امانتداری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جلب
اعتماد، رستگاری، نیکوکاری، عنایت و
محبت خداوند از آثار
امانتداری هستند.
امانتداری، زمینه جلب
اعتماد دیگران است:
۱. «وقال الملک ائتونی به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال انک الیوم لدینا مکین امین:
پادشاه گفت: «او(
یوسف) را نزد من آورید، تا وی را مخصوص خود گردانم! » هنگامی که (یوسف نزد وی آمد و) با او صحبت کرد، (پادشاه به
عقل و
درایت او پی برد؛ و) گفت: «تو امروز نزد ما جایگاهی والا داری، و مورد اعتماد هستی! » »
«قال اجعلنی علی خزائن الار ض انی حفیظ علیم: (یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (
مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! » »
کلمه ((مکین )) به معناى صاحب مقام و منزلت است و از اینکه بطور مطلق گفت : ((مکین امین )) فهمانید که این مکانت و امانت تو عمومى است ، و خلاصه حکمى که کردیم هیچ قید و شرطى ندارد.
۲. «قالت احداهما یا ابت استاجر ه ان خیر من استاجر ت القوی الامین: یکی از آن دو (
دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی آن کسی است که قوی و
امین باشد (و او همین
مرد است)! » »
بهترین کسى که انسان مى تواند او را برای انجام کاری استخدام کند، فردی است که قوى امین باشد.
امانتداری، از جمله عوامل دستیابی
مؤمنان به رستگاری است: «قد افلح المؤمنون: مؤمنان رستگار شدند؛»
«والذین هم لاماناتهم وعهدهم ر اعون: و آنها که امانتها و
عهد خود را رعایت میکنند؛»
اداى امانت به معنى وسیع کلمه و همچنین پایبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مؤ منان است .
امانتداری، از اسباب دستیابی به
بهشت :
«و الذین هم لامـنـتهم و عهدهم رعون اولـئک هم الورثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خــلدون.» «و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت میکنند آنانند که خود وارثانند همانان که بهشت را به
ارث میبرند و در آنجا جاودان میمانند.»
«و الذین هم لامـنـتهم و عهدهم رعون اولـئک فی جنت مکرمون.» «و کسانی که امانتها و پیمان خود را مراعات میکنند آنها هستند که در باغهایی (از بهشت) گرامی خواهند بود.»
میفرماید: " کسانی که دارای این صفاتند در باغهای بهشت جای دارند و از هر نظر گرامی داشته میشوند" (اولئک فی جنات مکرمون).
چرا گرامی نباشند؟ در حالی که میهمانهای خدا هستند و خداوند قادر و رحمان تمام وسائل پذیرایی را برای آنها فراهم ساخته است و در حقیقت این دو تعبیر ("جنات" و" مکرمون") اشاره به نعمتهای مادی و معنوی است که شامل حال این گروه است.
بهره مندی
یوسف علیهالسّلام از عنایات خدا در
دنیا و
آخرت در پرتو امانتداری: «وقال الملک ائتونی به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال انک الیوم لدینا مکین امین: پادشاه گفت: «او را نزد من آورید، تا وی را مخصوص خود گردانم! » هنگامی که (یوسف نزد وی آمد و) با او صحبت کرد، (پادشاه به عقل و درایت او پی برد؛ و) گفت: «تو امروز نزد ما جایگاهی والا داری، و مورد اعتماد هستی! » »
«قال اجعلنی علی خزائن الار ض انی حفیظ علیم: (یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! » »
«وکذلک مکنا لیوسف فی الار ض یتبوا منها حیث یشاء نصیب بر حمتنا من نشاء ولا نضیع اجر المحسنین: و این گونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم، که هر جا میخواست در آن منزل میگزید (و تصرف میکرد)! ما
رحمت خود را به هر کس بخواهیم (و شایسته بدانیم) میبخشیم؛ و
پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکنیم! »
امانتداری، زمینه جلب محبت خداوند:
۱. «ومن اهل الکتاب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لا یؤده الیک الا ما دمت علیه قائما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی اللـه الکذب وهم یعلمون: و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز میگردانند؛ و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمیگردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این بخاطر آن است که میگویند: «ما در برابر امیین(غیر یهود)، مسؤول نیستیم.» و بر خدا
دروغ میبندند؛ در حالی که میدانند (این سخن دروغ است). »
«بلی من اوفی بعهده واتقی فان اللـه یحب المتقین: آری، کسی که به
پیمان خود
وفا کند و پرهیزگاری پیشه نماید، (خدا او را دوست میدارد؛ زیرا) خداوند پرهیزگاران را
دوست دارد.»
۲. «ان اللـه یدافع عن الذین آمنوا ان اللـه لا یحب کل خوان کفور : خداوند از کسانی که
ایمان آوردهاند
دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد! »
کلمه یدافع از مدافعه است و
مبالغه در دفع را افاده مى کند. و کلمه خوان اسم مبالغه از
خیانت است ، و همچنین کلمه کفور که مبالغه کفران نعمت است . و مراد از جمله الذین آمنوا مؤ منین از
امت است ، هر چند که بر حسب مورد با مؤ منین آن روز
اسلام منطبق است ، چون آیات در مقام
تشریع حکم جهاد است و حکم جهاد مختص به یک
طایفه و اهل یک عصر نیست ، و مورد نمى تواند مخصص باشد.و مراد از کل خوان کفور
مشرکین هستند، اگر آنان را بسیار خیانت کار و کفران پیشه خواند بدین جهت است که خداوند
امانت دین حق را بر آنان عرضه کرد، و در میان آنان این دین را ظاهر ساخت ، و آن را امانت و
ودیعه در نزد
فطرت آنان سپرد تا در نتیجه حفظ و رعایت آن به
سعادت دنیا و
آخرت برسند، و آن را از طریق
رسالت به ایشان شناسانید، ولى ایشان به آن خیانت کردند، یعنى آن را
انکار نمودند.
امانتداری، نمودی از نیکوکاری: «وقال الملک ائتونی به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال انک الیوم لدینا مکین امین: پادشاه گفت: «او را نزد من آورید، تا وی را مخصوص خود گردانم! » هنگامی که (یوسف نزد وی آمد و) با او صحبت کرد، (پادشاه به عقل و درایت او پی برد؛ و) گفت: «تو امروز نزد ما جایگاهی والا داری، و مورد اعتماد هستی! » »
«قال اجعلنی علی خزائن الار ض انی حفیظ علیم: (یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! » »
«وکذلک مکنا لیوسف فی الار ض یتبوا منها حیث یشاء نصیب بر حمتنا من نشاء ولا نضیع اجر المحسنین: و این گونه ما به
یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم، که هر جا میخواست در آن منزل میگزید (و تصرف میکرد)! ما
رحمت خود را به هر کس بخواهیم (و شایسته بدانیم) میبخشیم؛ و پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکنیم! »
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «امانتداری (قرآن)».