• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انذار آدم (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در آیات متعدد از انذار آدم علیه‌السّلام و همسرش حوا سخن گفته، و درباره دشمنی آشکار شیطان با آنان هشدار و تذکر داده.



خداوند به آدم و حوا علیهما السلام، درباره دشمنی آشکار شیطان با آنان پیشاپیش هشدار و تذکر داده بود:
فدلیهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءتهما وطفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة ونادیهما ربهمآ الم انهکما عن تلکما الشجرة واقل لکمآ ان الشیطـن لکما عدو مبین. «و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان (عورتشان) بر آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آیا شما را از آن درخت نهی نکردم؟! و نگفتم که شیطان برای شما دشمن آشکاری است؟!»

۱.۱ - عدم ارتکاب گناه از آدم

گرچه کلمه" نهی" و"عصیان" و"غفران" و"ظلم"، همه در بدو نظر به معنی گناه مطلق و حقیقی و آثار آن است ولی با توجه به مساله عصمت انبیاء که با دلیل عقلی و نقلی ثابت شده، تمام این تعبیرها، حمل بر" گناه نسبی" می‌ شود، و این موضوع با توجه به عظمت مقام آدم و سایر انبیاء زیاد دور از ظاهر لفظ نیست.

۱.۲ - دوری از قرب خدا

اینکه فرمود: " و ناداهما ربهما ا لم انهکما عن تلکما الشجرة" دلالت دارد بر اینکه آدم و حوا در آن موقع که خداوند این خطاب را به آنان می‌ کرده از مقام قرب خدا دور شده بودند، برای اینکه" ندا" به معنای صدا زدن از دور است، هم چنان که" تلکما" هم که در" تلکما الشجرة" است این دلالت را دارد، زیرا این کلمه نیز برای اشاره به دور است، بخلاف" هذا" که برای اشاره به نزدیک است، و لذا در ابتدای ورود آدم به بهشت و قبل از اینکه این مخالفت از او سر بزند خدای تعالی به لفظ" هذه" اشاره به درخت مزبور کرد و فرمود: " و لا تقربا هذه الشجرة".


هشدار خداوند به ستم کار شدن آدم و حوا علیهما السلام در صورت خوردن از درخت ممنوع:

۲.۱ - دوری از درخت ممنوعه

وقلنا یـــادم اسکن انت وزوجک الجنة وکلا منها رغدا حیث شئتما ولاتقربا هـذه الشجرة فتکونا من الظـلمین. «و گفتیم: «ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمتهای) آن، از هر جا می‌ خواهید، گوارا بخورید (اما) نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد»

۲.۱.۱ - انجام تکالیف عامل سعادت

از آیات قرآن استفاده می‌ شود که آدم برای زندگی در روی زمین، همین زمین معمولی آفریده شده بود، ولی در آغاز خداوند او را ساکن بهشت که یکی از باغهای سرسبز پر نعمت این جهان بود ساخت، محیطی که در آن برای آدم هیچ گونه ناراحتی وجود نداشت.
شاید علت این جریان آن بوده که آدم با زندگی کردن روی زمین هیچگونه آشنایی نداشت، و تحمل زحمتهای آن بدون مقدمه برای او مشکل بود، و از چگونگی کردار و رفتار در زمین باید اطلاعات بیشتری پیدا کند، بنا بر این می‌ بایست مدتی کوتاه تعلیمات لازم را در محیط بهشت ببیند و بداند زندگی روی زمین توام با برنامه ‌ها و تکالیف و مسئولیتها است که انجام صحیح آنها باعث سعادت و تکامل و بقای نعمت است، و سرباز زدن از آن سبب رنج و ناراحتی.
و نیز بداند هر چند او آزاد آفریده شده، اما این آزادی بطور مطلق و نامحدود نیست که هر چه خواست انجام دهد او می‌ بایست از پاره‌ای از اشیاء روی زمین چشم بپوشد.
و نیز لازم بود بداند چنان نیست که اگر خطا و لغزشی دامنگیرش شود درهای سعادت برای همیشه به روی او بسته می‌ شود، نه می‌ تواند بازگشت کند و پیمان به بندد که بر خلاف دستور خدا عملی انجام نخواهد داد تا دوباره به نعمتهای الهی باز گردد.
او در این محیط می‌ بایست تا حدی پخته شود، دوست و دشمن خویش را بشناسد، چگونگی زندگی در زمین را یاد گیرد، آری این خود یک سلسله تعلیمات لازم بود که می‌ بایست فرا گیرد، و با داشتن این آمادگی به روی زمین قدم بگذارد.
اینها مطالبی بود که هم آدم و هم فرزندان او در زندگی آینده خود به آن احتیاج داشتند، بنا بر این شاید علت اینکه آدم در عین اینکه برای خلافت زمین آفریده شده بود مدتی در بهشت درنگ می‌ کند و دستورهایی به او داده می‌ شود جنبه تمرین و آموزش داشته باشد.
در اینجا" آدم" خود را در برابر فرمان الهی در باره خودداری از درخت ممنوع دید، ولی شیطان اغواگر که سوگند یاد کرده بود که دست از گمراه کردن آدم و فرزندانش بر ندارد به وسوسه گری مشغول شد، و چنان که از سایر آیات قرآن استفاده می‌ شود به آدم اطمینان داد که اگر از این درخت بخورد او و همسرش فرشتگانی خواهند شد و جاویدان در بهشت زندگی می‌ کنند، حتی قسم یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.

۲.۲ - دوری از شجره ممنوعه

ویــادم اسکن انت وزوجک الجنة فکلا من حیث شئتما ولاتقربا هـذه الشجرة فتکونا من الظـلمین. «و‌ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! اما به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود! »

۲.۲.۱ - ظلم به نفس

این آیه آدم علیه‌السّلام را مخاطب قرار داده سپس همسرش را عطف بر او نموده و با جمله" فکلا من حیث شئتما" تصرف در همه انواع خوراکیها را بر آنان مباح گردانیده مگر آن درختی را که با جمله" و لا تقربا هذه الشجرة" استثنا کرده است. و مقصود از" ظلم" در جمله" فتکونا من الظالمین" ظلم به نفس و مخالفت امر ارشادی است، نه معصیت و مخالفت امر مولوی.

۲.۲.۲ - وسوسه شیطان

شیطان که بر اثر سجده نکردن رانده درگاه خدا شده بود و تصمیم قاطع داشت تا آنجا که می‌ تواند از آدم و فرزندانش انتقام بگیرد و در فریب آنان بکوشد، و نیز به خوبی می‌ دانست که خوردن از درخت ممنوع، باعث رانده شدن از بهشت خواهد شد، در صدد وسوسه آنان برآمد، و برای رسیدن به این مقصود، انواع دامها را بر سر راه آنان گسترد! نخست همانطور که قرآن می‌ گوید" به وسوسه کردن آنان مشغول شد، تا لباسهای اطاعت و بندگی خدا را از تن آنان بیرون کند، و عورت آنها که پنهان بود آشکار سازد" (فوسوس لهما الشیطان لیبدی لهما ما ووری عنهما من سوآتهما.
و برای رسیدن به این هدف، بهترین راه را این دید که از عشق و علاقه ذاتی انسان به تکامل و ترقی و" زندگی جاویدان"، استفاده کند و هم عذر و بهانه ‌ای برای مخالفت فرمان خدا برای آنان بتراشد، لذا نخست به آدم و همسرش گفت: " خداوند شما را از این درخت نهی نکرده جز اینکه اگر از آن بخورید یا فرشته خواهید شد و یا عمر جاویدان پیدا می‌ کنید" (و قال ما نهاکما ربکما عن هذه الشجرة الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین).
و به این ترتیب، فرمان خدا را در نظر آنان به گونه دیگری جلوه داد، و این طور مجسم کرد که نه تنها خوردن از" شجره ممنوعه" زیانی ندارد، بلکه موجب عمر جاویدان و یا رسیدن به مقام و درجه فرشتگان خواهد شد.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۲.    
۲. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۶، ص، ۱۲۵.    
۳. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۸، ص، ۴۰.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۵. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱، ص، ۱۸۴.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۹.    
۷. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۸، ص، ۳۹.    
۸. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۶، ص، ۱۱۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انذار آدم».    



جعبه ابزار