• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَشِیّ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عَشِىّ
مقالات مرتبط: عشی (مفردات‌قرآن).

عَشِىّ:(بِالْعَشِيِّ وَ الإِبْكَارِ)
واژه‌ «عَشِىّ» معمولًا به ساعات آخر روز گفته مى‌شود همان گونه كه‌ «ابْكار» به ساعات آغاز روز مى‌گويند. بعضى معتقدند كه از ابتداى ظهر تا غروب آفتاب «عَشِىّ» نام دارد، و از ابتداى طلوع صبح تا هنگام ظهر، «ابْكار» است. اما «راغب» در كتاب «مفردات» مى‌گويد: «عَشِىّ» از هنگام ظهر است تا صبح فردا، و «ابكار» از طلوع صبح است تا ظهر، بنابراين عَشِىّ و ابكار، مجموع شبانه روز را شامل مى‌شود، ولى، همان طور كه گفتيم اين دو واژه معمولًا در دو معناى اول به كار مى‌رود.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبطه با عَشِىّ:

۱.۱ - آیه ۴۱ سوره آل عمران

(قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَ اذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الإِبْكَارِ) (زكريا گفت: «پروردگارا! نشانه‌اى براى من قرار ده.» فرمود: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. و زبان تو، از كار مى‌افتد. و پروردگار خود را به شكرانه اين نعمت بزرگ، بسيار ياد كن و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو!»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه عشى به معناى طرف آخر روز است، و گويا از عشوه گرفته شده كه به معناى غبار و تاريكى عارض بر چشم است و باعث مى‌شود آدمى نتواند اشيا را ببيند، و به اين مناسبت آن قسمت از زمان را هم كه به طرف تاريكى مى‌رود عشى ناميدند، و كلمه ابكار به معناى طرف ابتداى روز است، و معناى اصلى و لغوى اين كلمه استعجال و شتاب‌زدگى بوده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۳۱ سوره ص

(إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ) (به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه عشى در مقابل غداة است، كه به معناى اول روز است و در نتيجه عشى به معناى آخر روز و بعد از ظهر است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۳ - آیه ۴۶ سوره غافر

(النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ) (عذاب آن‌ها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‌شوند؛ و روزى كه قیامت برپا شود مى‌فرمايد: «فرعونیان را در سخت‌ترين عذاب‌ها وارد كنيد.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: (غُدُوًّا وَ عَشِيًّا) اشاره است به اينكه عرضه كفار بر آتش پشت سر هم واقع مى‌شود، و لا ينقطع ادامه مى‌يابد. و اى بسا اين استفاده هم بشود، كه اهل برزخ از آن‌جا كه به كلى از نداى منقطع نشده‌اند، مانند اهل دنيا صبح و شام دارند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۴ - آیه ۵۵ سوره غافر

(فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكَارِ) (پس اى پیامبر! صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حق است، و براى گناه اولی‌     خود استغفار كن، و هر صبح و شام پروردگارت را تسبيح و حمد بگو.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ) يعنى خداى سبحان را تسبيح بگو، تسبيحى كه همراه حمد او باشد، حمدش بر نعمت‌هاى جميلش، حمدى كه با توالى ايام استمرار داشته باشد. و يا: حمدى كه در هر صبح و شام انجام شود. و بنابر معنى اول، دو كلمه عشى و ابكار از قبيل كنايه خواهد بود.
بعضى از مفسرين‌ گفته‌اند: مراد از تسبيح به حمد در صبح و شام، همان نماز صبح و عصر است، و به همين جهت بايد گفت: اين آيه از بين همه آیات سوره در مدینه نازل شده است. ليكن اين تفسير صحيح نيست، به اين جهت كه از نظر روایات و مخصوصا روايات معراج مسلم است كه نمازهای پنجگانه همه در مکه و قبل از هجرت واجب شده، و بنابر اين اگر مراد از تسبيح به حمد نماز صبح و عصر باشد، بايد آیه شریفه در مكه و قبل از واجب شدن ساير نمازها نازل شده باشد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۴۱.    
۲. ص/سوره۳۸، آیه۳۱.    
۳. غافر/سوره۴۰، آیه۴۶.    
۴. غافر/سوره۴۰، آیه۵۵.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۷.    
۶. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۸۸.    
۷. آخر مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۲۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۹۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۳۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۵۱.    
۱۱. آل عمران/سوره۳، آیه۴۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۸۰.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۸۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۶۳.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۴۵.    
۱۷. ص/سوره۳۸، آیه۳۱.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۵۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۰۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۹۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۰.    
۲۳. غافر/سوره۴۰، آیه۴۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۲.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۸.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۷۶.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۸.    
۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۵۵.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۳.    
۳۱. آلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی، ج۲۴، ص۷۷.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۱۷.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۴۱.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۸۶.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۱.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «عَشِیّ»، ص۳۸۲.    






جعبه ابزار