• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دعوت محمد به تقوا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در قرآن کریم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دعوت به رعایت تقوا کرده است.



خداوند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دعوت به رعایت تقوا کرده است:
«قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا ولا یضرنا ونرد علی اعقابنا بعد اذ هدنا الله کالذی استهوته الشیـطین فی الارض حیران له اصحـب یدعونه الی الهدی ائتنا قل ان هدی الله هو الهدی وامرنا لنسلم لرب العــلمین• وان اقیموا الصلوة واتقوه وهو الذی الیه تحشرون؛ بگو: آیا غیر از خدا، چیزی را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودی به حال ما دارد، نه زیانی؛ و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسی که بر اثر وسوسه‌های شیطان، در روی زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالی که یارانی هم دارد که او را به هدایت دعوت می‌کنند (و می‌گویند:) به سوی ما بیا! بگو: تنها هدایت خداوند، هدایت است؛ و ما دستور داریم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم.• و (نیز به ما فرمان داده شده به) اینکه: نماز را برپا دارید! و از او بپرهیزید! و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد.»
«یـایها النبی اتق الله...؛ ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن ...»


از خطرناکترین پرتگاه‌هایی که بر سر راه رهبران بزرگ قرار دارد مساله پیشنهادهای سازشکارانه‌ای است که از ناحیه مخالفان مطرح می‌گردد، و در اینجا است که خطوط انحرافی بر سر راه رهبران ایجاد می‌شود و سعی دارد آنها را از مسیر اصلی بیرون برد، و این آزمون بزرگی برای آنها است.
مشرکان مکه و منافقان مدینه بارها کوشیدند که با طرح پیشنهادهای سازشکارانه پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از خط توحید منحرف سازند. اما نخستین آیات سوره احزاب نازل شد و به توطئه آنها پایان داد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به ادامه روش قاطعانه‌اش در خط توحید بدون کمترین سازش دعوت نمود. این آیات مجموعا چهار دستور مهم به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دهد:
دستور اول در زمینه تقوی و پرهیزکاری است که زمینه ساز هر برنامه دیگری می‌باشد می‌فرماید: ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن (یا ایها النبی اتق الله). حقیقت تقوی همان احساس مسئولیت درونی است و تا این احساس مسئولیت نباشد انسان به دنبال هیچ برنامه سازنده‌ای حرکت نمی‌کند.
تقوی انگیزه هدایت، و بهره‌گیری از آیات الهی است، چنان که در آیه دوم سوره بقره می‌خوانیم: هدی للمتقین؛ این قرآن مایه هدایت پرهیزکاران است.
درست است که مرحله نهایی تقوی بعد از ایمان و عمل به دستورات خدا حاصل می‌شود ولی مرحله ابتدایی آن قبل از همه این مسائل قرار داد. چرا که انسان اگر احساس مسئولیتی در خود نکند به دنبال تحقیق از دعوت پیامبران نمی‌رود، و نه گوش به سخنان آنها فرا می‌دهد، حتی مساله، دفع ضرر محتمل، را که علمای کلام و عقائد آن را پایه تلاش برای معرفة الله ذکر کرده‌اند در حقیقت شاخه‌ای از تقوی است.
به هر حال، بعد از تقوا و احساس مسئولیت، نخستین وظیفه شستشوی صفحه دل از اغیار و ریشه کن نمودن خارهای مزاحم از این سرزمین است.


در این آیه دنباله دعوت الهی را چنین شرح می‌دهد که ما گذشته از توحید دستور داریم که نماز را برپا دارید و تقوا را پیشه کنید (و ان اقیموا الصلاة و اتقوه). و سرانجام با توجه به مساله معاد و اینکه حشر و بازگشت شما به سوی خدا است این بحث را پایان می‌دهد (و هو الذی الیه تحشرون).
در حقیقت در این چند جمله کوتاه برنامه‌ای که پیامبر به سوی آن دعوت می‌کرده، و از حکم عقل و فرمان خدا سرچشمه گرفته، به صورت یک برنامه چهار ماده‌ای که آغازش توحید، و انجامش معاد، و مراحل متوسط آن محکم ساختن پیوندهای الهی و پرهیز از هرگونه گناه می‌باشد ارائه داده شده است.


این جمله یعنی جمله: و امرنا...، عطف تفسیری است برای جمله: ان هدی الله هو الهدی، و می‌فهماند که امر پروردگار به اینکه مردم مسلمان شوند، خود مصداقی است برای هدایت الهی، و معنایش این است که خداوند ما را امر کرده که تسلیمش شویم، و به خاطر اینکه زمینه برای وضع جمله: لرب العالمین، در موضع ضمیر فراهم گردد فاعل فعل (امر) را ذکر نکرده و فعل را به صیغه مجهول امرنا، مامور شده‌ایم، آورد، تا بدین وسیله دلالت کند بر علت امر، پس معنای آیه این است که: ما از ناحیه غیب مامور شده‌ایم که در برابر خداوند تسلیم شویم، به علت اینکه او پروردگار همه عالمیان است، نه برای همه آنها، پروردگار دیگری است، و نه آن طور که بت پرستان پنداشته‌اند، برای بعضی از آنها رب دیگری است.
از ظاهر این آیه مانند ظاهر آیه: ان الدین عند الله الاسلام، چنان که در تفسیر آن گذشت چنین بر می‌آید که مراد از اسلام تنها اقرار به توحید و نبوت نیست، بلکه مراد از آن این است که انسان در همه امور تسلیم خدای متعال شود.
و ان اقیموا الصلاة و اتقوه، در اینجا، در نظم کلام تفننی به کار رفته است، به این معنا که امری که در جمله قبل بود، در این جمله معنای قول را به خود گرفته گویا گفته شده باشد: به ما گفته‌اند در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شده، و نماز به پای داشته و از او بپرهیزید، با ذکر کلمه و اتقوه، تمامی عبادات و اعمال دین را خلاصه کرد و تنها از میان آنها نماز را اسم برد برای آن اهمیتی که داشته، و عنایتی که خداوند در امر آن دارد، زیرا اهتمام قرآن شریف نسبت به نماز جای هیچ تردید نیست. و هو الذی الیه تحشرون، وقتی بازگشت و حشر همه شما به سوی خدا باشد و حساب و جزای شما به دست او است، جا دارد که تسلیمش شده و از غضبش بترسید.


۱. انعام/سوره۶، آیه۷۱.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۷۲.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۱.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۸۷-۱۸۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۹۸.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۷، ص۲۰۷-۲۰۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «محمّد (ص)».    



جعبه ابزار