اجرای حکم قصاص
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قصاص بهمعنای مقابله به مثل در جنایتهای عمدی، مجازاتی است که
دین اسلام برای
مجرمی در نظر گرفته، که به حیات و زندگی یک انسان پایان داده است. بدینسان این نوع
مجازات برای جرائمی نظیر
قتل عمد در نظر گرفته شده است که در
حکمت تشریع آن گفته شده: قصاص برای جلوگیری از رفتارهای انتقامجویانه بدون حد و مرز، تامین
عدالت کیفری و حفظ
امنیّت اجتماعی لازم و ضروری است. تحقیق حاضر جنبهی حقوقی این موضوع را در موضوعاتی همچون: اجرای حکم، موانع اجرا، تقضای اجرا از سوی
اولیاء دم، تشریفات اجرا و ... پی میگیرد.
قصاص در لغت به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی است.
در اصطلاح پیگیری و دنبال نمودن اثر جنایت به گونهای که قصاص کننده عین عمل
جانی را نسبت به او انجام دهد.
گاهی قصاص مربوط به نفس و جان آدمی است و گاهی مربوط به
اعضا و
جوارح انسان.
قصاص نفس مجازاتی است که یک مصداق بیشتر ندارد و فقط برای ارتکاب جرم
قتل عمد، وضع و مقرر گردیده است.
مبنای این مجازات آیات شریفه قرآن است:
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی»
(ای کسانی که ایمان آوردهاید حکم قصاص بر شما مقرر گردید بدین نحو که آزاد را در مقابل آزاد و بنده را در مقابل بنده و زن را در مقابل زن قصاص کنید.)
پس از ارسال پرونده به
اجرای احکام جهت اجرای حکم قصاص،
قاضی موظف است قطعیت و لازم الاجرا بودن حکم را مورد بررسی قرار داده و در صورت قطعی بودن رای و ابلاغ صحیح حکم به
محکوم علیه یا
وکیل وی، دستور اجرای حکم را صادر نماید.
در صورت وجود هریک از عوامل زیر، حکم اجرا نمیگردد و تصمیم مقتضی حسب مورد، اتخاذ میگردد.
۱. اعلام
گذشت اولیای دم.
اولیای دم در هر مرحله از مراحل رسیدگی پرونده یا اجرای حکم، میتوانند از اعمال مجازات قصاص صرف نظر نمایند. گاهی این انصراف مشروط به دریافت
دیه به مقدار قانونی یا کمتر یا بیشتر است که در این صورت موافقت جانی الزامی است.
۲. عدم درخواست اجرا.
اجرای قصاص مستلزم تقدیم درخواست از جانب اولیای دم است.
۳. عدم پرداخت
فاضل دیه.
مطابق ماده ۲۱۲،
چنانچه قاتل بیش از یک نفر باشد، اولیای دم جهت قصاص همه قاتلین باید فاضل دیه هرکدام را بپردازند. همچنین است در موردی که مردی، زنی را به قتل برساند. ماده ۲۹۸.
۴. عدم پرداخت سهم عفو کنندگان.
چنانچه اولیای دم
مقتول متعدد باشند و برخی نسبت به جانی اعلام گذشت نمایند و برخی دیگر
خواهان قصاص باشند. مطابق ماده ۲۶۴،
کسانی که خواهان قصاص هستند باید سهم عفوکنندگان را به قاتل پرداخت نمایند.
۵. عدم پرداخت سهم متقاضیان دیه.
چنانچه اولیای دم مقتول متعدد باشند و برخی خواهان دریافت دیه و برخی دیگر خواهان قصاص باشند. مطابق ماده ۲۶۴،
کسانی که خواهان قصاص هستند باید سهم متقاضیان دیه را پرداخت نمایند تا امکان اجرای قصاص فراهم شود.
۶. عدم پرداخت سهم
صغار.
در جایی که اولیای دم متعدد باشند و برخی از آنها صغیر باشند و اولیای دم کبیر خواهان قصاص باشند، مطابق رأی وحدت رویه شماره ۳۱،
اولیای دم کبیر، برای اجرای قصاص باید سهم صغار از دیه شرعی را، تامین و پرداخت نمایند.
۷. موانع مخصوص زنان.
چنانچه محکوم زن در ایام بارداری، نفاس یا شیردهی به سر میبرد؛ اجرای حکم به تاخیر خواهد افتاد.
اگرچه قبل از صدور حکم دادگاه، اولیای دم برای قاتل تقاضای اعمال مجازات قصاص نمودهاند، اما با این حال پس از قطعیت یافتن حکم دادگاه، برای اجرای قصاص نیز باید تقاضای مجدد بنمایند. علاوه بر وصول تقاضای اولیای دم بر اجرای قصاص، اخذ اجازه ولی امر مسلمین برای اجرا ضرورت دارد. در حال حاضر
رهبر معظم انقلاب این امر را به
رئیس قوه قضائیه واگذار نمودهاند. لذا پس از وصول تقاضای اولیای دم بر اجرای قصاص، قبل از اجرا باید از رئیس قوه قضائیه در این زمینه اجازه گرفته شود.
۱. مطلع کردن اشخاص و مقامات ذیربط.
۲. جدا کردن محکوم از سایر زندانیان ۲۴ ساعت قبل از اجرای حکم (جهت جلوگیری از اقدامات خشونت آمیز احتمالی محکوم علیه و تامین امنیت و سلامت زندانیان)
۳. معاینه محکوم قبل از اجرای حکم.
۴. برآوردن تقاضای
ملاقات محکوم علیه.
۵. رسانیده وصایا و مکتوبات محکوم علیه.
۶. انجام مراسم مذهبی (
توبه و
استغفار،
غسل میت و
کفن نمودن در صورتی که محکوم حاضر به انجام این موارد شود.)
۷. برآوردن تقاضای خوردنی و آشامیدنی.
۸. تهیه صورت مجلس
بر اساس ماده ۲۹۳ آ. د. ک و ماده ۷ آیین نامه، مقامات و اشخاص ذیل باید در صحنه اجرای حکم حاضر باشند:
ا. قاضی صادرکننده حکم.
ب. رئیس اداره زندان یا قائم مقام وی.
ج. فرمانده نیروی انتظامی محل یا قائم مقام وی.
د.
پزشکی قانونی یا پزشک معتمد.
ه. یکی از روحانیون یا افراد بصیر برای انجام تشریفات دینی و مذهبی.
و. منشی دادگاه.
ز. اولیای دم مقتول یا وکیل آنها.
ح. وکیل محکوم علیه.
وظایف هر یک از اشخاص و مقامات فوق در قانون بیان شده است.
زمان اجرای حکم مطابق ماده ۱۵،
اول طلوع آفتاب خواهد بود مگر اینکه دادگاه زمان خاصی را تعیین کرده باشد. و محل اجرای حکم اعدام با توجه به ماده فوق، میتواند در محوطه
زندان و توسط ماموران زندان یا خارج از محوطه زندان و توسط
نیروی انتظامی اجرا گردد. البته اجرای علنی حکم طبق بخشنامه جدید منوط به موافقت رئیس قوه قضائیه و بنا به ضرورتهای اجتماعی امکان پذیر خواهد بود.
پس از آنکه محکوم به محل اجرای حکم آورده شد، حکم توسط منشی دادگاه قرائت میشود و سپس حکم به اجرا در میآید.
در ماده ۱۴،
آمده: «اجرای قصاص نفس ممکن است به صورت حلق آویز به
چوبه دار و یا
شلیک اسلحه آتشین و یا
اتصال الکتریسیته و یا به نحو دیگر به تشخیص قاضی صادرکننده رای انجام گیرد.»
در تبصره این ماده میخوانیم: «در صورتی که در حکم صادره، نسبت به نحوه و کیفیت اعدام، قصاص و قتل ترتیب خاصی مقرر نشده باشد، محکوم به
دار کشیده میشود.»
بر اساس ماده ۲۶۵،
ولی دم میتواند شخصا
مباشرت در اجرا را بر عهده بگیرد. بدین نحو که
طناب را بر گردن محکوم علیه قرار دهد و سپس زیر پای محکوم را خالی کند تا محکوم در هوا معلق شده و به حیاتش خاتمه داده شود.
مطابق ماده ۲۶۹،
قطع عضو یا جرح آن اگر عمدی باشد موجب قصاص است. پس از درخواست
مجنیعلیه مبنی بر اجرای قصاص و
استیذان از ولی امر مسلمین، قاضی اجرای حکم موظف است با توجه به حکم صادره و عضوی که باید مورد قصاص واقع شود ابزار و آلات متناسب با قطع یا جرح عضو مورد نظر را فراهم آورد. ماده ۱۶،
با توجه به اینکه در خصوص مکان اجرا، قاعده خاصی پیش بینی نشده است. لذا بهترین مکان،
بیمارستان و اتاق عمل جراحی است چراکه رعایت تساوی محل و ضرورت استفاده از ابزارهای تیز و برنده، لازمه قصاص مادون نفس است.
در صحنه اجرای حکم حضور
پزشک، رئیس زندان و محکوم له یا وکیل وی ضروری است. لازم به ذکر است عدم حضور محکوم له یا وکیل وی، موجب عدم اجرای حکم میگردد.
۱. گذشت مجنی علیه.
۲. موانع مخصوص زنان. (
بارداری،
نفاس و
شیردهی محکوم علیها)
۳. زایل شدن شرایط مندرج در ماده ۲۷۲،
که عبارتند از:
ا. تساوی در سالم بودن اعضا.
ب. تساوی در اصلی بودن اعضا.
ج. تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع.
د. قصاص موجب
تلف جانی یا عضو دیگر او نباشد.
ه. قصاص بیش از اندازه جنایت نشود.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اجرای حکم قصاص»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۱۲/۰۳.