• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب فیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصحاب فيل، به سپاهى گفته مى‌شود كه به فرماندهى اَبرَهه، قصد ويران كردن کعبه را داشتند.



به نام خداوند بخشنده مهربان‌
آیا ندیدی پروردگارت با فیل سواران[لشکر ابرهه که برای نابودی کعبه آمده بودند] چه کرد؟! (۱)
آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهی قرار نداد؟! (۲)
و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد، (۳)
که با سنگهای کوچکی آنان را هدف قرار می‌دادند (۴)
سرانجام آن‌ها را همچون کاه خورده ‌شده (و متلاشی) قرار داد! (۵)


ابرهه، فرزند صَبّاح، اهل حبشه و از فرمانروايان يمن بود و بر اثر زخمى كه در يكى از جنگها در صورت وى پديد آمد به اَشرَم ملقّب شد. كنيه وى را اَبويَكْسوم دانسته‌اند.
[۳] آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۵، ص‌۴۶۵.
او با حيله‌اى، فرمانرواى پيشين یمن، يعنى «اَرباط» را كشت و خود بر جاى او نشست. ابرهه از اينكه كعبه مورد توجه ويژه مردم بود و زیارت آن، قدرت و شوكت مكّه را در پى داشت ناخشنود بود وى، كليسايى باشكوه به نام «قُلَّيْس» در صَنعا بنا كرد و از مردم خواست تا به جاى كعبه، به زيارت آن بروند.
[۶] طبری، محمد بن جریر، جامع البيان، ج‌۱۵، ص‌۳۸۶.
خبر تأسيس اين كليسا عربها را بسيار خشمگين ساخت، مدام به صورتهای مختلف به آن آسیب میرساندند.


اين عوامل خشم ابرهه را برانگيخت و فهميد كه با بودن كعبه، نمى‌تواند مردم را از مكّه متوجه يمن كند و به اهداف خود برسد، ازاين‌رو تصميم گرفت كعبه را ويران كند. براى اين‌كار سپاهى مجهّز فراهم آورد و با فيلهاى جنگى به سوى مكه حركت كرد. شمار سپاهيان را ۶۰/۰۰۰، و تعدادفيل هارا، ۸، ۱۲، ۱۳ و ۱۰۰۰ رأس نوشته‌اند. در بين راه، هر قبيله‌اى را كه با آنها به مقابله برمى‌خاست درهم شكسته و سران آنها را اسير مى‌كردند
[۱۱] طبری، محمد بن جریر، تاريخ طبرى، ج‌۱، ص‌۵۵۲.
تا در نزديكى مكّه در محلّى به نام «مُغَمَّس»
[۱۲] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البيان، ج‌۱۵، ص‌۳۸۸.
يا «حبّ المُحَصَّب»
[۱۴] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج‌الذهب، ج‌۲، ص‌۱۳۹.
فرود آمدند.


ابرهه گروهى از سواران خود را به فرماندهى اَسود‌بن‌مقصود براى تاراج اموال مردم به مكّه فرستاد كه در اين ميان ۲۰۰ شتر را از عبدالمطلب به غارت بردند
[۱۶] طبری، محمد بن جریر، جامع البيان، ج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۳۸۸.
و به وسيله حُناطه حِمْيَرى به بزرگ مكّيان يعنى عبدالمطلب پيامى به اين مضمون فرستاد كه من قصد جنگ با شما را ندارم و هدفم ويران كردن اين خانه است. عبدالمطلب پس از شنيدن پيام ابرهه گفت: ما نيز توان جنگ نداريم، امّا كعبه خانه خدا و خانه خليل وى ابراهیم است و او خود حرم خويش را حفظ خواهد كرد. سپس عبدالمطلب به ملاقات ابرهه رفت. ابرهه با ديدن سيماى زيبا و ابّهت او از تخت به زير آمد و كنار وى روى زمين نشسته، گفت: خواسته‌ات چيست؟ عبدالمطلب گفت: سپاهيانت ۲۰۰ شتر از من ربوده‌اند. بگو تا باز‌گردانند. ابرهه با آنچه از مقام بزرگ قریش شنيده بود، از اين درخواست شگفت‌زده شد و گفت: تصور مى‌كردم از من بخواهى خانه‌اى را كه آيين تو و پدران توست، ويران نكنم. عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خويشم و خانه، خود صاحبى دارد كه تو را از تعرض به آن باز خواهد داشت. عبدالمطلب پس از بازگشت از نزد ابرهه به مردم مكه فرمان داد شهر را ترك كرده، به كوهها و دره‌هاى اطراف پناه برند و خود با تنى چند در مكه ماند. وى حلقه در كعبه را گرفت و با سرودن اشعارى از خداى خانه يارى خواست.


پس از واقعه اخدود (در این واقعه ذونواس حاکم یمن که بر دین یهود بود بسیاری از مردم نجران را به جرم مسیحیت در گودالی از آتش سوزاند.) و سختگیری یهودیان نسبت به مسیحیان یمن، مردم این منطقه از امپراطوری روم درخواست کمک نمودند، در نتیجه، فرمانروای حبشه به فرمان امپراطور روم حاکمی را به سمت این سرزمین فرستاد. وی پس از جنگ با ذونواس، حاکم یمن، حکومت این منطقه را به دست گرفت، ضمن ارائه تاریخ‌های گوناگون، طبق نظر اکثر مورخان چهل سال پیش از بعثت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، سپاهی از یمن، که به اصحاب فیل معروف است به فرماندهی ابرهه، با هدف ویرانی کعبه، راهی این منطقه گردید و "محمود" نام فیلی است که ابرهه بر آن سوار بود.


پس از آن که "ابرهه" فرمانروای مطلق یمن گشت، کلیسای باشکوهی در "صنعا" ساخته و در نامه‌ای به نجاشی پادشاه حبشه نوشت:
«ای پادشاه! من در اینجا برای شما معبدی ساخته‌ام که هیچ پادشاهی پیش از آن نتوانسته نظیر آن را بنا کند و قصد من این است که به هر وسیله‌ای که شده آن را بدان پایه از عظمت برسانم که اعراب برای مراسم حج خویش بدین‌جا بیایند و ایشان را از مکه منصرف سازم.»
پس از انتشار متن نامه، در مخالفت با این اقدام، یکی از اعراب به این کلیسا رفته و آن‌جا را آلوده ساخت، ابرهه نیز در مقابل، سوگند یاد نمود که خانه کعبه را ویران سازد، برخی انگیزه‌های سیاسی را هم دخیل دانسته‌اند.
سلطه حبشه و امپراطوری روم بر سرزمین‌های عربی، ایجاد پایگاهی در برابر ایران و حذف واسطه‌گری ساسانیان در روابط تجاری روم با سیلان و هند، ابرهه را بر آن داشت که از موقعیت، استفاده نموده، به مکه حمله نماید.
[۲۳] خراسانی، محمد، "مدخل اصحاب فیل"، دایرة المعارف قرآن کریم، قم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۴۳۹.



خداوند خانه خويش را از آسيب اصحاب فيل حفظ كرد و آنها را به عذابى دردناك مبتلا ساخت.
قرآن کریم با اختصاص سوره‌اى به داستان اصحاب فيل، چگونگى عذاب آنان را اين‌گونه بيان مى‌كند كه خداوند دسته‌هايى از پرندگان را با سنگهايى از گِل، به سوى آنان فرستاد تا با آنها اصحاب فيل را هدف قرار داده، نابود كنند: «واَرسَلَ عَلَيهِم طَيرًا اَبابيل • تَرميهِم بِحِجارَة مِن‌سِجّيل
سپس مى‌فرمايد: آنها بر اثر عذاب الهى مانند عَصْف مَأكول (زراعتى كه چهارپايان خورده و بر آن سرگين انداخته و لگدمال كرده باشند، برگ پوسيده درختان، خورده‌كاه) شدند: «فَجَعلَهُم كَعَصف مَأكول»


در روایات تاریخی آمده است در ملاقاتی که بین عبدالمطلب به همراه دو تن از بزرگان مکه با ابرهه صورت گرفت وی حاضر نشد در مقابل ثلث اموال مردم تهامه از خرابی کعبه صرف نظر نماید.
ابرهه هنگامی که می‌خواست تصمیم خویش را عملی سازد، سپاهیان وی با حادثه‌ای مواجه گشتند که منجر به نابودی آنان شد، این حادثه در قرآن کریم در سوره فیل بیان شده است.
ابرهه که از صحنه حادثه جان سالم به در برد به سبب بیماری‌ای که در اثر این واقعه به آن دچار گردید در یمن جان خود را از دست داد. این واقعه چنان مهم بود که آن سال در نزد عرب به "عام الفیل" مشهور گشته و مبدئی برای تاریخ گردید.
[۲۹] ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چ پنجم، ج۱، ص۱۰۵.


۸.۱ - جزئیات نابودی ابرهه

درباره جزئیات نابودی سپاه ابرهه نظرات مختلفی وجود دارد؛
یکی این که گروهی از پرندگان به نام ابابیل
[۳۰] همدانی قاضی ابرقوه، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۷، چ سوم، ج۱، ص۸۲.
(گروهی که به صورت پراکنده به جایی روند را ابابیل گویند) از سمت دریا در حالی که سه سنگریزه بر منقار و پاها داشتند به سپاهیان حمله نمودند که با اصابت هر کدام از سنگ‌ها بدن فرد متلاشی گشته یا دچار تاول‌هایی‌ می‌شد.
[۳۱] واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، ‌ انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج۱، ص۸۲.

نظر دیگر این که عامل نابودی سپاه ابرهه سنگریزه‌های مذاب آتشفشانی است که بر اثر اصابت، فرد دچار جراحاتی آبله‌گون گشته و نابود می‌شد.
[۳۲] طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت انتشار، ۱۳۴۸، ج۴، ص۲۶۳-۲۶۴.

به هر حال، این حادثه به هر گونه‌ای که رخ داده باشد، با معجزه‌ای که خداوند نیز آن را در قرآن بیان نموده است با شکست مواجه شده و مکانی که بر پایه توحید به دست حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) بنا گشته بود از معرض نابودی در امان ماند.
نقل شده كه در منقار و پاهاى هر يك از مرغان ابابيل، سه سنگريزه بود و هر سنگريزه بر سر و پيكر يك نفر فرود مى‌آمد وى را نابود مى‌كرد.
[۳۳] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البيان، ج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۳۹۰.
گفته‌اند: وقتى ابرهه چنين ديد پا به فرار گذاشت، امّا يكى از سنگها به او اصابت كرد و بر اثر آن به تدريج گوشت بدنش ريخت و از آن چرك و خون خارج‌شد. گفته شده: در بدن هريك از سپاهيان پس از اصابت سنگريزه، خارشى پديد مى‌آمد و و بر اثر خاراندن، گوشتش مى‌ريخت. امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: پس از آنكه اصحاب فيل هدف سنگريزه قرار گرفتند بيمارى آبله در ميانشان شايع‌ شد و نابودشان كرد و تا آن زمان، چنان مرضى در آنجا ديده نشده بود. گفته شده: چون ابرهه ديد در سپاهش بيمارى آبله پديد آمده و بيشتر آنان را از بين برد، ناچار شد به سرعت بازگردد و در برگشت به يمن نيز بسيارى از لشكريانش در ميان راه از بين رفتند و خود ابرهه نيز كه به اين بيمارى مبتلا شده بود، به زحمت توانست خود را به صنعا برساند و چون به آنجا رسيد جان سپرد.
[۴۰] علی، جواد، المفصل، ج‌۳، ص‌۵۱۶.
به نقلى، فقط يك نفر توانسته بود نجات يابد و خود را به نجاشى پادشاه حبشه برساند. او هم پس از گزارش دادن نابودى سپاه، با سنگريزه يكى از همان مرغان كه مأمور تعقيب او بود در حضور نجاشى نابود شد.
[۴۱] آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۴۲۴.
به نقل سیوطی از محمّد بنکَعب قُرَظی دو فيل در اين حمله شركت داشتند كه يكى سالم ماند و ديگرى نابود‌شد. بيشتر نويسندگان مسلمان، عذاب اصحاب فيل را ۴۰‌سال پيش از بعثت و در سال ولادت رسول‌اكرم(ص)دانسته
[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البيان، ج۱۰، ص۸۲۵.
[۴۴] علی، جواد، المفصل، ج۳، ص۵۰۷.
و اين تقارن را از بركات ولادت آن بزرگوار برشمرده‌اند.
[۴۵] علی، جواد، المفصل، ج۳، ص۸۲۵.
[۴۶] آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۴۲۰.
داستان اصحاب فيل در ميان مردم حجاز چنان‌ مشهور بود كه سال وقوع اين رخداد، «عام‌الفيل» را مبدئى براى تاريخ قرار داده و در اشعارشان از آن ياد‌كرده‌اند و زمانى كه پيامبر اكرم(ص)سوره فيل را براى مشركان خواند با وجود مخالفت شديدى كه با او داشتند هيچ‌كس آن را انكار نكرد.
[۴۷] آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۸۲۶.
، ازاين‌رو خداوند، عذاب اصحاب فيل و خنثی شدن مكر آنها براى ويرانى كعبه را از نشانه‌هاى روشن الهى و از نعمتهاى خداوند براى قريش مى‌داند: «اَلَم‌تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِاَصحـبِ الفيل • اَلَم‌يَجعَل كَيدَهُم فى‌تَضليل»


۱. فیل/سوره۱۰۵، آیه۱-۵.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۱.    
۳. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۵، ص‌۴۶۵.
۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۴۲.    
۵. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح المعانی، ج۱۵، ص‌۴۶۵.    
۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البيان، ج‌۱۵، ص‌۳۸۶.
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۴.    
۹. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح المعانی، ج‌۱۵، ص‌۴۶۵.    
۱۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۴۶.    
۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاريخ طبرى، ج‌۱، ص‌۵۵۲.
۱۲. طبری، محمد بن جریر، جامع‌البيان، ج‌۱۵، ص‌۳۸۸.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۲.    
۱۴. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج‌الذهب، ج‌۲، ص‌۱۳۹.
۱۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۴۸.    
۱۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البيان، ج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۳۸۸.
۱۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۴۸.    
۱۸. طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج‌۲۴، ص‌۶۱۱.    
۱۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۵۰‌‌۵۱.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج‌۲۴، ص‌۶۱۲.    
۲۱. بن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چ پنجم، ج۱، ص۳۵.    
۲۲. ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چ پنجم، ج۱، ص۴۳.    
۲۳. خراسانی، محمد، "مدخل اصحاب فیل"، دایرة المعارف قرآن کریم، قم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۴۳۹.
۲۴. سوره فیل(۱۰۵)،آیه(۳‌‌۴)    
۲۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۴، ص‌۶۱۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۵.    
۲۷. سوره فیل(۱۰۵)،آیه۵    
۲۸. ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چ پنجم، ج۱، ص۵۶-۵۲.    
۲۹. ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه سید‌هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چ پنجم، ج۱، ص۱۰۵.
۳۰. همدانی قاضی ابرقوه، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۷، چ سوم، ج۱، ص۸۲.
۳۱. واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، ‌ انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج۱، ص۸۲.
۳۲. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت انتشار، ۱۳۴۸، ج۴، ص۲۶۳-۲۶۴.
۳۳. طبری، محمد بن جریر، جامع‌البيان، ج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۳۹۰.
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲۴، ص‌۶۱۴.    
۳۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۵۴.    
۳۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۴، ص‌۶۱۴.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۲۴.    
۳۸. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج‌۸، ص‌۶۲۹.    
۳۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۸، ص‌۸۴.    
۴۰. علی، جواد، المفصل، ج‌۳، ص‌۵۱۶.
۴۱. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۴۲۴.
۴۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج‌۸، ص‌۶۳۲.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البيان، ج۱۰، ص۸۲۵.
۴۴. علی، جواد، المفصل، ج۳، ص۵۰۷.
۴۵. علی، جواد، المفصل، ج۳، ص۸۲۵.
۴۶. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۴۲۰.
۴۷. آلوسی، محمود بن عبد الله، روح‌المعانى، ج‌۱۶، ص‌۸۲۶.
۴۸. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج‌۲۰، ص‌۳۶۱.    
۴۹. سوره فیل(۱۰۵)،آیه(۱‌‌۲)    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اصحاب فیل»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۲۵.    
دانشنامه موضوعی قرآنی    






جعبه ابزار