• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تجارب الامم (کتاب)‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تجارب الامم یکی از کتاب‌هایی است که مسکویه تالیف کرده است. با نگاهی به مقدمه تجارب الامم روشن می‌شود که تاریخ در نظر مسکویه مشتمل بر رویدادهایی است که انسان می‌تواند در زندگی فردی و اجتماعی خویش از آن پند گیرد و آن را در پیشامدهایی که مانندش همیشه پیش می‌آید و همتایش پیوسته روی می‌دهد فرا روی خویش بدارد.



هنگامی که انسان آن حوادث و ارزشهای آزمونی اش را بشناسد و از آن پند گیرد، این سبب خواهد شد تا از حوادثی که در تاریخ بر سر مردمی آمده است بپرهیزد و بدان چه سبب نیکبختی مردمی بوده است چنگ زند. این تفکر، بر نظر دیگرش استوار است که می‌گوید: کارهای جهان همانند و در خور یکدیگرند و انسان می‌تواند امروز را با دیروز بسنجد و در پرتو آزمونهایی که در کردار پیشینیان می‌یابد راه خویش را برگزیند. از سویی مسکویه بر این باور است که رویدادهایی که در گذشته روی داده، و انسان از مطالعه تاریخ بر آن آگاه می‌شود، گویی همگی آزمونهای خود اویند، گویی خود بدانها دچار آمده و در برخورد با آنها فرزانه و استوار شده و با نگرش در کارهایی که خود تجربه شان نکرده کارشناس شده است. تا آن جا که آنها را پیش از روی دادن باز می‌شناسد و دشواریهای خویش را چون مردی کاردان می‌پذیرد و در برخورد با آنها همان می‌کند که سودمندتر و مناسب تر است.
با این همه، مسکویه چنین دریافته است که گزارشهای درست تاریخ غرق در قصه‌هایی است بی پایه و آمیخته با افسانه‌ها و متل‌هایی که سودشان جز خواب آوردن یا سرگرمی نیست. از این رو، همه آن گزارشها را در بوته نقد می‌نهد و آن چه را که ارزشمند است از آن بیرون می‌کشد و آن چه را که تهی از ارزش تاریخی است به سویی می‌افکند.


مسکویه به گزارشهای پیش از طوفان از آن رو که فاقد ارزش تاریخی‌اند اعتماد نکرده است و معجزه‌های پیامبران صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را از آن رو که برای مردم روزگارش قابل تکرار و تجربه نبوده است، در کتاب خود نیاورده است. البته این بدان معنی نیست که وی تدبیرهای مردمانه‌ای را که از ایشان رسیده است فرو نهاده باشد زیرا همه این گونه روایات در متن اهتمام مسکویه قرار دارد.


مسکویه کتابی جداگانه در صفات پیامبران سلف نوشته و آن را « احوال الحکماء و صفات الانبیاء السالفین » نام نهاده است که در فهرست آثارش از آن یاد می‌شود. و این خود پاسخی است بر خاورشناس کارادووو (۱۰۲. ۱) که نکته را در این باره، به درستی درنیافته است.
مسکویه به حوادثی که به بخت و اتفاق روی می‌دهند توجه می‌کند. با این که آدمی این گونه پیشامدها را تدبیر نتواند کرد و در برابر آنها کاری از او ساخته نیست. گزارش این گونه رویدادهای تاریخی بدان روی است که باز به گفته مسکویه «انسان این گونه از حادثه‌ها را نیز در شمار آرد و در دل و گمان خویش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پیش آمدها و آن چه روی دادن مانندش را چشم می‌دارد نیفتد، هر چند از پیش آمد بد جز به یاری خدا برکنار نتوان بود، و به پیش آمد نیک جز به کارسازی او امید نتوان بست.»مسکویه روشی را که در نوشتن تاریخ برای خود برگزیده است هرگز از یاد نمی‌برد و آن را در جای جای کتابش گوشزد می‌کند.


مسکویه، چنان که روزنتال می‌نویسد، «در تاریخنویسی بر پایه بلندی ایستاده است. کم پیش می‌آید که وی به گزارشهای بی ارزش تاریخ ارج نهد. آن چه را که دارای ارزش تاریخی است به خوبی باز می‌شناسد و روایات تاریخ را با سامانی خرد پذیر باز می‌گوید و پیوندی را که در میان حوادث وجود داشته است به خواننده اش می‌نمایاند.» مورخان اسلامی همگی به تاریخ از آن رو نگریسته‌اند که تاریخ درس است، اندرز است و می‌توان از آن پند گرفت، «اما تنها کسی که در این باب استدلال حکیمانه و فلسفی کرده و دید اخلاقی و براگماتیک داشته و جا به جا در کتاب خود به موارد تجربه و فواید عملی اشاره کرده مسکویه است. مسکویه قایل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبیر دیگر، «وی که در فلسفه به عنوان حکیم اخلاقی مشهور است، در تاریخ مؤلف کتاب حکیمانه‌ای است به نام تجارب الامم. نام کسانی چون ابو علی مسکویه (۳۲۰- ۴۲۱ ه)،رشید الدین فضل الله (۶۴۵- ۷۱۸) و ابن خلدون (۷۳۲- ۸۰۶ ه) را می‌توان به عنوان پیشروان طریقه علمی تاریخ یا در شمار پیشگامان فلسفه تاریخ یاد کرد.» و این خود روشن است که مسکویه چند قرن پیش از رشید الدین فضل الله و ابن خلدون می‌زیسته است. بسا بتوان گفت که مشکویه در تجارب الامم با همان چهره‌ای دیده می‌شود که در نوشته‌های نامدار دیگرش همچون: ترتیب السعادات، یا الفوز الاصغر، یا تهذیب الاخلاق ، یا جاویدان خرد، یا شوامل که آنرا در پاسخ هوامل ابو حیان توحیدی نوشته است، و جز آن که همگی درباره تواناییهای روان و مهار کردن خوی آدمی و در شناختن و شناساندن نیکبختی انسان‌اند و مسکویه به نوشتن آنها ممتاز و پیشتاز شناخته شده است.

۴.۱ - نگاه کایتانی به مسکویه

کایتانی در مقدمه فتوگراف نسخه ایاصوفیا مسکویه را به عنوان مورخ چنین می‌بیند:
«وی که از ریشه‌ای ایرانی برآمده است، یکی از پیشروان تاریخنگاری به زبان تازی است. افزون بر این، اثری که از مسکویه بر جای مانده است بر شالوده‌ای استوار است که از نگاه روش شناختی با اصولی که در نزد تاریخنویسان باختر زمین و مورخان پسین تر به کار بسته می‌شود، خویشاوندی نزدیک دارد. مسکویه بر خلاف سلف شهیر خود طبری که هدف عمده اش گردآوری مایه‌های تاریخی و ارائه همگی آنها بر سامانی شایسته بود، بر آن شد تا تاریخش همچون ساختی اندام وار تصنیف گردد و از این رهگذر، اندیشه‌های بنیادین چنان که سراسر تصنیف را به هم می‌پیوندد، عنصری آفریننده در سراسر اثر شود. در صفحات این اثر عنصری شخصی به چشم می‌خورد که جای آن در سایر تصنیف‌های تاریخی این مرحله خالی است. تجارب الامم، آشکارا، کاری است برآمده از ذهنی استدلالی که در پرتو برداشتی والا از هدف و وظیفه مورخ عمل می‌کند. از این رو، مسکویه نسبت به مورخان پیشین و معاصران خویش که به تازی نوشته‌اند، برتری بزرگی نشان می‌دهد. وی بدان خشنود نیست که به گردآوری مایه‌های تاریخی و ارائه آن در یک نظم گاه شناختی بسنده کند. چه وی بر این باور است که رویدادهای گذشته با شبکه‌ای از شئون و مصالح بشری به هم پیوند داشته است، و در حقیقت، تاریخ نیز، چنان که وی می‌بیند، همین است و در گزارش راستین آن خردمند چیزی خواهد یافت که کانی از دانش ارجمند است.» نکته دیگری که در کار مسکویه چشمگیر است این است که وی تاریخ خود را در کمال بی طرفی نوشته است و چنان که مارگلیوث نیز اشاره می‌کند، وی در خدمت امیران و وزیران آل بویه می‌زیسته و از نزدیکان ایشان بوده است. از این رو انتظار می‌رفت که در تاریخش، ایشان را بی دریغ ستایش کند. ولی می‌بینیم که نه تنها از ایشان جانب نگاه نداشته، بل بی طرفی شگرفی نشان داده و بد و نیک خوی و کردارشان را باز نموده است.


مسکویه در آغاز مقدمه اش گوید که وی تاریخ مردمان و زندگینامه‌ها و اخبار شهرها و نامه‌های تاریخ را خوانده است. این خود نشانه تعدد منابعی است که وی در نوشتن تاریخش از آن سود جسته است. مسکویه در درجه نخست، بر طبری، و سپس بر منابع دیگری که از برکت کتابخانه‌های بزرگ آل بویه در اختیار داشته، بر هر کدام بر حسب دوره‌های تاریخی تکیه کرده است. شناختن دقیق این منابع مستلزم آن است که منابع همه گزارشهای مسند و مرسل او را باز شناسیم، که نخستین شرط آن، بیرون آمدن دوره کامل متن تجارب الامم است. باری، منابع مسکویه به اجمال اینهاست:

۵.۱ - تاریخ طبری

چنان که گفتیم، مسکویه قبل از هرکس و هر منبع، به طبری توجه داشته و بیشتر مواد کتابش را از او گرفته است. زیرا مسکویه تاریخ کهن را پس از حذف آن چه به کارش نمی‌آمده است، و با افزودن متون پر ارزش و اضافاتی که از منابع دیگر آورده، از روزگار اوشهنگ، یا چنان که خود گوید، از دوران پس از طوفان تا سال ۲۹۵ هجری، پا به پای طبری- اما به شیوه خویش- پیش می‌آید، با توجه به این که تاریخ طبری خود تا سال ۳۰۲ هجری را در بر می‌گیرد. مسکویه تنها تاریخنگاری نیست که از سرچشمه طبری می‌نوشد و از گزارشهای او در کتاب خود سود می‌جوید. کیست که به طبری تکیه نکرده است؟

۵.۱.۱ - کلام ابن اثیر

اینک ابن اثیر که در مقدمه اش گوید:
«من به تاریخ بزرگی که امام ابو جعفر طبری نوشته است آغاز کردم. زیرا وی تکیه گاه همگان است و به هنگام اختلاف، همگان به او رجوع کنند. همه گزارشهایی را که درباره زندگی کسان در کتاب طبری آمده است در تاریخ خود آورده‌ام. هیچ شرح حالی را فرو نگذاشته‌ام. طبری در اکثر رویدادها گزارشهای متعدد آورده است. من کاملترین آنها را از کتاب او برگرفته‌ام و از روایات دیگران مطالبی را که در طبری نبود بر آن افزوده‌ام. چون از این کار بپرداختم در تاریخهای مشهور نیز نگریستم و از این تاریخها(از جمله تجارب الامم) نیز مطالبی که در طبری نبود بر آن چه از طبری گرفته بودم افزودم.» آن چه درباره ابن اثیر گفتیم درباره بسیاری دیگر، از جمله ابن خلدون نیز راست می‌آید
[۱] العبر،ابن خلدون،ج ۴،ص ۱۱۴۰.
زیرا تاریخ طبری سرچشمه‌ای است جوشان از روایات درست و نادرستی که طبری به قصد حفظ و نگهداری آنها، همه را در کتاب خود گرد کرده است. طبری چنان که در مقدمه اش گوید بر آن نیست که روایات را در ترازوی سنجش خویش نهد یا تعدیل کند، یا درباره آن سخنی گوید. ولی مورخان پسین که از او بسیار گرفته‌اند، برگرفته شان را در قالبهایی ریخته‌اند که برای خود برگزیده بوده‌اند و هر کدام بر پایه نگرش و پسند خویش بدان شکل و جهت بخشیده‌اند. مسکویه نیز از همین مورخان است که او نیز از طبری بسیار گرفته است. ولی وی کسی نیست که گزارشهای دیگران را بی هیچ سنجش و نقد یکسره در کتاب خویش بریزد. مسکویه تنها به گزارشهایی ارج می‌نهد که دارای ارزش تاریخی است و آنها را با معیار گزینش خویش سازگار می‌یابد: گزارشهایی که به هدف و نگرش مبتنی بر فلسفه اخلاق او که در مقدمه اش از آن سخن گفته و در آثار دیگرش بر آن اصرار ورزیده است، خدمتی تواند کرد. مسکویه تاریخ طبری را در نزد ابوبکر احمد بن کامل قاضی که از یاران طبری بوده است خوانده و از او اجازه روایت گرفته بوده است. خود، در تجارب الامم در شرح حوادث سال ۳۵۰ هجری گوید: «در این سال ابوبکر احمد بن کامل قاضی درگذشت. من تاریخ طبری را از او شنیده‌ام. وی از یاران ابو جعفر(طبری) بوده، خود از وی بسیار شنیده بوده است. ولی من از روایات طبری جز همین کتاب را از ابو بکر قاضی نشنیده‌ام، که برخی به قراءت در نزد او، و برخی به اجازت از او بوده است. وی در شارع عبد الصمد می‌زیسته و من با وی بسیار نشسته‌ام.»

۵.۲ - گنجینه‌های بزرگ آل بویه

مسکویه در تجارب الامم حتی نسبت به دوره‌ای که موازی طبری است بویژه در روزگار پیش از اسلام، متن‌های بی نظیر و پر ارزشی را می‌آورد که در آثار مورخانی چون طبری، ابن اثیر، ابن خلدون و دیگران دیده نمی‌شود. برای نمونه اندرز اردشیر را نام باید برد که به تعبیر مینوی «ترجمه عربی آن امروزه در کتاب تجارب الامم برای ما محفوظ و علی العجاله بعد از اوستا قدیم‌ترین سندی است که در شکل کتاب برای ما باقی مانده است.» یا زندگینامه خود نوشته (اتوبیوگرافی) انوشروان و سخنرانی او که سرشار از اطلاعات صریح و مستنبطی است که پژوهندگان تاریخ آن دوره را براستی به کار می‌آید. مسکویه این متن‌های بی همتا و این اضافات پر ارج را که ویژه کتاب او است از کجا آورده است؟ مسکویه افزون بر جنبه‌های فلسفی و استادی و عضویت در انجمن‌های علمی زمان و عنوانهای دیگر، سرپرست کتابخانه‌های بزرگ وزیران و امیران آل بویه ، همچون ابن العمید و پسرش ابوالفتح و سپس کتابخانه بزرگ عضد الدوله دیلمی بوده است. مسکویه به مدت هفت سال خازن کتابخانه ابن العمید بود، (تجارب ج۶ حوادث سال ۳۵۹ ه) کتابخانه‌ای که فهرست آن ۱۰۵۶ برگ بود (۴۴ کراسه ۲۴ برگ- آدام متز ۱: ۲۹۷) و سرشار از کتابهایی که همه زمینه‌های علم و ادب را شامل می‌گردید. مسکویه خود گوید (حوادث سال ۳۵۵) کتابهای آن بیش از صد بار می‌شد. یا کتابخانه بزرگ عضدالدوله دیلمی، کسی که مسکویه تجارب الامم را هم به نام او نوشته است. مقدسی در احسن التقاسیم (ص ۴۴۹) آن را چنین وصف می‌کند: « گنجوری از بزرگان شهر بر این کتابخانه اشراف دارد. هیچ کتابی نبود که تا آن زمان تصنیف شده باشد و عضدالدوله آن را در کتابخانه اش گرد نیاورده باشد. در هر سوی آن گنجینه‌هایی است. به همه دیوارهای دالان و آن گنجینه‌ها، اطاقکهایی از چوب منقوش به درازای یک قد و پهنای یک ذرع چسبیده است... دفترها بر رفها چیده شده‌اند. برای هر دسته از آنها اطاقکها و فهرستهایی است ویژه که نام کتابها در آن ثبت شده است. جز بزرگان کسی را بدان راه نیست.» بدون شک، مسکویه از این گنجینه‌ها سود فراوانی برده است. مایه‌های تاریخی ویژه‌ای که منحصرا در کتاب او دیده می‌شود- خواه درباره پیش از اسلام خواه پس از اسلام- برگرفته از منابعی است که در آن گنجینه‌ها فراهم بوده است.

۵.۳ - ثابت بن سنان

از سال ۲۹۵ تا ۳۴۰ هجری، تاریخ مسکویه از منابعی بجز طبری سرچشمه می‌گیرد. از این منابع است تاریخ ثابت بن سنان (متوفی به سال ۳۶۳ ه) پسر ثابت بن قره صابی حرانی (۲۲۱- ۲۸۸ ه) دایی هلال بن محسن صابی. ثابت بن سنان تاریخش از خلافت مقتدر (از سال دویست و چند- قفطی) تا سال ۳۶۰ هجری را در بر می‌گیرد. ابو اسحق هلال بن محسن برای تاریخ ثابت بن سنان تتمه‌ای نوشته است که به سال ۴۴۷ می‌رسد. (کلودکاهن، دانشنامه ایران و اسلام)، دلیل بر این که مسکویه از کتاب ثابت بن سنان سود جسته تصریح خود مسکویه است(ج ۵، حوادث سال ۳۱۹ ه).
روذراوری سخنی دارد که بر مبنای آن باید هلال صابی را نیز از منابع مسکویه بدانیم. وی در ذیلی که برای تجارب الامم نوشته است (ص ۲۳) گوید: «ابو اسحق درباره دولت دیلمیان کتابی نوشته است که آن را « التاجی فی الدولة الدیلمیه » نامیده است. کتابی است آراسته و نیکو... ما پایان این کتاب را با پایان تجارب الامم برابر دیده‌ایم. در خاتمه اش پاره‌ای الفاظ شبیه یکدیگرند. و تاریخ هر دو مورخ به یک زمان ختم می‌شود. کتاب خود موجود است و به جای آن که از آن خبر دهیم می‌توان آن را از نزدیک دید.» اعتماد بر این سخن اندکی دشوار است. زیرا می‌دانیم تاریخ ابو اسحق صابی تا سال ۴۴۷ هجری و تاریخ مسکویه تا سال ۳۶۹ هجری را در بر می‌گیرد چنان که روذراوری نیز همین را می‌گوید. (ذیل ص۸). حتی اگر فرض کنیم که کتاب مسکویه بیش از ۶ بخش بوده (به رغم تصریحی که در پایان بخش ششم آمده است) این فرض نیز سست می‌نماید زیرا مسکویه خود به سال ۴۲۱ درگذشته بوده است. حتی اگر بگوییم در این جا اشتباهی رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابی است که تاریخش تا سال ۳۶۰ یا ۳۶۳ را (بنابر دو قول) در بر می‌گیرد، باز درست نمی‌نماید زیرا تاریخ مسکویه خود تا سال ۳۶۹ امتداد می‌یابد، به هر روی، اگر درست باشد که مسکویه از هلال نقل کرده است، می‌بایست فقط از حوادث سال ۳۶۴ (آغاز تاریخ هلال) تا ۳۶۹ (انتهای تجارب الامم) از تاریخ هلال نیز گرفته باشد. با توجه به این که مسکویه در نوشتن این سالها خود نیز منبع تاریخ خویش بوده است با این همه، این مانع از آن نبوده است که مسکویه از کتابهای معاصران‌اش، از جمله کتاب هلال صابی یا دیگران نیز سود جسته باشد.

۵.۴ - مسکویه منبعی برای تجارب الامم

باری، منابع مسکویه تا پیش از سال ۳۴۰ هجری هر چه باشد، از آن پس، وضع به گونه‌ای دیگر است. مسکویه هنگامی که حوادث سال ۳۴۰ هجری را آغاز می‌کند خود گوید:
«بیشتر گزارشهایی که پس از این سال می‌آورم از مشاهده‌ها و دیده‌های خود من، یا گزارشی است همسنگ دیده‌های من که از دیگران شنیده‌ام. زیرا همچون استاد رئیس ابوالفضل محمد بن الحسین بن العمید - که خدا از او خشنود باد- در این یا آن واقعه، تدبیرهای خویش را، و پیش آمدهایی را که برای وی رخ داده، به من خبر داده است. گزارش چنین کسی در این که بدان اعتماد کنم و به راستی آن اطمینان یابم، از دیده‌های خود من کمتر نتواند بود. نیز مانند ابو محمد مهلبی - که رحمت خدا بر او باد- بیشتر حوادث روزگارش را برای من بازگفته است، و این به علت طول صحبت و کثرت مجالست با وی بوده است. بسیاری از بزرگان عصر این دو تن، خبرهایی به من داده‌اند که از آنها پند توان گرفت. من همه رخدادهایی را که در یاد دارم، و آن چه را که از دیگران شنیده، یا خود آزموده‌ام، همه را به خواست خدا باز خواهم گفت.» باری، تاریخ مسکویه- به هر روی- تا سال ۳۶۹ هجری را در بر می‌گیرد و از آن در نمی‌گذرد. با این که وی تا ۴۲۱ هجری، یعنی نیم قرن پس از آن نیز زیسته و به دلیلی که اینک بر ما معلوم نیست، از نوشتن بازمانده تاریخ روزگارش باز می‌ایستد. با این همه در آن جا که سخن از قرن چهارم و روزگار آل بویه است، تجارب الامم به عنوان ماخذ دست اول، یا به گفته مارگلیوث (lanigirO) می‌درخشد.


نام کتاب بی هیچ کاست و فزود تجارب الامم( آزمونهای مردمان) است. مسکویه در مقدمه‌ای که بر تصنیفش نوشته به نام کتابش تصریح کرده است. در مقدمه اش می‌گوید: «پس، این کتاب را گرد آورده‌ام و آن را تجارب الامم نامیده‌ام.» دسته‌ای از نویسندگان، از جمله ابن اثیر و قطفی و بیهقی
[۶] تاریخ بیهقی،ص۱۸-۱۹
و ابن خلکان
[۷] تاریخ ابن خلکان،ج۲،ص۹.
و ابن خلدون (۳: ۷۷۲) و خوانساری (۱: ۲۵۵) نام اثر مسکویه را درست ضبط کرده چیزی بر آن نیفزوده‌اند. ولی در آثار هر یک از ابو سلیمان (ص ۳۴۷) و روذروای در ذیل (ص ۵) و سخاوی به نقل از اتحاف الوری (روزنتال: ۴۴۱) دنباله «و عواقب الهمم» بر آن افزوده شده است. این افزوده در اعیان الشیعه عاملی
[۸] اعیان الشیعه،عاملی،ج۱۰،ص۱۴۶.
به صورت تعاقب الهمم است که کایتانی (inateaC) (مقدمه عکسی) آن را biqaaTبه کسر قاف ضبط کرده است که از دو جهت نادرست است. این افزوده‌ها به هر صورت که باشد، از سجع گرایی که بویژه در نامگذاری کتابها باب بوده است سرچشمه می‌گیرد. این شیوه چندان رایج بوده است که کاتبان و ناسخان، اگر نام کتابی را بدون دو پاره هماهنگ می‌دیدند خود بر آن سجعی می‌افزوده‌اند. باری، افزوده تعاقب الهمم یا عواقب الهمم ساختگی است و بخشی از نام کتاب مسکویه نیست. زیرا چنان که در آغاز گفتیم، وی خود به نام کتابش تصریح کرده است. شگفتی در این است که کاتب یا نسخه برداری که مقدمه کتاب را و تصریح مسکویه را خود در این باره رونویس کرده است می‌بینیم در عبارات پایانی دستنوشته‌اش، مقدمه مصنف و نامگذاری خود صاحب اثر را از یاد برده، نام کتاب را یک بار تجارب الامم و عواقب الهمم و بار دیگر عواقب الهمم و تجارب الامم نوشته است.


از نسخه‌های خطی تجارب الامم جز دو نسخه که از دید کمیت کامل است، و نیز چند پاره نسخه، در دست نیست:

۷.۱ - ایاصوفیا

(شماره ۳۱۱۶ تا ۳۱۲۱) در تصحیح متن تجارب الامم اساس کار ما همین نسخه است. این نسخه از لحاظ کمیت کامل است و همه بخشهای ششگانه تجارب الامم را (بدون احتساب ذیل) در بر می‌گیرد. به خط محمد بن علی بن محمد ابو طاهر بلخی است. کتابت بخش نخست در ربیع الاول سال پانصد و پنج (۵۰۵) هجری و بخش پایانی آن یعنی بخش ششم در ربیع الاول سال پانصد و شش (۵۰۶) هجری یعنی در مدت یک سال پایان پذیرفت. قطع نسخه کوچک است. هر صفحه دارای ۱۲ سطر و هر سطر مشتمل بر ۱۳ کلمه است. آغاز بخش نخست پس از بسم الله الرحمن الرحیم، چنین است: «الحمد لله رب العالمین، حمد الشاکرین و صلواته علی محمد النبی و آله اجمعین. قد انعم الله علینا معاشر خدم مولانا الملک السید الاجل...» ، و پایان بخش ششم چنین: الا انه لم یظهر امره لاحد. هذا آخر ما عمله الاستاذ ابو علی احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه- رضی الله عنه- و صلواته علیه محمد النبی و آله اجمعین و حسبنا و نعم الوکیل.

۷.۱.۱ - بخش بندی ایاصوفیا

بخش بندی نسخه ایاصوفیا چنین است:
بخش نخست: ایاصوفیا، شماره ۳۱۱۶. تعداد برگ ۲۹۶ (۵۹۱ ص) این بخش رخدادهای تاریخی را از روزگار پیشدادیان تا سال ۳۷ هجری در بر می‌گیرد.
بخش دوم: ایاصوفیا، شماره ۳۱۱۷، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، میکرو فیلم شماره ۱۲۰ و عکس شماره ۲۹۰. مشتمل بر حوادث سال ۳۸ تا سال ۱۰۳ هجری.
بخش سوم: ایاصوفیا، شماره ۳۱۱۸. تعداد برگ ۲۹۷ (۵۹۳ ص)، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، میکرو فیلم شماره ۱۲۱ و عکس شماره ۲۴۴. مشتمل بر رخدادهای سال ۱۰۴ تا ۱۹۱ هجری.
بخش چهارم: ایاصوفیا، شماره ۳۱۱۹، تعداد برگ ۲۹۰ (۵۸۰ ص)، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، میکرو فیلم شماره ۱۲۲ و عکس شماره ۲۹۳. مشتمل بر رخدادهای سال ۱۹۱ تا ۲۳۳ هجری.
بخش پنجم: ایاصوفیا، شماره ۳۱۲۰، تعداد برگ ۲۹۳ (۵۸۵ ص). مشتمل بر حوادث سال ۲۳۴ تا ۳۲۶ هجری.
بخش ششم: ایاصوفیا، شماره ۳۱۲۱، تعداد برگ ۲۶۰ (۵۲۰ ص). مشتمل بر رخدادهای سال ۳۲۶ تا ۳۶۹ هجری.
نسخه ایاصوفیا نسخه‌ای است به لحاظ قدمت و صحت نسبی بسیار ارزشمند.

۷.۱.۲ - نسخه ایاصوفیا و خاورشناسان

خاورشناس کایتانی (inateaC) بخشهای نخست و پنجم و ششم نسخه ایاصوفیا را از سوی بنیاد گیب به طور عکسی (elimiscaf) منتشر کرد. (لیدن، به ترتیب در سالهای ۱۹۰۹، ۱۹۱۳، ۱۹۱۷ م.) بنیاد گیب تصمیم داشت که پس از نشر عکسی بخش ۵ و ۶ که ادامه تاریخ طبری به حساب می‌آمد و جای خالی آن بیشتر احساس می‌شد، بخشهای میانی این اثر (بخشهای ۲، ۳، ۴) را نیز دنبال کند (vix. P، ecaferP، aniteaC) تا سرانجام و در شرایط مساعد به تصحیح همه بخشها بپردازد. ولی کایتانی و یارانش در بنیاد گیب به دلایلی که شرایط دشوار جنگ اول، از آنها بود، در عمل ناکام ماندند و این سه بخش همچنان متروک ماند. چاپ عکسی کایتانی همراه با ملحقاتی است به زبان انگلیسی از این قرار: در بخش نخست، مقدمه کایتانی (۵ صفحه)، سخنی از آمدروز (zordemA) درباره مسکویه (۱۳ صفحه) فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونی (inoleM. G) لسترنج (egnartseL. G) فهرست مطالب و فهرست اعلام را پیش از چاپ یک بار دیده بوده است.در بخش پنجم، مقدمه‌ای از کایتانی (۴ صفحه)، فهرست مطالب و فهرست اعلام. اما در بخش ششم، جز مقدمه لسترنج (۲ صفحه) چیزی پیوست نشده است. آمدروز بخشهای پنجم و ششم نسخه ایاصوفیا را با حذف ۵۶ صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق ۲۸ صفحه نخست بخش ششم به انتهای بخش پنجم منتشر کرد و ذیل تجارب الامم نوشته ابو شجاع ظهیر الدین روذراوری (مشتمل بر سالهای ۳۶۹ تا ۳۸۹ هجری) را همراه با بخش هشتم تاریخ ابو الحسین هلال بن المحسن بن ابراهیم صابی کاتب (مشتمل بر سالهای ۳۸۹ تا ۳۹۳) در یک مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود. ( قاهره ۱۹۱۴- ۱۹۱۶) آمدروز در نیمه راه تصحیح ذیل درگذشت که مارگلیوث نیمه دوم آن را تصحیح کرد و کار را به پایان برد (مارگلیوث، مقدمه (. I. P) پس، همه آن چه آمدروز و در نهایت مارگلیوث تصحیح و چاپ کردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الامم بود با افزودن یک مجلد الحاقی (ذیل روذراوری+ بخش هشتم تاریخ هلال صابی).

۷.۱.۳ - ترجمه انگلیسی مارگلیوث

دو بخش پایانی پنجم و ششم و بخش الحاقی (روذراوی+ هلال) را مارگلیوث (htuoilograM) ترجمه کرد و یک مقدمه (۱۱ صفحه) و فهرست در ۱۴۴ صفحه بدان افزود که مقدمه و فهرست در یک مجلد جداگانه است.
ترجمه مارگلیوث همراه با متن عربی به چاپ رسیده است. (آکسفورد ۱۹۲۰- ۱۹۲۱ م.) .

۷.۲ - نسخه کامل ملک

(شماره ۴۱۴۵) نسخه‌ای است از لحاظ کمیت کامل. در یک جلد رحلی بزرگ و در ۱۰۱۴ صفحه. آغاز و انجام آن با آغاز بخش نخست و پایان بخش ششم نسخه ایاصوفیا برابر است. نام کتاب محمود طباطبایی اردستانی است. تاریخ استنساخ ۱۲۹۴ قمری. خوش خط ولی پر غلط است. علاوه بر بیاض که در آغاز آن بسیار است، سراسر نسخه آکنده از تصحیف و اشتباه است. این نسخه به تنهایی قابل اعتماد نیست.

۷.۳ - نسخه ناقص ملک

(به شماره ۴۳۲۴) تعداد برگ ۲۳۱ (۴۶۲ ص) قطع وزیری، نام کاتب محمد بن داود حسینی مشهدی. تاریخ استنساخ ۱۳۰۷ قمری. آغاز: «و دخلت سنة احدی و مائة...» پایان: «فلم یؤثر شیئا فلما نظر... تمت...» این نسخه حوادث سال ۱۰۱ تا ۲۵۶ هجری را در بر می‌گیرد. ظاهرا مجلد میانی دوره سه جلدی تجارب الامم است که مجلد اول و سوم آن مفقود است.

۷.۴ - نسخه ناقص آستان قدس

(به شماره ۴۰۹۰)، دانشگاه تهران، مرکزی، میکروفیلم شماره ۱۶۳۸ و عکس شماره ۳/ ۶۱۸۸ (سه بخش)، ۲۵۷ برگ، ۵۱۴ صفحه (جمع سه بخش) - آغاز و پایان آن برابر با نسخه ناقص ملک است. تاریخ کتابت ۱۲۹۷. این نسخه نیز مجلد میانی دوره سه جلدی تجارب الامم است.

۷.۵ - نسخه پاریس

(۱. A، refehS. ۵۸۳۸، barA. taN. lbiB، siraP) نسخه‌ای است ناقص مشتمل بر حوادث ۲۴۹ تا ۳۱۵ هجری. (کایتانی، مقدمه lllX) ۶: بادلیان. (۸۰۴. oN. liru؛ ۳۵۷، hsraM) این نسخه نیز ناقص است و فقط حوادث ۳۴۰ تا ۳۶۵ هجری را در بر می‌گیرد.

۷.۶ - آمستردام

(۱۰۷، gnoJed. taC) مشتمل بر حوادث سالهای ۱۹۶ تا ۲۵۱ هجری.
(کایتانی، مقدمه lllXدر آغاز بیش از دو سطر بیاض دارد و سپس چنین است: «امر العراة باتخاذ تراس من البواری و بالرمی بالمقالیع و محمد قد اقبل علی اللهو و الشرب و وکل الامر کله الی محمد بن عیسی بن نهیک...» و در پایان: «و یتلوه فی الجزء السادس: ذکر رای اشیر به علیه صواب و الحمد لله رب العالمین و صلواته علی محمد النبی و آله الطاهرین و سلم.» دو خویه (eyeoGed) این نسخه را در (۷۱- ۱۸۶۹ میلادی) با ترجمه لاتینی و یک مقدمه زیر عنوان mabarA murocirotsiH atnemgarFمنتشر کرد و بعدها در بغداد (المثنی، بدون تاریخ) با حذف ترجمه لاتینی افست شد زیر عنوان: «العیون و الحدائق لمؤلف مجهول (من خلافة الولید بن عبد الملک الی خلافة المعتصم) و یلیه مجلد من تجارب الامم.» و عنوان بخش تجارب الامم در این مجلد چنین است:
«تجارب الامم. تالیف ابی علی احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه الجزء السادس.» پس این چاپ مشتمل بر دو بخش است: ۱- قطعه بازمانده کتاب العیون و الحدائق که یانگ و دوخویه با هم آن را تصحیح کردند. ۲- بخشی از تجارب الامم که دوخویه به تنهایی آن را تصحیح کرده است. تجارب الامم از صفحه ۴۱۱ این مجلد آغاز می‌شود و در صفحه ۵۸۳ پایان می‌یابد. جمع صفحات تجارب الامم در این قطعه ۱۷۲ صفحه چاپی است که مشتمل بر سنوات ۱۹۸- ۲۵۱ هجری است.

۷.۷ - اسکوریال

(۱۷۰۹. taC، ۱۷۰۴. oN، lairocsE) نسخه‌ای است ناقص مشتمل بر حوادث سال ۳۶ تا ۶۷ هجری (کایتانی، مقدمه lllX)


۱. العبر،ابن خلدون،ج ۴،ص ۱۱۴۰.
۲. احسن التقاسیم،مقدسی،ص۴۴۹.    
۳. الکامل فی التاریخ،ابن اثیر،ج۷،ص۱۱۸.    
۴. الکامل فی التاریخ،ابن اثیر،ج۸،ص۸۶     .
۵. اخبار العلماء باخیار الحکماء،قفطی،ص۲۴۷.    
۶. تاریخ بیهقی،ص۱۸-۱۹
۷. تاریخ ابن خلکان،ج۲،ص۹.
۸. اعیان الشیعه،عاملی،ج۱۰،ص۱۴۶.



نرم افزار تاریخ اسلامی ایران،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار