ابی بن کعب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اُبیّبنکَعب بنقَیس بنعُبید بنزید انصاری از کاتبان وحی میباشد.
ابیّبنکعب، از
قبیله خزرج،
تیره بنینجّار و کنیهاش ابومنذر
یا ابوالطفیل
بود و در
جاهلیّت از معدود کسانی بود که نوشتن میدانست.
در
بیعت عقبه حضور داشت
و پس از
هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، او در شمار کاتبان وحی، نویسندگان نامهها و معاهدات پیامبر قرار گرفت
و برخی از نامههای رسیده به
رسول خدا را برای حضرت میخواند،
او، در نخستین
سریّه پس از هجرت، به فرماندهی
حمزه شرکت داشت
و در دیگر غزوات نیز با پیامبر همراه بود. رسول اکرم، در
عقد اخوت میان
مهاجر و
انصار، بین او و
سعیدبن زید یا
طلحةبنعبیدالله، برادری بر قرار کرد.
پس از رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در شمار صحابیان بزرگی قرار داشت که از
بیعت با
ابوبکر سرباز زده به
خلافت علیبنابیطالب متمایل بودند.
او در مقام احتجاج بر ابوبکر گفت:ای ابوبکر! حقی را که
خداوند برای غیر تو قرار داده، انکار مکن و نخستین کسی نباش که رسول خدا را در امر
وصیّ و برگزیدهاش نافرمانی کرده، از امر او سرمیپیچد.
برابر برخی روایات شیعی، اُبیّ در ضمن خطبهای میگوید:روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درباره وصیّ و جانشین بعد از خود برایم سخن گفت و علی (علیهالسلام) را هدایتگر هدایت شده خیرخواه امت، احیاکننده
سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)،
امام و پیشوای مسلمانان پس از خود معرفی فرمود:«یا اُبّی عَلَیْکَ بِعلیّ فَاِنَّهُ الْهادِیُ الْمَهْدِی، اَلنّاصِحُ لاِمتی، اَلْمُحیی لِسُنَّتی وَ هُوَ اِمامُکُمْ بَعْدِیْ فَمَنْ رَضِیَ بِذلِکَ لَقِینی عَلی ما فارَقْتُهُ عَلَیه».
از روایتی استفاده میشود که پیامبر، آینده امر خلافت پس از خود را و اینکه چه کسانی آن را قبضه خواهند کرد، به او خبر داده است.
اُبیّ در نوشتن و جمعآوری،
قرائت،
تعلیم،
تفسیر، و
فقه قرآن، دارای مقام والایی بوده است.
انسبنمالک و
قرظی، او را از ۴ یا ۵ نفری دانستهاند که قرآن را در زمان رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گردآوردند.
بنابه نقلی، او یکی از ۱۲ نفری است که عثمان آنان را برای جمعآوری قرآن تعیین کرد.
برپایه روایتی، گروهی که مأمور جمع قرآن بودند، از روی مصحف اُبیّ و با املای خود او نوشتهاند
که به روایت ابنندیم، مصحف وی با دیگر مصاحف، اندکی اختلاف داشته است.
وی، از
قرّاء مشهور زمان رسول خدا بوده
و براساس روایتی، حضرت او را آگاهترین فرد امت به قرائت دانسته
و به او فرموده است:
خداوند امر کرده که بر تو
قرآن بخوانم، اُبیّ از این سخن که خود را مورد عنایت خاصّ
پروردگار دید، متأثر و
اشک شوق از دیدگانش جاری شد و پیامبر این
آیه را
تلاوت فرمود:«قُل بِفَضلِ اللّهِ و بِرَحمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلیَفرَحوا هُوَ خَیرٌ مِمّا یَجمَعون= بگو به فضل و
رحمت خدا باید خوشحال شوند که این از (تمام) آنچه گردآوردهاند، بهتر است».
ذهبی، عدّهای از قاریان صدر اوّل، ازجمله
ابوهریره،
ابنعباس و
عبداللهبن سائب را در قرائت، شاگردان اُبیّ میداند.
شاید بدین جهت، برخی او را «سیّدالقرّاء» خواندهاند.
از روایتی از
امام صادق نیز استفاده میشود که قرائت او مورد تأیید آن حضرت بوده است.
قرائت اُبیّ گاهی خشم عمر را برانگیخته،
اظهار میداشت که اُبیّ، داناترین امّت به قرائت• است؛ ولی ما بعضی از قرائات او را ترک میکنیم.
سجستانی، مواردی از اختلاف قرائات اُبیّ را ذکر کرده، میگوید:اُبیّ، جمله «اِلی اَجَل مُّسَمًّی» را در پی «فَمَا استَمتَعتُم بِهِ» در
سوره نساء /۴ میآورده
و همین قرائت، صراحت آیه را در
ازدواج موقت بیشتر میکند.
او به امر پیامبر، به افرادی قرآن آموخته
و یکی از ده
صحابی نامدار در
تفسیر قرآن است.
برخی، او را از فقیهان دوران خلافت
ابوبکر و
عمر شمرده
و گفتهاند:وقتی به عمر گفت:چرا مرا بهکاری نمیگماری؟ گفت:خوش ندارم
حکومت، دینِ تو را آلوده سازد،
با این حال، در سال چهاردهم
هجرت که عمر،
نماز تراویح را بنا نهاد و (چون در زمان رسول خدا و ابوبکر انجام نمیشد) مردم، آن را
بدعت شمردند، از اُبیّ خواست که
امامت مردم را در
نماز بر عهده گیرد.
او ۲۰
شب برای مردم امامت کرد و ۱۰ شب آخر در جماعت حاضر نشد و در خانه نماز خواند، مردم گفتند:«اَبَقَ اُبَیّ = اُبیَّ از این کار فرارکرد»،
برخی عبارت «اَبق اُبیَّ» را دلیل بر آن میدانند که عمر او را به خواندن نماز تراویح وادار کرده بود.
وی، در میان صحابه از شهرتی خاص برخوردار بود.
تاریخ وفاتش سال ۲۲یا۳۰ هجری دانسته شده؛ گرچه اقوال دیگری نیز وجود دارد.
از
عکرمه و
مقاتل نقل شده است که دو نفر
یهودی، به اُبی و جمعی از مسلمانان گفتند:دین ما بهتر از
اسلام است و ما بهتر از شماییم که آیه نازل شد:
«کُنتُم خَیرَ اُمَّة اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ و تُؤمِنونَ بِاللّهِ... = شما، بهترین امّتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید، بهکار پسندیده فرمان میدهید و از ناپسند بازمیدارید و به
خدا ایمان دارید،..».
واقدی درپی نقل داستان
افک با نقل روایتی میگوید:پس از آنکه
امالطفیل،
شایعه مذکور را برای همسرش اُبیّ بیان داشت، اُبیّگفت:به خدا سوگند آنچه میگویند،
دروغ است، آیا تو خود چنین کاری انجام میدهی؟ گفت:به خدا پناهمیبرم، اُبیّ گفت:به خدا
سوگند او (=همسر پیامبر) از تو بهتر است، و امالطفیل نیز تأیید کرد؛ پس از این واقعه، آیه نازل شد:«لَولا اِذ سَمِعتُموهُ ظَنَّ المُؤمِنونَ و المُؤمِنتُ بِاَنفُسِهِم خَیرًا و قالوا هذا اِفکٌ مُبین= چرا هنگامی که آن (بهتان) را شنیدید، مردان و زنان مؤمن به خود گمان نیک نبردند و نگفتند این بهتانی آشکار است؟»
بر این اساس، مسلمانانی که این
بهتان را تکذیب نکردند، مورد
نکوهش قرارگرفتهاند.
الاتقان فى علومالقرآن.
(۲)الاحتجاج.
(۳)الاستيعاب فى معرفةالاصحاب.
(۴)اسدالغابة فى معرفة الصحابه.
(۵)البداية و النهايه.
(۶)تاريخ مدينة دمشق.
(۷)تاريخاليعقوبى.
(۸)التبيان فى تفسيرالقرآن.
(۹)تهذيبالكمال فى اسماءالرجال.
(۱۰)جامعالبيان عن تأويل آىالقرآن.
(۱۱)رجالالطوسى.
(۱۲)صحيح مسلم با شرح سنوسى.
(۱۳)الطبقات الكبرى.
(۱۴)العقدالفريد.
(۱۵)الكافى.
(۱۶) كتاب الفهرست.
(۱۷)كتاب المصاحف.
(۱۸)المغازى.
(۱۹)اسباب النزول، واحدى.
دائرة المعارف القرآن کریم، برگرفته از مقاله «ابیّ بن کعب».