• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترمذ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تِرمِذ، شهر و بندری تاریخی در ماوراءالنهر، امروزه در جمهوری ازبکستان ، مرکز ولایت سرخان دریا است.



این شهر در ساحل راست رود آمودریا (جیحون) در نقطه مرزی مشترک بین ازبکستان و افغانستان در ارتفاع ۳۰۲ متری قرار دارد و بندر رودخانه ای منطقه ای است. ترمذ از گرمترین شهرهای ازبکستان به شمار می‌رود و اقلیم آن قاره ای است. حداکثر دمای آن ْ۴ر۳۱ و حداقل آن ْ۸ر۲ است. میزان بارندگی سالانه در آن‌جا بین ۱۳۰ تا ۳۶۰ میلیمتر و در کوهستانهای پیرامون آن بین ۴۴۵ تا ۶۲۶ میلیمتر است.
[۱] دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.
[۲] دایره المعارف بزرگ شوروی، ذیل مادّه.



جمعیت ترمذ در ۱۳۷۴ ش/ ۱۹۹۵، ۰۰۰، ۱۰۶ تن بود؛ متشکل از ازبکها (۹ر۷۹%)، تاجیکها (۳ر۱۳%)، روسها (۷ر۲%)، ترکمنها (۳ر۱%)، تاتارها (۲ر۱%)، قزاقها (۳ر۰%)، اوکرائینیها (۵ر۰%) و کره ایها (۲ر۰%).
[۳] دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.

در ترمذ کارخانه های پنبه پاک کنی، بسته بندی گوشت ، تولید نان ماشینی، دوزندگی و تولید قطعات پیش ساخته بتونی فعالیت دارند. خط آهن مسکو ـ دوشنبه و عشق آباد ـ دوشنبه از آن‌جا می‌گذرد. در ۱۳۷۴ ش/ ۱۹۹۵، در این شهر فرودگاه ساخته شد.
[۴] دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰ـ۶۴۱.



یافته های باستان شناختی و منابع عربی و یونانی از وجود ترمذ در گذشته های دور خبر می‌دهند. بنای آن به اسکندر مقدونی (۳۵۶ـ۳۲۳ق م) نسبت داده شده است.
نام آن از واژه ترمسته (در زبان باکتریایی به معنای ساحل راست) گرفته شده و در زمانهای بعد به نامهای ترمیته، ترمته، ترمته، تَرْمید و ترمیذ خوانده شده است.
[۵] دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۳۹.
به نوشته فرای محل کنونی ترمذ همان شهر اسکندریه است که یونانیان در بلخ (باکتریا) بنیان نهادند.
[۶] ریچارد نلسون فرای، میراث باستانی ایران، ج۱، ص۲۲۲.
مدارک کهن بودایی نشان می‌دهد که نام کنونی شهر ترمذ تغییر شکل یافته «دمتریوس»، پایه گذار آن و پادشاه یونانی ـ بلخی، است.
[۷] آلکساندر مارکوویچ بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، ج۱، ص۱۰۴.
آثار بسیاری از کوشانیان و تمدن سُغد در پیرامون این شهر یافته شده است.
[۸] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۱.
[۹] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۰.
[۱۰] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۵۴.
[۱۱] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۶۹.
این آثار حکایت از اقتدار باکتریا در این ناحیه دارد.


ترمذ از نظر جغرافیدانان مسلمان اهمیت بسیار داشت. یعقوبی آن را در سمت چپ رود جیحون ذکر کرده است.
[۱۲] یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۲۸۹.
ابن حوقل
[۱۳] ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۴۷۶.
ترمذ را در همسایگی چغانیان/ صغانیان (آل محتاج) می داند و از قهندز و رَبَض و بازارهای آن یاد می‌کند که با آجر فرش شده و بندرگاه شهرهای دیگر بوده است. اصطخری از مسجد آدینه آن‌که در شارستان بود، یاد کرده و یاقوت حموی «تَرمِذ» را شهری مشهور و مهم دانسته است.
[۱۵] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۸۴۳.
آب آشامیدنی آن از جیحون و آب کشاورزی آن از رود چغان (اکنون سورخان) تأمین می‌شده است.
[۱۶] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۲.


۴.۱ - بنیانگذار اسطوره ای

بنیانگذار اسطوره ای ترمذ گشتاسب است. صفی الدین بلخی
[۱۷] عبداللّه بن عمر صفی الدین بلخی، فضائل بلخ، ج۱، ص۱۶.
نام پیشین آن را «آب راهه» دانسته که بر اثر کثرت استعمال به «آواره» تبدیل شده است. ترمذ در دوره اقتدار یونانیان بر بلخ و در دوره کوشانیان بسیار شکوفا بود. از دوره کوشانیان، آثار بودایی بسیاری برجای مانده است. شهر توپراق قلعه، که از سده اول تا ششم میلادی پایتخت خوارزم بوده، در نزدیکی ترمذ قرار داشته و در روزگار کوشانیان کانون بازرگانی و برده داری بوده است.
[۱۸] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۱.
همچنین آثار صومعه های بودایی متعلق به سده های اول تا سوم میلادی در پیرامون ترمذ، حاکی از رواج دین بودا در دوره کوشانیان است.
[۱۹] تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۵۴.
موسی خورنی در جنگهای میان ساسانیان و اقوام مهاجر به ایران از ترمذ به عنوان شهری مهم و راهبردی یاد کرده، این موقعیت تا دوره تیموریان پابرجا بوده است. فیروزشاه (حک: ۴۵۹ـ۴۸۳) در جنگهایش با هفتالیان (هیاطله)، ترمذ را مرز میان خود و آنان قرار داد.
[۲۰] یوزف مارکوارت، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۴.


۴.۲ - نخستین والی عرب

در دوره اسلامی، سعید بن عثمان بن عفان نخستین والی عرب در خراسان بود که به آن سوی رود جیحون لشکری گسیل داشت و پس از گشودن سمرقند ، بر ترمذ نیز دست یافت. موسی بن عبداللّه بن خازِم سُلَمی، یکی از سرداران عرب، پس از کشته شدن پدرش، با خلافت عبدالملک مروان مخالفت کرد و در سال ۷۰ ترمذ را در اقتدار خاندان سلمی در آورد.
[۲۳] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۴۰۹.
پس از کشته شدن موسی در اواخر سال ۸۵ شهر ترمذ به مُدرِک بن مُهَلَّب سپرده شد. سپس قتیبه بن مسلم ترمذ را فتح کرد و اقتدار مسلمانان را در ماوراءالنهر، و بویژه در ترمذ، استوار کرد و اهل ترمذ نیز مسلمان شدند.
[۲۵] عبداللّه بن عمر صفی الدین بلخی، فضائل بلخ، ج۱، ص۳۱ـ۳۳.
در دوره سامانیان ، ترمذ بخشی از قلمرو چغانیان به شمار می‌آمد.

۴.۳ - صادرات

به نوشته مؤلف حدود العالم
[۲۶] حدود العالم، ص ۱۰۹.
از ترمذ «صابون نیک و بوریای سبز و باد بیزن» صادر می‌شده است. مقدسی
[۲۷] مقدسی، ج۱، ص۳۲۴ـ ۳۲۵.
نیز از صابون مشهور ترمذ و قایقهایی که در آن ساخته می‌شده، سخن گفته است. در ۳۴۰، سرزمینهای تحت حاکمیت چغانیان، بویژه ترمذ، به ابومنصور نصر بن احمد سپرده شد.
[۲۸] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۴۸.
در ۳۷۹، ترمذ در حمله شاه ترکستان به قلمرو سامانی نقطه ای مهم به شمار می‌رفت.
[۲۹] خواندمیر، ج۲، ص۳۶۶.



در جنگ سلطان مسعود غزنوی (۴۲۱ـ۴۳۲) با ترکمانان (۴۳۰) پل ترمذ نقشی حیاتی داشت.
[۳۰] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۳۵.
با ظهور سلجوقیان ، اقتدار غزنویان بر ترمذ در خطر قرار گرفت. در اواخر سلطنت مودود غزنوی (۴۳۱ـ۴۴۱)، پسر مسعود غزنوی، ترمذ به دست سلجوقیان افتاد.
[۳۱] کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۲، ص۱۵-۲۰.
در دوره سلطان مسعود، ترمذ در اختیار او قرار داشت.
[۳۲] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۳۵.
ابوالحسن احمد بن محمد عنبری، معروف به امیرک بیهقی، رئیس شهر ترمذ از سوی غزنویان، پانزده سال در برابر سلجوقیان ایستادگی کرد، ولی پس از شکست امیر مودود از الب ارسلان، ترمذ را به داود سلجوقی سپرد و به غزنه بازگشت.
[۳۳] کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۲، ص۲۰.
در دوره الب ارسلان، اهالی ترمذ همراه با اهالی ختل و چغانیان شورش کردند که بشدت سرکوب شدند. پس از مرگ الب ارسلان (۴۶۵)، قراختائیان ترمذ را گرفتند، اما سال بعد آن را به ملکشاه سپردند.
[۳۴] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۵۷ـ۶۵۹.
ارسلان ارغون (حک: ۴۸۵ـ۴۹۰)، برادر ملکشاه، پس از کشته شدن خواجه نظام الملک و ملکشاه، حاکم ترمذ و بلخ شد. ارسلان ارغون در ۴۹۰ کشته شد و ترمذ به قلمرو سلطان برکیارق پیوست و او حکومت آن‌جا را به عمویش، سلطان سنجر، داد.
[۳۵] فتح بن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۱۱.
سلطان سنجر با قراختائیان بر سر ترمذ و دیگر سرزمینهای ماوراءالنهر وارد جنگ شد و قدرخان جبرائیل را شکست داد
[۳۶] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۱۲.
و به ترمذ پناه برد.
[۳۷] خواندمیر، ج۲، ص۵۰۹.
[۳۸] خواندمیر، ج۲، ص۵۱۲.

به روایتی دیگر، سلطان سنجر از دست ترکان گریخت و در ترمذ درگذشت.
[۳۹] فتح بن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی، ج۱، ص۳۴۱.
در ۶۰۲، والی بلخ به فرمان سلطان شهاب الدین ترمذ را گرفت، ولی غیاث الدین، فرزند و جانشین سلطان شهاب الدین، در ۶۰۳ ترمذ را به سلطان محمد خوارزمشاه واگذاشت، او نیز ترمذ را به قراختائیان که در جنگ یاورش بودند، سپرد.
[۴۰] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۲، ص۷۳۶ـ ۷۳۸.
در پاییز ۶۱۸، چنگیز پس از تصرف سمرقند و فرار سلطان محمد خوارزمشاه از ترمذ،
[۴۱] جوینی، ج۱، ص۱۱۳.
این شهر را گرفت و مردم آن را کشت.
[۴۲] جوینی، ج۱، ص۱۰۲.
ویرانی ترمذ به قدری سهمگین بود که در سده هشتم شهر دیگری در دو میلی آنجا، به جای آن، بنا شد.
[۴۳] ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۳۷۳.
[۴۴] ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۳۸۶.



ترمذ نقش مهمی در جنگهای تیمور در ماوراءالنهر داشت.
[۴۵] نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۳.
[۴۶] نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۸.
[۴۷] نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳ـ۲۴.
مناسبات تیمور با سادات ترمذ (خداوندزادگان) بسیار نزدیک بود. هنگام تاجگذاری تیمور، سیدبرکه و خداوندزادگان ترمذ (ابوالمعالی و برادرزاده اش علی اکبر) حضور داشتند.
[۴۸] شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۱۵۷ـ ۱۵۸.
در سوءقصد خطرناکی که به تیمور شده بود، ابوالمعالی ترمذی نیز شرکت داشت، اما تیمور او را بخشید و از ماوراءالنهر بیرون راند. پس از مدتی ابوالمعالی و علی اکبر از نزدیکان تیمور گردیدند.
[۴۹] شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲.
تیمور به هنگام سکونت در ترمذ، نزد علاءالملک ترمذی به سر می‌برد.
[۵۰] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۳۸.


۶.۱ - نقش حیاتی

ترمذ در جنگهای جانشینان تیمور نیز نقشی حیاتی داشت.
[۵۱] عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ج۱، ص۳۶۷ـ۳۷۰.
این شهر نخست در اختیار خلیل سلطان قرار داشت. او در ۸۱۰ شهر تازه ای در یک فرسنگی ترمذ ساخت، اما به سبب موقعیت شهر کهنه در کنار رود جیحون و استواری بنای شهر، مردم در شهر کهنه ماندند. شاهرخ نیز قلعه هندیان را در برابر شهر تازه ترمذ بنا کرد و رود جیحون فاصله میان آن دو شهر بود.
[۵۲] ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور، ج۱، ص۲۷۹ـ۲۸۰.
سرانجام شاهرخ بر ترمذ دست یافت و اقتدارش در ماوراءالنهر استوار گردید.
[۵۳] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۱۳۰.
الغ بیگ، جانشین و پسر شاهرخ، نیز به سبب اقتدارش بر ترمذ توانست در برابر عبداللطیف، پسر خودش، ایستادگی کند.
[۵۴] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۲۶۴.



در سده های یازدهم و دوازدهم، ترمذ، مانند سرزمینهای دیگر ماوراءالنهر، دستخوش کشمکشهای فرمانروایان بلخ و بخارا بود و به ویرانه ای مبدل شده بود، تا آن‌که در ۱۱۷۲ محمدرحیم خان بخاری آن‌جا را بازسازی کرد.
[۵۵] واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص۱۰۱.
در نیمه دوم سده سیزدهم، ترمذ تقریباً خراب شد و تنها دو روستای آن، یتکه سر و صالح آباد، باقی ماند. در ۱۳۱۱/ ۱۸۹۴، روسها در یتکه سر قلعه ای ساختند که مردم آن را «توپراق قرقان» می نامیدند و ترمذ کنونی در اطراف این قلعه بنا شد.
[۵۶] دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.



ترمذ خاستگاه بسیاری از بزرگان دین و عرفا و عالمان بوده، چنانکه حافظ ابرو آن را «مدینه الرجال» خوانده است.
[۵۷] عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ج۱، ص۱۹۰.
از جمله بزرگان آن‌جا این اشخاص بوده اند: ابوبکر ورّاق ترمذی ، از مشایخ صوفیه ؛ سیدبرهان الدین ترمذی ؛ ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی ، مؤلف کتاب الجامع الصحیح از صحاح سته اهل سنّت ؛ ابوجعفر محمد بن احمد بن نصرترمذی، فقیه شافعی ؛ و ابوعبداللّه محمد بن علی ترمذی ، مشهور به حکیم ترمذی .


(۱) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳) ابن حوقل، صوره الارض.
(۴) ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور، ترجمه کتاب عجایب المقدور فی اخبار تیمور، ترجمه محمدعلی نجاتی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۵) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۰، چاپ افست ۱۹۶۷.
(۶) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۷) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ترجمه حسین احمدی پور، تبریز (۱۳۳۶ ش).
(۸) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۹) کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ـ۱۳۶۴ ش.
(۱۰) بلاذری، فتوح البلدان.
(۱۱) آلکساندر مارکوویچ بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، مترجم پرویز ورجاوند، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۲) فتح بن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی، زبده النصره و نخبه العصره، ترجمه محمدحسین جلیلی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۳) جوینی.
(۱۴) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبده التواریخ، چاپ کمال حاج سیدجوادی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۵) حدودالعالم.
(۱۶) خواندمیر.
(۱۷) احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش.
(۱۸) تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ترجمه رقیه بهزادی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۹) شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۲۰) عبداللّه بن عمر صفی الدین بلخی، فضائل بلخ، ترجمه عبداللّه بن محمدحسینی بلخی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۲۱) ریچارد نلسون فرای، میراث باستانی ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۲۲) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۳) یوزف مارکوارت، ایرانشهر: بر مبنای جغرافیای موسی خورنی، ترجمه مریم میراحمدی، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۲۴) مقدسی.
(۲۵) نظام الدین شامی، ظفرنامه، چاپ پناهی سمنانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۶) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۲۷) یعقوبی، البلدان.
(۲۸) Great Soviet encyclopedia، New York ۱۹۷۳-۱۹۸۳، sv "Termez".
(۲۹) Uzbekistan Respublikasi ensiklopediya، Tashkend: Qamuslar Bash Tahririyati، ۱۹۹۷.


۱. دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.
۲. دایره المعارف بزرگ شوروی، ذیل مادّه.
۳. دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.
۴. دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰ـ۶۴۱.
۵. دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۳۹.
۶. ریچارد نلسون فرای، میراث باستانی ایران، ج۱، ص۲۲۲.
۷. آلکساندر مارکوویچ بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، ج۱، ص۱۰۴.
۸. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۱.
۹. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۰.
۱۰. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۵۴.
۱۱. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۶۹.
۱۲. یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۲۸۹.
۱۳. ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۴۷۶.
۱۴. ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۲۹۸.    
۱۵. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۸۴۳.
۱۶. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۲.
۱۷. عبداللّه بن عمر صفی الدین بلخی، فضائل بلخ، ج۱، ص۱۶.
۱۸. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۱۱.
۱۹. تامارا تالبوت رایس، هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ج۱، ص۱۵۴.
۲۰. یوزف مارکوارت، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۴.
۲۱. احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۵۸ ۵۹.    
۲۲. بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۹۸.    
۲۳. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۴۰۹.
۲۴. بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰۵.    
۲۵. عبداللّه بن عمر صفی الدین بلخی، فضائل بلخ، ج۱، ص۳۱ـ۳۳.
۲۶. حدود العالم، ص ۱۰۹.
۲۷. مقدسی، ج۱، ص۳۲۴ـ ۳۲۵.
۲۸. عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۳۴۸.
۲۹. خواندمیر، ج۲، ص۳۶۶.
۳۰. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۳۵.
۳۱. کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۲، ص۱۵-۲۰.
۳۲. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۳۵.
۳۳. کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۲، ص۲۰.
۳۴. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۱، ص۶۵۷ـ۶۵۹.
۳۵. فتح بن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۱۱.
۳۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۱۲.
۳۷. خواندمیر، ج۲، ص۵۰۹.
۳۸. خواندمیر، ج۲، ص۵۱۲.
۳۹. فتح بن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی، ج۱، ص۳۴۱.
۴۰. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ج۲، ص۷۳۶ـ ۷۳۸.
۴۱. جوینی، ج۱، ص۱۱۳.
۴۲. جوینی، ج۱، ص۱۰۲.
۴۳. ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۳۷۳.
۴۴. ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۳۸۶.
۴۵. نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۳.
۴۶. نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۸.
۴۷. نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳ـ۲۴.
۴۸. شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۱۵۷ـ ۱۵۸.
۴۹. شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصّل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲.
۵۰. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۳۸.
۵۱. عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ج۱، ص۳۶۷ـ۳۷۰.
۵۲. ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور، ج۱، ص۲۷۹ـ۲۸۰.
۵۳. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۱۳۰.
۵۴. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، الغ بیگ و زمان وی: امپراطوری مغول و دولت چغتائی، ج۱، ص۲۶۴.
۵۵. واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص۱۰۱.
۵۶. دایره المعارف ازبکستان، ص ۶۴۰.
۵۷. عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ج۱، ص۱۹۰.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترمذ»، شماره۳۴۸۸.    



جعبه ابزار