حوزه علمیه قم (اخلاق)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حوزه علمیه قم بزرگترین حوزههای علمیه شیعیان است که در شهر
قم قرار دارد. در قرن اخیر توسط
عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی تجدید حیات شد به گونهای وی را مؤسس حوزه علمیه قم نامیدهاند. این حوزه همانگونه که مرکز حفظ و حراست از
فرهنگ شیعی بوده و محدثین بنامی را در خود پرورانده، مرکز پرورش و پالایش انسانهای وارستهای نیز بوده و همراه فراگیری علوم و فنون حوزوی به فراگیری
اخلاق نیز توجه گستردهای داشته است.
شهر
قم از همان عصر حضور
ائمه (علیهمالسّلام) جایگاه فقیهان و دانشوران بلند مرتبهای بوده است که هر یک از چهرههای در خشان مکتب
تشیع بودهاند و در نشر و پخش فرهنگ دینی و معارف قرآنی جزء پیشتازان این میدان محسوب میشدهاند. این شهر همواره کاشانه خاندان رسالت بوده و از زبان پیشوایان دینی در بزرگی و عظمت این مکان مقدس و سرزمین مطهر سخنان فراوانی گفته شده است.
این حوزه همانگونه که مرکز حفظ و حراست از فرهنگ شیعی بوده و محدثین بنامی را در خود پرورانده و همانگونه که
فقهاء و مراجع عالیقدری را به عالم اسلام تقدیم داشته است و به همان نسبت که در
فقه و
اصول و دیگر آموزشهای حوزوی به مقامی ممتاز رسیده است مرکز پرورش و پالایش انسانهای وارستهای نیز بوده و همراه فراگیری علوم و فنون حوزوی به فراگیری اخلاق نیز توجه گستردهای داشته است که در این مقال به گوشههائی از این موضوع در این حوزه بزرگ به ویژه در تاریخ معاصر، اشاره میکنیم.
در تاریخ معاصر در کنار اسوههای اخلاقی در
حوزه علمیه قم و درروس اخلاقی که برگزار کردند عبارتند از:
آیتالله ابوالقاسم کبیر قمی، مرحوم
شیخ محمدتقی بافقی، مرحوم
آیتالله حائری و غیره که کردار ایشان برای طلاب و دانشجویان درس عملی اخلاق بوده و حتی افرادی مانند
حضرت امام خمینی (قدس سره) جهت بهرهگیری از انفاس قدسیه مرحوم قمی به درس ایشان میرفتند،
حوزههای رسمی درس اخلاق نیز در این حوزه و جود داشته است که از آن زمان تاکنون نیز ادامه دارد.
در دوران
مرجعیت آیتالله العظمی بروجردی (رحمهاللهعلیه) که از درخشانترین زمانهای حوزه قم است ایشان از مرحوم حاج
میرزا علی آقای شیرازی بزرگ دعوت میکردند که برای طلاب تدریس
اخلاق داشته باشند. ایشان با انفاس قدسیهاش به
وعظ و
ارشاد حوزویان میپرداخت.
چهره اخلاقی دیگری که در محضر
مرحوم آخوند همدانی در
نجف به تکمیل و
تهذیب نفس پرداخته و اخلاق علمی و عملی را از وی آموخته و سپس در حوزه قم به تشکیل درسهای اخلاقی همت گماشته و از مشاهیر زمان شده بود، مرحوم
میرزا جواد آقای ملکی تبریزی را باید نام برد. این مرد الهی هم درس اخلاق عمومی برای طلاب و دیگران میگفته و هم در منزل برای خواص و (اصحاب سر) درس اخلاق و
معرفت داشته است.
چنانکه یکی از فضلای معاصر در این باره مینویسد: وی سه
ماه رجب،
شعبان و
رمضان متوالیا
روزه میگرفتند و در
مدرسه فیضیه درس اخلاق عمومی ایراد میکردند. و اکنون در و دیوار و مدرس و فضای مدرسه صدای حزین و گریان و نالههای پرشوق و سوزان او را که میگفت: «اللهم ارزقنی التجافی عند دارالغرور و الاتابه الی دارالخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت.»
در درس اخلاق این عارف نامدار فرزانگانی
تربیت شدند که هر کدام نیز به سهم خویش منشا آثار و تحول در حوزه گشتند که از آن جمله است حضرت امام خمینی (قدسسره) که با استفاده از محضر اساتیدی همچون مرحوم ملکی و
مرحوم شاه آبادی و الهام گرفتن از نفس مسیحایی و روح پاک آنان خود یکی از مدرسین بزرگ اخلاق گشت و حوزه درس اخلاق ایشان از پرشورترین و پررونقترین درسها به شمار میآمد.
چنانچه مولف «
آثارالحجه» بعد از بیان اساتید معظم له و حوزه درسی فقه، اصول و
فلسفه ایشان مینویسد: «بخصوص در فن اخلاق و درس آن استاد منحصر به فرد حوزه قم بوده و حدود هشت سال در مدرسه فیضیه هفتهای دو روز (پنجشنبه و
جمعه) صدها نفراز فضلاء حوزه و غیره را از بیانات شیوا و درس اخلاق خود مستفیض میکرده است.»
شکی نیست که اینگونه درسهای اخلاقی در کنار آموزشهای علمی به طلاب و حوزویان نشاط،
امید،
توکل،
اخلاص،
اعتماد به نفس،
عزت و غیره میآموزد و آنان را در ادامه دادن راهی که در پیش گرفتهاند کمک شایان و اساسیای میکند.
مرحوم استاد
شهید مطهری در توصیف درس اخلاق حضرت امام مینویسد: اما درس اخلاقی که به وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته میشد و در حقیقت درس معارف و
سیر و سلوک بوده نه اخلاق به مفهوم خشک علمی مرا سرمست میکرد، بدون هیچ
اغراق و مبالغهای این درس مرا آنچنان به وجد میآورد که تا دوشنبه و سهشنبه هفته بعد خودم را شدیدا تحت تاثیر آن مییافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم انعقاد یافت. راستی که او «روح قدس الهی» بود.
در امتداد سیر تاریخی درسهای اخلاق در حوزه قم به درسهای اخلاق مرحوم
علامه طباطبائی میتوان اشاره کرد. این مرد الهی که یکی از حسنات دهر به شمار میرفت و از استوانههای جامع و معقول حوزه قم و بلکه حوزههای علمیه محسوب میشد در کنار تالیف،
تفسیر و
معارف اسلامی دست به تربیت انسانهای مستعدی زد که هر کدام در جای خود از فرزانگان علم و عمل گردیدند. ایشان همواره به
تزکیه و تهذیب حوزویان بهاء میداد و با تشکیل درسهای اخلاق خصوصی و عمومی نفوس آنان را با نفس گرم خویش صفا میبخشید و آداب و اخلاق اسلامی را به آنان میآموخت.
یکی از شاگردان ایشان در این باره مینویسد: «ایشان (علامه طباطبائی) علاوه بر درسهای رسمی جلسه اخلاق و سیر و سلوکی داشت که بعضی از علاقهمندان در آن شرکت داشتند و کسب فیض مینمودند شبهای پنجشنبه و جمعه نیز یک جلسه خصوصی سیاری داشت که عدهای از افاضل طلاب به طور خصوصی در آن شرکت میکردند و کسب فیض مینمودند.»
همچنین یکی دیگر از شاگردان ایشان نوشته است که: «مرحوم علامه طباطبائی درسال ۶۹-۱۳۶۸ ه. ق در حوزه قم برای بعضی از طلاب درس اخلاقی بیان فرمودهاند و این اولین دوره از درسهای اخلاقی ایشان است که خوشبختانه تقریرات درس ایشان در رسالهای بنام (
لب اللباب) به چاپ رسیده است.»
یکی از کسانی که موفق شد از درسهای اخلاق حضرت امام و مرحوم علامه کسب فیض و کمال نماید مرحوم
شهید قدوسی بود که خود به عنوان یکی از معلمان و مدرسان بنام حوزه قم در مسائل اخلاقی شناخته شده بود. این مرد بزرگ که هماره از شهرتطلبی و تشخص گریزان بود و از چشم مردم افتادن را بهتر میدانست تا اسیر دام هوی و هوس شدن، دست به تشکیل درسهای اخلاق به و یژه در مدارسی که زیر نظر ایشان اداره میشد زد.
در توصیف و تاثیر این آموزشهای اخلاقی، گفتاری ایشان چنین نوشتهاند: یک صبح پنجشنبه پای درس اخلاق قدوسی نشستن کافی بود تا کاخ آمال انسان فرو ریزد و همه چیز جز خدا را بیبها انگارد. او با صراحت میگفت: آقایان! اگر آمدهاید باسواد شوید و بعد به جنگ روحانی شهر و ده خود بروید امام جماعت شوید تا مردم دستتان را ببوسند و پشت سرتان
نماز بخوانند اسم و رسم پیدا کنید و به شما سهم امام بدهند تا دیر نشده و مسوولیتتان سنگین نشده است بروید دنبال کسبی
حلال که خسرالدنیا و الاخره نشوید.
در همین راستا از درس اخلاق
آیتالله رضا بهاءالدینی بایدنام برد که به توصیه
حضرت امام خمینی (قدس سره) و تقاضای طلاب و تشنگان معرفت و اخلاق این درسها را مدتی در فیضیه و گاهی در منزل ایراد میکردند.
به گوشهای از توصیههای اخلاقی ایشان که در مصاحبه با «مجله حوزه» بیان فرمودهاند بنگرید: هر مُبلغی باید بعد از پرداختن به خود به دیگران بپردازد و در غیر این صورت هیچ فائده ندارد این یک قاعده کلی است و استثناء هم بر نمیدارد. اگراصلاح خوب است اول خودت را اصلاح کن اگر
خودسازی خوب است اول خودت را بساز اگر
حرام بد است اول خودت را اصلاح کن اگر خودسازی خوب است اول خودت را بساز، چطور شده که همه باید تطهیر شوند ولی خودت نباید تطهیر شوی؟!
گرچه حجاب معاصرت گاهی مانع شناخت چهرههای حوزوی میشود ولی تا حد امکان باید از این چهرههای درخشان حوزوی سخن گفت تا در تاریخ عظمت و کمال معنوی حوزهها ثبت گردد و به آیندگان راه طی شده حوزهها را بیاموزد.
یکی از آن چهرهها که الگوی اخلاق و مجسمه تقوی و فضیلت بود و همگان کم و بیش از درس اخلاقش بهره گرفتهاند
آیتالله مشکینی است. این استاد فرزانه در زمان
طاغوت که از همه سو به طلاب و حوزویان مشکلات هجوم آورده بود با درسهای اخلاق و نصایح پدرانهاش به آنان وجد و نشاط میداد و هنوز که هنوز است طنین سخنان دلنشینش از در و دیوار
مسجد امام حسن عسکری (علیهالسّلام) به گوش میرسد و بارها شنیده شده که بدین مضمون فرمودهاند: من آنچه به شما طلاب عزیز میگویم اول خودم عمل میکنم سپس به شما میگویم!
آری نصایح اخلاقی و مواعظ معنوی ایشان که در ضمن درس تفسیر و یا مستقلا بیان میگردید -چه قبل از
انقلاب و چه بعد از آن- مورد توجه و استقبال طلاب بود ناگفته نماند که هماکنون در حوزه علمیه قم درسهای اخلاق برقرار است و اساتید برجستهای ضمن تدریس معارف و
علوم اسلامی و تفسیر و تبیین دقایق و لطایف قرآنی به نصایح اخلاقی و رهنمودهای معنوی میپردازند و همواره بر تزکیه و تهذیب طلاب همراه با فراگیری علوم حوزوی تاکید میورزند که از آن جملهاند: استاد
حسن زاده آملی و استاد
جوادی آملی و اساتید دیگری که در پایان هفته و یا در آغاز تعطیلات و پایان درسها به پند دهی دانشپژوهان همت میگمارند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم (اخلاق)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱/۲۱.