• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صبر، عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومت کردن در بلایا و مصایب، به گونه‌ای که سینه انسان تنگ نشود و خاطرش پریشان نگردد.



عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده «صبر» است. «صبر» در لغت عرب به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است.
[۱] زیبدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۷۱.
و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.


در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند. و هم‌چنین حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت و همچنین به آرامش و طمأنینه گفته می‌شود. با توجه به تعاریف مذکور، «صبر» یک صفت نفسانی بازدارنده و عامی است که دارای دو جهت عمده است: از یک سو گرایش‌ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود می‌کند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت‌گریزی در برابر عقل و شرع باز داشته و آن را وادرا می‌کند که زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقّق یابد، به آن «صبر» و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقّت بدان وادار سازد، «تصبّر» می‌گویند.


بر مبنای مفهوم عام و گسترده‌ای که برای صبر بیان شد، عالمان اخلاق از جهات مختلف انواع متعددی برای صبر بیان داشته‌اند که مهم‌ترین آنها به اختصار بیان می‌گردد.

۳.۱ - از جهت مفهوم

بر طبق تعاریف پیش‌گفته، گاهی مراد از صبر، ایجاد هر نوع محدودیت در جاذبه‌ها و دافعه‌های نفسانی است که مفهومی عام است و گاهی مراد از آن صرفاً بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و عدم رضایت نسبت به امور ناخوشایند و سختی‌ها است. بنابراین صبر دارای دو مفهوم است که گاهی در مفهوم خاص به کار می‌رود.

۳.۲ - از جهت موضوع

صبر در مفهوم عام خود، از حیث موضوع دارای انواع متعددی است: گاهی صبر بر سختی‌ها و مصیبت‌ها و عدم اضطراب و پریشانی و حفظ سعه صدر در مقابل آنها است، که به آن «صبر بر مکروهات» می‌گویند و در مقابل آن «جزع» و بی‌قراری وجود دارد. نوع شایع و رایج آن همین قسم است. صبر بر دشواری‌های جنگ «شجاعت» نام دارد و در مقابل آن «جُبن» و ترس قرار دارد. گاهی در مقابل سرکشی و طغیان غضب و خشم است، که «حِلم» و «کظم غیظ» نام دارد. گاهی صبر، در انجام عبادت است که در مقابل آن «فسق» قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. گاهی صبر در برابر شهوات شکم و غریزه جنسی است که «عفت» نام دارد و در مقابل غریزه دنیاطلبی و زیاده‌خواهی است که «زُهد» نام دارد و در مقابل آن «حرص» قرار می‌گیرد. گاهی نیز صبر بر کتمان اسرار است که «رازداری» نام دارد. و صبر در اجتناب از خوردن و آشامیدن را "صوم (روزه)" گویند. و هم‌چنین برخی از عالمان اخلاق، صبر را از این جهت به صبر بر متاع دنیا (سرّاء) و صبر بر بلا (ضرّاء) تقسیم کرده‌اند.

۳.۳ - از جهت حکم

صبر به اعتبار حکمِ تکلیفی‌اش به پنج نوع تقسیم می‌شود: صبر واجب که در مقابل شهوات و گرایش‌های حرام است و صبر مستحب که بر دشواری‌های انجام مستحبات، است. صبرِ حرام که بر بعضی آزار و اذیّت‌ها است؛ مانند صبر در مقابل تجاوز دیگران بر مال، جان و ناموس انسان. صبر در مقابل امور مکروه و ناخوشایند، مانند صبر بر سختی روزه گرفتن در روز عاشورا که مکروه می‌باشد. در غیر این موارد صبر مباح است. بنابراین «صبر» همواره امری است پسندیده نیست، بلکه گاهی حرام و مکروه هم می‌شود.


صبر در یک تقسیم‌بندی کلی به دو قسم تقسیم می‌شود:

۴.۱ - صبر بدنی

صبر بدنی: صبر بدنی در مقابل مشقت‌هایی است که بر بدن و جسم انسان وارد می‌شود.
این صبر یا با عمل تحقق می‌یابد، مثل قیام به عبادات مشکل، یا با تحمل و استقامت، مثل صبر بر کتک‌های شدید، امراض بزرگ و جراحات هولناک، که قرآن کریم درباره‌ی صبر ایوب نبی در برابر امراض و مصیبت‌هایش این‌گونه از او یاد‌ می‌کند:
«وَاذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی‌ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ‌... إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا؛ و به خاطر بیاور بنده ما ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است‌... ما ایوب را شکیبا یافتیم.»
حضرت ایوب (علیه‌السلام) یکی از انبیاء بزرگ الهی است که دارای مال و فرزندان فراوان و بسیار اهل بخشش بود.
او مورد امتحان‌های سخت الهی قرار گرفت؛ اموال او از بین رفت، فرزندان او هلاک شدند، بدن او دچار امراض سخت شد؛ اما او در برابر کوه مصائب و مرض‌های شدیدی که بر او وارد شد، صبر نمود و هیچ شکایتی نکرد؛ لذا به عنوان اسوه و الگوی صبر شناخته شد.

۴.۲ - صبر نفسی

صبر نفسی: یکی از اقسام صبر، صبر در مقابل شهوات نفسانی است که قرآن این‌گونه بیان کرده است:
«فَأَمَّا مَنْ طَغی‌ وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا... وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی...‌؛ امّا آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را مقدّم داشته‌... و آن‌کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد...».
این آیه به دو گروه از انسان‌ها اشاره دارد که یک گروه از آن‌ها در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و در مقابل زرق و برق آن، صبر خود را از کف داده؛ اما گروه دیگر به خاطر ترس از مقام پروردگار خویش، نفس خویش را حبس نموده و صبر را پیشه‌ی خود می‌سازد.


از نظر قرآن، صبر در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که خداوند صاحبان عقل را چنین ستوده است:
«إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‌... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار؛ تنها صاحبان اندیشه متذکر می‌شوند... و آن‌ها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبایی می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند... پایان نیک سرای دیگر، از آن آن‌هاست‌».
این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات صبر بر مصائب در راه کسب رضای الهی است.
[۲۴] سبزواری نجفی، محمد بن حبیب‌الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، بیروت، ج‌۴، ص۱۲۴، دارالتعارف، ۱۴۰۶ق، چاپ اول.



بنابر روایات نقل شده از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، صبر دارای مراتب سه‌گانه است:

۶.۱ - صبر بر مصیبت

صبر بر مکروهات و مصایب: شکیبایی انسان در برابر حوادث تلخ و ناگوار مثل خسارات مالی، مرگ عزیزان، بیماری و... از جمله مراتب صبر است که قرآن کریم از آن این‌گونه یاد کرده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین‌ الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون‌؛ قطعاً همه‌ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! آن‌ها که هرگاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به سوی او باز می‌گردیم!».
در این آیه خداوند، به کسانی که در برابر مصایب و مکروهات، صبر پیشه کرده‌اند، بشارت‌ می‌دهد؛ چراکه آنان مالکیت حقیقی را از آن خدا‌ می‌دانند و او را صاحب حق هرگونه تصرفات در عالم به حساب‌ می‌آورند؛ پس به‌طور قطع چنین کسی از وارد شدن مصایب و مشکلات متأثر نمی‌گردد.
[۲۸] طیب، سیدعبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۵۹-۲۶۱، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم.


۶.۲ - صبر بر طاعت

صبر بر طاعت: تکالیفی که خدای متعال بر عهده‌ی بندگان قرار داده، با دشواری‌هایی همراه است؛ لذا ممکن است انسان به خاطر دشواری در انجام آن کوتاهی کرده و آن را ترک کند؛ از این‌رو قرآن کریم انسان‌ها را به صبر بر امتثال وظایف دینی توصیه کرده است:
[۲۹] مدرسی، سیدمحمدتقی‌، من هدی القرآن‌، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق، چاپ اول، ج‌۷، ص۷۷.

«رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبادَتِه‌؛ همان پروردگار آسمان‌ها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن و در راه عبادتش شکیبا باش!»

۶.۳ - صبر در معصیت

صبر در معصیت: بالاترین مرحله از صبر، صبر بر معصیت است و آن ایستادگی در برابر شعله‌های سرکش شهوات و هیجان‌های برخاسته از هوی و هوس و یا مقامات دنیوی است؛ چراکه بیشتر انسان‌ها در برابر فقر و گرفتاری طغیان نمی‌کنند؛ ولی وقتی خدا مقام، پول و صحّت بدن بدهد، آن وقت خیلی سخت است که خودش را سالم نگه دارد و صبر پیشه کند و این نعمت موجب غفلت و معصیت او نگردد. از این قسم به صبر بر نعمت نیز تعبیر‌ می‌کنند.
قرآن کریم در این‌باره‌ می‌فرماید: «وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‌؛ و اگر بعد از شدّت و رنجی که به او رسیده، نعمت‌هایی به او بچشانیم، می‌گوید: مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می‌شود... مگر آن‌ها که (در سایه‌ی ایمان راستین،) صبر و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند.»
صبر در برابر معصیت‌ها و هوای نفس آن‌قدر عظیم است که حتی یوسف نبی (علیه‌السلام) نیز خود را از شرّ آن ایمن ندانسته و به خدا پناهنده‌ می‌شود:
«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی‌؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند!».
یوسف (علیه‌السلام) فرزند یعقوب نبی (علیه‌السلام) که در کودکی مورد حسد برادران خود قرار گرفت و با بیرحمی او را در چاه انداختند، سپس به بهایی اندک فروختند؛ و در مصر نیز به دلیل ردّ درخواست نامشروع همسر عزیز مصر و دیگر زنان مصری، سال‌ها به زندان افتاد، اما در برابر همه‌ی این مصائب صبر پیشه کرد و بر خدا توکل نمود.
[۳۶] حسینی همدانی، سیدمحمدحسین‌، انوار درخشان‌، ج۹، ص۹، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی لطفی‌، ۱۴۰۴ق، چاپ اول.


۶.۴ - صبر توبه‌کنندگان

و آن عبارت است از ترک شِکْوه، بی‌تابی و بی‌قراری و رفتار غیر طبیعی و پریشان نداشتن؛

۶.۵ - صبر زاهدان

یعنی علاوه بر مرتبه اول، بر آنچه نسبت به انسان مقدّر شده از سختی‌ها و درد و رنج‌ها، رضایت قلبی داشتن؛

۶.۶ - صبر صدّیقان

یعنی علاوه بر دو مرتبه قبل، نسبت به‌ آنچه خداوند در حق انسان مقرر داشته، عشق ورزیدن و آن را دوست داشتن.


واژه «صبر» در شکل‌های مختلف بیش از صدبار در قرآن به کار رفته است که خود به خود بیانگر اهمیّت این موضوع است. قرآن کریم در بیان علت رسیدن بعضی از بنی‌اسرائیل به مقام امامت و هدایت مردم می‌فرماید:

۷.۱ - فضیلت صبر در آیینه‌ی قرآن

در باب ارزش والای صبر همین بس که قرآن در آیات متعددی با عبارت «الله مع الصابرین»، «إنّ الله یحبّ الصابرین» و عبارات دیگر به آنان مژده می‌دهد که خداوند با صابران همراه است و آنان را بسیار دوست دارد.
و در بیان علت رسیدن بعضی از بنی‌اسرائیل به مقام امامت و هدایت مردم‌ می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ؛ و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.»
در این آیه صبر را از مقدمات رسیدن به مقام پیشوایی شمرده و انسان را در مقام قرب الهی تا جایی بالا‌ می‌برد که شایستگی امامت بر مردم را پیدا‌ می‌کند که خود دلیلی آشکار بر ارزش والای صبر در راه خداست.
[۴۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‌۲۳، ص۳۰۱، قم، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش، چاپ دوم.


۷.۲ - چگونگی پاداش صابران

و در باب چگونگی پاداش صابران در آخرت، در جایی به‌ آن‌ها وعده پاداشی بهتر از آنچه عمل کرده‌اند، می‌دهد: «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ و قطعاً کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل کردند، پاداش خواهیم داد.» در آیات دیگر در تعیین مقدار پاداش صابران می‌فرماید: «اُولئِکَ یُؤْتَوْنَ اَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؛ آنان‌اند که به (پاس) آنکه صبر کردند و (برای آنکه) بدی را با نیکی دفع می‌نمایند و از آنچه روزی شان داده‌ایم انفاق می‌کنند، دوبار پاداش خواهند یافت.»
در جای دیگر اعلام می‌دارد که اجر و پاداش صابران از حدّ و شمارش خارج است و آنها بدون حساب، پاداش دریافت می‌دارند:
«اِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ اَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ؛ بی‌تردید، شکیبایان پاداش خود را بی‌حساب (و) به تمام خواهند یافت.»

۷.۳ - وعده همراهی صابران

هم‌چنین خداوند به صابران وعده همراهی داده است: «وَ اصْبِرُوا اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است»
«بَلی اِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَاْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ؛ نصرت و پیروزی را تنها در سایه صبر و شکیبایی میسّر می‌داند.»
«اُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ هدایت، درود و رحمت پروردگار را به صابران ارزانی می‌دارد.»
«و الله یحِب الصبرِینَ؛ صابران را در زمره دوستان و محبوبان خود یاد می‌کند.»
«فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ اُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛ بارها و بارها به فرستادگان خود و همه انسان‌ها سفارش به صبر می‌نماید.»

۷.۴ - درخواست صبر از خداوند

از بندگان خاص خود نقل می‌کند که همواره از خداوند درخواست توفیق صبر و شکیبایی می‌کرده‌اند. و ده‌ها مورد دیگر که همگی بیانگر ارزش والای صبر در نظام اخلاقی اسلام است. امام صادق (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید: «صبر برای ایمان به منزله سر برای بدن است؛ هم‌چنان که اگر سر برود بدن هم از بین می‌رود، اگر صبر از کف رود، ایمان نیز از کف می‌رود.» از امام باقر (علیه‌السّلام) در باب اهمیت صبر نقل شده است: «بهشت در پوششی از ناملایمات (و بردباری) است؛ پس هر که در دنیا بر ناملایمات صبر کند به بهشت رود. و دوزخ در پوشش لذت‌ها و خواهش‌های نفس است؛ پس هر که لذت و خواهش نفس را برآورد، به دوزخ می‌رود.»


انسان و محل زندگی او به نحوی آفریده شده که با آفات، کمبودها، موانع و مصیبت‌های فراوانی همراه است و همیشه آفات و مصائبی در اموال، عزیزان، دوستان و... در کمین نعمت‌هاست که موجب از دست دادن آن‌ها می‌شود؛ از سویی دیگر انسان در معرض حملات شدید تمایلات نفسانی است که همه این موارد ابزار آزمایش انسان توسط خدای متعال به شمار‌ می‌آیند:
«وَ نَبْلُوَکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُون‌؛ و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم و سرانجام بسوی ما بازگردانده می‌شوید!»
در این میان تنها کسانی از میان موانع و مشکلات، سلامت به مقصد‌ می‌رسند که با صبر، به قضای الهی راضی شده و تمایلات نفسانی را حبس نموده، و تسلیم امر خداوند گشتند.
مصائب گوناگون آنان را از شکر، اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار سازند.


خداوند در قرآن کریم در موارد مختلف به شکل‌های گوناگون به این موضوع پرداخته و انسان‌ها را با جایگاه و ارزش صبر آشنا ساخته است؛ هم‌چنین به صابرین همراهی و یاری خود را در مراحل سخت زندگی، وعده داده و نعمت‌های ویژه‌ای عنایت کرده است:
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرین... أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون‌؛ بشارت ده به استقامت‌کنندگان!... این‌ها، همان‌ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن‌ها هستند هدایت‌یافتگان!». واژهی صبر و مشتقات آن ۱۰۳ بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهمیت ویژه این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد.


برای صبر آثار فراوان دنیوی و اخروی می‌توان بر شمرد؛ از جمله امام علی (علیه‌السّلام) در بخشی از تحلیل خود نسبت به عزّت و ذلّت برخی اُمم گذشته می‌فرماید: چون خدا دید چگونه در راه دوستی او بر آزار شکیبایی‌اند، و چسان از بیم او ناخوشایندی را تحمّل می‌نمایند، از تنگناهای بلا، گشایشی برایشان پدید آورد، و از پسِ خواری ارجمندشان فرمود و آرامش را جایگزین بیم کرد. پس پادشاهانِ حکمران شدند و پیشوایان با فرّ و شان ‌و کرامتِ خدا در حق آنان تا بدان‌جا رسید که دیده آرزو نهایت آن را ندید.» بعضی از عالمان اخلاق صبر را دروازه ورود به مقام رضایت به مقدّرات الهی و مقام رضا را باب رسیدن به وادی محبت پروردگار دانسته‌اند. بنابراین از آثار مهم صبر در همین دنیا می‌توان از دستیابی به مقام «رضا» و «محبت» نام برد. محورهای متعدد دیگری درباره «صبر» قابل طرح است؛ از قبیل مناسبات صبر و شکر، راه‌های دستیابی به شکیبایی و مانند آن که به دلیل اختصار از طرح آنها خودداری می‌شود.


خداوند در موارد مختلف به پاداش صابران پرداخته هست.
«وَ جَزاهُمْ بِماصَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً...؛ و در برابر صبرشان، بهشت و لباس‌های حریر بهشتی را به آن‌ها پاداش می‌دهد!...».
این آیه و آیات بعد که در وصف صبر بر گرسنگی و ایثار طعام امام علی (علیه‌السلام) و خانواده ایشان نازل شده است، به پاداش آن اشاره نموده و نعمت‌های بهشتی را که به خاطر صبر به آن بزرگوارن داده شده، بیان می‌کند، و این خود بیان‌گر نشان‌های بر پاداش عظیم و منزلت صابران در درگاه خداوند است.
[۷۲] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف‌، ج‌۷، ص۴۸۳، تهران‌، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق، چاپ اول.



۱. زیبدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۷۱.
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۳، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.    
۳. ابن منظور، محمد بن ‌مکرم‌، لسان‌العرب‌، ج‌۴، ص۴۳۸، بیروت‌، دارصادر، ۱۴۱۴ق‌، چاپ سوم.    
۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.    
۵. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۰۰۴.    
۶. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.    
۷. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۶، ص۱۸۲، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.    
۸. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۳، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.    
۹. ابن منظور، محمد بن ‌مکرم‌، لسان‌العرب، ج‌۴، ص۴۳۸، بیروت‌، دارصادر، ۱۴۱۴ق‌، چاپ سوم.    
۱۰.نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۰-۲۸۱.    
۱۱. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۹۳.    
۱۲. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۹۴.    
۱۳.نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۵.    
۱۴. ص/سوره۳۸، آیه۴۱.    
۱۵. ص/سوره۳۸، آیه۴۴.    
۱۶. طباطبائی، سیّدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۷، ص۲۰۹-۲۰۸، قم، جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم.    
۱۷. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۷.    
۱۸. نازعات/سوره۷۹، آیه۴۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج‌۲۶، ص۱۰۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج‌۲۶، ص۱۰۹، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ اول.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج‌۲۶، ص۱۱۰، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ اول.    
۲۲. رعد/سوره۱۳، آیه۱۹.    
۲۳. رعد/سوره۱۳، آیه۲۲.    
۲۴. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب‌الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، بیروت، ج‌۴، ص۱۲۴، دارالتعارف، ۱۴۰۶ق، چاپ اول.
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۱۵۵.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۵۶.    
۲۸. طیب، سیدعبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۵۹-۲۶۱، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم.
۲۹. مدرسی، سیدمحمدتقی‌، من هدی القرآن‌، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق، چاپ اول، ج‌۷، ص۷۷.
۳۰. مریم/سوره۱۹، آیه۶۵.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۳۳، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ اول.    
۳۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۰.    
۳۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱.    
۳۴. طوسی، محمد بن حسن‌، التبیان فی تفسیر القرآن‌، ج‌۶، ص۱۵۵، تحقیق احمد قصیر عاملی‌، بیروت‌، دار احیاءالتراث العربی‌.    
۳۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۳.    
۳۶. حسینی همدانی، سیدمحمدحسین‌، انوار درخشان‌، ج۹، ص۹، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی لطفی‌، ۱۴۰۴ق، چاپ اول.
۳۷.نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۵.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۱۵۷-۱۵۵.    
۳۹. هود/سوره۱۱، آیه۱۱.    
۴۰. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۴۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۴.    
۴۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۶.    
۴۳. سجده/سوره۳۲، آیه۲۴.    
۴۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‌۲۳، ص۳۰۱، قم، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش، چاپ دوم.
۴۵. نحل/سوره۱۶، آیه۹۶.    
۴۶. قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.    
۴۷. زمر/سوره۳۹، آیه۱۰.    
۴۸. انفال/سوره۸، آیه۴۶.    
۴۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۵.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۱۵۷.    
۵۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۶.    
۵۲. احقاف/سوره۴۶، آیه۳۵.    
۵۳. بقره/سوره۲، آیه۲۵۰.    
۵۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۶.    
۵۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۸۹، ح ۵.    
۵۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۸۹، ح ۷.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۷۴-۷۵، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش، چاپ سوم.    
۵۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵.    
۵۹. بلاغی نجفی، محمدجواد، آلاءالرحمن فی تفسیر القرآن‌، ج۱، ص۱۴۰، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۲۰ق، چاپ اول.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۳۱-۵۳۰، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ اول.    
۶۱. بقره/سوره۲، آیه۱۵۵.    
۶۲. بقره/سوره۲، آیه۱۵۷.    
۶۳. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲.    
۶۴. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۳.    
۶۵. انسان/سوره۷۶، آیه۱۲.    
۶۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۵.    
۶۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲۴.    
۶۸. بقره/سوره۲، آیه۱۵۷.    
۶۹. نحل/سوره۱۶، آیه۹۶.    
۷۰. قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.    
۷۱. زمر/سوره۳۹، آیه۱۰.    
۷۲. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف‌، ج‌۷، ص۴۸۳، تهران‌، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق، چاپ اول.



سايت انديشه قم، برگرفته از مقاله «صبر»، تاريخ بازيابي ۱۳۹۶/۰۲/۰۳.    
دانشنامه موضوعی قرآن    






جعبه ابزار