أسرار آل محمد علیهم السلام ترجمه کتاب سلیم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسرار آل محمد، ترجمه کتاب
سلیم بن قیس هلالی به فارسی است. یکی از کتابهای برجای مانده از سده نخستین تاریخ
اسلام ، کتاب سلیم بن قیس هلالی است. این کتاب، بنا به نقل مشهور، تالیف عالمی به همین نام است و چون او خود، برای کتابش نامی انتخاب نکرد، به تدریج به نام مؤلفش شهرت یافت. متن عربی کتاب سلیم، چندین بار به چاپ رسید و ترجمه فارسی آن نیز برای اولین بار، در سال ۱۴۰۰ هجری با عنوان اسرار آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم انتشار یافت.
شامل یک مقدمه است که دربردارنده دو قسمت میباشد که در قسمت اول به معرفی خلاصهای از زندگی سلیم و تاریخچه کتاب وی میپردازد و در قسمت دوم به بررسی و تحقیق درباره کتاب سلیم اشاره میدارد. اصل کتاب در سه بخش گزارش شده است.
بخش اول متن کتاب سلیم، احادیثی که انواع چهارگانه نسخههای کتاب سلیم (الف و ب و جو د) در آن مشترکند، از شمار ۱ تا ۴۸ ذکر میشود.
بخش دوم، تتمه متن کتاب سلیم در نوع «ج» از نسخههای کتاب- که کاملتر است- احادیثی آمده که در «الف» و «ب» و «د» وجود ندارد، به جز
حدیث ۵۸ که در نوع «ب» نیز هست. این ۲۲ حدیث در این فصل از شماره ۴۹ تا ۷۰ ذکر میگردد.
در بخش سوم، مستدرکات کتاب سلیم ۲۳ حدیث ذکر میشود که در کتب حدیث از سلیم بن قیس نقل شده و در نسخههای موجود کتاب سلیم وجود ندارد. این احادیث جزیی از کتاب او به حساب میآید، زیرا آنچه از سلیم نقل شده از کتاب او بوده است.
ذکر این احادیث به عنوان تکمیل کتاب سلیم و عرضه نسخه کاملی از آن است که شامل همه
روایات منقول از سلیم خواهد بود.
مطالبی که در این کتاب میخوانیم؛ شامل موارد زیر میباشد:
فتنههای ۲۴ ساعت آخر عمر
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم .
پایههای انحرافی که در
سقیفه - پایه ضلالت و
تحریف - بنیان گذاری شد.
آنچه در ۷۵ روز اول پس رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم رخ داد و به شهادت سیده نساء العالمین و فرزندش محسن علیهماالسلام انجامید.
تاریخ ۲۵ ساله
غصب خلافت.
امتحانهای پنج ساله امت در
حکومت امیرالمؤمنین علیهالسّلام .
اقدامات خصمانه
معاویه طی ۱۵ سال حکومت ظالمانه او.
کتابی که گویای وصایای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره
اهل بیت علیهالسّلام است، و از برخوردهای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با منافقین و مقابله آنان با حضرتش گزارش میدهد.
این کتاب بیانگر ظلمی است که بر امامان
شیعه رفته، و نشانگر آن است که مذهب الهی شیعه چه قربانیانی در راه حفظ مفاهیم اصیل اسلام داده، و چه شهدا و مظلومین والامقامی در راه مقابله با بدعتها و تحریفها تقدیم کرده است.
متن حاضر؛ شامل ۹۳ حدیث است که ۴۸ حدیث آن در نوع «ج» موجود است، و ۲۳ حدیث آن به عنوان مستدرکات کتاب سلیم ذکر میشود.
در ابتدای هر حدیث خلاصهای از عناوین آن ذکر میشود تا مطالعه کننده قبل از شروع از محتوای آن آگاه باشد.
در پایان هر حدیث مدارک آن ذکر خواهد شد که شامل موارد نقل آن از کتاب سلیم در کتب حدیث و نیز نقل آن با سند متصل به سلیم و به روایت از غیر سلیم خواهد بود.
محقق و مترجم این کتاب از یک مؤلف معمولی و غیر معصوم، و حداکثر صحابی ائمه علیهالسّلام ، محققی استثنایی میسازد که در همان سنین نوجوانی؛ یعنی حدود چهارده سالگی، تفکری موشکافانه و بسیار ژرف دارد و همانند طبیبی حاذق، برای آینده جهان تشیع، نسخهای شفا بخش میپیچد.
مترجم، در معرفی کتاب و مؤلفش، آن اندازه غلو میکند که هالهای از قداست، اطراف سلیم و کتابش را فرا میگیرد و انسان را دچار شگفتی میسازد که چگونه چنین اثر جاودانه و بی نظیری، تاکنون برای عامه مردم، معرفی نشده، و قرنها است که فارسی زبانهای
مسلمان ، از آن، بیبهره ماندهاند؟! و چرا به تصریح مترجم، «از اولین چاپ متن عربی کتاب، بیش از پنجاه سال نمیگذرد» و «ترجمه فارسی آن(سهم) پانزده سال قبل، برای اولین بار، چاپ شده است»؟! آیا بهتر نبود کتابی که با کمال تاسف، مترجم برای تایید صد در صد آن، ناخواسته مرحوم کلینی و کتاب شریف کافی را مورد بی مهری قرار میدهد، زودتر از اینها انتشار مییافت و شیعیان، قرنها از آن، بی بهره نمیماندند؟! و اگر مطالب این کتاب، در ضمن کتابهای حدیثی مهم دیگر موجود است، پس چه حاجت به این همه افراط و زیاده روی در تایید تک تک احادیث و تمامی محتویات کتاب مذکور؟
جای بسی خوش وقتی است که مترجم محترم نیز در این جهت، با نگارنده هم عقیده است و به صراحت مینویسد:
در این بحث،
مناظره و مجادله شخصی مطرح نیست و غرض اصلی، یک تحقیق علمی است.
ایشان در این زمینه تا آن جا پیش میروند که به نقل از
بحار الانوار مرحوم
مجلسی ، این حدیث را از امیرمؤمنان، علی علیهالسّلام نقل میکنند که حضرت فرمود:
دین خدا با اشخاص شناخته نمیشود؛ بلکه با دلیل حق شناخته میشود. پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.
اولین نکتهای که با مطالعه اجمالی مقدمه کتاب، در
ذهن هر خوانندهای نقش میبندد، جنبه فوق قدسی سلیم و کتاب اوست.
در زمانی که تحقیق و نگارش، به هیچ وجه همانند امروز در بین مردم مرسوم نبود، بیان مطالبی در شان سلیم که از ویژگیهای قرن پانزدهم است، ابدا با واقعیت سازگار نیست.
بی تردید، بر شمردن تمامی ویژگیهای یک محقق توانمند برای سلیم و شاگردش ابان که در
قرن آغازین هجری میزیستهاند و در آن دوران، تنها همت راویان- اگر بسیار فاضل و برجسته هم بودند- در نقل یا جمع چند حدیث خلاصه میشد، آیا میتواند با واقعیت منطبق باشد؟ یا این مقدمات، برای یک نتیجه گیری نه چندان منطقی لازم است؟ که متاسفانه چنین است و برمبنای این مقدمات، چنین نتیجه گرفته میشود که تمام مطالب این کتاب، صد در صد صحیح و به دور از هر گونه جعل و تحریف است «و در این کتاب، مطلب خاصی که دلالت بر جعل و تحریف کند، وجود ندارد... و هیچ دلیلی بر
جعل ، در این کتاب نمیتوان پیدا کرد... و ادعای جعل و تحریف، فقط برای ایجاد شک و تردید در عظمت کتاب سلیم، مطرح شده است» و خلاصه این که «مطالعه اول تا آخر کتاب سلیم، برای حکم به صحت آن(دادن)، کافی است».
چگونه است که هم سلیم و هم ابان، دقیقا زمان
مرگ خود را پیش بینی میکنند و پیش از مرگ، طی تشریفاتی ویژه، و البته نه چندان گسترده، کتاب را به دیگری تحویل میدهند. اگر این مطلب درباره سلیم درست باشد- که در دوره خفقان زندگی میکرد و امکان انتشار مطالب کتابش نبود-، درباره ابان، قطعا بی مورد است؛ زیرا اولا او قبلا کتاب را به فردی غیر شیعه؛ همانند حسن بصری نشان داد و از وی در مورد کتاب، تاییدیهای گرفت. ثانیا مطالب کتاب، تا زمان مرگ ابان، در بین مردم انتشار یافته بود و اکثر مردم، از محتوای آن خبر داشتند.
به علاوه، چگونه سلیم درباره کتابش نهایت
احتیاط را به خرج میدهد و با روحیه والای «کتمان» و «اجتناب از شهرت» و «دقت در ثبت مطالب»،
مدت شصت سال، بی وقفه به تالیف و تدوین کتابش همت میگمارد؛ اما در بین آن همه اصحاب
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه علیهالسّلام ، هیچ کس را شایسته واگذاری این امانت نمیبیند؛ بلکه بر اثر تصادف و اتفاق، در شهر نوبندگان، به هنگام ملاقات با نوجوان چهارده سالهای به نام ابان بن ابی عیاش، به یک باره تصمیم میگیرد که حاصل یک عمر تلاش طاقت فرسای خویش را در اختیار وی قرار دهد؟ مترجم در مقدمه خود، در این باره چنین آورده است:
در شهر نوبندجان، سلیم، با جوانی که چهارده سال از عمرش میگذشت و نامش ابان بود، ملاقات کرد. البته جنبه آشنایی بین سلیم و ابان، برای ما معلوم نیست که آیا فامیل بودهاند و یا سابقه دوستی داشتهاند یا یک اتفاق و تصادف بوده است (!)؛ ولی به هر حال، سلیم در خانه پدری
ابان بن ابی عیاش اقامت کرد... دیری نگذشت که سلیم، احساس کرد در سرزمین غربت، عمرش به پایان خود، نزدیک میشود و مهمترین مسئله برای او حفظ کتابش بود... سلیم، نگران کتابی بود که با تمام وجود، در راه تالیف و حفظ آن، فداکاری کرده بود و مطالب آن را به طور شفاهی از خود معصومان علیهالسّلام یا از اصحابشان گرفته بود؛ کتابی که در بردارنده نکات و گوشههای بسیار دقیقی از تاریخ اسلام بود و او در به دست آوردن آنها زحمت فراوان کشیده بود؛ کتابی که در یک نگاه، مجموعهای از معارف و
تاریخ اسلام بود که میبایست به عنوان پایه تولی و تبری تلقی شود...
مترجم در بحث «انتقال کتاب از ابان به ابن اذینه» چنین مینویسد:
اتفاق عجیبی که در سال ۱۳۸ هجری در ۷۶ سالگی ابان(رخ داد)، این بود که یک شب، سلیم را در عالم رؤیا دید. سلیم، نزدیکی مرگ او را خبر داد و گفت: «ای ابان! تو در این روزها از دنیا میروی. درباره
امانت من، تقوا پیشه کن و آن را ضایع مکن و به وعدهای که به من در مورد کتمان آن دادهای، عمل کن و آن را جز نزد مردی از شیعیان
امیرالمؤمنین علیهالسّلام که صاحب دین و آبرو باشد، مسپار». این خواب، از رؤیاهای صادقه بود؛ چه آن که یک ماه از آن نگذشته بود که ابان از دنیا رفت... صبح آن شب که ابان، سلیم را در خواب دید، با ابن اذینه ملاقات کرد و رؤیای شب گذشته را و نیز اجمالی از تاریخچه کتاب را با او در میان گذشت. سپس کتاب را رسما به او تحویل داد و او هم مانند سلیم، تمام کتاب را برای ابن اذینه قرائت کرد... بیش از یک ماه از تحویل کتاب سلیم به ابن اذینه نگذشته بود که ابان، در
ماه رجب سال ۱۳۸ هجری در
بصره از دنیا رفت.
اولا آنچه در این جا مطرح شده است، مشابه آن چیزی است که درباره سلیم هم بیان گردید. در آن جا درباره برخورد سلیم با ابان و تسلیم کتاب به وی، سخن از «یک اتفاق یا تصادف» است و در این جا هم، سخن از یک اتفاق عجیب و رؤیای صادقه!
ثانیا باید از مترجم محترم پرسید: مدرک و ماخذ این خواب، کجاست؟ آیا ماخذ این خواب، به غیر از خود کتاب سلیم، جای دیگری هم هست؟ و اگر هست، آیا دیگران از همین منبع نقل نکردهاند و در آن صورت، این دور، باطل نخواهد بود؟ آیا سخن ابان- با فرض این که واقعا از او باشد-، تا این اندازه قابل دفاع و استناد است؟
در همین زمینه باید توجه داشت که صرف موجود بودن سخنی از
ائمه علیهالسّلام در تایید کتابی در همان کتاب، نمیتواند دلیل درستی ادعای مؤلف باشد.
در کتاب حاضر پس از توضیح سخن
امام صادق علیهالسّلام در تایید کتاب سلیم، از جمله چنین آمده است:
باید توجه داشت که امام صادق علیهالسّلام ، در زمانی کلام مزبور را فرمودهاند که
شیعه در شرایط مرگبار حکومتهای غاصب، امکانی برای نشر و بسط معارف خویش نداشتند و به خصوص در جنبه عقیدتی، کتاب تدوین شده و آمادهای نداشتند تا در مقابل دشمنان و یا برای خود شیعیان، عرضه کنند و تنها نوشته درخشانی که به حق آبروی تشیع به شمار میآمد و حامل حقایقی بس عمیق از عقاید و تاریخ تشیع بود، همانا کتاب سلیم بن قیس بود.
ولی باید توجه داشت که اولا اگر شیعه پیش از زمان امام صادق علیهالسّلام امکان بیان حقایق معارف خویش را نداشت، به گواهی تمامی مؤرخان تاریخ اسلام، در دوره آن حضرت- که مصادف با زوال حکومت ننگین
بنی امیه و آغاز حکومت غاصبانه
بنی عباس بود- بهترین فرصت را برای اظهار معارف اهل بیت علیهالسّلام پیدا کرد و هزاران شاگرد مکتب امام صادق علیهالسّلام و هزاران حدیث منقول از آن حضرت، بهترین گواه این مدعاست.
ثانیا به شهادت بسیاری از کتب حدیث، پیش از سلیم، بزرگانی؛ همچون
سلمان و دیگران، و در راس همه: امیرمؤمنان علیهالسّلام و
فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم ، دارای تالیف و کتاب بودند و لذا کتاب سلیم، نباید تنها تالیف در این زمینه تلقی شود. یک نگاه اجمالی به اثر ارزشمند تدوین السنه الشریفه، تالیف استاد سید محمدرضا حسینی جلالی برای اثبات این ادعا کافی است.
ثالثا این عبارت که «کتاب سلیم، حامل حقایقی بس عمیق از عقاید و تاریخ تشیع بود»، جای تامل دارد؛ زیرا احادیث این کتاب، همه عقاید و
اصول دین و همه حقایق مربوط به تاریخ تشیع را در برنمی گیرد.
رابعا باید توجه کرد که اصولا تعلیم و تعلم در آن روزگاران؛ همانند امروز، براساس مکتوبات و نوشتهها و از روی کتابهای درسی نبود که اگر فرض کنیم اصحاب ائمه علیهالسّلام کتابی در اختیار نداشتند، از فراگیری تعالیم
اهل بیت علیهالسّلام بی بهره میماندند و تنها در صورتی که کتابی موجود بود، میتوانستند دستورات دینی را بفهمند.
نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.