روضهخوانی پیامبر برای امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس روایاتی که در کتابهای شیعه و اهل سنت نقل شده است،
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای
امام حسین (علیهالسّلام) در جمع
صحابه روضهخوانی کرده و صحابه نیز
گریه کردهاند.
مرحوم
سید بن طاووس در این خصوص چنین نقل میکند: "... خرج النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی سفر له فوقف فی بعض الطریق واسترجع ودمعت عیناه فسئل عن ذلک. فقال: هذا جبرائیل (علیهالسّلام) یخبرنی عن ارض بشط الفرات یقال لها کربلاء یقتل علیها ولدی الحسین ابن فاطمة (علیهالسّلام) فقیل له: من یقتله یا رسول الله؟ فقال: رجل اسمه یزید لعنه الله وکانی انظر الی مصرعه ومدفنه، ثم رجع من سفره ذلک مغموما فصعد المنبر فخطب ووعظ والحسن والحسین (علیهماالسّلام) بین یدیه فلما فرغ من خطبته وضع یده الیمنی علی راس الحسن ویده الیسری علی راس الحسین، ثم رفع راسه الی السماء وقال: (اللهم ان محمدا عبدک ونبیک وهذان اطائب عترتی وخیار ذریتی. وارومتی ومن اخلفهما فی امتی وقد اخبرنی جبرائیل (علیهالسّلام) ان ولدی هذا مقتول مخذول. اللهم فبارک له فی قتله واجعله من سادات الشهداء اللهم ولا تبارک فی قاتله وخاذله.) قال: فضج الناس فی المسجد بالبکاء والنحیب، فقال النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اتبکونه ولا تنصرونه؛
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سفری رفتند در بین راه در مکانی توقف نمودند و آیه (اِنَّا لِلَّهِ وَاِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ)
را قرائت نمودند و اشک از چشمانشان جاری شد، (اصحاب ایشان) جویای علت گریه شدند، حضرت فرمودند این
جبرئیل (علیهالسلام) است که از سرزمینی در کنار
رود فرات به نام
کربلا خبر میدهد که فرزندم
حسین پسر
فاطمه (علیهماالسّلام) در آنجا به
شهادت میرسد؛ به آن حضرت عرض شد، ای رسول خدا قاتل او کیست؟ حضرت فرمودند مردی به نام
یزید که
خداوند او را
لعنت کند؛ گویا اکنون محل شهادت و محل دفنش را میبینم.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با غم و اندوه از
سفر بازگشتند و بر فراز
منبر رفتند،
خطبه خواندند و
موعظه نمودند در حالی که
امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) در مقابل ایشان بودند. وقتی خطبه ایشان تمام شد دست راست خود را بر سر (امام) حسن و دست چپ شان را بر سر (امام) حسین (علیهماالسّلام) گذاشتند، سپس سر را به آسمان بلند کردند و عرضه داشتند خداوند! محمد بنده و پیامبر توست و این دو (از) پاکترین و بهترین
عترت و فرزندان و نسل من هستند و از بهترین کسانیاند که بعد از خود در میان امتم به جای میگذارم، جبرئیل (علیهالسّلام) به من خبر داده که این فرزندم (امام حسین) را مورد اهانت قرار میدهند و شهیدش میکنند. خداوندا شهادتش را برایش مبارک گردان و او را از آقایان شهدا قرار ده، خداوندا مبارک نگردان کسی را که به او اهانت کرده و قاتل اوست. راوی در ادامه میگوید: مردم در
مسجد از شدت گریه، ضجه و فریاد میزدند، در این هنگام پیامبر فرمودند: آیا برایش گریه مینمایید و یاریش نمیکنید؟!.
ابن اعثم نیز این جریان را ذکر کرده است: "وکانی انظر الی مصرعه ومدفنه بها وقد اهدی براسه و الله ما ینظر احد الی راس ولدی الحسین فیفرح الا خالف الله بین قلبه ولسانه.... وضج الناس فی المسجد بالبکاء...؛ گویا من محل افتادن و مدفن او (امام حسین (علیهالسّلام) ) را میبینم که سر او به عنوان
هدیه فرستاده میشود، به خدا سوگند هیچ کسی به سر حسینم با خوشحالی نگاه نمیکند مگر اینکه خداوند بین قلب و زبانش مخالفت ایجاد میکند (
کنایه از اینکه آن فرد
منافق است، با زبانش به یگانگی خدا و
رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شهادت میدهد اما در قلبش یگانگی خدا و رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را قبول ندارد)".
خوارزمی نیز در
مقتل خود این موضوع را آورده است: "و لما أتت على الحسين من مولده سنتان كاملتان، خرج النبي في سفر، فلما كان في بعض الطريق وقف فاسترجع و دمعت عيناه، فسئل عن ذلك، فقال: «هذا جبرئيل، يخبرني عن أرض-بشاطئ الفرات-يقال لها «كربلاء» يقتل فيها ولدي الحسين بن فاطمة»، فقيل: من يقتله يا رسول اللّه؟ فقال: «رجل يقال له يزيد لا بارك اللّه في نفسه، و كأني أنظر إلى منصرفه و مدفنه بها، و قد اهدي رأسه، و اللّه ما ينظر أحد إلى رأس ولدي الحسين فيفرح إلاّ خالف اللّه بين قلبه و لسانه»، يعني: ليس في قلبه ما يكون بلسانه من الشهادة. قال: ثمّ رجع النبيّ من سفره ذلك مغموما، فصعد المنبر فخطب و وعظ و الحسين بين يديه مع الحسن، فلمّا فرغ من خطبته، وضع يده اليمنى على رأس الحسين و رفع رأسه إلى السماء و قال: «اللّهمّ إني محمّد عبدك و نبيك، و هذان أطائب عترتي، و خيار ذريتي و ارومتي، و من أخلفهما في امتي، اللّهم! و قد أخبرني جبرئيل: بأنّ ولدي هذا مقتول مخذول، اللّهم! فبارك لي في قتله، و اجعله من سادات الشهداء، إنّك على كل شيء قدير، اللّهم! و لا تبارك في قاتله و خاذله». قال: فضجّ النّاس في المسجد بالبكاء، فقال النبيّ: «أ تبكون و لا تنصرونه؟ اللّهمّ! فكن له أنت وليا و ناصرا»."
همان طور که ملاحظه نمودید در این نقل، علمای شیعه و اهل تسنن روایت کردهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای امام حسین (علیهالسّلام) در جمع
صحابه روضهخوانی کردند و صحابه نیز برای ایشان نه تنها
گریه بلکه ضجه زدند. بنابراین اعتراض
وهابیان به
عزاداری و روضهخوانی برای
ائمه (علیهمالسّلام) در واقع دهانکجی و جسارت به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تعالیم اسلام است.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله "آیا بر اساس منابع شیعه و اهل سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای امام حسین (علیهالسّلام) روضهخوانی کرده اند؟"