• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الاثارالباقیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«الآثار الکاملة»، دربردارنده مجموعه‌ای از تالیفات عبدالله بن مقفع (۱۰۶- ۱۴۲ ق)، در موضوعات ادبی، اخلاقی، حکمی، اجتماعی و... است.



کتاب، از دو قسمت تشکیل یافته است:
قسمت اول، توسط محقق و شارح اثر، دکتر عمر طباع، نگارش یافته است و دارای دو فصل به نام‌های «ابن مقفع و آثار او» و «نگاهی به آثار ابن مقفع » است؛
قسمت دوم، متن اصلی تالیفات شش گانه ابن مقفع می‌باشد که عبارتند از: «الادب الصغیر»، «الادب الکبیر»، «رسالة الصحابة»، «الدرة الیتیمة فی الادب»، «کتاب الیتیمة فی الرسائل» و «حکم ابن المقفع».


فصل اول از قسمت نخست: در این فصل از شناخت عصر ابن مقفع، شرح حال وی، زندیق بودن او، اثر فرهنگی ایرانیان و آثار ابن مقفع سخن به میان آمده است.
محقق، در خصوص بحث اول می‌نویسد: نبرد «زاب» بین دو لشکر مروان بن محمد و ابو مسلم خراسانی ، زوال عصر اموی و قیام دولت جدید عباسی را در پی داشت. امویان خلافتشان در شام ، ۹۰ سال به طول انجامید. در ایام خلافت خویش، به مسئله عرب و عربیت توجه خاص نمودند و خلفای اموی گرایش‌های عربی خود را حفظ کردند، مقام اعراب را برافراشتند و آنان را نفوذ کلمه بخشیدند و کارگزاران دولتی و سرداران سپاه را تنها از میان اعراب انتخاب می‌کردند و ملل غیر عرب را تابع آنان می‌خواندند، اما زمانی که حکومت اموی در شام سقوط کرد و خلافت به فرزندان عباس رسید، اوضاع دگرگون شد و این انقلاب سیاسی تمام شئونات جامعه اسلامی را دچار تحول نمود. پایتخت از شام، به عراق منتقل شد. پایه‌های دولت عباسی بر شانه‌های ایرانیان، به خصوص و شعوبیه به طور عموم استوار بود.
در این نهضت، از قدرت قوم عرب کاسته شد و بر ارج و اعتبار ایرانیان افزوده گردید. ایرانیان در تمام ارکان دولت نفوذ کردند سرداران بزرگ سپاه، وزیران و دبیران همه از میان ایرانیان انتخاب می‌شدند. در حوزه فرهنگ هم این تحول صورت گرفت. فرهنگ عربی در اثر آمیزش با فرهنگ ایرانیان و دیگر فرهنگ‌های بیگانه که ایرانیان با خود همراه آوردند، وسعت گرفت.
غلبه فرهنگ ایرانی بر ادبیات دوره عباسی، خود، به دو دوره تقسیم می‌شود:

۲.۱ - دوره ترجمه و دوره قرائت و مزج

هیچ کس نمی‌تواند تاثیر و برتری ایرانیان را در ادب عربی انکار کند، زیرا آنها بودند که بعضی از آثار فرهنگ خود را به عربی ترجمه کردند و با آن ترجمه‌ها، شیوه ی نگارش خود را رواج دادند.
پس از آنکه فلسفه و علوم یونان به عربی منتشر شد، علم کلام اسلامی تنظیم یافت و در اکثر علوم دینی و لسانی گرایش فلسفی پدید آمد.
انتشار فرهنگ‌های بیگانه، موجب تعدد فرق از مشبهه و معتزله و قدریه و جبریه گردید و هر فرقه‌ای برای اثبات عقاید خود چنگ به دامن فلسفه زد و از استدلال‌های آن استفاده کرد.
نیز فلسفه تصوف و طریقه‌های آن و اعتقاد به تناسخ و حلول و امثال آنها از عقاید هندیان و یونانیان در میان مسلمانان رواج یافت و ابن مقفع در چنین دورانی که جامعه دچار بحران و اضداد شده بود، زندگی می‌کرد و در تمام این حوادث و رخدادهایی که در جامعه روی می‌داد حضور داشت، لذا تمام توان فکری و اندوختی علمی خود را به کار گرفت تا به اصلاح اخلاقی و اجتماعی از طریق نشر آداب و سیاست بپردازد.
در ادامه، محقق، به شرح حال، زندگی، آیین و مذهب ابن مقفع و سبب کشته شدن او و نقل اقوال در این خصوص می‌پردازد.
محقق، در مورد پست‌های اجتماعی وی، می‌نویسد: «ابن مقفع، زندگی دبیری خود را در دولت بنی امیه آغاز کرد. در این ایام، بیست سال از عمرش می‌گذشت. در دیوان‌های کرمان، کاتب «عمر بن هبیر» شد. پس از انقلاب عباسی، به «عیسی بن علی»، عموی سفاح و منصور که والی اهواز بود، پیوست و دبیر او شد و در ضمن، تعلیم و تهذیب برادرزادگان او را هم به عهده گرفت.»
محقق، در مورد شخصیت ابن مقفع می‌نویسد: «از حیث اخلاق و عقل و علم، به کمال بود و در سخن، سخنوری ممتاز، جوان مرد و کریم النفس بود، غم خوار نیازمندان بود و در دوستی صادق بود و همواره خود را مواظبت می‌نمود که از جاده ی وفا و مروت پای بیرون ننهد.»
محقق، در خصوص نقش فرهنگی ایرانیان در عصر عباسی قائل است به اینکه ایرانیان در تمام ارکان حکومت عباسی نقش اساسی داشته‌اند و این نقش، منحصر به اداره امور اجتماعی، اخلاقی و نظامات اداری و حکومتی نیست، بلکه آنان در تحول و شکوفایی ادب عربی، نقشی بسزا و تاثیری بی مانند داشته‌اند.
محقق، این نقش را برای ایرانیان در عصر عباسی در گرو چند عامل می‌داند:
سابقه تمدن ایرانی، کوشش‌های مادی و معنوی ایرانیان برای انتقال حکومت از امویان به عباسیان و آگاهی آنان از ارزش این انتقال و نداشتن اعتماد و اطمینان به اعراب شام برای تحکیم پایه‌های حکومت خود و...
این اسباب، باعث قدرت ایرانیان و غلبه فرهنگ ایرانی شده و یکی از ابزارهای این غلبه فرهنگی، ترجمه کتب فارسی به عربی بود که در راس این مترجمان، عبدالله بن مقفع قرار دارد.


«ابن مقفع، آثار گران بهایی بر جای نهاد. از این کتاب‌ها، «خدای نامه» را در سیر ملوک ایران و کتاب «آیین نامه» را در عادات و آداب ایرانیان در ۱۰۰۰ صفحه و کتاب «التاج» را در سیرت انوشیروان و کتاب « الدرة الیتیمة » یا «الیتیمة» را در اخبار بزرگان نیکوکار و کتاب «مزدک» را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد. این آثار در موضوع تاریخ و متعلقات آن می‌باشد.
وی، سه کتاب از کتب ارسطو را که از یونانی به پهلوی ترجمه شده بود، از پهلوی به عربی ترجمه کرد. این آثار، عبارتند از: «قاطیغوریاس» یا « مقولات عشر » و « باری ارمینیاس » یا «العبارة» و نیز «انالوطیقا» یا «تحلیل قیاس» و نیز ترجمه کتاب « ایساغوجی » یا «مدخل» از «فورفیوس صوری» بدو منسوب است.
فصل دوم از قسمت نخست
محقق، در این فصل، به معرفی سه کتاب «الادب الصغیر»، «الادب الکبیر» و «رسالة الصحابة» که موضوع آنها ادب و اجتماع می‌باشد، می‌پردازد. و در واقع این فصل، گزارش محتوای سه اثر فوق است.

۳.۱ - الادب الصغیر

این اثر مختصر و کوچک، حاوی کلمات حکمت آمیز در اخلاق و حسن معاشرت است. از سیاق عبارت و آشفتگی در ترکیب بعضی جمله‌ها و برخی تعقیدات برمی آید که اثر، یک تالیف خالص نباشد، بلکه مقداری از آن را از زبان دیگری به عربی ترجمه نموده است. وی، در مقدمه اثر، در سبب تالیف خود می‌گوید: «آن را بدان جهت ترتیب دادم تا دل‌های مردمان را آباد سازد و بصیرتشان را جلا دهد و افکارشان را حیات بخشد و شیوه ی تدبیر و تدبر را به آنها بیاموزد و به محامد امور و مکارم اخلاق راهنمایی شان نماید.»
«الادب الصغیر»، در پیرامون سیاست اجتماع و تهذیب نفس و عادت آن به اعمال صالح و معرفت خالق است. وی، در این اثر سعی دارد مجموعه‌ای از اندرزهای اخلاقی- دینی، همراه با نکاتی در آیین کشورداری را فراهم آورد.
فصول کتاب، به کلیاتی در امور اخلاقی، تربیتی و دینی با سبک‌های متعدد ادبی اختصاص دارد.
مؤلف، در این اثر سعی دارد که آن گونه خصال نیک را که آدمی باید خود را به آنها بیاراید و نقایصی را که باید از آنها دوری جوید، برای او بیان کند و علم و بصیرت در کارها و حزم و ثبات و فرمان برداری از دین را در نظر او بیاراید.
سخنان مربوط به والی و سلطان، در تمامی اثر پراکنده است و دربخش خاصی گردآوری نشده است.
روش و شیوه تالیف ابن مقفع در این اثر، از نظم و پیوستگی خاصی پیروی نمی‌کند و مجموعه‌ای است از آراء و اقوال پراکنده و بدون ارتباط با یک دیگر.
این اثر، بیشتر بیان کننده آراء ایرانیان در باب حکومت و روابط میان سلطان و رعیت است. عده‌ای را عقیده چنین است که این اثر، یکی از مآخذ مهمی است که ما را با سیاست داخلی دولت ساسانی آشنا می‌کند.
نکته مهمی که در این کتاب مورد بحث و توجه است، تکیه‌ای است که نویسنده، در هر موردی بر عقل دارد؛ یعنی استناد او به تعالیم دینی، بس اندک است. اخلاق در نظر او چیزی است بیش از هر چه به عقل پیوسته و عقل است که حسن یا قبح را از هم تمیز می‌دهد و آنها را بر حسب طبیعت خود می‌شناسناسد، بی آنکه به دین یا دستوری نیازمند باشد. اسلوب این اثر هم متاثر از فرهنگ ایرانی است و هم تحت تاثیر فرهنگ یونانی و هندی، اما تاثیر یونانی در چند مورد آشکار است؛ از آن جمله، در آن گونه آراء که لذتی را بر لذتی دیگر تفضیل می‌دهد.
متن کامل این اثر در قسمت دوم
[۱] الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ،ص ۱۰۳ - ۱۳۲.
درج شده است.

۳.۲ - الادب الکبیر

اثری است به زبان عربی که در قالب پندنامه و در آیین کشورداری، تدابیر سیاسی، آداب و رسوم درباری و قواعد اخلاقی می‌باشد.
این اثر، از یک مقدمه و دو باب تشکیل یافته است. باب اول، خطابی است به سلطان و ارتباط او با رعیت و ارتباط رعیت با او. مؤلف، در باب اول، بسیاری از سخنان متقدمان و تجارب متاخران را آورده است و نصایح خود به سلطان را به دو بخش تقسیم کرده است. در بخشی که مربوط به شخص سلطان است، او را اندرز می‌دهد که با رعیت پیوند داشته باشد و از ساعات کار خود نکاهد و به ساعات استراحت و شهوت رانی و خواب خود نیفزاید و از مدیحه گویی خشنود نشود و کاری نکند که از شکوه و هیبت او کاسته گردد.
در قسمت دیگر، در باره ارتباط و علاقه سلطان با رعیت سخن می‌گوید و سلطان را به احوال پرسی از مردم و شتاب نکردن در ثواب و عقاب ایشان و امثال این امور سفارش می‌کند. هم چنین از مطالبی چون انواع سلطنت سخن گفته است. بخش دوم، در اندرز به هم نشین سلطان و وزیر است. مؤلف، هم نشین والی و سلطان را از زیاده روی در تملق، دروغ گویی و تظاهر به خدمت برحذر داشته و به رازداری تشویق کرده است. وزیر را نیز به مدارا با دوستان و عمل به راهنمایی‌های درست فراخوانده است.
مؤلف، در باب دوم اقوال حکما را در باب حسن سلوک مردم با یک دیگر و رفتار دوستان با یک دیگر جمع آوری کرده است و خطاب او در این باب، به همگان است. او، معتقد است که دوستان در زندگی، پشتیبان آدمی و آینه عیب نمای او هستند و تنها راز دل با آنان توان گفت. وی، در این باب، بیش از باب اول، به اصول اخلاقی توجه کرده و به مباحثی همچون نگاهبانی نفس، دوری از حسد ، جوان مردی ، بخشش ، پارسایی و دوری از دنیادوستی پرداخته است.
این اثر، بر خلاف «الادب الصغیر»، حاوی مطالبی است به هم مرتبط و منسجم و منقسم بر حسب موضوع و تا حدودی همراه با تفصیل. متن کامل این اثر، در قسمت دوم
[۲] الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ، ص ۵۱ - ۹۹.
گنجانده شده است.

۳.۳ - رسالة الصحابة

بیانی است در نقد نظام حکومتی و وجوه اصلاح آن، بر مبنای تشکیلات حکومت ایرانی. این اثر، دارای یک مقدمه و چند فصل می‌باشد. مؤلف، نخست، به آماده ساختن منصور (خلیفه عباسی) برای پذیرفتن مطالب رساله می‌پردازد، سپس به تفصیل دردهای اجتماعی، نواقص و نقاط ضعف را بیان می‌کند و از اینکه حکام و سلاطین تا کنون در اصلاح امور اجتماع، اهتمام کافی به خرج نداده‌اند، سخن می‌گوید و بعد راه‌های اصلاح را نشان می‌دهد و آنها را طی فصولی بیان می‌دارد.
ابن مقفع، نخست، در باره سپاه و لشکر سخن می‌گوید و بخش بزرگی از رساله خود را بدان اختصاص می‌دهد، زیرا دولت جدید التاسیس و وسیع عباسی بدان نیازمند بوده است. محور کلام او سپاه خراسان است. او نقطه آغازین اصلاح سپاه را، وضع قانون می‌داند تا برای آنها روشن شود که چه کارهایی را باید انجام دهند و از چه کارهایی باید اجتناب نمایند، سپس از خلیفه می‌خواهد میان سپاه و میان اداره امور مالی حائل شود، زیرا متولی امر خراج شدن، به جنگاوری سپاه زیان می‌رساند و آن را به ستم بر رعیت و خارج شدن از طاعت سلطان وامی دارد.
آن گاه، مؤلف، راه انتخاب فرماندهان را نشان می‌دهد که باید از میان بهترین افراد سپاه برگزیده شوند. در پایان، اشاره می‌کند که باید به جزئیات احوال سپاهیان آگاه بود و از اخبار و حالاتشان مطلع گردید، زیرا این یک نوع دوراندیشی است که از بروز شر قبل از شروع آن ممانعت می‌کند.
آن گاه به سخن در مورد مردم عراق می‌پردازد و سلطان را سفارش می‌کند که همواره در امور مملکت به آنها اعتماد کند و مدافع آنها باشد، زیرا اینان از بنی امیه ستم فراوان دیده‌اند.

۳.۳.۱ - آشفتگی وضع قضائی

مؤلف، در ادامه رساله، موضوع مهم دیگری؛ یعنی آشفتگی وضع قضائی را مورد بحث قرار می‌دهد و از آشوب و اضطرابی که در اثر آشفتگی وضع قضائی پدید می‌آید و ستمی که از این راه به مردم می‌رسد، سخن می‌گوید و آشکار می‌سازد که چگونه در یک حادثه واحد دو رای متناقض صادر شده است. او، اصلاح این کار را در وضع یک قانون رسمی که در همه ممالک اسلامی بر طبق آن عمل شود، می‌داند و می‌گوید که باید این قانون به رهبری عقل و بر پایه عدالت تدوین گردد.
مؤلف، آن گاه به سخن در باره مردم شام می‌پردازد و سپس در باره صحابه و یاران سخن می‌گوید و خاطرنشان می‌کند که خلیفه باید در حسن انتخاب خواص خود بکوشد، زیرا خواص خلیفه، شکوه و زینت او هستند. او، لازم می‌داند که صحابه و یاران خلیفه، صاحب رای و امین و عادل و دارای حسب و نسب باشند. در ادامه، به سخن در امر خراج؛ یعنی مالیاتی که به زمین تعلق می‌گیرد، می‌پردازد و راه اصلاح آن را این گونه بیان می‌دارد که کسانی، جهت انجام این امور انتخاب شوند و بر کار آنها دقیقا نظارت شود و چون خیانتی از یکی از آنها سرزد، دیگری را به جای او گمارند.
مؤلف، قبل از پایان یافتن رساله، نظری هم به جزیرة العرب می‌افکند و از سلطان می‌خواهد که مصالح آن دیار را از نظر دور ندارد. در ادامه، می‌گوید: اگر خلیفه صالح باشد، در زندگی مردم تاثیری بسزا دارد... عامه مردم، نیکوحال نشوند مگر آنکه خواص کشور به صلاح آیند و خواص کشور به صلاح نیایند مگر آنکه امام و پیشوای آنها صالح باشد. متن کامل این رساله، در قسمت دوم کتاب
[۳] الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ، ص ۱۳۳ - ۱۵۳.
گنجانده شده است..... وضعیت کتاب
توضیح لغات و عبارات مشکل متن و آدرس کامل نقل قول‌ها، در پاورقی و فهرست مطالب، در پایان کتاب آمده است.


۱. کتاب حنا الفاخوری، ترجمه عبد المحمد آیتی، به نام تاریخ ادبیات عرب؛
۲. دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۶.


۱. الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ،ص ۱۰۳ - ۱۳۲.
۲. الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ، ص ۵۱ - ۹۹.
۳. الادب الکبیر ، عبدالله بن مقفع ، ص ۱۳۳ - ۱۵۳.



نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).


رده‌های این صفحه : کتاب شناسی




جعبه ابزار