فهرست مندرجات۲ - وفات ۳ - شخصیت ۴ - ساختمانها ۴.۱ - مرقد ۴.۲ - قدمت بقعه ۴.۳ - حرم ۴.۳.۱ - ساختمان اصلی ۴.۳.۱.۱ - مهندسی بنا ۴.۳.۲ - الحاق بقعه امامزاده ۴.۳.۳ - ضریح ۴.۳.۳.۱ - تعمیر ۴.۳.۳.۲ - کتیبه ۴.۳.۳.۳ - صندوق مزار ۴.۴ - گنبد و گلدسته ۴.۵ - صحن وایوانها ۴.۵.۱ - تزیین صحن ۴.۶ - رواقها ومسجدها ۴.۶.۱ - مسجد جنت سرا ۴.۷ - بقعه امامزاده حمزه ۴.۸ - بقعه امامزاده طاهر ۴.۹ - موزه و خزانه ۴.۹.۱ - آثار نفیس دوره سلجوقی ۴.۹.۲ - آثار نفیس دوره صفویه ۴.۹.۳ - آثار نفیس دوره تیموری ۴.۹.۴ - پنجره قاجاری ۴.۱۰ - کتابخانه ۵ - تولیت ۵.۱ - متولیان ۶ - موقوفات ۶.۱ - پیشینه موقوفات ۷ - فهرست منابع ۸ - پانویس ۹ - منبع ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) در روزگار امام هادی (علیهالسّلام) به قصد زیارت مرقد امام رضا (علیهالسّلام)، و به قولی به دستور امام هادی، خانواده خود را در مدینه گذارد [۱]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۱۷، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
و از سامرا وارد ری شد [۲]
بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات علی منهج المقال، ج۱، ص۱۹۶، تهران ۱۳۰۶ق.
و در محله ساریانان و کوی موالی، محل برخورد سه محله ویژه حنفیان و شافعیان و شیعیان، [۳]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۱، ص۲۲۹، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
در خانه یکی از شیعیان جای گرفت. [۴]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۶۱۴، تهران، اسلامیة، ۱۳۸۲ق.
عبدالعظیم در همان شهر بیمار شد و چندی بعد درگذشت. تاریخ دقیق درگذشت او دانسته نیست. اما چون امام هادی میان سالهای ۲۵۰-۲۵۴ق/۸۶۴-۷۶۸م، در سامرا بود و از همانجا عبدالعظیم را به ری فرستاد، نیز چون عبدالعظیم پس از امام هادی درگذشت، تاریخ فوت او میبایست پس از ۲۵۴ق/۸۶۸م، باشد. چندی پیش از مرگ عبدالعظیم، مردی به نام عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی، که از گفته قزوینی رازی [۵]
قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ج۱، ص۵۷۷، به کوشش جلال الدین محدث، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش، صص ۲۲۰، ۵۷۷.
میتوان دریافت که مذهب تسنن داشته است، [۶]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۱، ص۳۸۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
در پی خوابی که دیده بود باغ خود را برای دفن عبدالعظیم و شیعیان دیگر وقف کرد. پس از درگذشت عبدالعظیم جنازه او را در آن باغ نزدیک درخت سیبی به خاک سپردند. [۷]
بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات علی منهج المقال، ج۱، ص۱۹۶، تهران، ۱۳۰۶ق.
به همین سبب آرامگاه عبدالعظیم به مشهدالشجرة معروف گشت. [۸]
مرعشی، محمدباقر، الرواشح المساویة، ج۱، ص۵۰، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۵ق.
حضرت عبدالعظیم مردی به پرهیزکار و دانشمند و از جمله محدثانِ «مرضی» بود. [۹]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۶۱۴، تهران، اسلامیة، ۱۳۸۲ق.
او روایاتی از امامان معاصر خود بیواسطه نقل کرده است. نیز محدثان بزرگی چون احمد بن ابیعبدالله برقی و ابوتراب رویانی، از او سماع حدیث کردهاند. کتابهایی همچون خُطَب امیرالمؤمنین [۱۰]
حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفةالرجال، ج۱، ص۶۴، تهران، ۱۳۱۰ق.
[۱۱]
نجاشی، احمد، رجال، ج۱، ص۱۷۳، بمبئی، ۱۳۱۷ق.
و یوم و لیلة [۱۲]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۶۱۴، تهران، اسلامیة، ۱۳۸۲ق.
به او نسبت داده شده است.باغی که پیکر حضرت عبدالعظیم را در آن به خاک سپردند، در دروازه باطان یا باب طاق [۱۳]
اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
یا ماطاق، بیرون از باروی ری عهد اسلامی واقع بود و این وضع تا حدود یک سده پیش دوام داشت، چنانکه ملاحسین کاشفی (د ۹۰۶ق/۱۵۰۰م) به این معنی تصریح کرده است. [۱۴]
کاشفی، ملاحسین واعظ، روضة الشهداء، ج۱، ص۴۰۱، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، ۱۳۴۹ش، صص ۲۵۳، ۴۰۱.
نیز نقشهای که کرپورتر جهانگرد انگلیسی در روزگار فتحعلی شاه از ری کشیده، مرقد عبدالعظیم را در بیرون شهر نشان داده است. [۱۵]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۱، ص۳۹۴، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
اما شگفت است که بیشتر منابع جغرافیای کهنتر به این مرقد اشارهای نکردهاند. حتی مستوفی با آن که از مقبره امامزاده حسن و ابراهیم خواص و یکی از نوادگان امام موسی که ظاهراً همان حضرت حمزه است، در ری یاد کرده، [۱۶]
مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۵۴، به کوشش گای لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق، ص۵۴.
نامی از عبدالعظیم نبرده است.۴.۱ - مرقدمرقد حضرت عبدالعظیم همانند دیگر زیارتگاههای بزرگ در آغاز شامل بنای حرم یعنی هسته مرکزی و اصلی آستانه بود که به تدریج بناهای دیگری پیرامون آن احداث شد و به شکل مجموعهای شامل ایوانها و صحنها و رواقها درآمد. بقعه امامزاده حمزه و امامزاده طاهر در جنب حرم عبدالعظیم نیز جزو بناهای آستانه به شمار میرود.۴.۲ - قدمت بقعهاز نخستین بنای بقعه آگاهی دقیقی در دست نیست. کهنترین ماخذ مستندی که در باب بنای حرم تاکنون دیده شده است، سر در آجری درگاه اصلی حرم است که در آن به بانی سر در مذکور یعنی مجدالملک قمی بر اوستانی وزیر برکیارق سلجوقی (اواخر سده ۵ق/۱۱م) اشاره شده است. اما در کتیبهای که در سالهای اخیر در دیوار سمت چپ همان درگاه تعبیه کردهاند، یادآور شدهاند که در نیمه دوم قرن سوم هجری بنای بقعه توسط محمد بن زید داعی علوی (د ۲۸۷ق/۹۰۰م) تعمیر اساسی شده است. اگر این مطلب درست باشد، باید گفت که داعی زیدی اندکی پس از درگذشت عبدالعظیم، بقعه وی را که قبلاً بنا شده بود، تعمیر کرد و شاید هم بنای اصلی آن را ساخت.گذشته از این، متخصصان پس از پژوهش در اطراف دیوار آجری درگاه اصلی حرم که دارای کتیبه سابقالذکر روزگار سلجوقی است، یادآور شدهاند که پارههایی از زیر و کنار دیوارهای آن کتیبه در اطراف درگاه وردی، از آثار روزگار آلبویه است. [۱۷]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۲، ص۴۱۹، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
[۱۸]
کریمان، حسین، ری باستان، حاشیه، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
از این رو میتوان گمان کرد که دستکم همه این بخش از حرم ساخته آل بویه بوده و سپس در روزگار سلجوقیان به دست مجدالملک قمی نوسازی شده است. با این همه، برخی گفتهاند که همه این سردر از آثار مجدالملک قمی و متعلّق به ۴۹۵-۴۹۸ق، است [۱۹]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱ ص۱۴۶، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
که این تاریخ نادرست به نظر میآید.از روزگار سلجوقیان تا صفویان آگاهی درست و چندانی در باب تعمیر یا توسعه و احداث بناهای تازه در آستانه در دست نیست، ولی آشکار است که این بقعه در طی روزگار مورد توجه امیران و سلاطین ایران، خاصه حاکمان شیعیمذهب بوده است، چنان که حسامالدوله اردشیر، امیر آل باوند در طبرستان سالانه ۲۰۰ دینار به آن بقعه اختصاص داده بود. [۲۰]
ابن اسفندیار، محمدبن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش عباس اقبال، تهران، کلاله خاور، ۱۳۲۰ش.
این بقعه در روزگار تیموریان نیز مورد توجه بوده و آثاری از آن دوره برجای است. شاهرخ تیموری خود به زیارت آنجا رفته است. [۲۱]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدبن، ج۲، ص۳۲۱، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۵ق، ۲ (۱)/۳۲۱، ۳۲۲.
آستانه حضرت عبدالعظیم در روزگار صفویان که نسب خویش را به امامزاده حمزه فرزند امام موسی کاظم میرساندند، بسیار مورد توجه واقع شد و آثار و ابنیهای در اطراف حرم بنیاد گردید، و اهمیت این بقعه همواره فزونی یافت تا در روزگار قاجار که به سبب نزدیکی شهر ری به پایتخت، سخت مورد توجه واقع شد و بیشتر بناهای وابسته به حرم عبدالعظیم و امامزاده حمزه در همین روزگار ساخته یا تکمیل و تزیین گشت. در نیم سده اخیر نیز آستانه حضرت عبدالعظیم، مانند دیگر بقاع متبرکه و معروف ایران، رو به توسعه نهاد و با کشف آثار کهن و بسیار گرانبهایی از روزگار بویهیان به این سوی، بر اهمیت تاریخی آن بسی افزوده گشت و متولیان وقت به توسعه و تکمیل و تزیین هرچه بیش تر آستانه و تعمیرات بنیادی بخشهای کهن و پرارزش آن چون ضریح و صندوق همت گماشتند. ابنیه آستانه حضرت عبدالعظیم به شرح زیر است: ۴.۳ - حرمهمانطور که اشاره شد حرم هسته مرکزی و اصلی آستانه است و کهنترین آثار تاریخی آستانه در همین بخش مشاهده میشود. حرم متشکل از چند بخش است:۴.۳.۱ - ساختمان اصلیدر باب ساختمان حرم، پیش از روزگار سلجوقیان، آگاهی مستندی در دست نیست. براساس کهنترین ماخذی که به نظر رسید، مجدالملک ابوالفضل اسعدبن محمد بر اوستانی (مقـ ۴۹۲ق/۱۰۹۹م) وزیر شیعیمذهب برکیارق سلجوقی، «مشهد سیدعبدالعظیم حسنی به شهر ری و و بسی از مَشاهد سادات علوی و اشراف فاطمی (علیهالسّلام) فرموده یا آلت و عدّت و شمع و اوقاف». [۲۲]
قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، به کوشش جلال الدین محدث، ج۱، ص۲۲۰، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش، صص ۲۲۰، ۵۷۷.
در ۱۳۴۷ش که تغییراتی در مجموعه آستانه پدید آمد مطلب فوق به اثبات رسید، بدینگونه که در تعمیر مسجد بالاسر که در سمت غربی حرم واقع است، پس از برداشتن بخشی از اندودِ دیوار، رگ چین آجریِ آراستهای هویدا شد. کارشناسان با آشکار شدن این دیوار برای دستیابی به مدارک قطعی در باب تاریخ ساختمان حرم، در پیرامون درگاه اصلی حرم نیز به کاوش پرداختند. پس از برداشتن اندود آن قسمت نیز، خشتهای پخته زیبا و سفالهای عالی با نقشهای دلپذیر و ستونها کوچکی روی دیوار، با حاشیهای در پیرامون درگاه حاوی کتیبهای زیبا نمایان شد که نام مجدالملک براوستانی را آشکارا به عنوانی بانی حرم یاد کرده بود. [۲۳]
پیرنیا، محمدکریم، (درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم)، مجله باستانشناسیو هنر ایران، س ۲، شمـ ۲ (بهار ۱۳۴۸ش)، صص ۴-۶.
[۲۴]
هدایتی، محمدعلی، مشاهدات نگارنده، تحقیقات محلی نگارنده مقاله، زمستان ۱۳۶۵ش.
از سوی دیگر بر رویِ درِ آهنیِ کهنِ حرم، تاریخ ۹۴۵ق/۱۵۳۸م، یعنی روزگار شاه طهماسب اول نقش شده است، ولی به نظر کارشناسان، این در و کتیبههای کوفی آن باید مربوط به روزگار سلجوقیان باشد که سپس در روزگار صفویان بازسازی شده است. [۲۵]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۴، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
بنای کنونی حرم، غیر از بخشهای کهنتری که به آن اشاره شد، بیشتر از آثار روزگار صفویان است.۴.۳.۱.۱ - مهندسی بناحرم، بنایی ۴ ضلعی است و مانند بیش تر بناهای روزگار سلجوقیان بر فراز ۴ گوشه آن، ۴ فیلگوش پدید آوردهاند که در بالا شکل ۸ ضلعی به خود میگیرد. بالاتر از آن نیز به سبب طاق بندیهای کوچک، ۱۶ ضلعی به نظر میرسد. [۲۶]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۲۹۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
حرم در هر ضلع به وسیله دری به رواقهای مجاور گشوده میشود. درگاه اصلی حرم در شمال آن و رو به سوی ایوان بزرگ و شمالی، مدخل اصلی حرم در سوی مشرق بوده است. [۲۷]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۷، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
دو مصراع (لنگه) در اصلی حرم زرّین است و احادیثی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امام رضا (علیهالسّلام) و امام هادی (علیهالسّلام) بر آن نقش شده است. سطح دولنگه در را برای محافظت خطوط و نقش و نگارهای آن و نیز دیوار آجری کهن کنار درگاه را از زمین به ارتفاع ۲ متر با حفاظتی از شیشه پوشانیدهاند.درِ جنوبی حرم که از چوب است و بسیار زیبا منبتکاری شده و اشعاری بر آن حک گشته، به راهروِ جنوبی حرم در شرق امامزاده حمزه گشوده میشود. درب شرقی نیز به راهروِ شرقی حرم، و درِ غربی به مسجد بالاسر راه مییابد. گرداگرد دیوارهای درون حرم، از پایین یا ازارهای از سنگ مرمر سیاه و سفید به ارتفاع ۶۵/۱ متر پوشیده شده است. از بالای ازاره تا سقف و خود سقف به گونه زیبایی آینهکاری شده است. این آینه کاری در ۱۲۷۳ق/۱۸۵۷م، به فرمان ناصرالدین شاه انجام یافته است. [۲۸]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ۱۶۱، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
زیر سقف، فیلگوشهای زیبایی پوشیده از آینه دیده میشود. بر فراز این طاقها و گرداگرد حرم، بر کتیبهای احادیثی نقش شده است.۴.۳.۲ - الحاق بقعه امامزادهظاهراً دو بقعه امامزاده، حمزه و حضرت عبدالعظیم در قدیم از یکدیگر جدا بوده است. در سده ۹ ق/ ۱۵ م، همراه با ساختمانهای اطراف، این دو بقعه به صورت یک مجموعه درآمده است. این معنی از ۲ کتیبه چوبی مورخ ۸۴۸ ق/۱۴۴۴ م، بر روی درِ منبتکاری کهنی که پیشتر میان مسجد بالاسر و مقبره ناصرالدین شاه بوده و سپس آن را در دهانه راهروی که به شمال ایوان امامزاده حمزه منتهی میگردد کار گذاردند، هویداست. [۲۹]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ۳۷۳، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۳۰]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ۳۷۴، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
در دیوار جنوبی حرم به سمت غرب، به احتمال قوی محرابی بوده که مبدل به دالانی شده که اکنون به ایوان بقعه امامزاده حمزه مربوط شده است. [۳۱]
پیرنیا، محمدکریم، (درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم)، مجله باستانشناسیو هنر ایران، س ۲، شمـ ۲ (بهار ۱۳۴۸ش)، صص ۴-۶.
۴.۳.۳ - ضریحضریح، کهنترین ماخذ در باب ضریح مرقد حضرت عبدالعظیم، فرمان مورخ ۹۵۰ ق/۱۵۴۳ م، شاه طهماسب صفوی درباره متولی و موقوفات آستانه است. از فرمان یاد شده برمی آید که تا آن زمان بر گرد مزار، ضریحی نبوده است. طهماسب صفوی در این فرمان، برای جلوگیری از دست رساندن زایران به صندوق مزار، دستور داد که ضریحی چوبی بر گرد مزار نصب شود. [۳۲]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۷۹، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
چنین مینماید که این ضریح تا روزگار فتحعلی شاه بر جای بوده است زیرا هیچ اطلاعی در باب مرمت یا تغییر ضریح طهماسبی تا روزگار قاجار، به دست نیامده است. فتحعلی شاه قاجار آن ضریح را با ضریحی از نقره تعویض کرده است. این ضریح در روزگار ناصرالدین شاه تعمیر شد. [۳۳]
ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲.
[۳۴]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
۴.۳.۳.۱ - تعمیربا این همه در ۱۳۲۸ش، به سبب لرزش سخت و سستیِ بنِ آن، پارهای از بخشهای ضریح را تعویض کردند [۳۵]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۰، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۳۶]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
و آن را بر پایهای از سنگ مرمر به ارتفاع ۳۵ سانتیمتر بر پای داشتند: اما بخش بالای ضریح شامل کتیبهها و اشعار بر جای ماند. درازای ضریح ۸۷/۳ و پهنای آن ۹۵/۲ و ارتفاعش ۴۰/۲ متر است. در گرداگرد ضریح جمعاً ۱۴ دهانه مشبک دیده میشود.۴.۳.۳.۲ - کتیبهدر پشت این دهانهها به استثنای دهانه میانی جبهه شرقی ضریح که درب ورودی آن به شمار میرود، صفحات شیشهای بزرگی برای جلوگیری از دست رساندن زایران به صندوق تعبیه کردهاند. بر حاشیه بالای ضریح و گرداگرد آن کتیبهای است که سوره الرحمن به خط ثلث بر آن نقش شده و در زیر، بر کتیبه دیگری اشعاری به فارسی رقم خورده است. در این اشعار، نام فتحعلی شاه، بانی ضریح نقره و امینالسلطان، مجری تعمیر آن در روزگار ناصرالدین شاه خوانده میشود. بر فراز و گرداگرد ضریح، جمعاً ۶۴ گلدان زرین زیبا ـ در هر طول ۲۰ عدد و در هر عرض ۱۲ عدد ـ و افزون بر این، در ۴ گوشه ضریح، ۴ گلدان زرین بزرگتر نصب شده است.۴.۳.۳.۳ - صندوق مزارصندوق مزار، یکی از نفیسترین آثار تاریخی آستانه عبدالعظیم، صندوق چوبی روی مزار است که در ۴ سوی آن، زیارتنامه و آیات قرآنی به خط نسخ و ثلث برجسته، توسط یحیی بن محمد اصفهانی [۳۷]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۴۹، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
حکاکی شده است و تاریخ ۷۲۵ ق/۱۳۲۵ م، بر روی آن قابل خواندن است. این صندوق به تصریح کتیبه روی آن، به دستور خواجه نجمالدین محمد، مقارن روزگار ابوسعید ایلخانِ مغول ساخته شده است. به تصریح کتیبه مذکور، بنای مرقد نیز از هموست. [۳۸]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۳، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
اما خواجه نجمالدین میبایست مرقد را تعمیر کرده باشد، زیرا چنان که اشاره شد، تجدید بنای اصلی حرم در روزگار سلجوقیان و به فرمان مجدالملک انجام یافت. صندوق یاد شده که در اثر مرور زمان فرسوده شده بود، در ۱۳۲۹ ش توسط حاج محمدصنیع خاتم، هنرمند مشهور عصر، به گونه زیبایی مرمت شد [۳۹]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۰، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۴۰]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۴، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
و اکنون به درازای ۵۸/۲ و پهنای یک و ارتفاع ۲۰/۱ متر بر جای است.۴.۴ - گنبد و گلدستهگنبد زراندود حضرت عبدالعظیم، خود از جمله آثار کهن آستانه است. این گنبد نیز نخستین بار توسط مجدالملک براوستانی، آنگاه که بقعه را تجدیدبنا میکرد، ساخته شد، گنبد مانند دیگر گنبدهای بقاع متبرکه درجه اول دارای ۲ جدار است. پوشش درونی، شامل طاق ضربی مدور و پوشش بیرونی مخروطی شکل بود که در روزگار شاه طهماسب تغییر شکل یافت. [۴۱]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۲۹۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
و در ۱۲۷۰ ق/۱۸۵۴ م، به فرمان ناصرالدین شاه طلاکاری شد. [۴۲]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۱، ص۳۹۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
ارتفاع گنبد از راس تا سطح بام به صورت عمودی حدود ۱۲ متر و به صورت محدب حدود ۱۸ متر است. بر گرداگرد گنبد، ۲ ردیف کتیبه نصب شده است. بر کتیبههای بالایی، اشعاری با خطوط زرین بر متن لاجوردی رنگ حاکی از طلاکاری گنبد به فرمان ناصرالدین شاه است. بر کتیبه زیرین که عریض تر از کتیبه بالای است، آیه «انا فَتَحْنالَکَ فَتْحاً مُبیناً» نقش بسته است. پوشش درونی گنبد، همراه با دیوارهای حرم آینهکاری شده است. گلدستههای حرم برخلاف گنبد، از آثار نیمه دوم سده ۱۳ ق/۱۹ م، است و به فرمان ناصرالدین شاه، همراه با طلاکاری گنبد، بنا گشت. [۴۳]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۶۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
ارتفاع منارهها از راس تا سطح بام حدود ۲۴ متر و قطر میله گلدستهها یا بخش استوانهای آن ۲ متر است. از هر مناره به وسیله ۲ پلکان داخلی به بالای آن میتوان رفت. این منارهها بر پایههای مربع شکل آجری به درازای هر ضلع ۲۰/۴ متر استوار شده است. ۴.۵ - صحن وایوانهادر اطراف حرم، صحنها و ایوانهایی است که بیش تر در روزگار صفویان و قاجاریان ساخته یا تعمیر و تزیین شده است. مهمترین صحن و ایوان فعلی، صحن و ایوان بزرگ آستانه در شمال حرم است. این بنا در روزگار ناصرالدین شاه ساخته شد.ساختمان ایوان بزرگ آینه در این صحن که اکنون در دو سوی آن کفش کنها واقع است، به دستور میرزاابراهیمخان امینالسلطان آغاز شد و در زمان فرزندش میرزاعلی اصغرخان در۱۳۰۹ ق/۱۸۹۱ م، به پایان رسید. [۴۴]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
این دیوان دارای ۱۰ ستون سنگی بلند و بسیار زیباست. ازاره ایوان از سنگ مرمر سیاه و سفید است. در بالای مدخل ایوان به سوی حرم، کتیبهای بر کاشی نقش گشته که از نام بانی آن حکایت دارد. برخی حدس زدهاند که سابقاً به جای رواق و ایوان شمالی، مسجدی بوده که بخش آستانه محسوب میشده است. کتیبههای ۲ جفت درِ منبتکاری که در خزانه است، نام جنتسرا را اد میکند و این احتمال هست که مسجدی در بخش شمالی حرم به نام جنتسرا وجود داشته است. [۴۵]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۷، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
۴.۵.۱ - تزیین صحندر سالهای اخیر این صحن سنگ فرش شد و آینهکاری ایوان آن تجدید گشت. در شرق صحن بزرگ، بنای امامزاده طاهر جای دارد. ایوان جنوبی حرم در ۹۴۴ ق/۱۵۳۷ م، به فرمان شاه طهماسب اول ساخته شد [۴۶]
ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲.
[۴۷]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۶، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
و در ۱۲۷۰ ق/۱۸۵۴ م، به فرمان ناصرالدین شاه توسط میرزاآقاخان نوری آینهکاری و تزیین شد. [۴۸]
کریمان، حسین، ری باستان، ج۱، ص۳۹۱، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ.
صحنهای دیگر آستانه در گرداگرد حرم عبارتند از: ۱. صحن باغ طوطی یا مدرسه امینالسلطان در شمال غربی حرم، ۲. صحن ناصرالدین شاه، یا صحن ولیعهدی که اکنون به صحن کاشانی معروف است، در غرب حرم، ۳. صحن باغ علیجان در شرق حرم، ۴. صحن جنوبی که به صحن امامزاده حمزه معروف است. ۴.۶ - رواقها ومسجدهامسجد و رواق بالاسر، در غرب حرم، از ساختههای روزگار صفویان، محوطهای بزرگ است که به وسیله راهرو و پنجرههایی در غرب آن به صحن ناصرالدین شاه مربوط میشود.از اره این مسجد از سنگ مرمر سیاه و سفید است. از بالای ازاره تا سقف و خود سقف آینهکاری است. این رواق دارای محرابی بسیار زیبا از کاشیهای معرق رنگارنگ است که بر روی آنها و گرداگرد محراب آیات قرآنی نقش شده است. میان مسجد بالاسر و حرم عبدالعظیم از سوی شرق، دری زیبا و منبت کاری است که به شهادت کتیبه روی آن، در ۱۲۷۱ق/۱۸۵۵م، به دستور اعتمادالدوله و توسط میرزامحمدحسین شیرازی ساخته شده است. بر بالای این در، پنجرههای مشبک واقع است که گرداگرد آن مانند سایر بخشهای دیوار رواق آینهکاری است. در جنوب مسجد بالاسر رواق دیگری است که از جنوب به حرم امامزاده حمزه و از شرق به حرم عبدالعظیم میپیوندد. این رواق نیز دارای ازارهای از سنگ مرمر سیاه و سفید و از بالای آن تا سقف و خود سقف آینهکاری است (مشاهدات نگارنده). ۴.۶.۱ - مسجد جنت سرادر شرق حرم عبدالعظیم، مسجد زنانه یا پایین پا، از ساختههای روزگار صفویان، [۴۹]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۲۹۳، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
واقع است که پیش از احداث صحن و ایوان شمالی، مدخل اصلی حرم بود. ولی سپس آن مدخل را مسدود و دهلیز آن را به مسجد زنانه تبدیل کردند. [۵۰]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۷۲، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
همانسان که اشاره شد، از کتیبههای درهای منبت کاری که اکنون درخزانه آستانه است، میتواند حدس زد که مسجدی به نام مسجد جنتسرا در بخش شمالی حرم بوده است. [۵۱]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۷، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۵۲]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۷، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
دور نیست که آن مسجد، همان رواق کوچکی باشد که اکنون میان ایوان بزرگ شمالی و حرم عبدالعظیم واقع است. این رواق از سوی جنوب به وسیله ۲ در زرین بزرگ به حرم میپیوندد. ازاره رواق از کاشی معرق و رنگارنگ است و از بالای آن تا سقف و همه سقف آینهکاری است. میان این رواق و مسجد زنانه یا مسجد پایین پا در شرق حرم، درِ بزرگ چوبی زیبایی جای دارد که کتیبهای حاوی آیات قرآن مجید بر حاشیه آن حکاکی شده و بر بالای آن تاریخ ۹۰۴ ق/۱۴۹۹ م ـ روزگار تیموریان ـ قابل مشاهده است. ۴.۷ - بقعه امامزاده حمزهبقعه امامزاده حمزه (هـ م)، فرزند امام موسی کاظم (علیهالسّلام) از بقاع متبرکه معروف و در طرف جنوب غربی حرم عبدالعظیم واقع است. امامزاده حمزه از ۴ سوی به بیونات اطراف میپیوندد. درِ شمالی به رواق میان مسجد بالاسر و حرم امامزاده حمزه، درِ جنوبی به مسجد زنانه و درِ شرقی به راهروِ جنوبی حرم عبدالعظیم متصل است. درِ غربی را اکنون با دیوار مسدود ساختهاند،۴.۸ - بقعه امامزاده طاهربقعه امامزاده طاهر (هـ م) از فرزندان امام زینالعابدین (علیهالسّلام)، نیز از بقاع متبرکه جنب آستانه عبدالعظیم و در سوی شرقی صحن بزرگ، میان این صحن و باغ علی جان واقع است.۴.۹ - موزه و خزانهچنان که اشاره شد، حرم حضرت عبدالعظیم از دیرباز مورد توجه بوده است و از همان روزگاری که نخستین بنای بقعه پی افکنده شد، به تدریج آثاری در اطراف حرم پدید آمده و اشیایی از سوی امیران و وزیران و مردم به حرم اهدا شده که هریک نسبت به قدمت و نفاست خود از جمله ارزشمندترین آثار هنری اسلامی به شمار میروند. پارهای از این آثار برای جلوگیری از فرسودگی و ویرانی، در تعمیرات متعدد آستانه، به خزانه منتقل گشته، و برخی هم مانند کاشیها و رگ چینهای آجری اطراف حرم، در جای خود با پوششهای شیشهای محافظت شدهاند. کهنترین خبر مستند در باب خزانه آستانه عبدالعظیم را در فرمان مورخ ۹۵۰ ق/۱۵۴۳ م، شاه طهماسب صفوی میتوان یافت که وی طی آن دستور داده در میان منازل اطراف آستانه، محلی مناسب برای خزانه جدید بیابند. [۵۳]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، مجموعه اسناد و فرامین، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
از این فرمان آشکارا برمی آید که پیش از آن هم در آستانه عبدالعظیم محلی برای خزانه بوده که لابد اشیای نفیس و هدایای زایران و احیاناً نقدینهها را در آن جا نگه میداشتهاند. در سالهای اخیر نیز تعدادی از آثار نفیس آستانه را به خزانه منتقل ساختهاند که از آن میان میتوان به اشیاء زیر اشاره کرد:۴.۹.۱ - آثار نفیس دوره سلجوقیدو در آهنی با کتیبههایی به خط کوفی به ابعاد ۷۰ و ۱۲۰ سانتیمتر که به نظر میرسد ازجمله کهنترین آثار این بنا و متعلق به روزگار سلجوقیان باشد. با آن که بر روی کتیبهها تاریخ ۹۴۵ ق/۱۵۳۸ م، دوره سلطنت شاه طهماسب اول صفوی دیده میشود، به عقیده کارشناسان این خط کوفی مربوط به خطوط دوره سلاجقه (سده ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م) است و حتی نمیتواند مربوط به سده ۷ق/۱۳م، باشد چه رسد به سدههای ۹ و ۱۰ق/۱۵ و ۱۶م. [۵۴]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۴، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۵۵]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۵، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
اگر قدمت این کتیبهها به ثبوت رسد، میتوان حدس زد که این ۲ کتیبه بر درهایی مربوط به روزگار سلاجقه نصب بوده و در روزگار صفویه آن درها را به سبب فرسودگی تعویض یا مرمت و همان کتیبههای قدیم را با تغییراتی بر درهای جدید نصب کردهاند. این ۲ در بعدها در انتهای معبر جنوب غربی امامزاده حمزه نصب شده است [۵۶]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۴، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۵۷]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۵، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
و سپس به سبب نفاست، آنها را به خزانه منتقل ساختهاند.۴.۹.۲ - آثار نفیس دوره صفویهدو درِ منبت کاری بسیار کهن و زیبا به ابعاد ۷۷/۱ و ۹۴/۰ متر مربوط به روزگار شاه اسماعیل اول صفوی که اشعاری به خط ثلث برجسته بر آن نقش بسته است. [۵۸]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۶، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
[۵۹]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۷، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
از این اشعار تاریخ ۹۱۸ ق/۱۵۱۲ م، به دست میآید که مربوط به روزگار حکومت شاه اسماعیل اول صفوی است. حدس زدهاند که این درها پیش از احداث صحن بزرگ و ایوان شمالی، مدخل اصلی حرم از سوی مشرق، یعنی مسجد زنانه فعلی بوده است. [۶۰]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی، ج۱، ص۱۵۶، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
[۶۱]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۷، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
همچنین چیزهایی از قبیل پردهای بسیار نفیس، قرآنهای خطی، فرشهای متعدد، شمعدانهای قدیمی و پرارزش و تابلوهای نقاشی و روپوش زری و کهن صندوق مزار از آثار نفیس به جا مانده از این دوران است.۴.۹.۳ - آثار نفیس دوره تیمورییک در منبتکاری نفیس که مدتها پیش از آن را از گوشه جنوب شرقی مسجد بالاسر حرم برداشتند و در شمال ایوان امامزاده حمزه نصب کردند و سپس به خزانه آستانه منتقل ساختند. گفتهاند که این در قبلاً در مسجد هولاکو که بعداً به آرامگاه ناصرالدین شاه تبدیل شد جای داشته است. بر روی این در ۲ کتیبه به خط ثلث برجسته هست که میگویند. بر روی دری کهن تر بوده و پس از تعویض آن، کتیبههای مذکور را بر روی در جدید نصب کردهاند. بر این کتیبهها تاریخ ۸۴۸ ق/۱۴۴۴ م، دیده میشود. از این رو این کتیبهها و احتمالاً درِ اصلی، از ساختههای روزگار شاهرخ تیموری است. [۶۲]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۶، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
۴.۹.۴ - پنجره قاجارییک پنجره از کاشی مشبک بسیار نفیس به ابعاد ۵۸/۱ و ۵۶/۱ متر، مرکب از ۱۲ خشت کاشی. این پنجره بر فراز در میانی ایوان بزرگ شمالی نصب بوده و به استناد کتیبهای که مربوط به آخرین آینه کاری عصر قاجار در ایوان مذکور است، در عهد ناصرالدین شاه به دستور امینالسلطان در ۱۳۰۹ ق/۱۸۹۱ م، ساخته شده است. [۶۳]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۶۰، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
هم اکنون برای گردآوری و طبقه بندی این اشیاءِ نفیس به گونهای که در معرض بازدید علاقهمندان قرار گیرد، ساختمانی ویژه موزه آستانه در غرب صحن ناصرالدین شاه در دست ساختمان است. درِ غربی این موزه متشکل از سر در کاشی بسیار کهن و زیبای حرم است که قبلاً برای جلوگیری از فرسودگی و انهدام به خزانه منتقل گشته بود. با آغاز بنای موزه، این سردر و کتیبههای بسیار کهن و زیبای آن توسط استادان فن، در غرب موزه نصب شده است. ۴.۱۰ - کتابخانههمراه با اشیای گرانبهایی که در طی روزگار به آستانه حضرت عبدالعظیم اهدا یا وقف شده، کتابها و قرآنهای خطی نفیسی هم بوده است، چنانکه شاه عباس صفوی در ۱۰۳۷ ق/۱۶۲۷ م، تعداد ۱۱۹ جلد کتاب وقف آستانه کرده که ۳ جلد از آنها هنوز باقی است. [۶۴]
کتابخانه مرکزی، فهرست خطی، ج۳، ص۶۴.
لابد کتابخانهای در آستانه بوده است که میرزا محمدتقی نوری در حدود ۱۲۳۰ق/۱۸۱۴م، از آن استفاده کرده است. اما از محل و چگونگی در محل فعلی کفشکن ایوان بزرگ بوده، [۶۵]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۸، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
ظاهراً میبایست مربوط به روزگار قاجار باشد که طی آن ابنیه و بیوتات آستانه توسعه یافته است. در ۱۳۲۴ش، دایر بوده است. در اردیبهشت آن سال در جنوب امامزاده حمزه، کتابخانهای در ۲ طبقه ساخته شده که تاکنون نیز برجای است. کهنترین قرآن خطی آستانه که در فهرست راهنمای گنجینه قرآن موزه ایران باستان ثبت شده، قرآنی است بسیار نفیس به خط نسخ و ثلث که در ۹۴۰ ق/۱۵۳۳ م، به روزگار شاه طهماسب اول نگاشته شده است. [۶۶]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۲۸، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
[۶۷]
مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، ج۱، ص۱۵۹، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ.
نیز مجموعه اسناد و فرامین و وقفنامههای آستانه که به همت احمد هدایتی گردآوری شده، در کتابخانه نگاهداری میشود. کهنترین سند رسمی، فرمان شاه طهماسب درباره اوقاف و تولیت آستانه عبدالعظیم است. کتابخانه آستانه هم اکنون نزدیک به ۰۰۰‘۶ جلد کتاب چاپی و خطی دارد. تولیت بقاع متبرکه و املاک و رقبات وابسته به آنها، اساساً بر طبق شرع، وابسته به نظر واقف است و از همین روی متولیان مختلف از سوی واقفان املاک و رقبات عهدهدار اداره امور مربوط به تولیت خود بودهاند. ولی برای جلوگیری از تصرفات نامشروع و هماهنگ کردن امور مربوط به موقوفات، از روزگاران گذشته چنین مرسوم شده که تولیت واحدی با تایید سلطان وقت تعیین گردد که کارگزاران دولت نیز در امور مربوط به آن از دستورهای او پیروی کنند. ۵.۱ - متولیاندرباره متولیان آستانه عبدالعظیم پیش از روزگار صفویه، سندی مکتوب دیده نشده است. کهنترین اثری که در این باب به دست آمده، فرمان شاه طهماسب صفوی است که طی آن تولیت مزرعهای به نام مبارکآباد درخوارری را که طغرل سلجوقی وقف آستانه کرده بود، به سیدشرف الدین واگذاشته است. [۶۸]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۹۰۹، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
از روی فرمانهای دولتی که از عهد صفویّه تاکنون به جای مانده است میتوان سلسله متولیان آستانه را که نوادگان آنها تا چند سال پیش عهدهدار تولیت این آستانه بودند، شناخت. در روزگار شاه طهماسب، میرزاحبیب الله، فرزند بزرگ میرسیدحسین خاتمالمجتهدین و نواده دختری محقق ثانی، به تولیت آستانه گمارده شد. سپس جای او را میرزا ابراهیم شیخالاسلام نواده خاتمالمجتهدین گرفت و تولیت آستانه در خانواده او ادامه یافت. [۶۹]
ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲.
در ۱۳۳۰ ق/۱۹۱۲ م، چندی پس از تشکیل وزارت معارف و اوقاف، تولیت میرزا هدایتالله از همان سلسله، از سوی کسانی که مامور نظارت و رسیدگی به موقوفات آستانه شده بودند، تایید شد [۷۰]
ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲.
و فرزندان او نیز تا چند سال پیش اداره آستانه را به عهده داشتند. نام این متولیان در فرامین شاهان صفوی و کتاب تحفه سامی اثر سام میرزا فرزند شاه اسماعیل صفوی آمده است. از شاه عباس و شاه طهماسب دوم و اشرف افغان و کریمخان زند و شاهان قاجار نیز فرامینی درباره تولیت در دست است.همگام با افزایش اهمیت و توسعه آستانه حضرت عبدالظیم، از دیرباز کسانی مزارع و املاک و رقبات و اشیائی، غالباً با تعیین مورد مصرف آنها، وقف آستانه کردهاند و فرمانهایی نیز از سوی حاکمان وقف درباره موقوفات صادر شده که هماکنون پارهای از آنها در دست است. کهنترین خبری که درباره اوقاف آستانه دیده شد، روایت قزوینی رازی [۷۱]
قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، به کوشش جلال الدین محدث، ج۱، ص۲۲۰، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش، صص ۲۲۰، ۵۷۷.
است که میگوید مجدالملک براوستانی اوقافی برای حضرت عبدالعظیم مقرر داشته است.۶.۱ - پیشینه موقوفاتکهنترین فرمان دولتی در این باره، فرمان مورخ ۹۶۰ ق/۱۵۵۳ م، شاه طهماسب است که صورت موقوفات غیرمنقول آستانه با مشخصات کامل در آن ذکر شده است. براساس این فرمان، ۱۶ رقبه مزرعه و باغچه در ری و شمیران و شهریار، از جمله املاک وقفی آستانه بوده که امروزه ۵ رقبه از آن باقی و در تصرف آستانه است [۷۲]
ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲.
و بقیه در طی روزگار به علت نابسامانیهای سیاسی و سوء اداره آستانه، توسط کسانی تصرف شده است کهنترین رقبه وقفی مشخص، مزرعه مبارکآباد معروف به خیرآباد واقع در ناحیه خوار شهر ری بوده که طغرل سلجوقی وقف آستانه کرده است. [۷۳]
هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، ج۱، ص۹۰، «فرمان شاه طهماسب»، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ.
به جز فرمان شاه طهماسب، فرامین دیگری از سلاطین صفویه و زندیه و قاجاریه در دست است. موقوفات آستانه شامل زمینهای کشاورزی، روستا، قنات آب، ساختمان و اشیای گوناگون است. [۷۴]
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد، فهرست میکروفیلمها، ۱/۱۰-۱۲برای سایر موقوفات.
(۱) ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال، تهران، کلاله خاور، ۱۳۲۰ش، ص۱۲۰. (۲) اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش، ص۱۷۰. (۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، مرآت البلدان، به کوشش پرتو نوری علاء و محمدعلی سپانلو، تهران، اسفار، ۱۳۶۴ش، ۱/۵۱۳. (۴) ایرانشهر (ذیل اوقاف)، ۲/۱۳۳۱-۱۳۳۲. (۵) بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات علی منهج المقال، تهران، ۱۳۰۶ق، ص۱۹۶. (۶) پیرنیا، محمدکریم، (درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم)، مجله باستانشناسیو هنر ایران، س ۲، شمـ ۲ (بهار ۱۳۴۸ش)، صص ۴-۶. (۷) جواهرکلام، عبدالعزیز، تاریخ تهران، تهران، منوچهری، ۱۳۵۷ش، صص ۱۸، ۳۰. (۸) حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفهالرجال، تهران، ۱۳۱۰ق، ص۶۴. (۹) شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۵ق، ۲/۴۵۸، ۴۶۰. (۱۰) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدبن، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۵ق، ۲ (۱)/۳۲۱، ۳۲۲. (۱۱) عطاردی قوچانی، عزیزالله، عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، تهران، ۱۳۴۳ش، صص ۲۹۵، ۲۹۶. (۱۲) فصیحی خوافی، احمدبن محمد، مجمل، به کوشش محمودفرخ، مشهد، باستان، ۱۳۳۹ش، ۳/۲۶۴. (۱۳) قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، به کوشش جلال الدین محدث، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش، صص ۲۲۰، ۵۷۷. (۱۴) کاشفی، ملاحسین واعظ، روضة الشهداء، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، ۱۳۴۹ش، صص ۲۵۳، ۴۰۱. (۱۵) کتابخانه مرکزی، فهرست خطی، ۳/۶۴. (۱۶) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد، فهرست میکروفیلمها، ۱/۱۰-۱۲. (۱۷) کجوری، محمدباقر، جنة النعیم، تهران، ۱۲۹۶ق، صص۴۴۴، ۴۵۰. (۱۸) کربلایی تبریزی، حافظ حسین، روضات الجنات، به کوشش جعفرسلطان قرایی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹ش، ۲/۶۶۰ حاشیه. (۱۹) کریمان، حسین، ری باستان، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۵ش، ۱، ۲، جمـ. (۲۰) مرعشی، محمدباقر، الرواشح المساویة، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ص۵۰. (۲۱) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گای لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق، ص۵۴. (۲۲) مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی تهران، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۶۱ش، جمـ. (۲۳) نجاشی، احمد، رجال، بمبئی، ۱۳۱۷ق، ص۱۷۳. (۲۴) نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، اسلامیة، ۱۳۸۲ق، ۳/۶۱۴. (۲۵) هدایت، رضاقلیخان، روضة الصفای ناصری، تهران، خیام، ۱۳۳۹ش، ۱۰/۱۰۶، ۸۱۱. (۲۶) هدایتی، محمدعلی، آستانه ری، مجموعه اسناد و فرامین، تهران، ۱۳۴۴ش، جمـ. (۲۷) هدایتی، محمدعلی، تحقیقات محلی نگارنده مقاله، زمستان ۱۳۶۵ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آستانه حضرت عبدالعظیم»، شماره۲۰۲. |