جنة المعلاة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَنَّة المَعلاة قبرستان قدیمی
مکه، و مدفن خاندان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، معروف به قبرستان
ابوطالب است.
جنّة المعلاة، مشهورترین قبرستان
مکه است که در
دوره جاهلی و
اسلام، محل دفن مردگان این شهر بود.
این قبرستان به سبب واقع شدن در ارتفاعات شمالی مکه، که معلاة خوانده میشد، بدین نام مشهور گردیده است.
این قبرستان در شمال شرقی مکه و در دامنه جنوب غربی
کوه حجون قرار دارد. سفرنامهنویسان متقدم، آن را خارج از دروازه قدیمی شهر (باب المَعلی یا المَعلاة) دانستهاند.
از این قبرستان با نامهای دیگری نیز یاد شده است؛ قبرستان مکه،
قبرستان حجون به سبب نزدیکی به کوه حجون،
مقبرة المُطَیبین
به سبب دفن شرکت کنندگان در
حِلف المطیبین،
جَبّانة المبارکه
(قبرستان پربرکت)، قبرستان مَعلی،
جنّة المعلّی،
قبرستان بنیهاشم
و نیز قبرستان ابوطالب، از نامهای مشهور آن نزد ایرانیان
است.
از پیشینه این قبرستان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما با توجه به وجود گزارش دفن
قُصی بن کِلاب،
جد چهارم
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در این قبرستان باید قدمت آن را حدود یک قرن پیش از ظهور اسلام دانست. بنا بر برخی گزارشها، پس از دفن قُصی در حجون، مردم مکه مردگان خود را در این قبرستان دفن کردند.
در گزارش
ازرقی (م. بعد از۲۴۱ق) مردم مکه، در جاهلیت و صدر اسلام، مردگان خود را در سمت راست و بالای وادی که شامل
شعب ابیدُبّ (که به
جَزَّارین و
دَحلة الجِن نیز مشهور است) و
شعب صُفی که در قدیم از آن به
صفی الشباب یاد میشد
و نیز در سمت چپ که شعبی متصل به گردنه
مدنیین (
ریع الحجون)
بود، دفن میکردند. پس از اسلام، آنگاه که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سمت چپ قبرستان به نیکی یاد کرد، مردم مکه مردگان خود را فقط در آن قسمت به خاک سپردند
و نام حجون نیز بر این قسمت اطلاق گردید. به مرور زمان دیگر کسی این نام را برای سمت راست دره به کار نبرد و مردگان خود را نیز در آن قسمت دفن نکردند.
قسمت چپ قبرستان را، به سبب وجود حجون،
شعب المقبره نیز خواندهاند.
قرار گرفتن در برابر
کعبه از ویژگیهای منحصربهفرد این شعب و قبرستان است.
اشعار به جامانده از صدر اسلام، در وصف این قبرستان و مردگان آن، بیانگر جایگاه این قبرستان در مقایسه با دیگر قبرستانهای مکه است.
در قدیم، از وسط این قبرستان، راهی بود که مردم برای ورود و خروج به مکه از آن استفاده میکردند و در منابع به نامهای مختلفی شناخته میشد؛ از آن جمله است:
ثنیة العُلیا،
کَداء،
ثنیة الحجون و
ثنیة المقبره.
در گزارشها از ورود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مکه از این مسیر در فتح مکه (سال هشتم) و
حجة الوداع (سال دهم) خبر دادهاند.
مسجد الجن (
مسجد الحَرَس) نزدیک قبرستان واقع است.
فاصله این قبرستان در قرن ۱۳ق تا
باب بنیشیبه، از درهای شمال شرقی
مسجدالحرام، ۲۱۲۷ ذرع (حدود ۱۰۴۲ متر) است.
روایاتی از زبان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیان جایگاه و شان این قبرستان، در منابع حدیثی، وجود دارد. به روایتی، آن حضرت، این قبرستان را قبرستانی نیکو دانست.
در روایتی مدفونان این قبرستان در
قیامت ایمن مبعوث خواهند شد.
در روایتی خداوند اهل بقیع را همسایگان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل معلاة را همسایگان خود خوانده است.
همچنین، بر پایه روایاتی منسوب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در روز قیامت از این قبرستان هفتاد هزار نفر، با چهرههایی همچون ماه، برانگیخته و بدون حساب وارد بهشت میشوند. هر یک از اینان نیز هفتاد هزار نفر را
شفاعت میکنند
مدفونان این قبرستان، همراه با مدفونان
بقیع، برای ورود به بهشت فراخوانده میشوند
این قبرستان همواره مورد توجه و احترام عموم مسلمانان، به ویژه مردم مکه، بود. برخی از
اهلسنت زیارت این قبرستان را، به سبب آن که تعدادی از
صحابه،
تابعان و بزرگان در آن جای گرفتهاند،
مستحب دانستهاند.
فقهای
شیعه، ضمن تاکید بر استحباب دفن مردگان در این قبرستان،
زیارت قبور اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز
خدیجه،
ابوطالب و
قاسم، فرزند رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و نیز ختم
قرآن را در آن مستحب دانستهاند.
زیارتنامههایی نیز برای صاحبان این قبور نقل شده است.
زیارت قبر حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) توسط
امام حسین (علیهالسّلام) و خواندن
نماز در کنار آن، بیانگر شان و مقام برخی از مدفونان در این قبرستان است.
ابنجبیر (م،۶۱۲ق) در بیان آداب مردم مکه، در اعیاد، از حضور مردم در این قبرستان، پس از خواندن
نماز عید در مسجدالحرام، خبر داده است.
همچنین از سنت مردم مکه برای حضور در کنار قبر خدیجه، در شبهای یازدهم هر ماه، و قبر منسوب به
آمنه، مادر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در شبهای هشتم هر ماه و قرائت قرآن، خبر دادهاند.
برخی بر این عقیده بودند که این قبرستان، به سبب جایگاه و شان والایش، تنها پذیرای مؤمنان است و مکانهایی از آن، محل استجابت دعاست.
قُصی بن کِلاب
و
عبدالمطلب از اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
ابوطالب عموی حضرت،
خدیجه همسر ایشان،
قاسم و
عبدالله (طیب) فرزندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از خدیجه (علیهاالسّلام)،
از خاندان مدفون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این قبرستاناند. برخی، از
عبدمناف و هاشم، جد سوم و دوم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
و نیز آمنه، مادر حضرت
نیز، به عنوان دیگر خاندان مدفون در این قبرستان یاد کردهاند. این در حالی است که منابع از دفن
هاشم در
غزه فلسطین و آمنه در
ابواء مدینه حکایت دارند.
منابع متعدد، از تعداد بسیاری از صحابه، تابعین و بزرگان مدفون در این قبرستان نام بردهاند:
یاسر،
سمیه و
عبدالله، پدر، مادر و برادر
عمار،
اسماء و
عبدالرحمن،
فرزندان
ابوبکر،
زینب خواهر
عثمان بن مظعون جُمحی و همسر
عمر بن خطاب و
عبدالله بن زبیر از صحابی مدفون؛
ابوسعید ابراهیم بن طهمان هروی (م،۶۸ق) ،
اسماعیل بن امیه اموی (م. ۱۴۴ق) و
حنظلة بن ابیسفیان جمحی (م. ۱۵۱ق) از تابعین مدفون در این قبرستاناند.
همچنین
منصور خلیفه عباسی (م،۱۵۸ق.)،
فُضیل بن عیاض تیمی (م،۱۸۷ق.) از عرفای قرن دوم،
سُفیان بن عُیینه (م،۱۹۸ق.)،
امام الحرمین
ابوطالب حنفی ابهری، فقیه شافعی (م،۶۲۴ق.)،
شریف برکات امیر مکه (۸۵۲-۸۵۹ق.)،
ابنفهد مؤلف
اتحاف الوری (م،۸۸۵ق.) و فرزندش
عبدالعزیز مؤلف
بلوغ القری (م،۹۲۲ق.) ،
میرزا محمد بن علی استرآبادی (م. ۱۰۲۸ق.) از علمای شیعه مجاور بیت الله الحرام و مؤلف
منهج المقال،
شیخ محمد بن حسن نوه
شهید ثانی (م،۱۰۳۰ق.) مؤلف
روضة الخواطر و
نزهة النواظر،
سید زینالعابدین کاشانی از بانیان کعبه پس از سیل سال ۱۰۳۹ق
از دیگر مدفونان در این قبرستان هستند.
فیروزآبادی (م،۸۱۷ق.) از جمله اولین مؤلفانی است که نام تعدادی از مردان و زنان صحابی و تابعین مدفون در این قبرستان را آورده است که از آن جملهاند:
ابوقحافه عثمان بن عامر پدر ابوبکر،
ابوواقد لیثی مدنی از حاضران در
بدر،
خُبیب بن عَدی و
زید بن دَثنه از شهدای حادثه
رجیع (سال چهارم)،
سکران بن عمرو بن عبدشمس از مهاجران به
حبشه،
سلمة بن میلاء جُهَنی از شهدای
فتح مکه،
ابومَحذوره مؤذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
شیبة بن عثمان و پسرعمویش
عثمان بن طلحه از کلیدداران کعبه،
صَفوان بن امیه و
لبید بن ربه از
مؤلفة القلوب،
عبدالله بن
شهاب بن عبدالله جد
ابنشهاب زهری،
عبدالله بن
عامر بن کُرَیز از کارگزاران
عثمان،
عبدالله فرزند
عمرو بن عاص سهمی،
ابوموسی اشعری،
عَتاب بن اُسید اولین کارگزار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مکه،
محمد بن حاطب جُمحی از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
علی (علیهالسّلام)،
مُسور بن مَخرمه و
ابوسَبرة بن ابیرُهم از مهاجران به حبشه و مدینه.
به تصریح منابع متقدم، بسیاری از قبور صحابه، تابعین و بزرگان، در این قبرستان، ناشناخته مانده و مردم مکه، مکان دقیق آنها را فراموش کردهاند
تنها تعداداندکی از این قبور مشخص بوده
و بناها و بارگاههایی نیز روی آنها ساخته شده است؛ از جمله این بناها میتوان به گنبد و بارگاهی بر قبر
خدیجه (علیهاالسّلام) اشاره کرد.
ابنبطوطه (م،۷۷۹ق.)
و
شهید اول (م،۷۸۶ق.)
قبر خدیجه (علیهاالسّلام) را در این قبرستان از قبور شناخته شده و معروف دانستهاند. این در حالی است که
مرجانی (م. بعد از۷۷۰ق.) در گزارشی آورده که مکان قبر حضرت، در عالم خواب، به یکی از نیکان که نام او در این خبر معلوم نیست، الهام شده است. بر اساس این گزارش، وی در خواب دید که قبر حضرت، کنار قبر
فضیل بن عیاض است.
برخی از مؤلفان اهلسنت، در سدههای بعد، با اعتماد به این گزارش، در تعیین محل قبر خدیجه (علیهاالسّلام) تشکیک کردهاند.
شان و جایگاه خدیجه (علیهاالسّلام) نزد مسلمانان، و سنتِ زیارت قبور نزد اهل مکه و حاجیان، که برگرفته از
سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، صحت گزارش مرجانی را با تردید همراه میسازد. نامعلوم بودن نام کسی که قبر خدیجه (علیهاالسّلام) را شناسایی کرده، از دیگر شواهد ضعف این روایت است. این در حالی است که نه تنها در هیچیک از منابع همعصر با مرجانی چنین گزارشی نیامده، بلکه معاصران وی، از معروف و مشهور بودن قبر خدیجه (علیهاالسّلام) سخن گفتهاند.
مرجانی در سال ۷۲۹ق. سنگی با عبارت «ان هذا قبر السیده خدیجه» دیده است.
بعدها صندوقی چوبی برای نصب روی قبر خدیجه (علیهاالسّلام) ساخته شد تا آن که در سال ۹۵۰ق.
محمد بن سلیمان، از صاحب منصبان مصر، در حکومت
داوود پاشا، والی مصر، روی قبر بارگاه و گنبدی از سنگ شُمیسی ساخت و روی قبر نیز صندوقی تازه گذاشت و پارچهای فاخر بر آن نهاد و برای بارگاه خادمی معین کرد.
این بارگاه، پس از تخریب به دست
آلسعود در سال۱۲۴۲ق بازسازی شد
و تا قرن ۱۴ق باقی ماند. گزارشها از ارسال پارچههایی از سوی حاکمان عثمانی مصر، برای استفاده بر روی صندوق این بارگاه و نیز قبر منسوب به آمنه در دهه ۱۲۶۰ق، حکایت دارند.
در سفرنامههای دوره قاجاری نیز گزارشهایی از بارگاه و ضریح حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) ارائه شده است:
میرزا محمد حسین فراهانی، در سفر
حج خود به سال ۱۳۰۲ق.، از وجود ضریح چوبی در این بارگاه و نیز پارچه مخمل گلابتوندوزی شده بر قبر حضرت سخن گفته و به حضور متولی و خادم و نیز زیارتنامهخوان، برای این بارگاه، اشاره کرده است.
نزدیک قبر خدیجه (علیهاالسّلام) قبر
ابوطالب بن
حسن بن ابینُمی (م،۱۰۱۲ق.) و قبر
عبدالمطلب بن غالب (م. ۱۳۰۰ق.) ، از امرای مکه، قرار دارد.
روی این دو قبر نیز بارگاههایی ساخته شده بود. روی قبر منسوب به آمنه گنبد و بارگاهی در ۱۲۴۲ق توسط
عیسی شیخ الحرم،
و روی قبر
عبدالرحمن بن ابیبکر در سمت راست قبر خدیجه، بنایی چهارگوش، در زمان
سلطان عبدالمجید (حک: ۱۲۳۷-۱۲۷۷ق) ، ساخته شد. این قبر، تا پیش از این سال، تنها صندوقی چوبی داشت.
بناها و گنبدهای دیگری نیز بر روی برخی از قبور ساخته شد که از آن جمله است:
اسماء دختر ابوبکر،
عبدالله بن زبیر،
ابوالبرکات بن ظهیره امیر مکه،
شیخ محمد جان نقشبندی از ذریه
محمد بن حنفیه (م،۱۲۶۸ق.)
و
حسن بن ابینمی از شرفای مکه.
اولیا چلبی (م،۱۰۹۴ق) ، در گزارش سفر خود به مکه و زیارت قبورِ این قبرستان، از وجود ۷۵ بارگاه گنبدپوش خبر داده است.
برخی گزارشها از وجود بارگاهها و قبور خانوادگی در این قبرستان حکایت دارند که از آن جمله میتوان به بارگاه حسن بن ابینمی اشاره کرد که دربردارنده قبور برخی از فرزندان و نوادگان وی بوده است.
با تسلط
وهابیت بر مکه و تاسیس اولین دولت سعودی، تمامی بناها و گنبدهای موجود در جنة المعلاة، در روز چهارشنبه ۲۹ ربیعالثانی سال ۱۲۱۸ق، ویران گردید و قبور این قبرستان، با زمین، همسطح شد.
پس از انقراض این دولت به دست نیروهای عثمانی، بار دیگر گنبدی بر قبر و بارگاه حضرت خدیجه ساخته شد. اما این بنا نیز در سال ۱۳۴۳ق و به دنبال تشکیل دولت سوم سعودی تخریب گردید.
حجاج بن یوسف ثقفی، در سال ۶۲ق، پس از سرکوب عبدالله بن زبیر، جنازه وی را در این قبرستان به دار کشید.
ابنجبیر از ویرانههای بنایی در این مکان یاد میکند که بر پایه عبارات او، بعدها به یادبود ابنزبیر ساخته شد. اما چون به مکانی برای
لعن حجاج تبدیل شده بود، توسط مردمان
طائف تخریب شد.
قبرستان معلاة بارها بر اثر سیلهایی که مسجدالحرام را نیز تهدید میکرد، آسیب دید؛ از آن جمله باید به سیلی در سال ۷۳۸ق. اشاره کرد که قبور این قبرستان را تخریب کرد.
در سال ۸۲۵ق، دیوارهای این قبرستان، در اثر سیلی که به کعبه نیز آسیب رساند، تخریب شد.
توجه اهالی مکه و نیز حاجیان به قبرستان معلاة و حضور اینان در برخی روزهای هفته و اعیاد که پیش از این بدان اشاره شد، سبب شد تا در سال ۱۰۹۷ق. به دستور سلیمان امیر یاخور وزیر (وزارت از سال۱۰۹۷ق.) و توسط شلبی عثمان حمیدان وزیر مکه، برای ایجاد نظم و نظافت، قبرستان به دو قسمت تقسیم گردد و دور هر قسمت، دیواری با درهای ورودی، ساخته شد.
تاتار عثمان پاشا امیر جده (امارت: ۱۲۵۷-۱۲۶۰ق.) این دیوار را بازسازی کرد.
در قرن ۱۴ق. نیز از وجود این دیوار سنگی به دور قبرستان گزارش شده است.
در سال ۱۳۸۳ق. و در حکومت سعودی این قبرستان ساماندهی، و دیوار آن بازسازی شد.
شان و جایگاه این قبرستان که اشتیاق مسلمانان به دفن مردگان خود در این قبرستان را همراه داشت، موجب گردید تا بارها محدوده آن گسترش یابد. منابع، اول بار از تراشیده شدن
کوه حجون در قرن سوم، و توسعه قبرستان از سمت کوه تا
ثنیه اذاخر، به سبب افزایش مدفونان یاد کردهاند.
این قبرستان که در محله معروف به
سلیمانیه قرار دارد، به دو ناحیه مجزا (قدیمی و جدید) شمالی و جنوبی تقسیم شده است. قسمت جلوی آن، قبرستان عمومی مکه، و قسمت عقب آن قبرستان قدیمی است که در دامنه کوه قرار گرفته است. این دو قسمت، با دیواری بلند و میلههای فلزی، از هم جدا شده است تا مانع دیده شدن قبر خدیجه (علیهاالسّلام) و قبور
بنیهاشم و اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تبرکجویی حاجیان و زائران شود.
این قبرستان در دوراهی خیابان مسجدالحرام و حجون قرار دارد.
در ورودی قسمت قدیمی، از سال ۱۳۹۶ق. توسط آل سعود بر روی زائران مسدود گردید.
حاجیان و زائران تنها در روزها و ساعاتی از هفته اجازه دارند با ورود به قسمت جدید قبرستان، از پشت نردههای فلزی بخش قدیمی، به زیارت قبور خاندان و صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بپردازند. در زمان بسته بودن درهای قبرستان نیز آنان از روی
پل حجون که از روی قبرستان عبور میکند، سنت زیارت قبور را به جا میآورند.
درباره این قبرستان و مدفونان آن کتابهایی نگاشته شده است که از آن جملهاند:
اِثارة الحجون الی زیارة الحجون نوشته
مجدالدین حافظ فیروزآبادی؛
الشرف الاعلی فی ذکر قبور بابِ المَعلی نوشته
جمالالدین محمد بن علی قرشی (م،۸۳۷ق.) . وی در این کتاب متن تعداد ۲۴ عدد از سنگ قبرهای علما، بزرگان و ملوک مدفونِ در این قبرستان را آورده است؛
احجار المَعلاة الشاهدیة بمکة المکرمه در معرفی تعداد فراوانی از سنگهای قبور کهن قبرستان، با تصاویر سنگها و بازخوانی آنها. این کتاب در سال ۱۴۲۵ق از سوی وزارت تعلیم و تربیت عربستان منتشر شده است.
مقالهای نیز با نام جنة المعلاة توسط
سید علی قاضی عسکر، در
فصلنامه میقات حج، و مقالهای دیگر با نام حجون نوشته
سیده رقیه میرابوالقاسمی، در
دانشنامه جهان اسلام، چاپ شده است.
(۱) آثار اسلامي مکه و مدينه: رسول جعفريان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲) اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م,۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکريم، مکه، جامعة ام القري، ۱۴۰۸ق.
(۳) اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثة و البيت العتيق: محمد بن اسحاق الخوارزمي (م,۸۲۷ق.)، به کوشش محمد حسين الذهبي، مکه، مکتبه نزار مصطفي الباز، ۱۴۱۸ق.
(۴) احکام و آداب حج (مناسک الحج): سيد محمدرضا گلپايگاني (م,۱۴۱۴ق.)، قم، دار القرآن الکريم، ۱۴۱۳ق.
(۵) اخبار مکة و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م,۲۴۸ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، مکه، دار الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۶) اخبار مکة في قديم الدهر و حديثه: محمد بن اسحاق الفاکهي (م,۲۷۵ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
(۷) الارج المسکي في التاريخ المکي: علي بن عبدالقادر الطبري (م,۱۰۷۰ق.)، تصحيح اشرف احمد جمال، مکه، مکتبه التجاريه، ۱۴۱۶ق.
(۸) الاستبصار في عجائب الامصار: نويسندهاي مراکشي (قرن۶ق.)، تصحيح سعد زغلول عبدالحميد، بغداد، دار الشئون الثقافيه، ۱۹۸۶م.
(۹) اسد الغابه في معرفة الصحابه: علي بن محمد بن الاثير (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بيروت، دار الکتب العربي.
(۱۰) الاشارات الي معرفة الزيارات: علي بن ابيبکر الهروي (م,۶۱۱ق.)، به کوشش علي عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۳ق.
(۱۱) افادة الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام: عبدالله بن محمد الغازي (م,۱۳۶۵ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، مکه، مکتبة الاسدي، ۱۴۳۰ق.
(۱۲) انساب الاشراف: احمد بن يحيي البلاذري (م,۲۷۹ق.)، به کوشش محمد باقر محمودي، بيروت، مؤسسة الاعلمي، ۱۳۹۴ق.
(۱۳) بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار: محمد باقر المجلسي (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمدمهدي موسوي خرسان، بيروت، دار احياء التراث العربي و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
(۱۴) بقيع الغرقد في دراسة شامله: محمد امين الاميني، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
(۱۵) بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م,۶۹۹ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۲۰۰۲م.
(۱۶) التاريخ القويم: محمد طاهر الکردي، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۱۷) التاريخ الکبير: محمد بن اسماعيل البخاري (م,۲۵۶ق.)، بيروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
(۱۸) تاريخ سند معروف به تاريخ معصومي: سيد محمد معصوم بکري (م,۱۰۱۹ق.)، به کوشش داود پوته، تهران، اساطير، ۱۳۸۲ش.
(۱۹) تاريخ مدينة دمشق: علي ابن الحسن بن عساکر (م,۵۷۱ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۲۰) تاريخ مکه، دراسات في السياسه و العلم و الاجتماع و العمران: احمد السباعي (م,۱۴۰۴ق.)، مکه، مطبوعات نادي مکة الثقافي، ۱۴۰۴ق.
(۲۱) تاريخ و آثار اسلامي مکه مکرمه و مدينه منوره: اصغر قائدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲۲) تحصيل المرام في اخبار البيت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام: محمد بن احمد الصباغ (م,۱۳۲۱ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله ابن دهيش، مکه، مکتبة الاسدي، ۱۴۲۴ق.
(۲۳) التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفه: شمسالدين محمد بن عبدالرحمن السخاوي (م,۹۰۲ق.)، مدينه، مرکز بحوث و دراسات المدينة المنوره، ۱۴۲۹ق.
(۲۴) تذکرة الطريق في مصائب حجاج بيت الله العتيق: حافظ محمد عبدالحسين هندي، به کوشش رسول جعفريان، قم، مورخ، ۱۳۸۶ش.
(۲۵) تذکرة الفقهاء: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶ق.)، تهران، انتشارات مکتبة المرتضوية لاحياء الآثار الجعفريه، ۱۳۸۸ق.
(۲۶) جامع الاحاديث الجامع الصغير و زوائده و الجامع الکبير: عبدالرحمن بن ابيبکر السيوطي (۸۴۹-۹۱۱ق.)، تحقيق عباس احمد صقر و احمد عبدالجواد، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۲۷) الجامع اللطيف في فضل مکة و اهلها و بناء البيت الشريف: محمد ابن ظهيره (م,۹۸۶ق.)، به کوشش علي عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۳ق.
(۲۸) دليل الناسک: السيد محسن الحکيم (م,۱۳۹۰ق.)، به کوشش الطباطبايي، مدرسة دارالحکمه، ۱۴۱۶ق.
(۲۹) الرحلات المغربية و الاندلسيه: عواطف محمد يوسف نواب، الرياض، مکتبة الملک فهد، ۱۴۱۷ق.
(۳۰) رحلة ابن بطوطه (تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائب الاسفار): ابن بطوطه (م,۷۷۹ق.)، تحقيق عبدالهادي تازي، رباط، اکاديميه المملکه المغربيه، ۱۴۱۷ق.
(۳۱) رحلة ابن جبير: محمد بن احمد بن جبير (م,۶۱۴ق.)، بيروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
(۳۲) الرحلة الحجازيه: اوليا چلبي، ترجمه احمد المرسي، قاهره، دار الافاق، ۱۹۹۹م.
(۳۳) سفرنامه فرهاد ميرزا (هداية السبيل و کفاية الدليل): فرهاد ميرزا معتمد الدوله، تصحيح غلام رضا طباطبايي، تهران، علمي، ۱۳۶۶ش.
(۳۴) سفرنامه ميرزا داوود وزير وظايف: ميرزا داوود وزير وظايف (م,۱۳۲۷ق.)، به کوشش قاضي عسکر، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۳۵) سفرنامه ميرزا محمد حسين فراهاني: محمد حسين فراهاني (م.قرن ۱۴)، به کوشش گلزاري، تهران، فردوسي، ۱۳۶۲
(۳۶) شفاء الغرام باخبار البلد الحرام: محمد ابن احمد التقي الفاسي (م,۸۳۲ق.)، به کوشش گروهي از علما، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۲۱ق.
(۳۷) الطبقات الکبري: محمد بن سعد (م,۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۰ق.
(۳۸) العقد الثمين في تاريخ البلد الامين: محمد بن احمد التقي الفاسي (م,۸۳۲ق.) به کوشش فؤاد سير، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
(۳۹) الفائق في غريب الحديث: محمود بن عمر الزمخشري (م,۵۳۸ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۷ق.
(۴۰) کشف الارتياب: سيد محسن الامين (م,۱۳۷۱ق.)، به کوشش امين، مکتبة الحريس، ۱۳۸۲ق.
(۴۱) کلمة التقوي (فتاوي): محمد امين زين الدين، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
(۴۲) کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال: علي بن حسامالدين الهندي (م,۹۷۵ق.)، به کوشش بکري حياني و صفوة السقاء، بيروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۰۹ق.
(۴۳) الکني و الالقاب: عباس قمي (۱۲۵۴-۱۳۱۹ش.)، مقدمه محمد هادي اميني، تهران، انتشارات مکتبه الصدر، ۱۳۶۸ش.
(۴۴) لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۸ق.
(۴۵) مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م,۱۳۵۳ق.)، قم، المطبعة العلميه، ۱۳۴۴ق.
(۴۶) المسالک و الممالک: عبدالله بن عبدالعزيز البکري (م,۴۸۷ق.)، به کوشش ادريان، فان ليوفن و اندري فيري، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۱۹۹۲م.
(۴۷) المستدرک علي الصحيحين: محمد بن عبدالله الحکام النيسابوري (م,۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۴۸) مستند الشيعة في احکام الشريعه: احمد بن محمد مهدي النراقي (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۵ق.
(۴۹) مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م,۲۴۱ق.)، بيروت، دار الصادر، بيتا.
(۵۰) المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
(۵۱) معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م,۶۲۶ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۵۲) المعجم الکبير: سليمان بن احمد الطبراني (۲۶۰-۳۶۰ق.)، به کوشش حمدي عبدالمجيد السلفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق.
(۵۳) معجم المعالم الجغرافية في السيرة النبويه: عاتق بن غيث (م,۱۴۳۱ق.)، مکه، دار مکه، ۱۴۰۲ق.
(۵۴) مناقب آل ابيطالب: ابن شهر آشوب (م,۵۸۸ق.)، به کوشش گروهي از اساتيد نجف، نجف، المکتبه الحيدريه، ۱۳۷۶ق.
(۵۵) منائح الکرم في اخبار مکة و البيت و ولاة الحرم: علي ابن تاجالدين السنجاري (م,۱۱۲۵ق.)، تحقيق جميل عبدالله محمد المصري، مکه، جامعة ام القري، ۱۴۱۹ق.
(۵۶) موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م,۱۲۹۰ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، ۱۴۲۴ق.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «جنة المعلاة»، تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۰۷/۰۲.