واژه خانقاه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خانقاه (۱)، نهادی متعلق به
صوفیان با کاربردهای گوناگونِ تجمع،
اقامت،
مراسم آیینی و
عبادت و
آموزش صوفیان و نیز
مهمانپذیری رایگان میباشد.
واژه خانْقاه/ خانَقاه، معرب
خانگاه فارسی، ترکیب
خانه و گاه،
و جمع آن خوانق و خانقاهات است.
انشقاق خانقاه از واژه خان، به معنای
کاروانسرا،
معبد و
حاکم یا
خوان به معانی
سفره و
ایوان و
خانه نیز محتمل دانسته شده است.
به خانقاه به سبب کاربردهای گوناگون آن و توجه
شاعران به جنبه های مختلف تصوف، در متون جغرافیایی و تاریخی و ادبی، بسیار اشاره شده و به اشکال گوناگون ضبط شده است نظیر
خانقه،
خانگاه،
خانکاه خانگه خورنگاه یا
خورنگر و واژه معرّب
خونقاه که خانقاه را مأخوذ از آن نیز دانسته اند و به معنای
دارالضیافه و محل غذا خوردن
سلطان است.
در سدههای نخستین اسلامی،
اهل تصوف از مراکز آموزشی، دینی و نظامی برای گردهمایی، آموزش و اجرای آداب و مراسم خویش بهره جستند. مراکز مستقل همچون خانقاه،
درگاه،
رباط،
زاویه،
دُوَیره،
لنگر و
تکیه از آن جمله اند.
رباطها مراکز و
پادگانهای نظامی مرزی بودهاند که برای
دفاع از قلمرو
سرزمین اسلامی شکل گرفتند. مرزهای
شام،
شمال افریقا و خراسان
مراکزی نظامی با این نام داشتهاند.
گفته میشود حضور صوفیان در این مکانها به پیروی از
اهل صفّه بوده است که هم در
جهاد شرکت میجستند و هم در سکویی در
مسجدالنبی به عبادت میپرداختند. رباط، در معنای خانقاه، بیش از همه در
عراق و
بغداد کاربرد داشت و در اوایل
عصر عباسی به معنی
خانه و مأوایی بود که
مسکینان بدان پناه میبردند. پس از آن رباط، نهاد خیریهای محسوب میشد که در داخل و خارج بغداد گسترش داشت و امتیازی برای آن شهر به حساب میآمد.
زاویه نیز واژهای عربی از ریشه زوی به معنی مخفی یا دور کردن، و زوّی و تزوّی به معنی گوشه گیری و کنارهگیری کردن است.
همچنین به معنای گوشه، گوشه ساختمان،
مسجد کوچک و
نمازخانه و اثاثیه
صوفی، اتاقی مستقل و اتاقی از یک مجموعه آمده است.
زاویه در اصطلاح مکانی است که در آنجا
عزلت میگزینند و به ذکر و قرائت
قرآن میپردازند.
این اصطلاح در بسیاری نواحی به ویژه در شمال افریقا به معنی خانقاه به کار رفته است. زاویه گاه با کاربرد صوفیانه به حجرهای شخصی اطلاق میشد که سالک در آنجا گوشه عزلت میگزید. گاه این
حجره در مسجد قرار میگرفت، چنانکه
ابن جبیر به زاویه ای در
مسجدجامع دمشق اشاره کرده است که
امام محمد غزالی در آن عزلت اختیار کرده بود. در عراق و حجاز اصطلاح رباط به جهت موقعیت سیاسی آن برگزیده شد و در
ایران، شام و
مصر واژه خانقاه رواج بیشتری یافت؛ اگرچه در مصر، رباط نیز به کار میرفت.
همچنین از گفته مَقریزی در دوره متقدم عهد مملوکی برمیآید که رباط در مصر آن زمان مترادف خانقاه بوده است.
اصطلاح دیگری که به بناهای خانقاهی اطلاق میشده است دُوَیره مصغّر دار عربی به معنی خانه و سرای است.
این واژه سرانجام مفهوم اصطلاحی خانقاه را یافت چنانچه
عبدالغافر فارسی به دویره
ابومحمد الصوفی اشاره کرده است.
ابن تیمیه نیز محل تجمع صوفیان را در قرن دوم در شهر
بصره دویره نامیده است.
واژه لنگر که در فارسی در معانی وسیله توقف و نگاهداری
کشتی،
ضریح،
تربت بزرگان و غیره به کار رفته
گاه به جای خانقاه و دیر قلندران به کار رفته است. این واژه ابتدا در بخش شرقی ایران و هند رایج بوده، سپس به نواحی غربی از جمله
ترکیه نیز راه یافته است. در میان صوفیان شبه قاره، به محل طبخ و توزیع روزانه طعام خیراتی، لنگر گفته شده است
تکیه در
دوره عثمانیان در سرزمینهای سوریه، مصر، آناطولی، ایران و هند به معنی خانقاه به کار رفت.
خرابات نیز که معمولاً به محل رفت وآمد افراد لاابالی، نظیر
قمارخانه اطلاق شده، گاه در مفهوم مجازی مترادف با خانقاه به کار رفته است.
کتیبه خانقاه
بایزید بسطامی نیز نمونه ای از کاربرد اصطلاح
صومعه در این بناهاست.
(۱) آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران ۱۳۸۴ش.
(۲) غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، تهران ۱۳۶۵ش.
(۳) عادل کامل آلوسی، «الربط البغدادیة فی التاریخ و الخطط»، المورد، ج ۷، ش ۱ (۱۳۹۸).
(۴) ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۵) ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۶) ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.
(۷) ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ش.
(۸) ابن منظور، لسان العرب.
(۹) محمد بن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.
(۱۰) اصطخری، مسالک الممالک.
(۱۱) احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقبالعارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۲) امین احمد رازی، تذکره هفت اقلیم، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۳) عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۴) ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج ۳، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ش.
(۱۵) علی نقی بهروزی، بن اهای تاریخی و آثار هنری جلگه شیراز، (شیراز ۱۳۵۴ش).
(۱۶) بها تانمان، «معماری عثمانی در بورسا»، در بورسا: نخستین پایتخت امپراتوری عثمانی، ترجمه شهناز بیگی بروجنی، تهران: پانیذ، ۱۳۸۴ش.
(۱۷) محمدحسین تسبیحی، «خانقاه»، وحید، سال ۳، ش ۱۱ (آبان ۱۳۴۵).
(۱۸) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفخاتالانس، چاپ مهدی توحیدیپور، (تهران ۱۳۳۷ش).
(۱۹) جعفر بن محمد جعفری، تاریخ یزد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۳ش.
(۲۰) جمال مصطفی علی، القباب و الاضرحة فی السودان: دراسة وصفیة تاریخیة موثقة، ج ۱، خرطوم ۲۰۰۴.
(۲۱) جنید بن محمود جنید شیرازی، شدّ الأَزار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۶ش.
(۲۲) جی ـ پینگلیو، معماری اسلامی در چین، ترجمه مریم خرّم، تهران ۱۳۷۳ش.
(۲۳) اسماعیل حاکمی، سماع در تصوف، تهران ۱۳۶۱ش.
(۲۴) محمد حجی، الزاویة الدلائیة و دورها الدینی و العلمی و السیاسی، رباط ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۲۵) محمدحمزه اسماعیل حداد، العمارة الاسلامیة فی اوروبا العثمانیة، ج ۱، کویت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
(۲۷) حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب.
(۲۸) الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فی المائة السابعة، (منسوب به) ابن فُوَطی، چاپ مصطفی جواد، بغداد: المکتبة العربیة، ۱۳۵۱.
(۲۹) بدیل بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران (۱۳۳۸ش).
(۳۰) بدیل بن علی خاقانی، منشآت خاقانی، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۲ش.
(۳۲) محمدابراهیم خلیل، مزارات کابل، پیشاور ۱۳۸۳ش.
(۳۴) محمدعلی داعیالاسلام، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد، دکن ۱۳۰۵ـ۱۳۱۸ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۴ش.
(۳۵) حمیدمحمد حسن دراجی، الربط و التکایا البغدادیة فی العهد العثمانی (۹۴۱ـ۱۳۳۶/ ۱۵۳۴ـ۱۹۱۷م) : تخطیطها و عمارتها، بغداد ۲۰۰۱.
(۳۶) دهخدا.
(۳۷) راضی عقده، «زوایا حماة»، الحولیات الاثریة العربیة السوریة، ج ۳۱، ش ۱ـ۲ (۱۹۸۱).
(۳۸) رشیدالدین فضلاللّه، کتاب تاریخ مبارک غازانی: داستان غازانخان، چاپ کارل یان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰.
(۳۹) سعاد ماهر سعد، مساجد مصر و اولیاؤها الصالحون، ج ۱، (قاهره ۱۹۷۱).
(۴۰) مصلح بن عبداللّه سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۴۰ش.
(۴۱) محمدعلی سلطانی، «زاویه و رباط در غرب آفریقا و گسترش اسلام»، وقف: میراث جاویدان، سال ۳، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
(۴۲) محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
(۴۳) محمد بن عبدالجلیل سمرقندی، قندیّه، در قندیّه و سمریّه، چاپ ایرج افشار، تهران: مؤسسه فرهنگی جهانگیری، ۱۳۶۷ش.
(۴۵) عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۶) فرید محمود شافعی، العمارة العربیة الاسلامیة: ماضیها و حاضرها و مستقبلها، ریاض ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۴۷) زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، حدائقالسیاحة، تهران ۱۳۴۸ش.
(۴۹) محمدراغب طبّاخ، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.
(۵۰) عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۵۱) عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرار الابرار، چاپ علیم اشرفخان، تهران ۱۳۸۳ش.
(۵۲) عبداللطیف بن روزبهان ثانی، روحالجنان فی سیرةالشیخ روزبهان، در روزبهاننامه، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۴۷ش.
(۵۳) محمد بن ابراهیم عطار، کتاب
تذکرةالاولیاء، چاپ نیکلسون، لیدن ۱۹۰۵ـ۱۹۰۷، چاپ افست تهران.
(۵۴) محمد بن جلالالدین غیاثالدین رامپوری، غیاثاللغات، چاپ منصور ثروت، تهران ۱۳۷۵ش.
(۵۵) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، الحلقة الاولی من تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، انتخاب ابراهیم بن محمد صریفینی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
(۵۶) رحیم فرمنش، احوال و آثار عینالقضاة، تهران ۱۳۳۸ش.
(۵۷) فرید حجا، «الربط و الخوانق و الزوایا و التکایا فی مدینة حلب»، الحولیات الاثریة العربیة السوریة، ج ۳۱، ش ۱ـ۲ (۱۹۸۱).
(۵۸) ابراهیم فنگ جین یوان، فرهنگ اسلامی و ایرانی در چین، ترجمه محمدجواد امیدوارنیا، تهران: الهدی.
(۵۹) عبداللّه بن محمد کاشانی، تاریخ اولجایتو، چاپ مهین همبلی، تهران ۱۳۴۸ش.
(۶۰) محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، تهران ۱۳۶۹ش.
(۶۱) آندره گدار، «گنبدها»، در آثار ایران، اثر آندره گدار و دیگران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدّم، ج ۳، مشهد: بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۷ش.
(۶۲) هایده لاله و عمادالدین شیخالحکمایی، «مقدمهای بر شناخت سلسله مرشدیه و بن اهای آن»، در مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۲۵ـ۲۹ فروردین ماه ۱۳۷۸، ارگ بم کرمان، بهکوشش باقر آیتاللّهزاده شیرازی، ج ۳، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۹ش.
(۶۳) سعید محرابی کرمانی، کتاب
تذکرةالاولیاء محرابی کرمانی، یا، مزارات کرمان، چاپ حسین کوهیکرمانی، (تهران) ۱۳۳۰ش.
(۶۴) محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
(۶۵) محمود بن عثمان، فردوس المرشدیة فی اسرار الصمدیة، به انضمام روایت ملخص آن موسوم به انوار المرشدیة فی اسرارالصمدیة، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
(۶۶) محمدعلی مخلصی، «شهر بسطام و مجموعه تاریخی آن»، اثر، سال ۱، ش۲ـ۴ (۱۳۵۹ش).
(۶۷) مدارس و بن اهای مذهبی: تکیه، حسینیه، خانقاه، قدمگاه، مدرسه، مصلی، تألیف و تدوین کاظم ملازاده و مریم محمدی، تهران: سوره مهر، ۱۳۸۱ش.
(۶۸) گاسپار مسانا، المعمار الاسلامی فی لیبیا، تعریب علی صادق حسنین، (طرابلس) ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۶۹) محمدمفید بن محمود مستوفی بافقی، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ش، چاپ افست ۱۳۸۵ش.
(۷۰) مصطفی جواد، الربط الصوفیة البغدادیة و اثرها فی الثقافة الاسلامیة، بیروت ۱۴۲۶/۲۰۰۶.
(۷۲) احمد بن علی مَقریزی، مُسَوّدَةُ کتاب المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۷۳) مناقب اوحدالدین حامد بن ابیالفخر کرمانی، چاپ بدیعالزمان فروزانفر، تهران: بن گاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
(۷۴) طاهره نصر، معماری و شهرسازی شیراز: در دوره پهلوی (۱۳۰۰ـ۱۳۵۷ خورشیدی)، تهران ۱۳۸۳ش.
(۷۵) خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.
(۷۶) عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، چاپ جعفر حسنی، (قاهره) ۱۹۸۸.
(۷۷) یحیی وزیری، التطور العمرانی و التراث المعماری لمدینة القدس الشریف، قاهره ۱۴۲۶/۲۰۰۵.
(۷۸) محمدطه ولی، المساجد فی الاسلام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۷۹) محمدموسی هاشمی گلپایگانی، بوی جوی مولیان: ابنیه و آثار تاریخی اسلام در ماوراءالنهر، مترجم: بهرام شادابی، تهران ۱۳۷۹ش.
(۸۰) فهمی هویدی، الاسلام فی الصین، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸۱) موسی بن محمد یونینی، ذیل مرآةالزمان، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۸۰/ ۱۹۵۴ـ۱۹۶۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «واژه خانقاه»، شماره۶۸۱۹.