تبلیغ
۲۹ - فهرست منابع
۳۰ - پانویس
۳۱ - منابع


واژه تبلیغ هر چند در لغت، مفهوم گسترده‌ای دارد ولی مراد از آن در این‌جا رسانیدن شرع و دین خدا به مردم است که در آیات متعدّد از وظایف اصلی پیامبران شمرده شده است.


برخی، واژه فارسی «آوازه‌گری» را ـ که ظاهراً نخستین‌بار، ملک الشعرای بهار، آن را در برابر propaganda به کار برد ـ معادل واژه عربی تبلیغ دانسته‌اند، ولی این کاربرد با اقبال، روبرو نشده است.
[۴] شعاری‌نژاد، علی‌اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، ذیل "Propaganda".
[۵] آریانپور، امیرحسین، زمینه جامعه شناسی، ص«ز»، ۱۸۴.
[۶] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۵ـ۱۷.

نوعی مسامحه در معادل‌گذاری برای واژگان غیر فارسی سبب شده تا واژه تبلیغ یا تبلیغات در فارسی، معادل چهار اصطلاح متفاوت عربی اِعلام، دِعایه، دَعوت، اعلان و سه اصطلاح متمایز انگلیسی propaganda و mission و advertising به کار رود.
[۷] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۷ـ ۴۵.



مفهوم اصطلاحی تبلیغ، نخست در حیطه امور دینی به کار می‌رفت و بعدها به حوزههای دیگر، تعمیم یافت؛ گرچه در حوزه‌هایی غیر از حوزه دین، غالباً از صورت جمع آن (تبلیغات) استفاده می‌شود. ارائه تعریفی مورد وفاق از تبلیغ کار دشواری است و آنچه در معرِف این مقاله ذکر شده، برآیند مشترکات انبوهی از تعاریف موجود است.
[۸] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۶۲ـ۶۹.
[۹] خندان، محسن، تبلیغ از دیدگاه روحانیان، ص۴۶ـ۵۳.



واژه تبلیغ در قرآن به کار نرفته، ولی فعل آن به این صورت‌ها آمده است:
۱) «بلّغتَ»
۲) «اُبَلِّغُکم»
۳) «یُبَلِّغونَ»
۴) «بَلِّغ»
۵) «یُبَلِّغْنَ»
صورت ثلاثی مجرد ریشه بلغ نیز، ۵۱ بار به صیغه‌های فعلی یا اسمی و صورت باب افعال آن، ۵ بار به صورت فعلی ذکر شده است؛ در این میان، واژه بَلاغ، غالباً به معنای تبلیغ و ابلاغ و در مقام تأکید بر وظیفه پیامبران، ۱۵ بار تکرار شده است.
[۱۷] عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «بلغ».

این واژه‌ها در قرآن فقط در معنای لغوی به کار رفته‌اند و مفهوم اصطلاحی متعارف و امروزی آن را ندارند، از این‌رو پاره‌ای برداشت‌ها که ناشی از خلط مفهوم لغوی و اصطلاحی تبلیغ است، درست به نظر نمی‌رسد.
[۱۸] The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).



خدای حکیم، خلق را عبث و بیهوده نیافریده؛ بلکه برای غایتی بزرگ و ارزشمند یعنی معرفت و بندگی خویش، خلق کرده است. تحقّق این هدف عظیم در گرو رهایی بندگان از ظلمت نادانی و روشن شدن دل و جان آنان به نور علم و هدایت الهی است؛ چنان‌که در آیات و روایات متعدّد بر این مطلب تصریح شده است.


برای بررسی آموزه قرآن درباره تبلیغ، باید مجموعه واژه‌های مرتبط با این موضوع، استخراج و مضامین آن‌ها بررسی شود، واژه‌هایی چون دعوت، هدایت، اِنذار، تبشیر، وعظ، امر به معروف، نهی از منکر، رسالت، تعلیم، ارشاد، قول، بیان، ذکر، تَواصی، تلاوت و قرائت.

۶.۱ - جزو آموزه‌های قطعی اسلام

به تصریح قرآن و سنّت و اجماع و سیره مسلمانان، اسلام، دینی جهانی و خاتم ادیان است و به یک قوم و زمان محدود، اختصاص ندارد، مخاطبان آن تمامی انسان‌ها هستند تا هدایت یابند و با بهره‌گیری از «کتاب» و «میزان»، قسط و عدل بر پا کنند بنابراین، تبلیغ از آموزه‌های قطعی دین اسلام است و محتوای این تبلیغ را اموری چون دین و رسالت الهی و خیر و معروف تشکیل می‌دهد و توجه به عناصری مانند زمان و زبان (رجوع کنید به آیاتی که در آن‌ها بر عربی مبین بودن تأکید شده است.) از عوامل مؤثر توفیق در این تبلیغ است.

۶.۲ - ویژگی مبلغان

بنا بر قرآن کریم، مبلغ باید دارای این ویژگی‌ها باشد:
۱) بصیرت و آگاهی کافی نسبت به هدف و محتوای تبلیغ.
۲) ایمان به هدف.
۳) خودساختگی.
۴) اخلاص و عدم چشم‌داشت مادّی.
۵) خوشرویی و سعه صدر.
۶) امید به وعده‌های الهی و امیدبخشی.
۷) علم دوستی و کمال جویی.
۸) پشتکار و نستوهی.
۹) شجاعت و هراس نداشتن از کسی.

۶.۳ - شیوه‌های تبلیغ

در قرآن به شیوه‌ها و مباحث تبلیغ نیز التفات شده است، از جمله:
۱) یادآوری نعمت‌های الهی.
۲) بیدار کردن وجدان مخاطبان.
۳) توجه دادن به تجربه‌های تاریخی و سرنوشت پیشینیان.
۴) تشویق (تبشیر) در کنار هشدار (انذار).
۵) بیدارسازی عقل و فطرت و واداشتن به تفکر.
۶) بهره‌گیری از برهان و استدلال و جدال احسن و پند و اندرز نیکو. (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به تفاسیر، ذیل آیه ۱۲۵ سوره نحل. و کتاب اسلوب الدعوة فی القرآن.
[۷۷] فضل‌الله، محمدحسین، اسلوب الدعوة فی القرآن، ص۴۳ـ ۵۸.
)
۷) استفاده از تمثیل و تصویرسازی.
۸) معرفی الگو و الگوسازی.
۹) القای تدریجی و توجه به ظرفیت مخاطب، در پذیرش و دریافت پیام. آیات ناظر به تحریم تدریجی خمر و ابلاغ برخی احکام، در آخرین سال‌های بعثت، مانند حرمت ربا و وجوب رعایت حدود حجاب، به روشنی بر این معنا دلالت دارند.
[۸۹] آدم عبدالله الوری، تاریخ الدعوة الاسلامیة (من الامس الی الیوم)، ص۲۳ به بعد.
[۹۰] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۵ـ ۵۱.


۶.۴ - نمود جوهره تبلیغی دین اسلام

برخلاف نظر کسانی چون آرنولد
[۹۱] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۴.
و ماکس مولر که ادیان را به دو دسته تبلیغی و غیر تبلیغی تقسیم می‌کنند
[۹۲] The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).
همه ادیان، دارای جوهره تبلیغی‌اند
[۹۳] خندان، محسن، دین تبلیغی و تبلیغ دینی، ص۲۷ـ۳۰.
و دین اسلام به عنوان دین خاتم، اهتمامی بسیار زیاد به تبلیغ دارد.
الف) به نظر می‌رسد شروع وحی با کلمه «اِقْرَأ» و باقی ماندن این دستور و نیز کثرت کاربرد فعل امر «قُلْ»، در آغاز برخی سوره‌ها و آیات قرآن (۳۳۲ بار به صورت مفرد مذکر و ۱۷ بار به صورت‌های دیگر)، که همواره به تلاوت‌کنندگان قرآن، دستور تکرار مضمون آیه و انتقال آن به دیگران را گوشزد می‌کند، نخستین نمود جوهره تبلیغی دین اسلام است.
۲) آیات فراوانی که به دعوت و تبلیغ و هدایت و امر به معروف و نهی از منکر دستور می‌دهد
[۹۶] عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه‌های مذکور.
یا به بیان روش تبلیغ انبیای پیشین می‌پردازد، از دیگر نشانه‌های ماهیت تبلیغی دین اسلام است.


در زمینه تبلیغ در قرآن، بررسی‌هایی صورت گرفته و کتاب‌هایی نوشته شده است، از جمله:
۱) اسلوب الدعوة فی القرآن، نوشته فضل‌الله؛
۲) الدعوة الی الله تعالی (دراسة مُسْتَوْحاة من سورة النحل از عبدالرب نواب‌الدین آل نواب
۳) مع الانبیاء فی القرآن الکریم (قصص و دروس و عبَر من حیاتهم، نوشته عفیف عبدالفتاح طباره
۴) رسالة فی الدعوة الی الله، از محمد صالح العثیمین؛
۵) وجوب تبلیغ الدعوة (فضل الدعوة و الدعاة، از عبدالله ناصح علوان
۶) مع الله ( دراسات فی الدعوة و الدعاة، از محمد غزالی
۷) الدعوة الاسلامیة (اصولها و وسائلها، نوشته احمد احمد غلوش
۸) منهج الانبیاء فی الدعوة الی الله فیه الحکمة و العقل، نوشته ربیع بن هادی المدخلی؛
۹) قرآن و تبلیغ از محسن قرائتی.


در روایات نیز به تبلیغ، توجه خاص شده است.

۸.۱ - جایگاه تبیلغ در روایات

۱) در سخنی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، هدایت انسان‌ها از هر آنچه خورشید بر آن بتابد، برتر و از ویژگی‌های شیعیان شمرده شده است.
۲) طبق حدیثی دیگر، مبلغ دین و شریعت با آن حضرت، محشور خواهد شد.
همچنین در روایتی از امام باقر (علیه‌السلام)، عالِم به دارنده شمعی تشبیه شده، که با نور علم خود، مردم را از ظلمت جهل بیرون می‌آورد و در سخن منقول از حضرت علی (علیه‌السلام)، چنین شخصی در روز قیامت با تاجی از نور، محشور خواهد شد.
۳) در احادیث متعددی آمده که پاداش عالمان و مبلغان دین، بسیار عظیم است.
۴) ابن ابی‌الحدید تعبیر «لَقَدْ عُلِّمتُ تبلیغَ الرسالات» را که حضرت علی (علیه‌السلام) به کار برده، به معنای تبلیغ شرایع، بعد از وفات رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانسته است.
۵) علامه مجلسی نیز عبارت «اَیَّدَنا بِحِلمِه» را در خبر مشهور به توحید مفضّل، از امام صادق (علیه‌السلام) این‌گونه معنا کرده که خداوند به امامانِ جانشین پیامبر، قدرت تبلیغ رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را داده است.

۸.۲ - شیوه‌های تبلیغی معصومین

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، ضمن تأکید بر ضرورت تبلیغ و جایگاه آن در اسلام، به شئون دیگر آن نیز پرداخته‌اند.
۱) در روایات، شیوه القای مرحله‌ای و تدریجی مطالب و ظرفیت مخاطب، مورد توجّه و گوشزد قرار گرفته است. در روایتی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: «ما پیامبران، مکلّفیم بر اساس ظرفیت عقول (قدرت درک) مخاطبان با آنان سخن بگوییم.»
۲) در روایتی آمده است که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، هنگام اعزام حضرت علی (علیه‌السلام) و معاذ بن جبل به یمن، به منظور ارشاد و تعلیم مردم مسلمان آن منطقه، برخی نکات لازم الرعایه را برشمردند، مانند سهل‌گیری و تبشیر در برابر ایجاد نفرت و واخوردگی.
۳) به علاوه، صفات و وظایف مذکور در قرآن، مانند بصیرت و آگاهی نسبت به هدف و محتوای تبلیغ، خودساختگی امید به وعده‌های الهی و امیدبخشی، علم دوستی و کمال‌جویی
[۱۱۳] پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نهج الفصاحة، ص۲۳.
و شجاعت و هراس نداشتن در احادیث نیز مذکور است.
۴) بهره‌گیری از برهان و استدلال و جدال احسن و پند و اندرز نیکو.
۵) مدارا و تحمل سخنان ناروا.
۶) پای‌بندی به آداب و رفتار صواب؛ «کُونوا دُعاةً للناسِ بِالخیرِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ»
۷) تبیین و ارائه درستِ داده‌های دینی.
[۱۲۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۳۰.

۸) استفاده از تمثیل و روش‌های مختلف تعلیمی مانند: تشبیه حق، به خط راست و باطل، به خط کج و تشبیه ریزش برگ درختان در اثر تکان‌دادن درخت، به تأثیر نماز در آمرزش گناهان و یاد دادن ضابطه رسیدن وقت نماز، به وسیله یک تکه چوب.
[۱۲۲] بروجری، سید حسین، جامع احادیث الشیعة، ج۴، ص۴۸، به کوشش اسماعیل مغری ملایری.

۹) اشاره به تجربه‌های تاریخی و سرنوشت پیشینیان.
۱۰) تشویق در کنار نکوهش و توبیخ.
[۱۲۴] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه۵۳.

۱۱) معرفی الگو و الگوسازی،
[۱۲۶] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه۵۳.
نمونه‌هایی از شیوه‌های تبلیغی است که امامان (علیهم‌السلام) به آن‌ها اشاره کرده‌اند.


سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان (علیهم‌السلام) و اصحاب بزرگ، همواره بر تبلیغ بوده است.

۹.۱ - ارسال نامه و مبلغ

ارسال نامه دعوت به اسلام، برای سران کشورهای بزرگ، در آخر سال ششم هجری و اعزام سفیران و مبلغان دینی به نواحی مختلف، پیش و پس از هجرت، برای دعوت به اسلام و تعلیم آن، مانند گسیل‌شدن مُصعب بن عُمَیْر به یثرب (مدینه) در سال دوازدهم بعثت و رفتن حضرت علی (علیه‌السلام) به یمن، در سال نهم و دهم هجرت.

۹.۲ - تبلیغ چهره به چهره

۱) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، پیش از هجرت، در مراکزی چون بازار ذی المجاز و در موسم حج در مِنی، حضور می‌یافت و آشکارا و نهان،‌ مردم را به اسلام دعوت می‌نمود همچنان که به همین منظور، به شهرهای اطراف مکه، از جمله طائف می‌رفت.
۲) امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) نیز در ایام حج در عرفات و مِنی، به میان حاجیان می‌رفتند و با استفاده از فرصت، به ویژه هنگامی که مأمورانِ حکومت اموی مراقب نبودند، آرای اهل بیت را تبلیغ می‌کردند و گویا تشکیل نخستین جماعت‌های شیعه، حاصل همین دیدارها و تبلیغ‌ها بود.
[۱۳۷] بهبودی، محمدباقر، معرفة الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عند الشیعة الامامیة، ص۱۴.


۹.۳ - تبلیغ بزرگان در قبایل

در سال‌های آغاز اسلام، گاهی برخی اعضای یک قبیله پس از پذیرش اسلام، مردم قبیله خود را به اسلام دعوت می‌کردند مانند ابوذر غفاری و طُفَیْل بن عَمْرو دَوْسی، حتی پیروان ادیان دیگر، مثلاً نمایندگان نجاشی (پادشاه حبشه) که مسیحی بودند، پس از پذیرش اسلام نقشی تبلیغی می‌یافتند.
[۱۴۱] ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۳۸۲ـ ۳۸۵.


۹.۴ - تبلیغ توسط بزرگان و عموم

در واقع، تبلیغ و ترویج اسلام در طول تاریخ، اختصاص به گروه و طبقه خاصی نداشته و به توصیه قرآن و حدیث، همه مسلمانان اعم از حاکم و برزگر و صنعتگر و تاجر و پزشک و عالم دین، تبلیغ را وظیفه خود می‌دانسته‌اند:
۱) مولای اسماعیل سلطان مراکش، در سال ۱۶۹۸ نامه‌ای به جیمز دوم، پادشاه انگلستان نوشت و او را به اسلام دعوت کرد.
[۱۴۲] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۹۹.
[۱۴۳] یادداشت‌ها و پاورقی‌ها، ص۱۰۷، ش۴.

۲) امام خمینی (ره) نیز در دی ماه سال ۱۳۶۶ در پیامی رسمی برای گورباچف، رئیس جمهوری شوروی سابق، ضمن انتقاد صریح از حکومت شوروی به سبب «دین‌زدایی از جامعه» و «مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی» و تأکید بر اینکه «از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد» و بر حذر داشتن او از «پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب»، از وی خواست «درباره اسلام به صورت جدّی تحقیق و تفحص» کند.
۳) در هندوستان شاغلان حرفه‌های گوناگون بعد از اتمام کار روزانه در اماکن مختلف مانند خیابان‌ها و بازارها، اسلام را تبلیغ می‌کردند.
[۱۴۵] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۹۹.

۴) حتی اسیران مسلمان، در اسارت نیز به تبلیغ اسلام می‌پرداختند و گفته شده است که در آغاز قرن چهارم یکی از فقهای مسلمان که اسیر شده بود با تبلیغ خود سبب آشنایی اروپاییان با اسلام شد.
[۱۴۶] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۰۰ـ۳۰۱.

۵) بازرگانان نیز از عوامل مهم ترویج اسلام به ویژه در سرزمین‌های دوردست، مانند آفریقا
[۱۴۷] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۰۶.
و شرق آسیا، بودند.


پس از ظهور اسلام، برخی نهادها و ابزارهای فرهنگی و ارتباطی، مانند شعر و خطابه و حج، در مسیر تبلیغ اسلام قرار گرفتند و از سوی دیگر نهادها و ابزارهایی ایجاد شد که دارای کارکرد تبلیغی بود، مانند مسجد و اذان و نمازِ جماعت و نماز جمعه و نماز عید.
به گفته ابن خلدون وظیفه ارشاد در دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دو سه دهه نخستین اسلامی با آنچه در ایام خلافت اموی و عباسی واقع شد، تفاوت داشت و معارف دینی در آغاز به روش تبلیغ، نه به صورت تعلیم حرفه‌ای، به مردم آموخته می‌شد.


گسترش اسلام نیز بیش از هر عاملی با فعالیت‌ها و فداکاری‌های مبلغان دینی پیوند داشت،
[۱۴۹] واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۷.
به ویژه با توجه به این نکته که طبق فقه اسلامی، شرط مقدّم جهاد، تبلیغ و دعوت است. قرار داشتن منبر در کنار محراب مساجد، نیز به صورت نمادین، وظیفه تبلیغی مقامات دینی را گوشزد می‌کند.

۱۱.۱ - تبیلغ انبیا

بر پایه ضرورت تبلیغ، خدای متعال کسانی را از جنس بشر ـ که در پرتو وحی از مقاصد و مرادهای او آگاه و متصف به صفات و اسمای او هستند ـ در میان آنان برانگیخته و رسالت تبلیغ دین و تعلیم و تزکیه مردم را بر دوش ایشان نهاده است. اینان همان رهبران الهی و حجّت‌های خداوند بر مردم‌اند که شامل پیامبران و جانشینان آنان می‌شود.

۱۱.۲ - تبیلغ فقها

پرورش یافتگان مکتب انبیا و امامان معصوم (علیهم‌السّلام) یعنی فقها و عالمان دینی نیز در طول تاریخ، رسالت خطیر تبلیغ دین را عهده‌دار بوده‌اند، از این‌رو، خداوند در قرآن کریم از مؤمنان می‌خواهد از میان هر قومی، برخی برای تفقّه در دین و آموختن علوم دینی به مراکز علمی کوچ کنند و پس از کسب توانمندی‌های لازم علمی و عملی به سوی قوم خود بازگردند و به انذار آنان ـ که همان تزکیه و تعلیم باشد ـ بپردازند.


احادیث پیامبر و امامان و گزارش‌های تاریخی و نیز بروز و ظهور پدیده‌های مادّی و معنوی فرهنگ اسلامی، متضمن رهنمودها و توصیه‌های بسیار در باره ویژگی‌ها و بایستگی‌های تبلیغ و مبلغان و اجزا و روش‌ها و مراحل تبلیغ و آفات آن است.
در آثار نویسندگان بسیاری به این نکات اشاره شده است، از جمله:
۱) عبدالعزیز جمعه امین، در الدعوه (قواعد و اصول، فتحی یَکُن در مشکلات الدعوة و الداعیه)؛
۲) محمدحسین فضل‌الله، در اسلوب الدعوة فی القرآن؛
۳) حمید بکر علیان، در من قضایا الفکر فی وسائل الاعلام؛
۴) محمدتقی رهبر، در پژوهشی در تبلیغ؛
۵) انور الجُندی، در آفاق جدیدة للدعوة الاسلامیة فی الغرب؛
۶) عبداللطیف حمزه، در الاعلام فی صدر الاسلام؛
۷) رئوف شَلَبی، در الدعوة الاسلامیة؛
۸) محمدامین مصری، در سبیل الدعوة الاسلامیة؛
۹) عبدالله ناصح علوان، در وجوب تبلیغ الدعوة (فضل الدعوة و الدعاة)؛


تبلیغ به عنوان گونه‌ای فرآیند ارتباطی دارای این اجزاست:
۱. فرستنده پیام تبلیغی (مبلغ
۲. پیام؛
۳. وسیله ارتباطی برای تبلیغ؛
۴. گیرنده پیام تبلیغی (مخاطب)؛
۵. عملیاتِ بازخورد.
افزون بر این اجزا، مباحثی چون مبانی و روش و زمان و مکان تبلیغ نیز معمولاً بررسی می‌شود.


تبلیغ دینی را از منظرهای مختلف تقسیم کرده‌اند، مثلاً:
الف) از نظر مبلغ، به تبلیغ فردی و تبلیغ سازمانی؛
ب) از نظر پیام، به پیام اخلاقی و اعتقادی و رفتاری؛
ج) از نظر وسیله ارتباطی، به سنّتی و جدید یا مکتوب و غیرمکتوب؛
د) از نظر مخاطب، به فردی و جمعی و مسلمان و غیرمسلمان؛
ه) از نظر روش به مستقیم و غیرمستقیم یا ایجابی و سلبی یا مکرر و غیرمکرر؛
و) از نظر هدف، به آگاهی‌بخش و اقناعی.
[۱۵۱] صقر، عبدالبدیع، کیف ندعو الناس، ص۲۰- ۴۶.
[۱۵۲] فضل‌الله، محمد حسین، خطوات علی طریق الاسلام، ص۹۰ به بعد.
[۱۵۳] عبداللطیف حمزه، الاعلام فی صدر الاسلام، ص۱۳۴.
[۱۵۴] رمضان لاوند، من قضایا الاعلام فی القرآن، ص۲۲۷-۲۳۰.
[۱۵۵] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۸۱-۱۸۲.



الف) مسجد: مسجد، اصلی‌ترین مکان تبلیغ دینی نزد همه مذاهب اسلامی است.
ب) محیط‌های شیعی: در محیط‌های شیعی، به سبب ارتباط وثیق تبلیغ دینی با مجالس عزای امام حسین (علیه‌السلام)، افزون بر مساجد، اماکنی چون:
۱) تکایا؛
۲) حسینیه‌ها و مهدیه‌ها؛
۳) امام باره‌ها (در هند و پاکستان
۴) مدارس علمیه؛
۵) بارگاه امامان معصوم (علیهم‌السّلام) و امام‌زاده‌ها؛
۶) منازل افراد که در ایّامی خاص، برای عزاداری سید الشهداء (علیه‌السّلام) و بزرگداشت میلاد و شهادت سایر معصومین (علیه‌السّلام) و ذکر فضائل و مناقب آنان و تبلیغ و ترویج دین و بیان احکام الهی استفاده می‌شود؛
۷) مراکز اجتماعات نیز برای برپایی گونه‌های مختلف عزاداری امام حسین (خطابه، ذکر مصیبت، نوحه‌خوانی، تعزیه‌خوانی) کارکرد تبلیغی یافته است.


این موضوع (گره خوردن تبلیغ دینی با مجالس عزای امام حسین (علیه‌السلام))، از سویی دیگر سبب شده که یکی از ویژگی‌های مورد انتظار از مبلغان شیعی، توان بیان تاریخ واقعه عاشورا و ذکر مصائب سید الشهدا باشد. در این زمینه بعضی بررسی‌هایی کرده‌اند، از جمله:
۱) فرزانه تنکابنی، در بررسی و شناخت تعزیه به عنوان وسیله ارتباط سنّتی در جامعه ایران؛
۲) علی خامنه‌ای، در گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد؛
۳) اصغر فتحی، در منبر یک رسانه عمومی در اسلام؛
۴) مهدی ضوابطی، در پژوهشی در نظام طلبگی؛
۵) علی الوردی، در نقش وعاظ در اسلام.


تلاش برای بیان مؤثر واقعه عاشورا گاهی موجب وقوع تحریفات و راه یافتن گزارش‌های واهی به ادبیات عاشورا و احیاناً پدیدار شدن شکل‌های نامطلوب تبلیغی شده است. شماری از علمای شیعه در دوران معاصر کوشیده‌اند این انحراف‌ها را بنمایانند، از جمله:
۱) میرزا ابوالفضل تهرانی، در شفاء الصدور؛
۲) میرزا حسین نوری، در لؤلؤ و مرجان؛
۳) امین عاملی، در التنزیه فی اعمال الشبیه؛
۴) مرتضی مطهری، در تحریفات عاشورا.


در دهه‌های اخیر، تحولاتی جدّی در شکل سنّتی تبلیغ و مفاهیم آن صورت گرفته و بررسی‌های علمی در این باب، انجام شده است. پاره‌ای از این تحولات، واکنش ایجابی به فعالیت‌های تبشیری بوده است.
شخصیت‌هایی مانند محمد رشید رضا، مفتی محمد شفیع، ابوالاعلی مودودی مؤسس جماعت اسلامی پاکستان، وَهْبه زُحَیْلی، عبدالقادر عَوْده، محمد غزالی، سید محمد شیرازی، شهید مرتضی مطهری، سید موسی صدر و سید محمدحسین فضل‌الله، آثاری، در قالب گفتار یا نوشتار، در زمینه تبلیغ و ضرورت آن و کاستی‌های نظام تبلیغ دینی اسلامی و بایستگی‌های آن پدید آورده‌اند؛ با این همه، عموم این آثار، فاقد چارچوب نظری روشن و تعریف شده درباره چیستی تبلیغ و روش شناسی مطالعه و تحقیق درباره آن است.


به نظر می‌رسد مهم‌ترین پرسشی که پاسخ به آن، مطالعات مربوط به تبلیغ را به سامان علمی در می‌آورد این است که مطالعه درباره تبلیغ، در چارچوب کدام علم باید صورت پذیرد و تعامل علوم مختلفی که هر یک به بخشی از مسائل تبلیغ ارتباط می‌یابند چگونه خواهد بود؟
پاره‌ای تحقیقات، دانش ارتباطات جمعی را شایسته‌ترین علم برای به سامان علمی آوردن تبلیغ، معرفی کرده است.
[۱۵۶] خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، فصل‌ ۴و۵.



تأسیس سازمان‌های متولی تبلیغ دینی از مهم‌ترین تحولات در نظام سنّتی تبلیغ در قرن چهاردهم به شمار می‌آید. در نیمه اول قرن چهاردهم جمعیت‌هایی تبلیغ و دعوت اسلامی را وارد مرحله‌ای نو کردند، از جمله:
الف) در مصر، جمعیت‌هایی مانند:
۱) «جماعة تعلیم الموحدین» (مؤسس: عبدالرحمان کواکبی)
۲) «جمعیة اخوان المسلمین» (حسن البنّا آن‌را در سال ۱۳۰۷ ش / ۱۹۲۸ تأسیس کرد.)
۳) «جمعیة الشُبّان المسلمین» (عبدالحمید بای سعید و دیگران آن‌را در سال ۱۳۰۶ ش / ۱۹۲۷ تأسیس کردند و افرادی چون حسن البنّا نیز در آن نقش عنوان پیوند داشتند.)
۴) «جمعیة الدعوة و الارشاد» (محمد رشید رضا آن‌را در سال ۱۳۲۹ (۱۲۹۰ ش )/ ۱۹۱۱ تأسیس کرد و در سال ۱۳۱۰ ش /۱۹۳۱ به آن جان تازه‌ای داد.)
ب) در هند: «جماعة التبلیغ و الدعوة» (مؤسس: مولانا محمد الیاس در سال ۱۳۲۳ ش/ ۱۹۴۴)


در نیمه دوم قرن بیستم سازمان‌های تبلیغی دینی ارتقا و تنوع بیشتری یافتند:
الف) سازمان‌های دولتی مانند:
۱) «المجلس الاعلی للشؤون الاسلامیة» در سال ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ در قاهره تأسیس شد.
۲) دانشگاه اسلامی در سال ۱۳۴۰ ش / ۱۹۶۱ در مدینه تأسیس شد.
ب) سازمان‌های نیمه دولتی و تحت نظارت دولت، مانند:
۱) «رابطة العالم الاسلامی» که مرکز اصلی آن عربستان بود. (تأسیس در سال ۱۳۴۱ ش / ۱۹۶۲).
۲) «جمعیة الدعوة الاسلامیة» که با حمایت دولت لیبی در سال ۱۳۵۱ ش / ۱۹۷۲ تأسیس گردید.
۳) در سال ۱۳۵۱ ش / ۱۹۷۲، سنگ بنای «الندوة العالمیة للشباب الاسلامی» در عربستان نهاده شد و سه سال بعد نیز «المجلس العالَمی للمساجد» در همان کشور تأسیس گردید.
۴) در سال ۱۳۶۱ ش / ۱۹۸۲، «المجلس العالمی للدعوة الاسلامیة» در لیبی شروع به کار کرد.
[۱۵۷] The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).



امروزه علاوه بر انبوهی از نشریات تبلیغی، تجهیزات اطلاع‌رسانی صوتی و تصویری و الکترونیکی، ساعاتی از برنامههای صدا و سیمای عموم کشورهای اسلامی، به ویژه عربستان و تعدادی فراوان از پایگاه‌های اینترنتی که با کلید‌واژه‌هایی مانند «اسلام» و «تبلیغ» و «دعوت» قابل بازیابی است، به تبلیغات اسلامی و اطلاع‌رسانی در حوزه اسلام، اختصاص دارند.
به علاوه در برخی کشورهای اسلامی مانند عربستان و مصر و سوریه و پاکستان چندین رشته تحصیلی برای تربیت مبلغ دایر شده است.


کشور عربستان با امکانات تبلیغی بسیار گسترده‌ای که برای تربیت نیرو و برنامه‌ریزی و مدیریت تبلیغ فراهم ساخته، نبض تبلیغی را در عموم کشورهای مسلمان و غیرمسلمان جهان در اختیار دارد.


نظام تبلیغ دینی در ایران، از زمان استقرار حکومت صفوی تا روزگار معاصر، به تبع تحولات گوناگون اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، در صورت و محتوا و اهداف تغییراتی کرده است.
از دهه ۱۳۳۰ ش به بعد، تبلیغات دینی را عمدتاً روحانیانِ مشغول به تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه، امامان جماعت، سخنرانان مذهبی (اهل منبر) و نیز هیئت‌های مذهبی و عزاداری بر عهده داشته‌اند.

۲۴.۱ - اعزام طلاب به خارج

در آخرین سال‌های مرجعیت مرحوم آیت‌الله بروجردی برخی فضلای حوزه علمیه قم، به کشورهای اروپایی و آمریکایی اعزام شدند تا آنان را با تعالیم اسلامی و شیعی آشنا کنند و نیز به وضع دینی ایرانیان و مسلمانان ساکن اروپا و آمریکا سامان دهند.

۲۴.۲ - تأسیس دارالتبلیغ

چند سال پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، «دارالتبلیغ اسلامی» در قم تأسیس گردید که دو هدف داشت: تبلیغ اسلام در میان مسلمانان ایرانی مقیم کشورهای دیگر و تبلیغ اسلام در میان غیرمسلمانان.

۲۴.۳ - انتشار ماهنامه و نشریه

انتشار ماهنامه درس‌هایی از مکتب اسلام، در عصر آیت‌الله بروجردی و در پی آن، نشریه مکتب تشیع، از برجسته‌ترین اقداماتی بود که شاید با الهام از تحول تبلیغ دینی در کشورهای اسلامی، موجب تحول در نظام تبلیغی شیعی شد.

۲۴.۴ - وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد

پس از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ش ) افزون بر نهادهای پیشین، با تبدیل «وزارت فرهنگ و جهانگردی» به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بخشی از وظیفه تبلیغ دینی بر عهده این وزارت خانه نهاده شد.

۲۴.۵ - تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی

افزون بر آن، «سازمان تبلیغات اسلامی» رسماً برای ساماندهی تبلیغات دینی در داخل و خارج از کشور، برای مسلمانان و غیرمسلمانان تأسیس گردید، بعدها وظیفه این سازمان به داخل کشور محدود شد و وظیفه تبلیغات خارج از کشور را «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» بر عهده گرفت.

۲۴.۶ - انتشار مجله مبلغان

تنها مجله تخصصی تبلیغ در ایران، مجله مبلغان است که معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی حوزه علمیه قم از شوال ۱۴۲۰ آن را به صورت ماهانه (بر اساس ماه قمری) منتشر می‌کند.


تبلیغ احکام کلّی الهی ـ‌اعم از اصول یا فروع دین‌ـ بر عالِم به آن با زبان یا قلم واجب است. چنان‌که آموختن علم دین و آگاهی از مسائل آن، چه در زمینه اعتقادات و معارف دینی و چه در زمینه احکام و مسائل فرعی، جهت ابلاغ به افراد ناآگاه و حفظ شرع مقدّس از به فراموشی سپرده شدن و نابود گردیدن آن، واجب کفایی است.


فتوا دادن بین مردم از سوی فقیه جامع الشرایط، از مصادیق تبلیغ احکام الهی شمرده شده است.


دعوت کافران به اسلام قبل از نبرد با آنان بر امام یا نایب وی واجب است.


بنابر قول مشهور ـ که گرفتن مزد بر واجبات را حرام می‌دانند ـ گرفتن اجرت بر تبلیغِ واجب، حرام است. بدیهی است کمک‌ها و هدایای مردمی به مبلغ دینی از این حکم مستثنا و گرفتن آن جایز است.


(۱) قرآن.
(۲) واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۳) آریانپور، امیرحسین، زمینه جامعه شناسی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۴) ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۵) ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیّة، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ ۱۹۸۵.
(۶) ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم بنا و محمداحمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
(۷) ابن خلدون، العبر (تاریخ ابن خلدون)، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش.
(۸) ابن سعد، طبقات الکبیر، چاپ ادوارد سخو، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۴۷/۱۹۰۴ـ۱۹۴۰، چاپ افست تهران.
(۹) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
(۱۱) ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارابن کثیر.
(۱۲) احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۳) آدم عبدالله الوری، تاریخ الدعوة الاسلامیة (من الامس الی الیوم)، بیروت، دارمکتبة الحیاه.
(۱۴) بهبودی، محمدباقر، معرفة الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عند الشیعة الامامیة، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۵) مغری ملایری، اسماعیل، جامع احادیث الشیعة، ج۴، قم ۱۳۷۴ ش.
(۱۶) عبداللطیف حمزه، الاعلام فی صدر الاسلام، قاهره ۱۹۷۸.
(۱۷) خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، تهران، ج۱۵و۱۶، ۱۳۶۱ ش.
(۱۸) خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، تهران، ج۲۱، ۱۳۶۹ ش.
(۱۹) خندان، محسن، تبلیغ از دیدگاه روحانیان، مسجد، سال۳، ش۱۳، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۳.
(۲۰) خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۲۱) خندان، محسن، دین تبلیغی و تبلیغ دینی، مسجد، سال ۲، ش ۱۰، مهر و آبان ۱۳۷۲.
(۲۲) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم ۱۴۰۴.
(۲۳) شعاری‌نژاد، علی‌اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۲۴) شهید ثانی، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، چاپ رضا مختاری، قم ۱۳۶۸ ش.
(۲۵) صقر، عبدالبدیع، کیف ندعو الناس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۶) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷.
(۲۷) عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴.
(۲۸) امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۹) فضل‌الله، محمدحسین، اسلوب الدعوة فی القرآن، بیروت ۱۳۹۹.
(۳۰) فضل‌الله، محمد حسین، خطوات علی طریق الاسلام، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۳۱) فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۲) قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، نجف ۱۳۵۲ـ ۱۳۵۵، چاپ افست تهران.
(۳۳) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
(۳۴) رمضان لاوند، من قضایا الاعلام فی القرآن.
(۳۵) مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت ۱۴۰۳.
(۳۶) پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۷) نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۳۸) حموی، یاقوت، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۳۹) EI ۲، s. v. "Da ـ wa" (by M. Canard).
(۴۰) The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).


۱. مائده/سوره۵، آیه۹۲.    
۲. رعد/سوره۱۳، آیه۴۰.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۳۵.    
۴. شعاری‌نژاد، علی‌اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، ذیل "Propaganda".
۵. آریانپور، امیرحسین، زمینه جامعه شناسی، ص«ز»، ۱۸۴.
۶. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۵ـ۱۷.
۷. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۷ـ ۴۵.
۸. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۶۲ـ۶۹.
۹. خندان، محسن، تبلیغ از دیدگاه روحانیان، ص۴۶ـ۵۳.
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۶۷.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۶۲.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۶۸.    
۱۳. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۳.    
۱۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۱۵. مائده/سوره۵، آیه۶۷.    
۱۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۱۷. عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «بلغ».
۱۸. The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).
۱۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.    
۲۰. علق/سوره۹۶، آیه۵.    
۲۱. الرحمن/سوره۵۵، آیه۲.    
۲۲. انعام/سوره۶، آیه۱۹.    
۲۳. انعام/سوره۶، آیه۹۰.    
۲۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۷.    
۲۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۱.    
۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.    
۲۷. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۲.    
۲۹. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۳۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۳۱. توبه/سوره۹، آیه۷۱.    
۳۲. حجّ/سوره۲۲، آیه۴۰-۴۱.    
۳۳. طه/سوره۲۰، آیه۵۹.    
۳۴. توبه/سوره۹، آیه۳.    
۳۵. زمر/سوره۳۹، آیه۲۸.    
۳۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۳.    
۳۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۸.    
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۶۱.    
۳۹. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۴۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۹.    
۴۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۴۲. طه/سوره۲۰، آیه۲۵.    
۴۳. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۴۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۷.    
۴۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۴.    
۴۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۴.    
۴۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۴۸. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۲۱-۲۲.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۴۷.    
۵۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۹.    
۵۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۳.    
۵۳. مائده/سوره۵، آیه۳۰.    
۵۴. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۶.    
۵۵. صافّات/سوره۳۷، آیه۵۴.    
۵۶. نساء/سوره۴، آیه۲۱.    
۵۷. مریم/سوره۱۹، آیه۱۶.    
۵۸. مریم/سوره۱۹، آیه۴۱.    
۵۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۷.    
۶۰. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۶۱. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۶۲. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۶۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۳.    
۶۴. نساء/سوره۴، آیه۱۱۹.    
۶۵. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۱.    
۶۶. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۱۰.    
۶۷. همزّه/سوره۱۰۴، آیه۱.    
۶۸. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۳-۶۴.    
۶۹. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۸-۶۹.    
۷۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۱-۷۲.    
۷۱. یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.    
۷۲. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۱۵.    
۷۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۷۴. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۷۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۷۶. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۷۷. فضل‌الله، محمدحسین، اسلوب الدعوة فی القرآن، ص۴۳ـ ۵۸.
۷۸. مائده/سوره۵، آیه۳۱.    
۷۹. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۸۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.    
۸۱. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۴.    
۸۲. تحریم/سوره۶۶، آیه۱۰-۱۱.    
۸۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۲.    
۸۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۶.    
۸۵. روم/سوره۳۰، آیه۳۹.    
۸۶. نساء/سوره۴، آیه۱۶۱.    
۸۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۰.    
۸۸. بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.    
۸۹. آدم عبدالله الوری، تاریخ الدعوة الاسلامیة (من الامس الی الیوم)، ص۲۳ به بعد.
۹۰. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۵ـ ۵۱.
۹۱. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۴.
۹۲. The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).
۹۳. خندان، محسن، دین تبلیغی و تبلیغ دینی، ص۲۷ـ۳۰.
۹۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۴۹.    
۹۵. خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، ج۱۶، ص۱۴۹.    
۹۶. عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه‌های مذکور.
۹۷. قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج۸، ص۶۳۷.    
۹۸. نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۷، ص۳۱۷.    
۹۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲.    
۱۰۰. ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیّة، ج۱، ص۱۸.    
۱۰۱. شهید ثانی، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، ص۱۱۴۱۱۹.    
۱۰۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲۶.    
۱۰۳. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۸۸.    
۱۰۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳، ص۱۱۱.    
۱۰۵. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۸۶-۱۲۰.    
۱۰۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۱۹۲-۱۹۳.    
۱۰۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۸۵.    
۱۰۸. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۱، ص۷۰۳.    
۱۰۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۴، ص۱۲۵.    
۱۱۰. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، حکمت۱۸۴.    
۱۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۵۶.    
۱۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۶.    
۱۱۳. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نهج الفصاحة، ص۲۳.
۱۱۴. ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۵.    
۱۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴.    
۱۱۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، حکمت۸۰.    
۱۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۲، ص۴۴۰.    
۱۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۵۱.    
۱۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۰۵.    
۱۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۳۰.
۱۲۱. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۵، ص۵۶.    
۱۲۲. بروجری، سید حسین، جامع احادیث الشیعة، ج۴، ص۴۸، به کوشش اسماعیل مغری ملایری.
۱۲۳. بروجری، سید حسین، جامع احادیث الشیعة، ج۴، ص۱۸، به کوشش اسماعیل مغری ملایری.    
۱۲۴. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه۵۳.
۱۲۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه۳۸.    
۱۲۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه۵۳.
۱۲۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه۱۸۲، بند۳.    
۱۲۸. احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ص۳۰۳۱.    
۱۲۹. ابن سعد، طبقات الکبیر، ج۳، ص۱۱۸.    
۱۳۰. ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ج۲، ص۲۹۶.    
۱۳۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۱۳۱.    
۱۳۲. ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۴۲۳.    
۱۳۳. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۴، ذیل «عقبه».    
۱۳۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۳۴۴.    
۱۳۵. ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۴۱۹.    
۱۳۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۶۶.    
۱۳۷. بهبودی، محمدباقر، معرفة الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عند الشیعة الامامیة، ص۱۴.
۱۳۸. ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۳۸۲.    
۱۳۹. ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۵۷.    
۱۴۰. ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۴۶۱.    
۱۴۱. ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۳۸۲ـ ۳۸۵.
۱۴۲. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۹۹.
۱۴۳. یادداشت‌ها و پاورقی‌ها، ص۱۰۷، ش۴.
۱۴۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، ج۲۱، ص۶۶۶۹.    
۱۴۵. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۹۹.
۱۴۶. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۰۰ـ۳۰۱.
۱۴۷. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۳۰۶.
۱۴۸. ابن خلدون، العبر (تاریخ ابن خلدون)، ج۱، مقدمه، ص۳۹۴۰.    
۱۴۹. واکر آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ص۲۷.
۱۵۰. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۱۵۱. صقر، عبدالبدیع، کیف ندعو الناس، ص۲۰- ۴۶.
۱۵۲. فضل‌الله، محمد حسین، خطوات علی طریق الاسلام، ص۹۰ به بعد.
۱۵۳. عبداللطیف حمزه، الاعلام فی صدر الاسلام، ص۱۳۴.
۱۵۴. رمضان لاوند، من قضایا الاعلام فی القرآن، ص۲۲۷-۲۳۰.
۱۵۵. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، ص۱۸۱-۱۸۲.
۱۵۶. خندان، محسن، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی، فصل‌ ۴و۵.
۱۵۷. The Oxford encyclopedia of modern Islamic world، ed. John L. Esposito، New York ۱۹۹۵، s. v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).
۱۵۸. انصاری، مرتضی، المکاسب، ج۱، ص۷۷.    
۱۵۹. خویی، ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۱۲۱.    
۱۶۰. حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب (ط ج)، ج۱، ص۴.    
۱۶۱. حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۱، ص۷.    
۱۶۲. غروی، علی، التنقیح (الاجتهاد و تقلید)، ص۶۶.    
۱۶۳. حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۴۹.    
۱۶۴. حلّی، حسن بن یوسف، الرسالة السعدیة، ص۷.    
۱۶۵. طباطبایی حکیم، محمد سعید، مصباح المنهاج، ص۹-۱۰.    
۱۶۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵۱-۵۲.    
۱۶۷. موسوی بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقیهة، ج۲، ص۱۵۷.    
۱۶۸. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۴۱-۱۴۲.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله تبیلغ، ص۳۲۵۱.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۲، ص۳۴۳-۳۴۵.    



جعبه ابزار