محتوای انفال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انفال، نام هشتمین سوره قرآن کریم می باشد.
سوره انفال به اتفاق همه مفسران
مدنی است
، مگر ۷ آیه که
ابنعباس آنها را مدنی نمیداند و هشتمین
سوره در ترتیب
مصحف است که بین دو
سوره اعراف و
توبه قرار گرفته است. این سوره هشتاد و هشتمین سوره در ترتیب نزول است که پس از
سوره بقره و پیش از
سوره آلعمران نازل شده است
و با فرض نزول ۸۶ سوره در
مکه این سوره، دومین سورهای است که در
مدینه نازل شده است
، با این حال آرای دیگر آن را اولین
، سومین، چهارمین و پنجمین سوره مدنی معرفی کرده است
؛ ولی با توجه به آیات ۲۱۷ ۲۱۸ بقره که اولین سوره مدنی و ناظر به
سریّه عبداللّه بن جحش و مربوط به زمانی قبل از
جنگ بدر و اینکه نزول سوره انفال پس از جنگ بدر بوده، نظر نخست ترجیح دارد.
البته به سبب تنوع و گستردگی موضوعات در سوره بقره احتمال نزول بخشهایی از آن به دنبال سوره انفال قوی به نظر میرسد، زیرا سوره بقره به یکباره نازل نشده است؛ ولی وقتی گفته میشود:سورهای پس از سوره دیگر نازل شده است مقصود اوایل سوره هاست.
برخی، آیات ۳۰ ۳۶ این سوره را مکّی دانستهاند
، شاید به این دلیل که آن آیات از رخدادهای مکه گزارش داده است؛ اما این نظر پذیرفته نیست، زیرا افزون بر وجود روایت صحیح دال بر مدنی بودن این آیات، آیات فراوانی از این دست وجود دارد که در مدینه نازل شده؛ اما ناظر به حوادث پیش از
هجرت در مکّه است؛ مانند آیه۲۶ همین سوره که از ایّام ضعف
مسلمانان در مکه سخن گفته است
، افزون بر این، این نظر با انسجام و هماهنگی موجود میان آیات این سوره ناسازگار است.
ادعای مکی بودن آیه ۶۴ نیز به سبب وحدت سیاق و روایاتِ مخالف، پذیرفتنی نیست.
ماه پس از هجرت و بعد از جنگ بدر بوده و در مصحفهای رایج که آیاتش به
سبک کوفی تنظیم شده
دارای ۷۵
آیه و ۱۲۴۳
کلمه است.
قاریان شام با وقف کردن بر «ثُمَ یغلبون» در آیه ۳۶ و «مفعولا» در آیه ۴۲ آن دو را آیهای مستقل شمرده، شمار آیات این سوره را ۷۷ دانستهاند. بصریها نیز هرچند مانند شامیها دو مورد یاد شده را آیهای مستقل شمردهاند؛ ولی با یک آیه قرار دادن آیات ۶۲ ۶۳ شمار آیات سوره را ۷۶ دانستهاند. حجازیها فقط در آیه ۴۲ با کوفیها مخالفت کردهاند و با وقف کردن بر «مَفعُولا» در آیه ۴۲ آن را آیهای مستقل دانسته، در نتیجه، شمار آیات سوره را به ۷۶ رساندهاند.
این سوره از زمان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
صحابه به
انفال شهرت داشته است، زیرا در نخستین آیه آن، این
واژه دو بار تکرار و درباره آن سخن گفته شده است.
این سوره «
بدر » نیز نامیده شده، چون درباره جنگ بدر نازل شده است.
در برخی نقلها از آن به «سورةالجهاد» یاد شده است، زیرا پس از نزول این سوره پیامبر تلاوت آن را در جنگها برای تقویت روحیه رزمندگان سنّت قرار داد. این رویّه در زمان خلفا نیز ادامه داشته است.
روایات درباره اینکه سوره انفال و توبه هریک سورهای مستقل یا
سوره توبه متمّم سوره انفال است اختلاف دارد.
فاصله نشدن بسم اللّه بین این دو سوره سبب شده است تا برخی آن دو را یک
سوره بدانند
، به هر روی این دو سوره «قرینتین» خوانده شده
و در تقسیمبندی سورهها هفتمین عضو مجموعه «
السبع الطوال » به شمار آمده است، هرچند بنا به نظر برخی این دو سوره از این مجموعه خارج و
سوره یونس هفتمین عضو این مجموعه است.
درباره پیوند این سوره با سوره پیشین ( اعراف ) گفتهاند:چون خداوند در
سوره اعراف داستانهای انبیا (علیهمالسلام) را بیان کرد و در پایان آن از
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یاد کرد سوره انفال را با یاد آن حضرت شروع کرد و سپس در ادامه آن به ماجراهایی که بین آن حضرت و قومش واقع شده است پرداخت.
بسیاری معتقدند آیه ۶۵ این سوره با آیه پس از آن
نسخ شده است
، حتی برخی ادّعای اجماع بر نسخ آن کردهاند،
زیرا در آیه اول خداوند فرمان میدهد که هر
مسلمان باید در
جهاد در برابر ۱۰
کافر پایداری کند؛ ولی در آیه دوم این نسبت به دو برابر تقلیل یافته است؛ ولی جمعی نسخ را نپذیرفته و هر دو حکم را ثابت میدانند و میگویند:این دو حکم مربوط به دو گروه مختلف با شرایط متفاوت است؛ حکم نخست برای زمانی است که غالب افراد مسلمان خود ساخته و قوی الایمان باشند و حکم دوم مربوط به زمانی است که وضعیت مسلمانان از جهت قوّت
ایمان چنین نباشد
، افزون بر این برخی، آیات ۱، ۳۳، ۳۹، ۶۱ و ۷۲ این سوره را نیز
منسوخ دانستهاند
؛ لیکن صحّت این ادّعاها قویاً مورد تردید است.
آیه اول به نام انفال، ۴۱ به
خمس، ۶۱ به سَلْم، ۶۲ به نَصْر، ۶۵ ۶۶ به عدد مقاتلین و ۷۲ به توارث بالایمان نامگذاری شده است.
این سوره درباره جنگ بدر و حلّ مشکلاتی که در این باره برای مسلمانان پیش آمده بود نازل شدهاست.
سوره انفال در سال دوم هجری و پس از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر نازل شد
و در آن ضمن اشاره به رخداد جنگ بدر و حوادثی که به وقوع این پیروزی سرنوشتساز انجامید از
امدادهای غیبی خداوند یاد میکند.
سیاق سوره انفال نشان میدهد که غرض اصلی سوره بیان شرایط بهرهمندی مؤمنان از امدادهای غیبی و
نصرت الهی است که مهمترین شرط آن، اطاعت از خدا و رسول است و در کنار آن به نتایج این اطاعت و پیامدهای سرپیچی از فرمان خداوند اشاره میکند.
نخست سوره انفال (۱ ۴) به بیان حکم خداوند درباره «انفال» و وظایف مؤمنان و ویژگیهای آنان اختصاص دارد و به آنان یادآور میشود که( با این پیروزی) از مسیر
تقوا و
توحید و
اطاعت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خارج نشوند و با یکدیگر سازش کنند. آنگاه برای مؤمنان صفاتی همچون هراس از عظمت الهی، افزایش ایمان بر اثر
استماع آیات خدا
،
توکل ، برپا داشتن
نماز و انفاق از مال را ذکر میکند؛ صفاتی که همگی در آماده کردن نفس برای تقوا،
اصلاح ذات البین و اطاعت از خدا و رسولش مؤثر است.
نظم آیات سوره از آیه ۵ تا انتهای آن چنین است که ابتدا در هر فرازی برخی از امدادهای غیبی الهی را بیان میکند و سپس بر بخشی از وظایف مؤمنان که لازمه استمرار نصرت و یاری الهی است تأکید میکند یا به فرجام شوم کافران و
منافقان و خصلتهایی که موجب
عذاب و دوری آنان از
رحمت و نصرت الهی شده است اشاره میکند.
آیات ۵-۸ به نخستین نمونه از امدادهای غیبی، یعنی خارج شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به امر الهی از مدینه و آماده شدن ایشان برای جنگ با
کفار قریش ، اشاره میکند. این اقدام در حالی صورت گرفت که بسیاری از مؤمنان از ترس
مرگ و احساس ناتوانی در برابر لشکریان دشمن از چنین اقدامی بیمناک و علاقمند بودند که یا اصلاً درگیری صورت نگیرد یا دست کم به جای جنگ با لشکریان
قریش به کاروان تجارتی آنها یورش برند؛ اما خداوند زمینهای فراهم کرد تا جنگ بدر که نقطه عطفی در پیروزیهای بعدی مسلمانان به شمار میرفت صورت گیرد و با پیروزی آنان حق تقویت و ریشه کافران قطع شود.
آیات ۹۱۴ به دومین و سومین امداد الهی در جنگ بدر میپردازد. به گزارش این آیات دومین امداد غیبی و یاری الهی زمانی نمایان شد که به سبب کثرت نفرات دشمن و فزونی تجهیزات آنان عرصه بر مؤمنان تنگ شده بود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و یارانش از خداوند تقاضای کمک میکردند و در این هنگام خداوند ۱۰۰۰
فرشته را به کمک مؤمنان فرستاد. با نزول فرشتگان آرامش و اطمینان به اردوگاه مسلمانان بازگشت و رعب و وحشت سراپای کافران را فراگرفت. این آرامش چنان بود که خواب مؤمنان را فرا گرفت و به آنان قدرت و توان مجددی بخشید.
سومین امداد الهی باران رحمت الهی بود که به صورت غیر منتظره بارید و موجب شد که مسلمانان که به آب دسترسی نداشتند سیراب شوند و امکان
غسل و
وضو برای آنان فراهم شود و ثبات قدم یابند.
در آیات ۱۵۲۹ از مؤمنان میخواهد وقتی با گروه فراوانی از دشمنان مواجه میشوند به آنان پشت نکنند، مگر برای تهاجم مجدد یا پیوستن به گروهی از مجاهدان، از خدا و پیامبرش اطاعت کرده و از اوامر و نواهی او روی برنگردانند و به سخنان او گوش دهند، به معارف توحیدی که باعث حیات فردی و اجتماعی انسانهاست توجه کرده، دعوت خدا و رسولش را اجابت کنند و بدانند که دور شدن از عبودیت خدا فتنههای بسیاری را در
جامعه اسلامی دامن میزند، به خدا و رسولش
خیانت نکنند و مبادا به بهانه حفظ اموال و فرزندانشان دست از حمایت
دین بردارند و تقوا پیشه کنند تا خداوند نیز قدرت تشخیص حق از باطل را به آنان عنایت کند.
آیات ۳۰ ۴۰ به ترسیم چهارمین تابلو از امدادهای غیبی الهی و نصرت او به مؤمنان میپردازد و چهره واقعی مخالفان پیامبر را که همه توان و امکانات خود را برای جلوگیری از رشد دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به کار گرفتند افشا میکند. آنان نقشه میکشیدند تا پیامبر را به زندان افکنند، یا بکشند یا از مکه اخراج کنند؛ ولی هیچیک از توطئههای آنان کارساز نشد و نتوانستند به اهداف خود دست یابند. ادامه آیات دلایل شکست و ناکامی آنها را بر اثر اموری همچون حقستیزی، به سخره گرفتن اعمال عبادی، جلوگیری از گرویدن مردم به آیین توحیدی و هزینه کردن در این راه میداند و به آنان یادآور میشود که یا از مخالفت دست بردارند یا خود را برای نابودی و شکست آماده کنند.
در آیات ۴۱ ۴۴ حکم خداوند را درباره
غنایم جنگی با تفصیل بیشتری یادآوری و اعلام میکند که ۵۱ از غنایم را باید در راه خدا و رسولش و نیازمندان (
یتیمان ،
مسکینان ،
در راهماندگان ) هزینه کنید و بدین وسیله ایمان خود را به خدا و تعالیم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نشان دهید تا خداوند نیز لطف خود را شامل حال شما گرداند، آنگاه سه نمونه دیگر از امدادهای الهی را که به برکت پایبندی مؤمنان به اصل توحید و اطاعت از رسول خدا فراهم آمده است یادآور میشود، تا آنان را به اجرای این حکم الهی نیز تشویق کند.
پنجمین، ششمین و هفتمین امداد غیبی که در این سوره از آن یاد شده است به مقدمات جنگ بدر مربوط میشود و میفرماید:اگر شما با محاسبات عادی خود میخواستید عمل کنید قطعاً از جنگ خودداری میکردید، زیرا بیشتر مسلمانان تحت تأثیر موقعیت ضعیف و کمبود نفرات خود و امکانات و نفرات گسترده دشمن قرار داشتند؛ اما خداوند حوادثی را پیش آورد که برتری ظاهری آنها در نظر مؤمنان اندک جلوه کند و هر دو گروه بر انجام جنگ مصمم شوند، تا کاری که میبایست انجام گیرد تحقق بخشد و در پرتو این پیروزی غیر منتظره و معجزه آسا حق از باطل شناخته شود. نخستین حادثه این بود که کاروان تجاری مکه توانست با تغییر مسیر از دست مسلمانان بگریزد و چون کافران در موقعیت برتری قرار داشتند مسلمانان نیز از این تصمیم استقبال میکردند؛ اما بر خلاف تصمیم اولیه هر دو گروه، موقعیت برای وقوع درگیری نظامی فراهم شد. برای جلوگیری از سستی مسلمانان و ایجاد اختلاف میان آنان نیز خداوند لشکر کافران را در دیدگان مسلمانان اندک و ناچیز جلوه داد و پیش از آن نیز لشکریان دشمن را در
خواب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، اندک و ناتوان نشان داد و مژده
فتح و پیروزی به مسلمین داد. بدینوسیله همه چیز برای آغاز جنگ آماده شد تا به یاری خداوند، مسلمانان به پیروزی بینظیری دست یابند.
آیات ۴۵ ۵۵ بخشی دیگر از وظایف مسلمانان را ذکر میکند و از آنان میخواهد تا اگر در برابر گروهی از دشمنان قرار گرفتند با یاد خدا در برابر آنان ثابت قدم و استوار باشند و در پرتو اطاعت از خدا و رسولش از نزاع و اختلاف بپرهیزند تا قدرت و عزت آنان از بین نرود.
رفتارهای ناپسند و خودخواهانه کافران و منافقان را تکرار نکنند که به سرنوشت آنها دچار میشوند. آنان با غرور و سرمستی و به قصد
خودنمایی به میدان جنگ آمده، خود را شکستناپذیر میدانستند و به پیمانهای خود پایبند نبودند و حقطلبان را تحقیر میکردند؛ اما سرانجام با
ذلت و عذاب جان داده، به سرنوشت
قوم فرعون دچار شدند. آری خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشت تغییر نمیدهد، مگر آنکه خود با اعمال ناشایست آن را تغییر دهند، و به مؤمنین توصیه میکند کاری نکنید که خداوند نعمت و یاری خود را از شما دریغ کند.
آیات بعدی (۵۵ ۷۵) روش مقابله با دشمنان حیلهگر و پیمانشکن را در زمان جنگ و
صلح به مسلمانان یادآور میشود و به آنان میگوید:با پیمانشکنان بهسختی برخورد کنید و اگر به آنها دست یافتید آنان را تار و مار کنید و اگر از خیانت آنها بیم دارید پیمان خود را با آنان لغو کنید، آمادگی نظامی خود را همواره در برابر دشمنان حفظ کنید و اسبهای ورزیده و سایر امکانات مورد نیاز را فراهم آورید. البته تا زمانی که آنان به صلح و آرامش تمایل دارند شما نیز با آنها کارزار نکنید.
آنگاه از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میخواهد تا مؤمنان را به جنگ با کافران تشویق کند و به آنان یادآور میشود که اگر ایمان و استقامت داشته باشند هر ۱۰۰ نفر از آنها توانایی مقابله با ۱۰۰۰ نفر از کافران را خواهد داشت، گرچه هماکنون بر اثر ضعف ایمانی
برخی مسلمانان هر ۱۰۰ نفر از آنها تنها در برابر ۲۰۰ نفر از کافران یارای مقاومت دارد. سپس نمونهای از نشانههای دنیاطلبی و ضعف ایمان مسلمانان را که بر اثر آن، توانایی مقابله آنان با کافران کاهش یافته ذکر میکند. در بحبوحه جنگ و قبل از آنکه شدت جنگ فرو نشیند برخی از مسلمانان به گرفتن
اسیر اقدام کردند، تا پس از پایان جنگ بتوانند در برابر آزاد ساختن آنها مبالغی از خویشاوندان اسیران دریافت کنند. بیتردید گرفتن اسیر در میدان جنگ قدرت تهاجمی مسلمانان را کاهش داده و شماری از آنها به جای نبرد باید به مراقبت از اسیران بپردازند، آن هم در شرایطی که از ابتدا شمار مسلمانان از کافران کمتر بود و اگر قضای الهی به یاری مسلمانان تعلق نگرفته بود چهبسا کافران به سبب همین اشتباه بر مسلمانان چیره شده، ضربه سختی به آنان میزدند.
آیات پایانی سوره همچون آیات آغازین آن از مؤمنان میخواهد یکدیگر را یاری دهند و به آنان محبت داشته باشند و در این رابطه تفاوتی میان مؤمنان
مهاجر و غیر مهاجر نیست؛ اما رشته دوستی مؤمنان و کافران باید گسسته شود. (آیات۷۵ ۷۲)
از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده است که هرکس سوره انفال را بخواند خداوند پاداش روزهدارِ نمازگزار به او عطا میکند.
از
امامصادق (علیهالسلام) نیز نقل است که هرکس سوره انفال و
برائت را هر ماه تلاوت کند
نفاق در دل او داخل نشود و از
شیعیان واقعی امیر مؤمنان (علیهالسلام) باشد
و در
روز قیامت همراه
شیعیان آن حضرت از سفرههای
بهشت بهرهمند شود تا مردمان از حساب فارغ شوند.
الاتقان فی علوم القرآن؛ اسباب النزول، واحدی؛ بصائر ذویالتمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ البیان فی عد آی القرآن؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ قرآن، رامیار؛ تاریخ مدینة دمشق؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر التحریر والتنویر؛ تفسیر الجلالین؛ التفسیر الحدیث؛ تفسیر العیاشی؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیر المنیر فیالعقیدة والشریعة والمنهج؛ تفسیر نمونه؛ التمهید فی علوم القرآن؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ روضالجنان و روح الجنان؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ فتح المنان فی نسخ القرآن؛ فی ظلال القرآن؛ قلائد المرجان؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم؛ المکی و المدنی فی القرآن الکریم؛ الموسوعة القرآنیة خصائص السور؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النسخ فی القرآن الکریم؛ نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور، بقاعی؛ نهجالبیان عن کشف معانی القرآن.