در بیان شأن نزول این آیات گفته شده: هر گاه رسول خدا مى خواست به سفر برود در میان همسران خویش قرعه مى انداخت، و قرعه به نام هرکس که مى افتاد در آن سفر او را با خود همراه مى برد. در غزوه "بنی مصطلق" نیز چنین شد و قرعه به نام یکى از همسران پیامبر افتاد. هنگام بازگشت از این غزوه، شبی در میانه راه همسر پیامبر براى قضاى حاجت از لشکر مسلمانان جدا شد، و نیز به دنبال گردن بند گسیخته اش رفت، که به ناچار از لشکر دور ماند، تا این که "صفوان بن المعطل" که مرد جوانى بود، سر رسید و او را پشت شتر سوار کرد و خود پیاده افسار شتر را مى کشید تا به جمع مسلمانان پیوستند. در این میان، پاره اى از منافقانفتنه انگیزى کردند و بر وى تهمت ناشایستى زدند که مایه دل تنگى پیامبر (ص) شد. سرانجام بعد از مدتى با نزول "آیات افک " همه شایعات پایان یافت و برائت همسر پیامبر و گناهدروغ گویان ثابت شد و آنان به خواری و خفت گرفتار آمدند و هشدار عذاب بزرگى را از خداوند دریافت کردند.
" ان الذین جاءُوا بالإفک عصبة منکم لا تحسبوه شراً لکم بل هو خیر لکم لکل امرئ منهم ما اکتسب من الإثم و الذى تولى کبره منهم له عذاب عظیم • لولا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیراً و قالوا هذا افک مبین • لولا جاءو علیه باربعة شهداء فاذ لم یأتوا بالشهداء فاولئک عندالله هم الکاذبون ؛ کسانى که تهمت ناپاکی را در میان آوردند، جماعتى از شما هستند، آن را شری به زیان خویش مپندارید بلکه - در نهایت - خیری براى شماست، بر عهده هر یک از آنان سهمى از گناه است که مرتکب شده اند و کسى که بیش تر به آن دامن زد، عذابى سهمگین دارد چرا چون آن را شنیدید، مردان و زنان مؤمن در حق خویش گمان نیک نبردند و نگفتند که این تهمت آشکارى است چرا بر آن چهار گواه نیاوردند و چون گواهان را نیاوردند اینان نزد خداوند دروغگو هستند" .
مورد این که کدام یک از ه مسران پیامبر(ص) بود که مورد چنین اتهامی قرار گرفت، بین علمای شیعه و اهل سنت اختلاف است.اهل سنت آن را درباره "عایشه" دانسته اند، ولى برخى از علماى شیعه آن را درباره "ماریه قبطیه" مادر "ابراهیم" مى دانند. مأخذ دو دیدگاه روایاتی است که خالى از اشکال نیست .