وقف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وقف در اصطلاح
فقهاء از
عقود اسلامی به معنای حبس کردن
مال و جاری کردن
منفعت یا ثمره آن، بدون دریافت
عوض است. در
قرآن کریم کلمهٔ وقف نیامده است، ولی عناوینی همچون
صدقه،
خیر،
برّ،
انفاق،
احسان در قرآن آمده است، و هر یک از این عناوین بر وقف صدق میکند.
احادیث بسیاری به
استحباب وقف اشاره کرده و
احکام آن را شرح دادهاند.
وقف بهمعنای
حبس و منع است و در اصطلاح عقدی است که نتیجهی آن، ایستایی اصل و رهایی منافع آن است.
این تعریف شامل دو بخش است:
۱. ایستایی اصل؛ معادل واژهی تحبیس در عربی، که از ریشه "حبس" بهمعنای زندانی کردن و در قید درآوردن و جلوی آزادی چیزی را گرفتن است؛ زیرا با وقف شدن ملک، آزادی نقل و انتقال (
خرید و فروش،
هبه و غیره) از آن گرفته میشود.
۲. رهایی منافع؛ معادل واژهی تسبیل در عربی، یعنی در راه
خدا آزاد گذاردن است؛ زیرا منافع وقف برای موقوفعلیهم مباح و آزاد است؛ تا از آن، انتفاع ببرند. به
مال و زمین وقفشده، موقوفه و به کسانی که برای آنها وقف میشود، موقوفعلیهم میگویند.
وقف و اعمال نیک شبیه آن، از مسائل اجتماعی است و از روزگاران دور، از زمانیکه
بشر برای خود اجتماعی داشته، این اعمال با او همراه بوده است. عنوان وقف، پیش از
اسلام بین پیروان همه
ادیان در غرب و شرق متداول بوده است؛ بهگونهای که اداره معبدها، صومعهها، آتشکدهها، موبدان و کاهنان از منافع موقوفات بوده است.
سابقه وقف در
ایران به قبل از اسلام برمیگردد. اقوام آریایی، بهویژه ایرانیان، به پیروی از
آیین و کیش خود، دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود بودهاند.»
در این دوران، عمدهترین زمینهای فئودالی، املاک خالصه وقفی بوده و در
دوره هخامنشیان، معابد بر املاک وسیعی تسلط داشتند که این زمینها از طرف پادشاه و یا بزرگان و فئودالهای محلی بهمنظور جلب پیشوایان مذهبی به پرستشگاهها
هدیه میشد. کشاورزانی که در این قبیل زمینها به کشت و زرع مشغول بودند، سهم مالکانه را میباید به هیربد یا کاهن بزرگ میدادند.
سلوکیان و
اشکانیان نیز این شیوه را محترم میشمردند.
پارهای از این موقوفات، هم اکنون نیز در نزد
زرتشتیان برخی از شهرهای ایران، مثل
یزد و
کرمان باقی و دایر است.
از جمله در بخشی از کتاب
دانیال نبی که به زبان آرامی است چنین آمده است: «گناهان خود را به (صیدقا) و خطایای خود را بر احسان نمودن بر فقیران فدیه بده، اما
شافعی در رساله الإمام
میگوید: تا آنجا که دانسته ام مردم
جاهلیت خانه و زمینی را برای خدا حبس نکرده اند و حبس تنها از طرف مسلمین صورت گرفته است.
دکتر الکبیسی در فقد بیان امام شافعی میگوید: ظاهر کلام وی چنین می رساد که مفهوم انواع حبس در میان امتهای پیش از اسلام به طور کلی ناشناخته بوده، ولی این معنی حقیقت ندارد زیرا حبس پیش از اسلام نیز معروف بوده گرچه به نام حبس یا وقف نامیده نمی شده است.
امتها با اختلاف ادیان و معتقداتشان با انواعی از تصرفات مالی آشنا بودند که از حیث مفهوم دور از حدود معنای وقف اسلامی نبود. اوقاف
ابراهیم خلیل (علیهالسّلام) که تا امروز نیز باقی است خود بهترین دلیل است بر وجود وقف قبل از اسلام
و نیز هنگام فتح شوش در بقعه دانیال نبی سندی به دست آمد که به موجب آن گنجی برای پرداخت وام های بدون
ربح اختصاص یا
فقه بود و
خلیفه دستور داد که
گنج به دست آمده به
بیتالمال منتقل شده، طبق دستور مندرج در سند عمل شود.
وقف به اعتبارهای مختلف به انواع و اقسامی تقسیم میشود:
بهاعتبار زمان؛ به دو نوع تقسیم میشود:
۱: وقف منقطع؛ حبس
عین و تسبیل منفعت مال در راه خدا برای افراد خاص و برای مدت خاص را وقف منقطع میگویند؛ مثل وقف یک باغ بر اولاد خود.
۲: وقف مؤبد یا همیشگی؛ وقف مؤبد در مقابل وقف منقطع است و زمان در آن مطرح نیست؛ مثل وقف
مسجد برای عموم مردم.
به دو نوع تقسیم میشود:
۱: وقف خاص که مخصوص گروه معین و خاصی است. مانند وقف بر اولاد یا افراد و طبقهای خاص از مردم؛
۲: وقف عام که مقصود از آن امور خیریه بهصورت عام است و مخصوص گروه و طبقه معینی نیست؛ مانند وقف کردن چیزی برای مصلحت عام، مانند
فقرا،
ایتام، مدارس، مساجد.
۱.
به دو قسم وقف انتفاع و منفعت تقسیم میشود:
۱: وقف انتفاع: اگر نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نباشد، آنرا وقف انتفاع گویند؛ مانند احداث مسجد در زمین ملکی خود.
۲: وقف منفعت: اگر نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد باشد تا در مورد معینی هزینه شود، آنرا وقف منفعت نامند، مانند وقف ملک برای اداره مسجد و مدرسه.
بعد از ظهور اسلام نیز این روش پسندیده از روزگار
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان معصوم (علیهالسّلام) و زمان
صحابه تا روزگار
تابعین و تابعان آنان ادامه یافت. برای نخستین بار رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال سوم
هجرت، پس از
جنگ احد، هفت بوستان و
مزرعه آماده را بهنام "
بساتین سبعه" یا "حیطان السبعه" که به آن حضرت هدیه شده بود، وقف کرد.
در
دوره مغولان، بهویژه در اوایل تسلط آنان، بسیاری از املاک موقوفه مصادره و بهصورت املاک خالصه دولتی درآمد. ولی پس از تشرف به اسلام، خود مشوق اوقاف شدند، بهویژه در دوران
غازانخان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد. اهمیت و وسعت موقوفات بهویژه در دوران
رشیدالدین فضلالله موجب شد تا تشکیلات منظمی برای اداره موقوفات و تحت نظارت قاضیالقضات بهوجود آید. شرح و
بسط بیشتر اوقاف این دوره را میتوان در کتاب تاریخ مبارک غازانی ملاحظه کرد.
بیشترین توسعه اوقاف مربوط به
دوران صفویه است. در این دوران، شاهان صفوی بهویژه
شاه عباس اول همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کرد. به تبعیت از پادشاه، بسیاری از حاکمان مناطق نیز املاک فراوانی را در سرتاسر مملکت بهصورت وقف درآوردند. در این دوران، بسیاری از املاک، وقف مقاصد خیریه مخصوصاً وقف
بقاع متبرکه و از همه بالاتر آستانه
امام رضا (علیهالسّلام) در
مشهد و
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در
قم شد. در دوره
نادر شاه، برخلاف گذشته اوقاف محدود شد؛ بهگونهای که در سالهای آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمانی همه اوقاف بهصورت املاک خالصه درآمده و تحت عنوان "رقبات نادری" در دفاتر مخصوصی ثبت شد.
در قرآن مجید آیهای که بر وقف و
احکام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولی می توان از باب اولویت با
آیات مربوط به «
احسان و
انفاق»، «
قرض الحسنه»، «
تعاون» و «
صدقه» به جواز و بلکه جهان و استحباب وقف استدلال کرد؛ از جمله آیاتی که به طور عموم بر انجام خیرات و تشویق و تحریض آنها دلالت دارد،
آیه ۹۲ از سوره
آل عمران است که می فرماید:«لن تنالُوا البرَّ حتّی تُنفقوا من شیءٍ فإنّ الله به علیم؛
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر آن که از آنچه دوست میدارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کنید. هرچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.»
و نیز آیه ۴۶ از
سوره کهف که می فرماید: «المالُ و البَنونَ زینةُ الحیاةِ الدنیا و والباقیات الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً خیرٌ اَملاً؛
مال و فرزندان زینت
حیات دنیاست و (لیکن) اعمال صالح که تا
قیامت باقی است ( مانند
نماز و
تهجد و
ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسته و موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسی بهتر (عاقبت) آن نیکوتر است.»
برای نگرش به مقام«وقف» در قرآن کریم بایستی آیات شریفهای که بر «انفاق، احسان،
عمل صالح،
خیرات،
مبرات،
باقیات صالحات،
ایثار، صراحت دارد در نظر گرفت و از طرفی مبارزه بی امان
وحی الهی را با «کنز مال،
تکاثر،
تفاخر، استکبار
سرقت،
طغیان،
کسب حرام،
حب مال، راندن قهرآمیز
یتیم، پرخاش بر
سائل و غیره را با تعمیقی وسیع از سه
علم و
ایمان بنگریم.
دومین منبع از
معارف اسلامی سنت است که شامل قول، فعل و تقریر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز ائمه اطهار (علیهمالسلام) می شود. در حدیث مشهوری از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است که می فرماید: «هرگاه فرزند
آدم بمیرد عمل او قطع می شود مگر از سه چیز، صدقه جاریه (وقف) عملی که از آن
سود برده شود و فرزند صالحی که برای او
دعا کند.»
از نظر عملی نیز، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر خیر، مانند سایر کارهای نیک، معلم بشریت بودند، چنانکه در
تاریخ آمده است: پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زمینی را وقف کرد و منافع آن را برای ابنالسبیل صدقه قرار داد.
همچنین مردی یهودی به نام «
مخیرق» که در
جنگ اُحد مسلمان شده بود، همراه لشکر اسلام در
جنگ با
مشرکین شرکت کرد، هنگامی که به سوی اُحد حرکت می کرد
وصیت کرد که اگر من مُُردم هفت قطعه باغهای من مال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باشد. (مخیرق در آن جنگ کشته شد) و آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آمد و آن حضرت نیز در آن
تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باغها را اداره می کردند، تا سال هفتم هجرت کار بدین قرار گذشت و در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند، این باغها وقف خاص یعنی وقف بر
فاطمه (سلاماللهعلیها) دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
امام سجاد (علیهالسّلام) فرموده: پس از درگذشت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
عباس با فاطمه (سلاماللهعلیها) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده
امیرالمؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که
حوائط بر فاطمه (سلاماللهعلیها) وقف است.
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هنگام
شهادت وصیتنامهای در مورد این باغها تنظیم و
تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیرالمؤمنین و
حسنین (علیهالسّلام) واگذار کرد، متن این وصیتنامه به نقل از
امام باقر (علیهالسّلام) در کتاب
وسائل الشیعه آمده است.
موقوفههای رسول اکرم تنها منحصر در این هفت باغ مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمینهای دیگری را به نام صدقات رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذکر کرده اند.
ائمه (علیهالسّلام) با تأسی از پیغمبر اسلام و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و به عنوان
امام و رهبر و معلم جامعه مسلمین اهتمام زیادی در گسترش فرهنگ وقف در جامعه داشته اند، با قول وصل و تقریر خود این اقدام خدا پسندانه را مورد ترغیب و حمایت قرار می دادند. در مقام عمل نیز ائمه (علیهالسّلام) به فراخور توانایی مالی که دانسته اند و مصلحتی که تشخیص می دادند اقدام به وقف اموال خود می نمودند. در میان ائمه (علیهالسّلام) حضرت امیر (علیهالسّلام) بیشترین موقوفه ها را داشته اند.
در
مناقب ابن شهر آشوب آمده است که «علی (علیهالسّلام) در "
ینبع" صد چشمه در آورد و برای حاجیان
خانه خدا وقف فرمود و چاههایی در راه
کوفه و
مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر
حمزه و در
میقات و کوفه و
بصره و آبادان بنا کرد.»
وقفنامههای متعددی از حضرت امیر (علیهالسّلام) به یاگار مانده که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم.
با توجه به اهتمام زیاد شخص رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جانشینان آن حضرت به مسأله وقف میتوان به جایگاه و نقش وقف در پویایی اسلام پی برد که پویای
دین اسلام به زنده ماندن
شعائر و احکام اسلامی و برخورداری پیروان آن از امنیت روحی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره است.
فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و
سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوهها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر: که غرض آفرینش انسان بوده است به او داده است. یکی از جاهایی که «وقف» میتواند به طور فعّال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند، در بیان محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی میباشد.
مطالعه اجمالی تاریخ وقف این حقیقت را روشن می کند که نخستین انگیزههای واقفان برای مبادرت به وقف، نابودی فقر و محرومیت از جامعه مسلمین بوده است چنانکه در تاریخ آمده است. قطعه زمینی از اراضی خیبر به
عمر رسید، عمر به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد و کسب
تکلیف کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: می توانید اصل آن را صدقه بدهید که فروخته نشود، بخشیده نشود و به
ارث منتقل نگردد. و عمر چنین کرد و عواید آن را برای فقرا، خویشاوندان، بردگان، در راه خدا مهمان و
ابن سبیل قرار داد.
و نیز در وقفنامه حضرت امیر (علیهالسّلام) بعد از
حمد و ستایش خداوند متعال آمده است: «علی ، عبدالله و امیرمؤمنان، دو مزرعه ابن نیزر و بغیبغه را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد، تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت
آتش مصون دارد. فروخته نمی شود، بخشیده نمیشود، تا به دست وارث هستی (خدا ) برسد.»
به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کرد در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل میشد، به طوریکه از تاریخ بدست می آید، در صدر اسلام، علاوه بر این که تعداد موقوفات معدود بوده، بیشتر برای رهایی فقرا از وضع سخت معیشتی آن زمان اختصاص داده شده است و به تدریج با
فتوحات مسلمین و گسترش سرزمینهای اسلامی و با سرازیر شدن
ثروت کشورهایی مانند ایران،
یمن و
عراق و غیره به بیتالمال وضع زندگی مسلمانان بهبود پیدا کرد و همراه با آن فرصت بیشتری برای پرداختن به مستحباتی همچون «وقف» حاصل شد. و اکنون پس از چهارده قرن همچنان بهترین سیستم تأمین اجتماعی است که با استفاده از حسن نیکوکاری و وعده ثروت در آخرت در بین مردم رواج دارد بدون اینکه هزینه ای برای بیتالمال مسلمین داشته باشد.
آثار اقتصادی و اجتماعی وقف بدین شرح هست:
یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از
جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف میتوان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راههای توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایههای جامعه در اختیار همگان قرار میگیرد و با بهرهمندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینههای تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم میشود.
طبق موازین دینی بهکمک وقف، معمولا ثروتها بعد از چند سالی از خانوادهای به خانوادههای دیگر و از طبقهای به طبقات دیگر انتقال مییابد؛ به این صورت که اولا بخشی از ثروت ثروتمندان در قالب وقف از
ملکیت خصوصی آنها خارج شده و به
ملکیت عمومی میپیوندد و عدهی بیشتری از منافع آن بهرهمند میشوند؛ در نتیجه، فاصله طبقاتی کاهش مییابد و ثانیا طبق مفاد وقف، اصل املاک موقوفه به واحدهای کوچکتر تجزیه نمیشود؛ تا از منافع آنها کاسته شود؛ بلکه فقط از منافع آنها بهرهبرداری شده و نوعی
تعدیل و تقسیم ثروت پیش میآید. نتیجه طبیعی این امر را میتوان در سه فرآیند: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه ذکر کرد.
تعدادی از مصارف و مواردی که بر آنها وقف صورت گرفته مانند: مدارس، کتابخانههای عمومی، بیمارستانها، مسافرخانهها، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده عابرین، تعمیر پلها و معابر عمومی، ایتام، معلولین، درماندگان، زندانیان، درمان بیماران روانی، تشکیل خانواده و غیره، این عناوین تمام آنچه را که یک جامعه پیشرفته در ابعاد مختلف اجتماعی احتیاج دارد، را دربر گرفته و فقر را کاهش میدهد.
کارآفرینی و ایجاد
اشتغال از بزرگترین دغدغههای جوامع انسانی است. متون اسلامی نیز تلاش برای ادارهی معاش خانواده را همسطح
جهاد در راه خدا قلمداد کرده است. یکی از کارکردهای وقف، رویکرد اقتصادی آن است. استفادهی بهینه از موقوفات در تحقق این هدف مؤثراست. بالا رفتن بهرهوری موقوفات از جمله کشتزارها راهکاری است که پرداختن به آن میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی فراوان بینجامد.
در بسیاری از مناطق کشور زمینهای وقفی فراوان وجود دارد قسمت عمدهای از این زمینها در مناطق شهری و با کاربری تجاری است که در آنها میتوان بنگاههای تجاری، فروشگاههای زنجیرهای و غیره احداث نموده که در هر کدام از آنها دهها نفر مشغول کار شوند، همچنین در نقاط مختلف کشور زمینهای فراوان وقفی با کاربری کشاورزی و باغداری با قابلیت کشت آبی و دیم وجود دارد که میتوان از آن برای افزایش سطح اشتغال استفاده نمود.
اوج
تمدن اسلامی دوران عثمانی زمانی است که اوقاف بیش از هر زمان دیگری
توسعه یافته بود، بیشتر افراد جامعه در خانههای وقفی متولد میشدند، در مدارس وقفی آموزش میدیدند و کتابها را از کتابخانههای وقفی به
امانت میگرفتند و به هنگام بیماری در بیمارستانهای وقفی مداوا میشدند و در زمینهای وقفی به کشت و کار میپرداختند.
دولت اسلامی میتواند موقوفات عمومی را بهگونهای سازماندهی و جهتدهی نماید؛ که بهعنوان یک منبع مالی بتوان از آنها برای از بین بردن
بیکاری و تولید اشتغال استفاده کرد.
نقش وقف در گسترش علم و دانش بسیار درخشان بوده و هست و با توجه به اینکه یکی از علل مستقیم رشد اقتصادی پایدار انباشت سرمایه انسانی یعنی مهارتهای علمی و فنی، حرفهای است؛ از این جهت، برپایی نظام آموزش عمومی از طریق مدارس، دانشگاهها، حوزهها و حتی رسانههای عمومی و غیره جهت ارتقای سطح علوم و مهارتهای مختلف فنی و حرفهای و تصحیح روابط اجتماعی، اولین اقدام در این مسیر است. بیتردید نهاد وقف در تربیت انسانهای متعهد و ارتقای فرهنگ دینی نقشی اساسی دارد.
اکثر مورخان و محققان به نقش موقوفات در توسعهی علم و دانش اشاره کردهاند. همینطور وقف میتواند موجب توسعهی نیروی انسانی ماهر و متعهد شود که یکی از عوامل مهم
رشد و بهبود توسعهی همهجانبه است؛ چراکه بدون افراد تحصیلکرده و آموزشدیده در تمام سطوح، هیچ مهارت و فن جدید و یا برنامهریزی علمی جهت توسعه نمیتواند ارائه شود. مروری بر تاریخ وقف و موقوفات نشان میدهد که بخش قابل توجهی از آنها به مراکز علمی و آموزشی مانند دانشگاهها، مدارس، مراکز تحقیقاتی و غیره اختصاص دارد؛ که از رویکرد آموزشی و پژوهشی وقف حکایت میکند.
در گذشته بسیاری از این مراکز، از طریق موقوفات اداره میشد و تعداد زیادی از اقشار کم درآمد جامعه، که برخی از استعدادهای درخشانی هم برخوردار بودند و بهعلت نداشتن امکانات قادر به تحصیل نبودند، به این مدارس و مراکز وارد میشدند و برخی از بزرگان جهان اسلام از میان همین طبقهی محروم و در همین مراکز، رشد کرده و مدارج بالای علمی را طی نمودهاند.
وقف بهدلایل زیر به رشد
تولید ملی یاری میرساند:
الف) باعث حفظ اموال و داراییها میشود؛ چون طبق مفاد آن، تصرفاتی که منجر به نقل
مالکیت میشود، جایز نیست و منوط به اذن خدا است. بههمین سبب، وقف بهترین وسیله نگهداری مال و ثروت بوده و نمیگذارد اموال، پراکنده و تلف گردد. مثلا شخصی یک قطعه زمین، شرکت، باغ و یا خانه را وقف میکند و درآمد آنرا برای مساکین و فقرا قرار میدهد؛ بدین معنا که اصل مال باقی بوده و درآمد آن مصرف میشود. این شیوه، باعث حفظ مال و تولید درآمد است.
ب) در توزیع عادلانه درآمد ملی مؤثر است؛ زیرا ثروتمندان، برخی از اموالشان را وقف میکنند که عواید آن بین فقیران
توزیع گردد؛ به این ترتیب، ثروتها به تمام افراد جامعه میرسد.
ج) تقاضای بیشتر را در پی دارد؛ به این صورت که منافع وقف خواه اصلی باشد و یا خیری و غیره بین مستحقین توزیع میگردد که در نتیجه بین آنها میل به مصرف افزایش یافته و افراد تقاضای بیشتری خواهند داشت. این امر منجر به افزایش تولید میشود و هر قدر تقاضای افراد جامعه برای کالایی بیشتر شود به هماناندازه، تولید و عرضه آن افزایش مییابد و این امر رونق اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی را به دنبال دارد.
بر کسی پوشیده نیست که نقش وقف و اوقاف در کشورهای اسلامی در زمینه آموزش نیروی انسانی و سوادآموزی به چه میزان وسیع و گسترده بوده و هست؛ بهگونهای که اکثر بزرگان علمی جهان اسلام و دانشمندان بزرگ، بهنحوی با کمک وقف، تحصیلات و تحقیقات خود را انجام داده و به پایان رساندهاند. بههمین جهت، وقف تاثیر زیادی بر رشد درآمد سرانه دارد.
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی شاخص درآمد سرانه است؛ که از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) بر جمعیت آن بهدست میآید. شاخص برابری قدرت خرید (PPP)، شاخص درآمد پایدار (GNA،SSI)، شاخصهای ترکیبی توسعه و شاخص توسعه انسانی (HDI) نیز از دیگر شاخصها است.
وقف از چند جهت میتواند بر افزایش درآمد سرانه تاثیر مثبت داشته باشد؛ هم از جهت افزایش تولید ناخالص داخلی؛ یعنی به هر میزان که تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، به همان میزان هم بر درآمد سرانه و هم بر قدرت خرید افزوده میشود. مهمتر از همه اینکه بخش وقف، بهترین تاثیر را میتواند بر روی اصلیترین عامل توسعهی اقتصادی یعنی موجودی سرمایهی انسانی داشته باشد؛ یک مطالعه کمی صورت گرفته در مورد ۹۲کشور جهان برای دوره ۲۰۰۰-۱۹۲۰نشان داده است که موجودی سرمایه انسانی یکی از چهار عامل اصلی رشد اقتصادی است؛ سه عامل کلیدی دیگر عبارتند از: نوآوری داخلی، زیر ساخت ICTs. و بومیسازی فنآوری.
که بهصورت معنی دار رشد بلندمدت اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. بهطور مشخصتر تحقیق مذکور روشن کرد که یک رشد بیست درصدی در متوسط سالهای به مدرسه رفتن مردم، موجب میشود که متوسط رشد سالانه اقتصادی حدود ۱۵/۰درصد افزایش یابد.
از ادبیات توسعه اقتصادی میتوان دریافت که سرمایهی انسانی نقش انکارناپذیری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا مینماید و یکی از شاخصهای اصلی اندازهگیری موجودی سرمایه انسانی، شاخص نرخ باسوادی بزرگسالان و یا متوسط سالهای به مدرسه رفتن
جمعیت هر جامعه است.
افزایش سرمایه انسانی علاوهبر آثار اقتصادی، دارای آثار اجتماعی متعددی نیز هست؛ که از آن جمله میتوان به افزایش سطح سلامت مردم اشاره کرد. این امر بهنوبه خود موجب افزایش بهرهوری
نیروی کار میشود.
از آن جا که
طب و درمان یکی از نیازهای همیشگی به شمار میرود، واقفان به این امر همت گماشته، بیمارستانهایی را برای مسلمین وقف کردند. در حدود قرن چهاردهم هجری در
بغداد،
خوزستان،
موصل، بصره و
نیشابور بیمارستانهایی وجود داشت که این بیمارستانها مرکز
تعلیم و تعلّم طب بود. مخارج این بیمارستانها معمولاً از درآمد موقوفاتی بود که برای آنها قرار داده بودند، و افرادی هم نیروی فکری و بدنی خود را وقف بیماران میکردند.
ناصر خسرو، اندیشمند قرن چهارم هجری بیمارستان
بیت المقدس را چنین توصیف می کند: «و بیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد، و خلق بسیار دارد، و شربت دهند و طبیبات باشند که از وقف مرسوم بسیار دارد.»
شیخ فضل الله همدانی، از مشاهیر اسلام، نیز املاک و درآمدهای فراوانی را وقف مردم کرد، از آن جمله موقوفات ربع رشیدی؛ که ربع رشیدی، موقوفاتی در همدان، یزد، موصل،
مراغه،
شیراز،
اصفهان و تبریز داشته است که تنها رقبات موقوفه یزد ۵۶۵ فقره بوده است. (نقل از کتاب مقدمهای بر فرهنگ وقف، تألیف
دکتر شهابی) در
تبریز بود که در آنجا و مراحل و شرایطی برای تحصیل علم طب در این موقوفه حکمفرما بود: «شرط میرود که طبیبی حاذق ملازم آن باشد و رعایا را مداوا کند. و باشد که آن طبیب قادر باشد که درس طب دهد و متعلّم را همواره درس گوید.»
از قرن دوم هجری مسلمین یکهتازان و طلایهداران علوم و فرهنگ جهان بودهاند. نوابغی که در طول سده دوم تا نهم هجری در قلمرو اسلامی ظهور کردهاند، بیشمارند. لذا قسمت عمده ای از موقوفات در آن دوره از تاریخ تمدن اسلامی به رشد شاخههای مختلف علوم اختصاص یافت؛ املاک و ثروتها یکی پس از دیگری وقف احداث مدارس، دانشگاه ها و بیمارستان ها میشد.
جرجی زیدان می گوید: «
نظام الملک اولین کسی بود که در اواسط
قرن پنجم هجری به واسطه تأسیس مدارس در ممالک اسلامی
شهرت یافت و در بغداد و اصفهان و نیشابور و
هرات و غیره مدارس ساخت، و همه این مدارس، به خصوص مدرسه بغداد به نام وی «مدرسه نظامیه» خوانده میشد. نظامیه بغداد در سال ۴۵۷ هجری به امر نظام الملک و به دست ابوسعید صدفی در کنار
دجله بنا شد و بازارها و کاروان سراها و ده ها در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه گردید، به طوری که هزینه آن به شصت هزار دینار رسید. این مدرسه از مراکز مهم علمای اسلام گشت و رجال بزرگی از آن مدرسه بیرون آورند.»
کتابخانههای مهمی نیز در این تأسیس گردید و در اختیار عموم گذارده شد که نخستین کتابخانه عمومی را
خلفای عباسی در بغداد دایر کردند و آن را بیتالحکمه نامیدند و کتابهای مختلف علمی را در آن جمع کردند. پس از تأسیس بیتالحکمه دیگران هم در بغداد کتابخانه دایر کردند. از آن جمله کتابخانه شابور ابن اردشیر، وزیر
بهاءالدوله در سال ۳۸۱، است که آن را وقف کرد و بیش از ده هزار جلد کتاب داشت و بیشتر کتابهای آن به خط دانشمندان مهم بود و غالباً مؤلفین یک نسخه از تألیفات خود را وقف آن کتابخانه میکردند.
به طور کلی اسلام مکتبی است اخلاقی که با هدف پایهگذاری و رشد ارزشهای اخلاقی در میان مردم به بشریت ارزانی شده است. این مطلب را می توان به راحتی از اوامر و نواهی قرآن کریم و دستورات رهبران دینی دریافت، اگر نماز و
روزه و
حج و جهاد و غیره
واجب شده است در ورای آنها به ارزشهای اخلاقی است که نتیجه و اثر به جا آوردن آن اعمال می باشد و اگر
زنا و
قمار و
دزدی و
شراب و غیره حرام شده است به لحاظ در پی داشتن مفاسد اخلاقی-اجتماعی است.
به این معنا در بسیاری از آیات قرآن و روایات معصومین اشاره شده است، از جمله خداوند در آیه ۹
سوره نحل می فرماید: «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظُکم تذکّرون؛
خداوند به
عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد، و از
فحشاء و منکر و
ظلم و ستم
نهی میکند، خداوند به شما
اندرز می دهد شاید متذکر شوید.»
هدف از خلقت انسان نیز یک هدف اخلاقی می باشد آن گونه که قران می فرماید: «و ما خلقتُ الجنّ و الإنس الّا لیعبدون؛
و
جن و انس را خلق نکرده ام، جز برای اینکه مرا
عبادت کنند.»
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز هدف از بعثت خود را اتمام و کامل کردن ارزشهای اخلاقی اعلام میفرماید، حتی دستورات و قوانین اقتصادی اسلام در نهایت یک هدف اخلاقی را تعقیب می کند، پرداخت مالیاتهایی مانند
خمس و زکات و غیره هر چند از یک طرف اثرات اقتصادی مانند رفع فقر و محرومیت از جامعه و تعدیل ثروت و امثال اینها را دارا میباشد، ولی از طرف دیگر از ابعاد مختلف باعث رشد و کمال انسانها و جامعه مسلمین شده ، اُلفت مسلمانان و حتی غیرمسلمانان را در بر دارد.
انفاقات هم در همین راستا می باشند که بارها در قرآن و سخنان رهبران دین مورد تاکید قرار گرفته است. وقف نیز به عنوان شکلی خاص از انفاقاتن و صدقات و به عنوان صدقه ای که جاریه است و همیشه استمرار دارد، به نوبه خود سهمی بزرگ در فقر زدایی و محرومیت زدایی و نیز در تألیف قلوب به عهده دارد.
با بررسی اجمالی در احکام وقف میتوان دریافت که وقف به معنی واقعی کلمه «جهان شمول» است و نه تنها از چار چوب ملیت فراتر رفته بلکه مرزهای عقیده را نیز پشت سر گذاشته است؛
شارع مقدس به افراد خیّر و نیکوکار اجازه داده که با یک دید وسیع جهانی همه انسانهای محروم و محتاج از هر رنگ و نژاد و ملیت و حتی از هر
عقیده و مرام و مسلک را در نظر داشته باشند و برای رفع نیازمندیهای آنان اقدام کنند. به عنوان مثال جرجی زیدان مسیحی در کتاب تاریخ تمدن اسلامی مینویسد: «بیمارستانهای اسلامی در کمال
نظم و ترتیب اداره می شد و بدون توجه به
مذهب و ملیت و
شغل همه بیماران با نهایت دقت معالجه میشدند.»
اسلام وقف بر
یهودیان و مسیحیانی را هم که در پناه اسلام به سر می برند، و حتی برای کسانی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولد شده و اسلام آورده اند و سپس اسلام را کنار گذاشته اند (
مرتد ملی)، بخصوص اگر وقف برای ارحام باشد، جایز دانسته است.
امام خمینی (رضواناللهتعالی علیه) میفرماید: «وقف بر
ذمی و
مرتد غیرفطری، به خصوص اگر خویشاوند باشد، ظاهراً صحیح است و اما صحت وقف بر
کافر حربی و
مرتد فطری محل تأمل است.»
از طرف دیگر در واقف نیز مسلمان بودن شرط نیست، بلکه وقفکردن کافر نیز صحیح است.
بنابراین، اسلام از یک طرف با اعلام صحت وقف بر
کافر حتی کافر حربی او را تشویق می کند که دست از دشمنی برداشته، نوید
رحمت را در گوشش زمزمه میکند و از اسلام چهره مهربانی تصویر میکند که حتی دشمنان خود را در آغوش محبتش جای میدهد. و از سوی دیگر به کافر این امکان را میدهد. که با وقف اموال خود نیاز فطری و انسانی خود به احسان و نیکوکاری را ارضاء کند و خود را جدا از همنوعان خود احساس نکند، و تصور نکند که از جامعه طرد شده و امکان بازگشتش نیست. به نظر میرسد وقف با داشتن این احکام و این میدان وسیع میتواند یکی از مؤثرترین طرف تألیف قلوب مردم جهان باشد. و این نیست مگر در سایه زنده بودن احکام اسلامی و به برکت پویایی دین اسلام.
وقتی به تاریخ موقوفات نظر می کنیم، بین وقف و شکوفایی تمدن اسلامی رابطهای جدی و اساسی مییابیم؛ در تاریخ اسلامی، اولین واقف رسول خدا بود و اولین موقوفات به دست ایشان،
مسجد قبا و
مسجد النبی و حوائط سبعه (بُستانهای هفتگانه) بود ماهیت این موقوفات نشانگر فرهنگی بودن وقف در نگرش اسلامی است. پس از پیامبر نیز هزاران مورد برای وقف اختصاص داده شده است. چه در کشورهای مختلف اسلامی و چه در کشورهای غیراسلامی که مسلمانان در آنجا
زندگی میکنند. نقش این موقوفات در
فرهنگ و تمدن اسلامی، آنچنان گسترده است که برخی پژوهشگران با مطالعه تاریخ اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی دریافتهاند که وقف در پنج زمینه کارکرد مثبت داشته و سبب رونق و پویایی دین مبین اسلام گردیده است. که عبارتند از:
از عهد
رسالت و توسط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اموالی به ساخت مسجد اختصاص یافت، موقوفاتی برای خدمات بر زائران حج وجود داشته و افرادی در راه مکه حتی چاههای آب حفر میکردند و آنها را وقف مینمودند و این مساجد که بخشی از تمدن اسلامی را تشکیل میدهند بر پایه وقف اداره میشدهاند.
بعد از موقوفات عبادی، وقف زیادترین حجم موقوفات را تشکیل داده است، مدرسهها ، کتابخانهها، مکتبخانهها، قرآنخانهها و حدیثخانههای متعددی با اموال موقوفه ساخته یا اداره شده است. در میان موقوفات تعلیمی وقف کتاب و کتابخانه از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در جهان اسلام همواره چهار نوع کتابخانه وقفی و چهارگونه کتاب وقفی وجود داشته است:
۱: کتابخانههای مساجد مانند
جامع میافارقین،
ابوحنیفه بغداد،
جامع الازهر قاهره،
جامعِ نیشابور،
مسجد نبوی که کتابخانههای وقفی بزرگی داشته اند.
۲: مدارس و دانشگاهها مانند مدرسه نظامیه، مدرسه مستنصریه و مدرسه ابوحنیفه؛
۳: کتابخانههای مستقل مانند دارالعلم موصل، دارالعلم بغداد،
دارالحکمة قاهره؛
۴: کتابخانه های خصوصی عالمان و سیاستمداران مانند کتابخانه خطیب بغدادی (۴۶۳ ق).
نقش وقف در ساخت پادگانهای نظامی، برجها قلعهها، خرید و ساخت
اسلحه برای دفاع از امت اسلامی به گونه ای بوده که اساساً بدون این موقوفات، حفاظت از کیان مسلمانان امکان پذیر نبوده است.
اقشار کم در آمد یا فاقد در آمد و امکانات ضروری زندگی که به نام مستمند و فقیر شناخته شدهاند، همواره وجود داشته است. در کنار اینان قشر مرفهی هم وجود داشته است. تدبیر شریعت اسلام برای ایجاد توازن اجتماعی وقف است.
عناوینی که در تاریخ اسلام گزارش شده عبارتند از: وقف خانه ایتام ، وقف
نان و
طعام ، وقف لباس و پوشاک، وقف محل مسکونی برای فقیران بدون
مسکن، وقف
غسل و
کفن و دفن فقیران وقف آب انبار ، وقف آب آشامیدنی و غیره.
بخشی از وقف صرف بیمارستان سازی، اداره بیمارستانها و درمانگاهها، تأمین هزینههای پزشکی و طبابت شده است. بیمارستان عضدالدوله بویهی در بغداد. بسیار بزرگ بود و امکانات فراوانی داشت که در سده چهارم به طریق وقفی ساخته شد. تأثیرات گسترده وقف در حوزههای پنجگانه، نشانگر این است که باید با اطلاعرسانی گسترده تر مردم را با این نهادام و زیر بنایی آشنا تر کرد و نقش مؤثر وقف در این حوزهها را نشان داد.
ساز و کار فرهنگ تا حد زیادی منوط به کارکرد وقف است. عدممعصیت در موقوف یکی از شرایط پذیرفته شدن وقف است مثلاً برای کارهای خلاف
شرع نمیتوان وقف کرد. وقتی شرایط و دیگر مباحث مرتبط با وقف را در فرهنگ اسلامی مطالعه میکنیم در مییابیم که
شریعت برای وقف اهداف عالی و رسالتی زیر بنایی و اساسی و گسترده، در نظر گرفته است. به همین دلیل بود که نهادهای فرهنگی بزرگی در سرزمین های اسلامی مثل بیتالحکمه در دوره
مأمون عباسی تاسیس و دایر شد.
خواجه نظام الملک با استفاده از اوقاف، مدارس نظامیه را در سراسر جهان اسلام گسترش داد. قابل توجه است در دورههای قدیم که سرمایههایی مانند نفت در اختیار اداره کنندگان جامعه نبود، همه نهادهای فرهنگی با اوقاف و وجوهات به خوبی اداره میشد.
به نظر می رسد در دوره ی معاصر کارکرد وقف در این زمینه کمتر شده است. یکی از دلایل این کاهش انباشت ثروت در برخی جاها در دست بعضی افراد است مرتفع شدن مشکلات فرهنگی جامعههای اسلامی تا حد زیادی منوط به گسترش اوقاف و استفاده در دست از وقف است.
به هر حال باید وقف را زمینهساز و بسترساز تحقق اهداف دین و مقاصد شریعت بدانیم و در راه گسترش فرهنگ دینی از آن استفاده کنیم.
وابستگی اوقاف و فرهنگ دینی از چند جهت قابل ملاحظه است:
۱. با وقف مکانهایی همچون مساجد، فرهنگ دینی نهادینه میشود.
۲. به دلیل فسادزایی تکاثر ثروت، وقف از تکاثر پیشگیری میکند و توازن اجتماعی به وجود خواهد آورد.
۳. با گسترش عدالت اجتماعی از طریق وقف، کارآمدی و موفقیت دین در جامعه تضمین میشود و از این طریق فرهنگ دینی بسط مییابد.
۴. آرامش روانی که برای واقفان پدید میآید، به نوعی به سلامت روحی و اجتناب از
گناه منجر می شود از این رو، فرهنگ دینی توسعه پیدا میکند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نقش وقف در پویایی اسلام». سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وقف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۷/۱۱.