• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انصار در غزوه تبوک (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در غزوه تبوک عده‌ای از در ابتدا دل بعضی از مهاجرین و انصار دچار کمی لغزش گردید، و از حق گریزان شد، و چون دنباله آن لغزش را نگرفته و به هوای نفس گوش نداده، حرکت کردند، خداوند از ایشان گذشت، و مورد مغفرت خداوند گردیدند.




۱.۱ - لغزش گروهی از انصار

گروهی از انصار در غزوه تبوک سستی و لغزش کردند:
لقد تاب الله... والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم... «مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است!»

۱.۱.۱ - شان نزول

سه نفر از مسلمانان به نام"کعب بن مالک" و"مرارة بن ربیع" و"هلال بن امیه" از شرکت در جنگ تبوک، و حرکت همراه پیامبر ص سرباز زدند، ولی این به خاطر آن نبود که جزء دار و دسته منافقان باشند، بلکه به خاطر سستی و تنبلی بود، چیزی نگذشت که پشیمان شدند.
هنگامی که پیامبر ص از صحنه تبوک به مدینه بازگشت، خدمتش رسیدند و عذر خواهی کردند، اما پیامبر ص حتی یک جمله با آنها سخن نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد که احدی با آنها سخن نگوید.
آنها در یک محاصره عجیب اجتماعی قرار گرفتند، تا آنجا که حتی کودکان و زنان آنان نزد پیامبر ص آمدند و اجازه خواستند که از آنها جدا شوند، پیامبر ص اجازه جدایی نداد، ولی دستور داد که به آنها نزدیک نشوند.
فضای مدینه با تمام وسعتش چنان بر آنها تنگ شد که مجبور شدند برای نجات از این خواری و رسوایی بزرگ، شهر را ترک گویند و به قله کوه‌های اطراف مدینه پناه ببرند از جمله مسائلی که ضربه شدیدی بر روحیه آنها وارد کرد این بود که کعب بن مالک می‌ گوید روزی در بازار مدینه با ناراحتی نشسته بودم دیدم یک نفر مسیحی شامی سراغ مرا می‌ گیرد، هنگامی که مرا شناخت نامه‌ای از پادشاه غسان به دست من داد که در آن نوشته بود اگر صاحبت ترا از خود رانده به سوی ما بیا، حال من منقلب شد گفتم‌ای وای بر من کارم به جایی رسیده است که دشمنان در من طمع دارند! خلاصه بستگان آنها غذا می‌ آوردند، اما حتی یک کلمه با آنها سخن نمی‌ گفتند.
مدتی به این صورت گذشت و پیوسته انتظار می‌ کشیدند که توبه آنها قبول شود و آیه‌ای که دلیل بر قبولی توبه آنها باشد نازل گردد، اما خبری نبود.
در این هنگام فکری به نظر یکی از آنان رسید و به دیگران گفت: اکنون که مردم با ما قطع رابطه کرده ‌اند، چه بهتر که ما هم از یکدیگر قطع رابطه کنیم (درست است که ما گنهکاریم ولی باید از گناهکار دیگری خشنود نباشیم).
آنها چنین کردند به طوری که حتی یک کلمه با یکدیگر سخن نمی‌ گفتند، و دو نفر از آنان با هم نبودند، و به این ترتیب سر انجام پس از پنجاه روز توبه و تضرع به پیشگاه خداوند، توبه آنان قبول شد و آیه فوق در این زمینه نازل گردید.

۱.۱.۲ - عدم پیروی از لغزش

برگشت معنای آیه به این است که: خداوند قسم خورده به اینکه به رحمت خود به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و مهاجرین و انصار و آن سه کس که تخلف کرده بودند بازگشت کند، اما بازگشتنش بر مهاجرین و انصار برای این بود که ایشان در ساعت عسرت دست از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برنداشتند، و مقصود از ساعت عسرت همان ایامی است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بسوی تبوک حرکت می‌ کرد. در ابتدا دل بعضی از مهاجرین و انصار دچار کمی لغزش گردید، و از حق گریزان شد، و چون دنباله آن لغزش را نگرفته و به هوای نفس گوش نداده، حرکت کردند، خداوند از ایشان گذشت، که او به ایشان رؤوف و مهربان است.

۱.۲ - تبعیت انصار از پیامبر

انصار از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در غزوه تبوک تبعیت کردند:
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة... «مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است! » (به قرینه شان نزول، آیه مذکور مربوط به غزوه تبوک است.)

۱.۲.۱ - توبه انصار

و اما بازگشت خدا به آن سه نفر، از این قرار بود که وقتی کارشان به سختی کشید و زمین با همه وسعتش برایشان تنگ شد، و دیدند که احدی از مردم با ایشان حرف نمی‌ زنند و سلام و علیک نمی‌ کنند، و حتی زن و فرزندشان هم با ایشان حرف نمی‌ زنند، و خلاصه یک نفر انسان که با آنها انس بگیرد وجود ندارد، و هر که هست مامور به خودداری از سلام و کلام است، آن وقت تعیین کردند که جز خدا و توبه به درگاه او دیگر پناهگاهی نیست، و چون چنین شد، خداوند نیز با رحمت خود به ایشان بازگشت فرمود، تا ایشان توبه کنند و او قبول فرماید که او که همانا او تواب- بسیار به بندگانش بازگشت می‌ کند تا به ایشان ترحم نموده، برای توبه کردن هدایت نموده و برای توبه توفیقشان می‌ دهد، و آن گاه توبه شان را می‌ پذیرد- و نسبت به مؤمنین رحیم و مهربان است.


۱. توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.    
۲. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۸، ص، ۱۶۹.    
۳. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۹، ص، ۵۴۵.    
۴. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ذیل آیه.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.    
۶. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۹، ص، ۵۴۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انصار در غزوه تبوک».    



جعبه ابزار