• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفویض در عرفان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفویض نزد عارفان، ترکِ اختیار و واگذاشتن کار خود به خداوند، و مقدمه «رضا» ست.
[۱] عبدالله بن محمد انصاری، ج۱، ص۳۳۴، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
[۲] عبدالله بن محمد انصاری، ج۱، ص۷۶، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
[۳] محمدبن حسین سلمی، طبقات الصوفیة،ص۱۷۴ .
[۴] محمدبن حسین سلمی ، مجموعة آثار ابوعبدالرحمان سلمی : بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر ، ج۲، ص۲۷۹.
و با«تسلیم» و « توکل» قرابت دارد.



این اصطلاح از آیه ۴۴ سوره مؤمن گرفته شده است : «... واُفَوِضُّ اَمْری اِلی الله اِنّ الله بَصیرٌ بالعباد» (کار خود را به خدا واگذاشتم که او به بندگانش بصیر است). در مصباح الشریعه منسوب به امام صادق -علیه‌السلام -آمده است که تفویض پنج حرف دارد: «ت» ترکِ تدبیر در امور دنیا و واگذاردن کار به خدا ؛ «ف» فنای هر چه که سالک را به غیرخدا مشغول کند؛ «و» وفا به عهدی که انسان با خدا بسته است؛ «ی» یقین به خدا و یأس از خود؛ «ض» ضمیر مصفا و کارهای ضروری را به خدا وانهادن
[۶] عبدالرزاق گیلانی، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج۲، ص۴۷۰.



خواجه عبدالله انصاری تفویض را پس از مقام توکل و قبل از مقام ثقه دانسته است.
[۷] عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۵ـ ۷۸، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
در رساله صد میدان منسوب به وی، تقویض بعد از ایثار و قبل از فتوح آمده و به سه نوع آن اشاره شده است: تفویض در دین ، که عبارت است از مداخله نکردن سالک در امور خداوندی و سازگاری با آنچه خداوند مقرّر کرده؛ تفویض در قسم (قسمت)، یعنی بنده قسمت خود را بپذیرد و با دعا و طلب درصدد تغییر حکم خداوند و قسمت خود نباشد؛ تفویض در حسابِ خلق، که عبارت است از پذیرفتن ظاهر مردم و نیندیشیدن به باطن آنان و پرهیز کردن از بد شمردن دیگران.
[۸] عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۳۳۴، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.



خواجه عبدالله انصاری برای اهل تفویض سه درجه ذکر کرده است: درجه اول آن است که انسان بداند قبل از انجام دادن کارها هیچ قدرتی ندارد و از مکر مکاران در امان نیست، از یاری حق مأیوس نشود و به قصد و اراده خود متکی نباشد؛ دوم، انستن نیازمندی کامل خود به خدا به طوری که هیچ‌یک از اعمال خود را نجات بخش و هیچ گناهی را مهلک نداند و چیزی را سبب چیزی نداند و خداوند را فاعل مطلق شمرد؛ سوم، شهود ولایت حق بر بنده است که در این مرتبه سالک، خداوند را در همه امورْ منفرد می‌بیند، همه احوال و مقامات را از او می‌داند و هیچ امری را از غیرحق نمی‌شمارد و می‌داند که فقط خداوند مسبب احوال «جمع» و «تفرقه» و تغییرات آن برای انسان است و هرکه را بخواهد هدایت یا گمراه می‌کند.
[۹] عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۸، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
[۱۰] محمدبن حسن اسنوی، حیاة القلوب فی کیفیة الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۵۸ـ۱۵۹، در هامش ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید.
[۱۱] عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱.
[۱۲] محمدعلی حکیم، لطائف العرفان، ج۱، ص۲۶۸.



عبدالکریم جیلانی
[۱۳] شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه.
مقام تفویض را به چهار گروه اختصاص داده است: تفویض نیکان، که همه کارها را به خداوند ارجاع می‌کنند و از هرگونه ادعای ملکیت مبرّایند؛ تفویض شهدا ، که افعالِ خداوند را در خود و دیگران بخوبی مشاهده می‌کنند، در اعمال خود از دعوی فاعلیت بری‌اند، خود و نفس خود را نمی‌بینند و ازاین‌رو توقع اجر و جزا ندارند و زمام همه امور را به حق تفویض می‌کنند؛ تفویض صدیقین، که در همه تجلیات گوناگون خداوند جمال وی را می‌بینند، و تفویض مقربین ، که مختص کسانی است که در برابر آنچه خداوند برای مخلوقات مقرّر کرده ناشکیبا نیستند، اسرار الاهی را فاش نمی‌کنند و به سبب دانستن اسرار، خود را برتر از دیگران نمی‌بینند و روحشان پیوسته با خداوند است.
[۱۴] عبدالکریم بن ابراهیم جیلانی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۲، ص۱۴۲.



عرفا ضمن آن‌که قرابت بین تفویض و تسلیم را بیان کرده اند، تفویض را برتر از تسلیم دانسته اند.
[۱۵] مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۱.
به نظر عبدالکریم جیلانی ، اهل تسلیم ، بر خلاف اهل تفویض ، نسبت به آنچه در برابر آن تسلیم شده‌اند راضی نیستند.
[۱۶] مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۱۳.
مستملی بخاری در شرح التعرف کلاباذی ، تفویض را برتر از تسلیم دانسته و گفته است که تسلیم از اعمال مجرَّدان و صفت کسی است که خود را صاحبِ اختیار و تدبیر می‌بیند و چون کاری را به خداوند بسپارد، اختیار و تدبیر را به وی واگذار می‌کند، ولی تفویض آن است که از ابتدا برای خود اختیار و تدبیر و تصرفی در امور قائل نشود. این صفت از مقامات مفرّدان است.
[۱۷] اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لِمذهب التصوف، ج۲، ص۹۰۸ـ۹۱۳.
عرفا حضرت ابراهیم -علیه‌السلام - را صاحب مقام تسلیم می‌دانند همچنانکه در قرآن کریم آمده است و می‌گویند در میان پیامبران صفت تفویض تنها مختص به پیامبر اکرم -صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم - است.


عبدالکریم جیلانی
[۱۹] عبدالکریم بن ابراهیم جیلانی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۲، ص۱۴۲.
تفویض و تسلیم را به توکل نیز نزدیک دانسته و گفته است که فرق توکل با آن‌ها این است که در توکل، موکل در آنچه وکیل آن شده، دعوی مالکیت دارد. خواجه عبدالله انصاری نیز معنای تفویض را گسترده تر از توکل دانسته و گفته است که در توکل، موکل بعد از وقوع اتفاق، بر خدا توکل می‌کند تا خدا مطابق با مصلحت او کارش را اصلاح کند ولی در تفویض، مُفَوِّض هم قبل و هم بعد از وقوع اتفاق، کار را به خدا محول می‌کند، بدین ترتیب در این حالت « استسلام » یا انقیاد نسبت به خدا کامل است و «توکل» را شعبه ای از آن باید دانست.
[۲۰] عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۷، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
[۲۱] عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۷۸ـ ۱۷۹.



در باره اهمیت تفویض، غزالی
[۲۲] محمدبن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۴۰۴.
از پیامبر اکرم نقل کرده است : «اَوّلُ العِلْمِ مَعْرفَةُ الجبّارِ وَ آخِرُ العِلْمِ تفویض الاَمْرِ اِلَیهِ» (اولِ علم آن است که خداوند را به جباری و قهاری بشناسی و آخر آن این‌که کار را به او تفویض کنی). علاءالدولة سمنانی
[۲۳] احمدبن محمد علاءالدولة سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۰۳.
نیز گفته است که اگر طاعت بنده از فرشتگان مقرب بیش‌تر باشد ولی در توکل و تفویض و رضا به کمال نرسد طاعتش ارزشی ندارد. همچنین گفته است که سالک باید در تسلیم و ارادت به شیخ و در تقلید از پیامبر به کمال برسد و در نتیجه آن به توکل و تفویض و رضا نایل شود.
[۲۴] احمدبن محمد علاءالدولة سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۰۴.



(۴۰) علاوه بر قرآن.
(۴۱) محمدبن حسن اسنوی، حیاة القلوب فی کیفیة الوصول الی المحبوب، در هامش ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج ۱ـ۲، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۴۲) عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴۳) عبدالکریم بن ابراهیم جیلانی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۴۴) محمدعلی حکیم، لطائف العرفان، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۴۵) محمدبن حسین سلمی، طبقات الصوفیة، چاپ نورالدین شریبه، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۴۶) محمدبن حسین سلمی، مجموعة آثار ابوعبدالرحمان سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۱: کتاب الفتوة، چاپ سلیمان آتش، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.
(۴۷) عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۲ ش.
(۴۸) احمدبن محمد علاءالدولة سمنانی، مصنفات فارسی، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۴۹) محمدبن محمد غزالی، کیمیای سعادت، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۵۰) عبدالرزاق گیلانی، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، چاپ جلال الدین محدّث ارموی، تهران ۱۳۴۳ـ۱۳۴۴ ش.
(۵۱) اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لِمذهب التصوف، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش.
(۵۲) مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).


۱. عبدالله بن محمد انصاری، ج۱، ص۳۳۴، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۲. عبدالله بن محمد انصاری، ج۱، ص۷۶، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۳. محمدبن حسین سلمی، طبقات الصوفیة،ص۱۷۴ .
۴. محمدبن حسین سلمی ، مجموعة آثار ابوعبدالرحمان سلمی : بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر ، ج۲، ص۲۷۹.
۵. مومن /سوره۴۰، آیه۴۴.    
۶. عبدالرزاق گیلانی، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج۲، ص۴۷۰.
۷. عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۵ـ ۷۸، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۸. عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۳۳۴، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۹. عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۸، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۱۰. محمدبن حسن اسنوی، حیاة القلوب فی کیفیة الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۵۸ـ۱۵۹، در هامش ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید.
۱۱. عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱.
۱۲. محمدعلی حکیم، لطائف العرفان، ج۱، ص۲۶۸.
۱۳. شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه.
۱۴. عبدالکریم بن ابراهیم جیلانی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۲، ص۱۴۲.
۱۵. مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۱.
۱۶. مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۱۳.
۱۷. اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لِمذهب التصوف، ج۲، ص۹۰۸ـ۹۱۳.
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۳۱.    
۱۹. عبدالکریم بن ابراهیم جیلانی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۲، ص۱۴۲.
۲۰. عبدالله بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۷۷، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی.
۲۱. عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۷۸ـ ۱۷۹.
۲۲. محمدبن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۴۰۴.
۲۳. احمدبن محمد علاءالدولة سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۰۳.
۲۴. احمدبن محمد علاءالدولة سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۰۴.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « تفویض در عرفان »، شماره ۳۷۳۵.    
gt;/span



جعبه ابزار