• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیت‌الله محمد‌ابراهیم کرباسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«محمد ابراهیم بن محمد حسن کرباسی یا کلباسی»، از بزرگ‌ترین علما و زهاد قرن دوازدهم هجری است که در زهد ، تقوی و احتیاط ، معروفیت تمام داشته است.



وی، در سال ۱۱۸۰ ق، در اصفهان دیده به جهان گشود.
پدرش، نخست، در محله «حوض کرباس» شهر هرات اقامت داشت و به همین جهت ملقب به کرباسی گردید.
وی، دوران کودکی و نوجوانی را در اصفهان گذراند و اولین استاد او، پدرش بود، اما در سنین نوجوانی، پدر را از دست داده و پس از او، مولا محمد رفیع گیلانی مشهور به بیدآبادی اصفهانی، نقش مهمی در تربیت وی عهده دار بود ( مرحوم بیدآبادی ، از بزرگان عرصه حکمت ، از شاگردان میرزا محمد تقی الماسی و معاصر وحید بهبهانی محسوب می‌شده است و کرباسی در بیاناتی، به ساده زیستی و قناعت وی اشاره کرده است. وی، به سال ۱۱۹۷ ق، در حالی که کرباسی هفده سالگی را طی می‌کرد، به دار بقا شتافت).
کرباسی، در جوانی به محضر برخی مشاهیر و معاریف حکمت و کلام در اصفهان راه یافت. در میان این دانشوران، از اندیشه‌های ملا علی بن جمشید نوری ، بیش از همه بهره برد.
او، در اصفهان به مکتب درس میرزا محمد علی فرزند مظفر اصفهانی، ملا محراب گیلانی ، شیخ محمد علی هرندی و شیخ محمد فرزند شیخ زین الدین نیز راه پیدا کرد و از محضر آنان محظوظ گشت. وی، در رساله فارسی که در جواب سؤال یکی از فرزندان فتحعلی شاه قاجار نوشته، نام این بزرگان را ذکر کرده است.


وی، پس از تکمیل تحصیلات خویش در اصفهان، به منظور ارتقای دانسته‌های خود در سطوح عالی معارف اسلامی، خصوصا فقه و اصول و نایل گشتن به درجه اجتهاد و بهره گیری از چهره‌های علمی حوزه نجف ، رهسپار عراق گردید. عالم بلندآوازه و مجتهد شناخته شده این زمان، سید محمد مهدی بحر العلوم (متوفی ۱۲۱۲ ق) بود که در میان شیعیان نفوذ فراوانی داشت.
کرباسی، در نجف اشرف و در محضر درس مرحوم سید بحر العلوم، با سید شفتی آشنا شد که بعدها این آشنایی، به دوستی و اخوت بین آن دو مبدل شد.
آیة الله شیخ جعفر کاشف الغطاء ، وی را در حوزه درسی خویش راه داده و مهارت‌های فقهی و توانایی خود را در علم اصول به او انتقال داد و برای او، اجازه‌ای صادر کرد که در آن از مقامات علمی و زهد و ورع وی سخن گفته و سلسله راویانی را که خود از آنها اجازه نقل حدیث داشته برشمرده است. استاد، در این اجازه نامه، شاگرد را عالم عامل، فاضل کامل و دارای فکر دقیق و ژرفای اندیشه معرفی کرده و به ملاقات او با حضرت صاحب الامر اشاره کرده است.
وی، در نجف اشرف، از محضر سید میر علی طباطبایی صاحب کتاب « الریاض »، نیز بهره مند گشت.


ایشان، سپس به شهر کاظمین سفر نموده و به مکتب پربار سید محسن اعرجی راه یافت و قضا و شهادات و بسیاری از مسائل فقهی را که در این زمینه کاربرد داشت، از وی آموخت.


وی، پس از آن، به ایران بازگشت و به شهر مقدس قم رفته و محضر میرزای قمی و ملا مهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹ ق) را درک نمود و سپس به کاشان و اصفهان رفت و رسالت فرهنگی و تکلیف دینی خود را در آن جا ادامه داد.
وی، در روش علمی، به استدلال ، برهان ، ژرف کاوی و تعمق اتکا داشت، اما در عین حال، استعانت از پیشگاه خداوند ، توسل به اهل بیت علیه‌السّلام و استفاده از احادیث منقول از ائمه علیه‌السّلام را در این راه به کار می‌برد و در مباحثه و مناظره با دیگران، فروتنی و قدرت تحمل عقاید طرف مخالف و نیز بلندنظری و وسعت مشرب را مد نظر داشت.
وی، در چندین رشته از علوم اسلامی، صاحب نظر بود و تالیفاتی داشت. گذشته از تدریس فقه و اصول ، در مسجد حکیم اصفهان به منبر می‌رفت و در نهایت سلامت نفس ، تقوا و پارسایی، مردم را موعظه می‌نمود.


در حوزه درسی این نام دار میدان فقاهت، دانشورانی چند، علاوه بر فرزندانش، تربیت شدند که از جمله آنها می‌توان به حاج ملا هادی سبزواری اشاره کرد.


او، به لحاظ مقام فقهی و تسلط بر موازین شرعی و نیز رعایت حالات اخلاقی، به ورع دست یافته بود، اما این خصلتش هرگز سبب آن نگردید که گوشه‌ای را برگزیند و به ریاضت نفس بپردازد و کاری با جامعه نداشته باشد و از برخورد با ناروایی‌ها و منکرها خاموش بماند، هنر مهمش این بود که در متن جامعه عصر خویش زندگی می‌کرد و در عین حال، در صیانت از ارزش‌ها و عملی نمودن دستورهای دینی، لحظه‌ای آرام نبود و البته به لحاظ رعایت شئون تقوایی و مراتب اخلاصی که داشت، بسیار احتیاط می‌کرد.
نسبت به دست گیری از فقرا، توجهی کامل و اهتمامی وافر داشت و به امور طلاب و شاگردان خود، به نحو احسن رسیدگی می‌نمود. مرحوم حاج میرزا زاهدی کرباسی که نواده او و خود دانشمندی توانا است، در کتابی به نام « بدر التمام » حالات روحی و اخلاقی جد خود را نگاشته و سجایای انسانی و مراتب اخلاقی او را ذکر نموده است.
ایشان، با آن عزت ، مناعت و استطاعتی که داشت، گامی از طریق قناعت بیرون نگذاشت و به استمرار این حالت که زینت اهل علم و نشانه ساده زیستی است، اصرار می‌ورزید.


۱. اشارات الاصول ؛
۲. ارشاد المسترشدین فی معرفة احکام الدین یا رساله عملیه ؛
۳. النخبة ؛
۴. منهاج الهدایة الی احکام الشریعة و فروع الفقه ؛
۵. السؤال و الجواب فی الفقه و الاحکام؛
۶. شوارع الهدایة فی شرح الکفایة المقتصد؛
۷. تقلید المیت؛
۸. الایقاضات؛
۹. رساله‌ای در صحیح و اعم؛
۱۰. نقد الاصول؛
۱۱. مناسک حج؛
۱۲. رساله‌ای در مفطر بودن قلیان یا توتون؛


این عالم بزرگ، پس از مدت هشتاد و یک سال و نوزده روز عمر با برکت، در شب پنج شنبه هشتم ماه جمادی الاولی ۱۲۶۱ ق/ ۱۲۲۴ ش، رحلت نمود و در برابر مسجد حکیم اصفهان دفن گردید.


نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار