استهزای حق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کافران و مخالفان دعوت
انبیا ، برای اینکه جبهه
حق را به زعم خودشان تضعیف کنند، از راه تمسخر و
استهزاء آیات الهی، احکام عبادی، مؤمنان، معاد، و ... وارد میشدند، در نتیجه این
استهزاء ، که برخاسته از روحیه
لجاجت و
استکبار کافران است،
خداوند در
قرآن به آنان وعده
عذاب و خواری در
قیامت را داده است.
هنگامیکه حق به کافران میرسد، آن را به
استهزاء میگیرند: «... الذین کفروا... • فقد کذبوا بالحق لما جاءهم فسوف یاتیهم انبـؤا ما کانوا به یستهزءون»
«... اما کافران ...•آنان
حق را هنگامی که سراغشان آمد انکار کردند، ولی به زودی خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنان میرسد (و از نتائج کار خود آگاه میشوند). »
استهزاکنندگان حق، از سوی خداوند، تهدید شده اند: «فقد کذبوا بالحق... فسوف یاتیهم انبـؤا ما کانوا به یستهزءون»
«آنان حق را ...
انکار کردند ولی به زودی خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنان میرسد (و از نتائج کار خود آگاه میشوند).»
کافران در آخرت، در پی استهزای حق، از سوی آنان در
دنیا ، عذاب میشوند: «... الذین کفروا... • فقد کذبوا بالحق... فسوف یاتیهم انبـؤا ما کانوا به یستهزءون»
«... اما کافران ...•آنان حق را ... انکار کردند ولی به زودی خبر آنچه را به باد
مسخره گرفتند به آنان میرسد (و از نتائج کار خود آگاه میشوند). » (مقصود از «انباء ما کانوا...» کیفر
استهزا و عذاب آخرتی است.
)
در این آیه به روح
لجاجت و بی اعتنائی و
تکبر مشرکان در برابر حق و نشانههای
خدا اشاره کرده، میگوید: آنها چنان لجوج و بی اعتنا هستند که هر نشانهای از نشانههای پروردگار را میبینند، فورا از آن روی برمی گردانند، یعنی ابتدائیترین شرط
هدایت و راهیابی که تحقیق و جستجوگری است در آنها وجود ندارد، نه تنها شور و
عشق یافتن حق در وجود آنان نیست که همانند تشنگانی که به دنبال
آب میدوند در جستجوی حق باشند، بلکه اگر
چشمه آبی زلال بر در خانه آنها بجوشد صورت از آن برگردانده و اصلا به آن نگاه نمیکنند، حتی اگر این آیات از طرف پروردگار آنها باشد (ربهم) و به منظور
تربیت و و تکامل خود آنها نازل گردد!
این آیه اشاره است به طبیعت
استکبار که در دلهای کفار رسوخ کرده، پس در نتیجه از آیات دال بر حق و حقیقت
اعراض نمودهاند، و چنان شدهاند که دیگر به هیچ آیهای از آیات
التفات نمیکنند، آری، وقتی اصل را که حق است انکار کردند آیات دال بر آن را آسانتر تکذیب میکنند، واین تخویف و
انذار برای این است که استهزاء به آیات پروردگار استهزاء به حق است، و حق چیزی است که خواه ناخواه روزی
ظهور میکند، و از مرحله
نبأ (خبر) تجاوز نموده و به مرحله خارج و عیان میرسد، و معلوم است که وقتی حق ظاهر میشود
مؤمن و کافر و آن کسی که خاضع در برابر حق است با آن کسی که مسخره کننده آن است برخوردشان با آن یکسان و مساوی نیست.
این روحیه منحصر به دوران
جاهلیت و مشرکان عرب نبوده، الان هم بسیاری را میبینیم که در یک عمر شصت ساله حتی، زحمت یکساعت تحقیق و جستجو در باره خدا و
مذهب به خود نمیدهند، سهل است اگر کتاب و نوشتهای در این زمینه به دست آنها بیفتد به آن نگاه نمیکنند، و اگر کسی با آنها در این باره سخن گوید، گوش فرا نمیدهند، اینها جاهلان لجوج و بیخبری هستند که ممکن است گاهی در کسوت دانشمند ظاهر شوند!
سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده و میگوید: نتیجه این شد که آنها حق را به هنگامی که به سراغشان آمد
تکذیب کردند در حالی که اگر در آیات و نشانههای پروردگار دقت مینمودند، حق را بخوبی میدیدند و میشناختند و باور میکردند «و نتیجه این تکذیب را بزودی دریافت خواهند داشت، و خبر آنچه را بباد مسخره گرفتند به آنها میرسد.»
در دو این آیه در حقیقت اشاره به سه مرحله از
کفر شده که مرحله به مرحله تشدید میگردد، نخست مرحله اعراض و روی گردانیدن، سپس مرحله تکذیب و بعدا مرحله استهزاء و مسخره کردن حقایق و آیات خدا، این امر نشان که
انسان در طریق کفر در یک مرحله متوقف نمیشود بلکه هر چه پیش میرود بر شدت انکار و
عداوت و دشمنی با حق و بیگانگی از خدا میافزاید، منظور از تهدید که در آخر آیه ذکر شده، این است که در آینده دور یا نزدیک عواقب شوم بی ایمانی دامن آنها را در
دنیا و آخرت خواهد گرفت، آیات بعد نیز شاهد این
تفسیر است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «استهزای حق».