ابوجهل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوجَهْل، ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مقـ رمضان ۲ق/مارس ۶۲۴م)، از اشراف
قریش و از
مشرکان بنام
مکه .
از روایت
بلاذری برمیآید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر
بنی مخزوم ، شاخهای از
قریش ، ریاست داشت.
مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از
بنیتمیم بود. به روایتی نگاهداری پیماننامه قریش برای تحریم
بنیهاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس (ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت.
اسماء سپس
اسلام آورد و به
تجارت عطر پرداخت.
ابوجهل را به مادرش نیز منسوب کرده، ابنحنظلیه هم نامیدهاند.
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت
و مردی ثروتمند بود و همانند پدر و برادرش از بخشندگان قریش در عصر
جاهلیت به شمار میرفت.
وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت
دارالندوه پذیرفته شد، در حالیکه به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنیقصی) میبایست افزون بر ۴۰سال میداشتند.
تا ۱ق/۶۲۲م که
ولید بن مغیره زنده بود
و بر بنیمخزوم ریاست داشت،
نتوانست پیشوایی آن تیره را به دست آورد، با اینهمه کلامش در قریش نافذ بود. نقش مهمی که در ناکامی قبیله یثربی
اوس در انعقاد پیمان دفاعی با قریش ایفا کرد، گذشته از دوراندیشی، بر نفوذ او نیز دلالت دارد.
با آغاز
رسالت محمد صلیاللهعلیهوآله، ابوجهل به اقدامات بسیار برای جلوگیری از اشاعه اسلام دست زد و اینگونه اعمال او، شأن نزول شماری از آیات قرآنی دانسته شده است.
با توجه به سابقه او در نفی برتری بنیهاشم بر سایر تیرههای قریش،
چنین مینماید که سخنان و اعمال
پیامبر صلیاللهعلیهوآله را اقدام بنیهاشم برای سروری بر قریش میپنداشت که کاهش قدرت دیگر اشراف مکه ـاز جمله خود اوـ نتیجه آن بود.
از همین رو بیش از سایر مشرکان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله دشمنی میورزید..
تلاش ابوجهل در قطع رابطه قریش با بنیهاشم که به شکست انجامید،
ممانعت از حمایت
ابولهب از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بعد از مرگ ابوطالب
و نیز طراحی توطئه ناموفق قتل پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مشارکت طوایف مختلف
را میتوان مهمترین اقدامات وی بر ضد پیامبر صلیاللهعلیهوآله دانست. مسلمانان نیز از شدت عمل و
کینهتوزی وی در امان نبودند.
در این راه برادر مادری او عیاش بن ابی ربیعه را که پس از قبول اسلام جهت پیوستن به مهاجرین عازم مدینه بود، از
قُبا به مکه بازگرداند و در آن شهر زندانی کرد.
متقابلاً پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز او را «ابوجهل» نامید و به مسلمانان دستور داد که وی را چنان خطاب کنند.
گویا حُسن خدمت
عکرمة بن ابی جهل به اسلام موجب شد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از مرگ ابوجهل مسلمانان را از سبّ وی و انتساب عکرمه به این کنیه بازدارد.
پس از هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به
مدینه و در پی تعرض
مسلمانان به راه تجاری مکه و شام، موجبات درگیری ابوجهل با ایشان فراهم آمد. در سال اول هجری کاروان تجاری که ابوجهل ریاست آن را داشت،
به رغم مواجهه با حمزة بن عبدالمطلب و یارانش در سیف البحر، با وساطت مجدیّ بن عمرو الجُهَنی بدون خونریزی راه خود را به سوی مکه ادامه داد.
در سال بعد هنگامی که کاروان دیگری از قریش به سالاری
ابوسفیان مورد تهدید
مسلمانان قرار گرفت، ابوجهل با لشکری که خود از عاملان بسیج آن بود،
برای حمایت از آن کاروان از مکه خارج شد. با آنکه کاروان به سلامت گذشت، به اصرار ابوجهل لشکر مکه به سوی چاههای
بدر حرکت کرد. ظاهراً علاوه بر ریاست طلبی، او در پی آن بود که
اقتدار قریش را نه تنها بر مسلمانان بلکه بر تمام کسانی که قادر به مخاطره انداختن کاروانهای قریش بودند، اثبات کند
اما لشکر مکه با وجود برتری در بدر از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگر از سران قریش به هلاکت رسید.
(۱) ابن اثیر، الکامل.
(۲) ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
(۳) ابن حبیب، محمد، المحبَر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتنر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
(۴) ابن حبیب، محمد، المنمق، به کوشش خورشید احمد فاروق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۵) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۷ق.
(۶) ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
(۷) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، ۱۹۶۰م.
(۸) ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
(۹) ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، قاهره، دارالکتب المصریة.
(۱۰) ابن کثیر، البدایة.
(۱۱) ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
(۱۲) ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م.
(۱۳) بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۱۴) حلبی، علی ابن برهان الدین، السیرة الحلبیة، بولاق، ۱۲۸۰ق.
(۱۵) زبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۵۳م.
(۱۶) زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف، قم، نشر ادب الحوزة.
(۱۷) سهیلی، عبدالرحمن، الرّوض الانف، به کوشش عبدالرحمن وکیلی، قاهره، دارالکتب الحدیثة.
(۱۸) طبری، تاریخ.
(۱۹) طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، دارالکتاب العربی.
(۲۰) فخرالدین رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء، التراث العربی.
(۲۱) کلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۲۲) مبرد، محمد بن یزید الکامل، به کوشش محمد احمد الدالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۲۳) واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
(۲۴) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوجهل»، ج۵، شماره۲۰۴۸.