ابنمرزوق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ مَرْزوق، نام مشترک افراد خاندانی مالکی
مذهب از
مغرب میباشد.
اصل ایشان از جنوب افریقیه بود که به
تلمسان مهاجرت کردند و در آنجا سکنی گزیدند، بیش از ۱۰ نفر از افراد این
خانواده جزو بزرگان
علم و
ادب و
فقه و
سیاست بودند و بیگمان ۲ تن از آنان: محمد خطیب و محمد حفید تأثیر بسزایی در فرهنگ مغرب اسلامی برجا نهادهاند.
مرزوق که مرازقه بدو منسوبند، در اواخر
قرن ۵ق در تلمسان اقامت داشت و مردی صالح و دیندار بود.
معروفترین افراد این خاندان بدین شرح بودهاند:
محمد پنجم، ابوعبدالله محمد بن احمد بن محمد، معروف به
ابنمرزوق حفید (
ربیعالاول ۷۶۶-۱۴
شعبان ۸۴۲ق/۱۳۶۴-۳۰ ژانویه ۱۴۳۹م)،
فقیه و
ادیب اهل تلمسان.
بابا تنبکتی بسیار وی را ستوده و او را در زمره بزرگان علم و ادب آورده است.
وی در طی دو سفر
حج در سالهای ۷۹۰ق و ۸۱۹ق، با گذشتن از شهرهایی چون
قسنطینه،
بجایه،
تونس،
اسکندریه،
قاهره،
مدینه و
مکه نزد مشایخی چون
سراجالدین ابن ملقن،
سراجالدین بلقینی،
زینالدین عراقی،
ابن خلدون،
بهاءالدین دمامینی،
ابوحیّان نحوی،
ابن هشام انصاری،
ابنعرفه - که در
سفر اول با وی همراه بود - و دیگر بزرگان آن زمان تحصیل
علم کرد،
جدّ،
پدر و عموی وی را نیز میتوان از استادان او به شمار آورد، حفید که در
تصوف دستی داشته و «احزاب»
ابوالحسن شاذلی را
روایت کرده است، از دست پدر و عمویش
خرقه پوشید، وی در موسم حج
ابنحجر عسقلانی را ملاقات کرد و با او مبادله علمی داشت.
شاگردان وی عبارتند از: فرزندش محمد هفتم،
عبدالرحمان ثعالبی،
محبالدین آقسرایی،
ابوالمفضل مشذالی،
ابوالحسن قلصادی، ابوالفرج
ابن ابی یحیی تلمسانی و دیگران،
آنچه در مورد حفید حائز اهمیت مینماید، وجود نام وی در بسیاری از طرق اجازات، به ویژه اجازات
حجاز و
مغرب است.
حفید سرانجام در تلمسان یا به روایت قلصادی در
مصر وفات یافت.
او صاحب تألیفاتی متعدد بوده که برخی از آنها به صورت خطی در کتابخانههای جهان مضبوط است، از آن جملهاند:
۱.
اظهار صدق المودة فی شرح البرده، که نسخ فراوانی از آن در کتابخانههای مختلف وجود دارد، قابل ذکر است که در برخی فهارس، این اثر به جد مؤلف (ابنمرزوق خطيب) نسبت داده شده است، اما با توجه به گفته محمد عابد فاسی در معرفی نسخهای از آن که در جامع قرویین فاس، به شماره ۱۰۰، ۱نگهداری میشود، زمان فارغ از تألیف این اثر به گفته خود مؤلف، ۸۱۰ق بوده که با دوره زندگی خطیب سازگاری ندارد.
۲.
روضة الاعلام بعلم انواع الحدیث السام، منظومهای در
حدیث، الهام گرفته شده از
الفیه ابن لیون و
عراقی که در کتابخانه اسکوریال موجود است.
۳.
المفاتیح المرزوقیه لحل الاقفال و استخراج خبایا الخزرجیه، که شرحی است بر
خزرجیه ابیالجیش و دارالکتب مصر وجود دارد؛
۴. منظومهای در
علوم حدیث - احتمالاً موسوم به الحدیقه - که نسخهای کهن از آن به تاریخ کتابت ۸۳۴ق در کتابخانه اسکوریال، نگهداری میشود.
اثری نیز با عنوان
برنامج الشوارد که تألیف شخصی به نام ابوالقاسم (ابوالفضل) بن محمد مرزوق) است و در
سده ۱۰ق تألیف شده است، به ابنمرزوق حفید نسبت داده شده است که صحیح نمینماید.
محمد هفتم، ابوعبدالله محمد بن محمد، معروف به
ابنمرزوق کفیف (۸۲۴ -۹۰۱ق/۱۴۲۱-۱۴۹۶م)،
محدث و
فقیه، وی که جدّ مادری پدربزرگ
مقری است.
نزد بزرگانی چون پدرش حفید،
ابوالفضل قاسم عقبانی، ابوزید
عبدالرحمان ثعالبی، ابوعبدالله
محمد بن مشذالی،
ابنعقاب جذامی و دیگران
دانش آموخت.
نام وی نیز در طرق اجازات
مغرب بسیار به چشم میخورد،
ابنغازی در ذیل فهرس
اجازات خود نام وی را آورده و نیز بلوی فهرستی از اجازات او را در ثبت خود
ذکر کرده است. و علاوه بر اینان
ابوالعباس ونشریسی و
علی بن محمد قلصادی نیز از محضر او بهره بردهاند.
محمد در ۸۶۱ق سفری به مشرق کرد، پس از چندی به موطن خود بازگشت و سرانجام در تلمسان از
دنیا رفت،
از او منظومهای میمیّه در دعا در کتابخانه صبیحیّه سَلا موجود است.
ابنمرزوق کفیف فرزندی به نام احمد، معروف به حفید الحفید داشت که خطیب اهل تلمسان بوده و ابنغازی او را بسیار ستوده است.
وی نزد پدرش و نیز نزد
سنوسی،
ابنزکری و
ابنعباس تلمسانی اخذ علم کرد.
همچنین محمد هشتم فرزند حفصه دختر حفید از آخرین افراد شناخته شده این خاندان است که نزد دایی خود کفیف،
ابوعبدالله تنسی و ابنزکری کسب علم کرد و
ابنمریم به زنده بودن وی در ۹۱۸ق تصریح دارد.
(۱) ابنحجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۲) ابنحجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۳) ابنخطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۴) ابنخلدون، عبدالرحمان، التعریف، به کوشش محمد بن تاویت طنجی، قاهره، ۱۳۷۰ق.
(۵) ابنخلدون، عبدالرحمان، العبر.
(۶) ابنخلدون، یحیی، بعیة الرواد فی ذکر الملوک من بنی عبدالواد، به کوشش عبدالحمید حاجیات، الجزائر، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۷) ابنسوده، عبدالسلام، دلیل مورخ المغرب الاقصی، تطوان، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
(۸) ابنغازی، محمد، فهرس، به کوشش محمد زاهی، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۹) ابنفرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق.
(۱۰) ابنقنفذ، احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۱۱) ابنمریم، محمد، البستان، الجزائر، ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م.
(۱۲) ازهریه، فهرست.
(۱۳) باباتنبکتی، احمد، «نیل الابتهاج»، در حاشیه الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، ۱۳۹۴ق.
(۱۴) بغدادی، هدیه.
(۱۵) بلوی، احمد، ثبت، به کوشش عبدالله عمرانی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۶) جمالالدین بصری، عبدالله، «الامداد»، رسائل خمسة اسانید فی اصول الحدیث، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
(۱۷) حجی، محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیه، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۱۸) حفناوی، محمد، تعریف الخلف برجال السلف، بیروت، ۱۴۰۵ق.
۱۹) خدیویه، فهرست.
(۲۰) رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۲۱) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، بیروت، مکتبة الحیاة.
(۲۲) علوش ورجراجی، فهرس المخطوطات العربیة فی الخزانة العامة برباط الفتح، مغرب، ۱۹۵۴م.
(۲۳) عنان، محمد عبدالله، فهارس الخزانة الملکیة، رباط، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
(۲۴) فاسی، محمد عابد، فهرس مخطوطات خزانة القرویین، مغرب، ۱۳۹۹ق.
(۲۵) فلانی، صالح، «قطف الثمر»، رسائل خمسة اسانید فی اصول الحدیث، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
(۲۶) کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۲۷) کوپریلی، خطی.
(۲۸) کورانی، ابراهیم، «الامم لایقاظ الهمم»، رسائل خمسة اسانید فی اصول الحدیث، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
(۲۹) مجلة معهد المخطوطات العربیة، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۳۰) مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة فی المغرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۳۱) مقری، احمد، ازهار الریاض، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
(۳۲) مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش محمد بقاعی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
(۳۳) منصور، عبدالحفیظ، فهرس مخطوطات المکتبة الاحمدیة بتونس، بیروت، ۱۹۶۹م.
(۳۴) نخلی، احمد، «بغیة الطالبین»، رسائل خمسة اسانید فی اصول الحدیث، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنمرزوق»، ج۴، ص۱۷۵۶.