أبد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابد و امد: (یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی اَمَداً)مفسران گفتهاند:
«اَمَد» و
«ابد» از نظر معنا به هم نزدیکند، با این تفاوت که
«ابد» مدت نامحدود را شامل میشود،در حالی که
«امد» مدت محدودی را؛ هر چند طولانی باشد
و
«ابدی» به چیزی گفته میشود که انجام ندارد.
ترجمه و تفاسیر
آیات مرتبط با
ابد و امد:
(قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا) (بگو: «من نمىدانم آنچه به شما
وعده داده شده نزديك است يا پروردگارم زمانى براى آن قرار مىدهد؟!).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
امد به معناى
غایت است، و آيه شريفه به منزله پيشگيرى از يك توهمى است كه حال
مشرکین اقتضاى آن را دارد، گويا وقتى
تهدید را شنيدهاند پرسيدهاند: اين تهديد چه روزى به وقوع مىپيوندد؟ در پاسخ به ايشان فرموده: بگو من نمىدانم نزديك است يا دور ...
(تفسیرهای
آیه ۲۵ سوره جن:
)
(قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلَا تَسْمَعُونَ) (بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند
شب را تا روز
قیامت بر شما جاودان سازد، آيا معبودى جز خداوند يگانه مىتواند روشنايى براى شما بياورد؟! آيا نمىشنويد؟!»).
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
سرمد بر وزن فعلل به معناى دائم است، بعضى هم گفتهاند: اين كلمه از ماده سرد اشتقاق يافته، و ميم آن زيادى است، و معناى «السرد» پشت سر هم بودن است، و اگر فرمود: به من بگوييد اگر خدا شب را تا روز قيامت يك سره قرار مىداد چه مىكرديد، و خلاصه اگر شب را مقيد به روز قيامت كرد، براى اين است كه: بعد از رسيدن روز قيامت ديگر شبى نخواهد بود.
آيه شريفه در مقام اثبات
توحید در
ربوبیت خداى تعالى است مىخواهد بفرمايد: آلهه شما مشركين هيچ سهمى از ربوبيت ندارند به دليل اينكه اگر
خدای تعالی شب را تا قيامت يك سره كند آنها نمىتوانند اين حكم خدا را
نقض كنند. و همچنين اگر عمر دنيا را يك سره
روز كند، پس از تدبير عالم هيچ سهمى در دست هيچ كس نيست.
مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بفرمايد: «من اله غير اللَّه ياتيكم بنهار» كيست غير از خدا كه برايتان روز بياورد ، چون مقتضاى
سیاق كلام مقابله ميان شب و روز بود، و ليكن اينطور نفرمود، بلكه فرمود: اگر خدا عمر
دنیا را يك سره شب كند كيست غير از خدا كه برايتان
نور بياورد، و اين تغيير اسلوب و ذكر نور به جاى روز، از قبيل ملزم كردن خصم است به حداقل و آسانترين لوازم گفتار او، تا بطلان مدعايش به نحو اتم روشن گردد، گويا فرموده است: اگر غير از خداى تعالى كسى امور عالم را تدبير مىكند، اگر خدا عمر دنيا را تا قيامت يك سره شب كند، بايد آن مدبر بتواند روز را بياورد، و ما نمىخواهيم روز بياورد، حداقل بتواند نورى كه پيش پاى شما را روشن كند بياورد، و ليكن هيچ كس چنين قدرتى ندارد، چون
قدرت همهاش از خداى سبحان است.
(تفسیرهای
آیه ۷۱ سوره قصص:
)
(قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ) (بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند روز را تا قيامت بر شما
جاودان كند، آيا معبودى غير از خدا مىتواند شبى براى شما بياورد تا در آن
آرامش يابيد؟ آيا نمىبينيد؟!»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: ولى نظير وجه و نكتهای که در آیه ۷۱ قصص گفتیم، در آيه ۷۲، كه مىفرمايد: و اگر خدا عمر دنيا را تا قيامت يك سره روز كند چه كسى برايتان شب را مىآورد، كه در آن سكونت كنيد، جريان ندارد، براى اينكه در آيه بعدى اگر به جاى شب،
ظلمت را نياورد براى اين است كه منظور از آوردن ظلمت سكونت و آرامش
بشر است، و ظلمتى مايه سكونت بشر است كه ممتد باشد، و اگر ممتد باشد همان شب مىشود، و لذا در
آیه مذكور نفرمود: «من اله غير اللَّه ياتيكم بظلمة تسكنون فيه». اينكه در آيه مورد بحث كلمه
ضیاء را
نکره (بدون الف و لام) آورد، خود مؤيد وجهى است كه ما بيان داشتيم.
(تفسیرهای
آیه ۷۲ سوره قصص:
)
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ابد و امد»، ص۱۸. [[رده:لغات سوره قصص]