صیّب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صیّب:
(أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ) صیّب: به معنى «
باران» و اصل آن
«صيوب» بوده است به سكون يا و كسر واو (بر وزن فيعل)، از
صاب،
يصوب.
در اين واژه، «واو»، به «يا» قلب و در آن ادغام شده، مانند سيّد.
«
راغب» در كتاب مفردات، اين واژه را به معنى «
ابر» گرفته و مىگويد ابرى كه ويژه باران مفيد و سودمند است.
به موردی از کاربرد
صیّب در
قرآن، اشاره میشود:
(أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ و اللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ) (يا همچون بارانى كه از
آسمان، در
شب تاریک همراه با
رعد و برق در
بیابان ببارد. آنها از ترس
مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مىگذارند؛ تا صداى
صاعقهها را نشنوند. و
خداوند به
کافران احاطه دارد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: الخ، كلمه (صيب)، به معناى باران پر پشت است و معناى كلمه (
برق) معروف است و كلمه (
رعد) به معناى صدايى است كه از ابر وقتى برق مىزند برمىخيزد و كلمه صاعقه عبارت است از تكهاى برق آسمان، كه به زمين مىافتد.
اين آيه مثل دومى است كه خداوند حال
منافقین را با آن مجسم مىكند، كه اظهار ايمان میكنند، ولى در دل كافرند، باين بيان كه ايشان به كسى میمانند، كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است، ظلمتى كه پيش پايش را نمىبيند و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمیدهد، ناگزير شدت رگبار او را وادار به فرار میكند، ولى تاريكى نمیگذارد قدم از قدم بردارد، از سوى ديگر رعد و صاعقه هول انگيز هم از هر سو دچار وحشتش كرده، قرارگاهى نمىيابد، جز اينكه از برق آسمان استفاده كند، اما برق آسمان هم يک لحظه است، دوام و
بقاء ندارد، همين كه يک قدم برداشت برق خاموش گشته، دو باره در تاريكى فرو مىرود.
اين حال و روز منافق است، كه
ایمان را دوست نمیدارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مىكند، چون اگر نكند باصطلاح نانش آجر میشود، ولى چون دلش با زبانش يكسان نيست، و دلش بنور ايمان روشن نگشته، لذا راه زندگيش آن طور كه بايد روشن نمیباشد و معلوم است كسى كه میخواهد بچيزى تظاهر كند كه ندارد، لا يزال پتهاش روى
آب مىافتد و همواره دچار خطا و لغزش میشود، يک قدم با
مسلمانان و بعنوان يک فرد مسلمان راه مىرود، اما خدا رسوايش نموده، دو باره مىايستد.
و اگر خدا بخواهد اين ايمان ظاهرى را هم از او مىگيرد، كه از همان روز اول رسوا شود و مسلمانان فريبش را نخورند، (اما خدا چنين چيزى را نخواسته است).
چنان كه شاعر گفته است:
(فكانما صابت عليه سحابة) «گويى ابرى بهارى و سودمند برآن باريده»
قرآن مىگويد:
«يا همانند بارانى كه در شب تاريک، توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى) ببارد...»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صیّب»، ج۲، ص۶۴۱.