• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أُحْدِثَ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أُحْدِثَ‌: (حَتّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا)
در اصل از مادۀ «حدوث و حداثة» به معنى «رخ دادن امرى تازه» است، يعنى به وجود آمدن چيزى كه قبل از آن موجود نبوده و تازه پيدا شده است. به همين مناسبت، نقل يا بازگو كردن يك ماجرا را «حدیث» گفته‌اند (خبر و سخنى تازه).
آیه مورد بحث بخشى از ماجراى موسی (علیه‌اسلام) و يار همسفرش (یوشع) در برخورد و ديدار با بنده‌اى از بندگان راستين خدا و مردى عالم و دانشمند به نام «خضر» است، موسى خواست تا از او پيروى كند و آنچه مايۀ رشد و صلاح است از وى بياموزد. و در این مسیر با حوادث زننده مواجه میشود و از آنجا كه شکیبایی در برابر حوادث ظاهرا زننده‌اى كه انسان از اسرارش آگاه نيست كار آسانى نمى‌باشد بعد از چند بار، دوباره آن مرد عالم از موسى تعهد گرفت و به او اخطار كرد: و" گفت پس اگر مى‌خواهى به دنبال من بيايى سكوت محض باش، از هيچ چيز سؤال مكن تا خودم به موقع آن را براى تو بازگو كنم"



به موردی از کاربرد أُحْدِثَ‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أُحْدِثَ‌ (آیه۷۰ سوره کهف)

(قالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا) «خضر گفت: «پس اگر مى‌خواهى به دنبال من بيايى، از من چيزى مپرس تا خودم به موقع، راز آن را براى تو بازگو كنم.»

۱.۱.۱ - أُحْدِثَ‌ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ظاهر اين است كه كلمه منه متعلق به كلمه ذكرا باشد، و احداث ذكر از هر چيز به معناى ابتداء و آغاز به ذکر آن است بدون اينكه از طرف مقابل تقاضايى شده باشد. و معناى جمله اين است كه: اگر پيروى مرا كردى بايد از هر چيزى كه ديدى و برايت گران آمد سؤال نكنى تا خودم در بيان معنا و وجه آن ابتداء كنم. و در اين جمله اشاره است به اينكه به زودى از من حركاتى خواهى ديد كه تحملش بر تو گران مى‌آيد، ولى به زودى من خودم برايت بيان مى‌كنم. اما براى موسى مصلحت نيست كه ابتداء به سؤال و استخبار كند، بلكه سزاوار او اين است كه صبر كند تا خضر خودش بيان كند.

۱. کهف/سوره۱۸، آیه ۷۰.    
۲. اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج، ص.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۲۴۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۲، ص۴۸۸.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه ۷۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۷۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۴۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۰۵.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۴۶.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « أُحْدِثَ‌ »، ص۴۶۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره کهف | لغات قرآن




جعبه ابزار