• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

إسْتَکَانُوا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: استکانت.

اسْتَکَانُوا: (فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ)
«اسْتَکَانُوا» از مادّه‌ «سکون» به معنای ساکن شدن در هیئت خضوع و خشوع است که در این صورت از باب‌ «افتعال» خواهد بود که در اصل‌ «استکنوا» بوده، فتحه کاف اشباع و تبدیل به الف و در نتیجه‌ «اسْتَکَانُوا» شده است. بعضی گفته‌اند: از مادّه‌ «کون» از باب‌ «استفعال» به معنای طلب استقرار در مکان توام با خضوع و خشوع می‌باشد. به هر حال، حالت تواضع بنده را در برابر پروردگار منعکس می‌کند و این که بعضی آن را به معنای دعا ذکر کرده‌اند، به خاطر آن است که دعا کردن یکی از مصادیق خضوع و تواضع است.
احتمال سومی نیز وجود دارد که از مادّه‌ «کین» (بر وزن عین) از باب‌ «استفعال» باشد؛ زیرا این ماده به معنای خضوع آمده است و تمام این معانی قریب الافق می‌باشند.



(وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ) (و به راستى ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم تا بيدار شوند، امّا آنان، نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مى‌كنند).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: صاحب مجمع البیان در معنای استکانت گفته که به معنای خضوع است، از باب استفعال از ماده کون و معنایش این است که نخواستند بر صفت خضوع باشند. خداوند می‌فرماید: اگر ما به ایشان رحم کنیم و گرفتاریشان را برطرف سازیم، باز رو به ما نمی‌آورند و با شکر خود، نعمت ما را مقابله و تلافی نمی‌کنند، بلکه بر تمرد خود از حق و لجاجت در باطل اصرار می‌ورزند و در طغیان خود تردد نموده و می‌خواهند به آن ادامه دهند، پس رحمت ما به اینکه رفع گرفتاری از آنها کنیم فایده‌ای به حالشان ندارد، هم چنان که تخویف ما به عذاب و نقمت سودی برایشان ندارد، چون ما بارها آنها را به عذاب خود گرفتیم، مع ذلک به درگاه پروردگار خود خضوع نکردند پس اینها نه صراط حق به دردشان می‌خورد و نه رحمت و کشف ضر و نعمت و نه تخویف با نشان دادن عذاب.
مقصود از عذاب در این آیه، عذاب خفیف است؛ عذابی که دست آدمی به کلی از هر جایی کوتاه نشود. شاهد این مدعا قرینه‌ای است که در آیه بعدی قرار دارد، چون در آنجا عذاب شدید را مقابل این عذاب قرار داده؛ پس دیگر کسی ایراد نکند به اینکه مساله بازگشت به خدا در مواقع ضروری و انقطاع از اسباب یکی از غریزه‌های انسانی است، هم چنان که در قرآن هم مکرر خاطرنشان شده، آن وقت چطور در اینجا می‌فرماید عذاب ایشان را گرفت، و باز به درگاه پروردگار خود استکانت نبردند، و تضرع نکردند؟ (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۳۱.    
۳. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۳۷۱.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۰۳.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۶۹۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۰۹.    
۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۶.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۶۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۶۸.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۸۱.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إسْتَکَانُوا»، ص۴۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره مؤمنون | لغات قرآن




جعبه ابزار