اتهام باطلانگاری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باطل، در برابر حق، به معانی
حقیقی و
مجازی نادرست، ناپایدار،
امر غیر ثابت،
شرک،
دروغ، ادّعای پوچ و بیاساس،
شوخی و
هزل،
ستم، فساد،
هلاکت،
شیطان،
جادوگر، بیکاره، بیاثر،
خطا و جز آن آمده است
باطل قلمداد نمودن
معجزات و
آیات ارائه شده از جانب
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از سوی
کافران بود.
«... لـئن جئتهم بـایة لیقولن الذین کفروا ان انتم الا مبطـلون»؛ ما برای مردم در این
قرآن از هر گونه مثال و مطلبی بیان کردیم؛ و اگر آیهای برای آنان بیاوری، کافران میگویند: «شما اهل باطلید (و اینها
سحر و جادو است)!»
تعبير به" مبطلون" تعبير جامعى است كه همه بر چسبها و نسبتهاى نارواى مشركان را در بر مىگيرد، نسبت دروغ، سحر، جنون، افسانههاى خرافى و اساطير، كه هر كدام چهرهاى از چهرههاى باطل مىباشد در آن جمع است، آرى آنها همواره پيامبران الهى را به يكى از اين امور باطل متهم مىساختند، تا چند روزى مردم پاكدل را به وسيله آن اغفال كنند.
مخاطب در" انتم" (شما) ممكن است پيامبر و مؤمنان راستين باشند، و ممكن است همه طرفداران حق و تمام انبياء و پيشوايان الهى، چرا كه اين دسته از كفار لجوج با كل طرفداران اين مكتب مخالف بودند.
اين آيه اشاره است به اينكه اشخاص مورد بحث به روگردانى از حق مبتلا شدند، به حدى كه ديگر هر چه مثلها برايشان آورده شود، و هر قدر آن مثلها، حق را به دلها نزديك كند، سودى به حالشان ندارد، چون مهر بر لبهايشان زده شده، و حالت روگردانى جزو طبيعتشان شده است.
و لذا دنبال اين بيان فرموده" وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ" يعنى هر آيتى برايشان بياورى آنها كه كافر شدند خواهند گفت چيزى جز باطل نياوردهاى، و اين را بدان جهت مىگويند كه روگردان از حق شدند، و هر حقى را باطل مىبينند. در اين جمله مىتوانست به آوردن ضمير كفار اكتفاء نموده، بفرمايد:" و لئن جئتهم بآية ليقولون ان انتم ..."، ولى به جاى ضمير، كلمه موصول" الذين" و صله" كفروا" را آورده، براى اين كه منشا و علت اين حرفشان را بيان كند و بفهماند كه اگر اين حرف را مىزنند به خاطر كفرشان است.
باطل پنداشتن سخنان
مؤمنان پیرو پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از سوی کافران بود.
ولقد ضربنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل ولـئن جئتهم بـایة لیقولن الذین کفروا ان انتم الا مبطـلون.
ناتوانی از شناخت
حق و باطل، عامل
متهم ساختن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و مؤمنان به ساخت و ارائه باطل است.
«ولقد ضربنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل ولـئن جئتهم بـایة لیقولن الذین کفروا ان انتم الا مبطـلون• کذلک یطبع الله علی قلوب الذین لایعلمون»؛ ما برای مردم در این قرآن از هر گونه مثال و مطلبی بیان کردیم؛ و اگر آیهای برای آنان بیاوری، کافران میگویند: «شما اهل باطلید (و اینها سحر و جادو است)!» این گونه
خداوند بر دلهای آنان که آگاهی ندارند
مهر مینهد!
منظور از جمله" نمىدانند" اين است كه در باره خدا و آيات او كه يكى از آنها مساله بعث است جاهلند، و تازه بر جهل و شك خود اصرار هم مىورزند.
کفر ، از عوامل متهم ساختن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و مؤمنان به ارائه امور
موهوم و عاری از
حقیقت است.
... ولـئن جئتهم بـایة لیقولن الذین کفروا ان انتم الا مبطـلون.
باطل خواندن
معجزات و
آیات ارائه شده از سوی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم برخاسته از مهر شدن دلهای کافران است.
ولقد ضربنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل ولـئن جئتهم بـایة لیقولن الذین کفروا ان انتم الا مبطـلون• کذلک یطبع الله علی قلوب الذین لایعلمون.
" يطبع" از ماده" طبع" به معنى مهر نهادن است، و اشاره به كارى است كه در سابق و امروز معمول بوده و هست كه گاهى براى اينكه چيزى دست نخورده بماند و در آن مطلقا دخل و تصرفى نشود، در آن را محكم مىبندند، و روى قفل يا گرهى كه به آن زدهاند، ماده خمير مانندى گذارده و روى آن مهر مىزنند، بديهى است گشودن در آن جز با شكستن مهر ممكن نيست، و اين كارى است كه به زودى افشا مىشود.
قرآن اين تعبير گويا را به عنوان كنايه از دلهاى نفوذ ناپذير و كسانى كه و جدان و آگاهى و عقل سالم را به كلى از دست دادهاند و اميدى به هدايتشان نيست، به كار مىبرد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اتهام باطلانگاری (قرآن)».