• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انطاکیه‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انطاکیه، شهری عذاب شده به جهت تکذیب فرستادگان الهی می‌باشد.



اَنطاکِیه که با تای منقوط نیز خوانده شده
[۱] التعریف والاعلام، ص۱۱۱
[۲] تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۱.
شهری در روم باستان
[۴] قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵
بوده که به دست یونانیان
[۷] دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۰۸.
در سال ۳۰۰ قبل از میلاد
[۸] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۲
[۹] قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵.
بنا شده و هم‌اکنون جزو قلمرو کشور ترکیه است.


سازنده آن را انطیقس یا انطیوخوس (معرّب انطیوکوس) سومین پادشاه پس از اسکندر گفته‌اند ؛ ولی برخی فرزند وی سلوکوس نیکاتور را سازنده آن دانسته‌اند. وی این شهر را انطاکیه نامید تا منسوب به پدرش انطیخوس باشد.
[۱۲] قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۶.
برخی نیز برآن‌اند که پدر بنای آن را آغاز و پسر پس از درگذشت او آن را به پایان رساند ؛ امّا دسته‌ای از موّرخان بنای آن‌را توسط انطاکیة دختر روم بن یقن بن سام بن نوح (علیه‌السلام) دانسته‌اند.


این شهر زمانی یکی از سه شهر بزرگ سرزمین روم به شمار می‌آمد و دارای موقعیتی سرسبز، نهرهای آب خوش‌گوار و مرکز تجارت آسیای غربی و نزد یونانیان به انطاکیه زیبا و ملکه شرق مشهور بود.
[۱۶] دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۰۶
نصارا نیز از شهر انطاکیه با وصف شهر خدا، شهر شاهی و مادر شهرها یاد می‌کردند، زیرا نخستین شهری بود که اهل آن همگی به حضرت مسیح و به دین نصارا گرویدند.


پولس و برنابا از حواریان حضرت عیسی (علیه‌السلام) در آن‌جا به تبلیغ اشتغال داشتند.
[۲۲] قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵.



شهر انطاکیه پیش از اسلام محل کشمکش و درگیری بین قوم‌ها و پیروان ادیان یهود، نصارا و بت پرستان بوده است. این شهر یک‌بار به دست شاپور اول در سال ۲۶۰
[۲۳] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۲.
و بار دیگر توسط کسرا انوشیروان در سال ۵۳۸ میلادی فتح شد.
[۲۴] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۶۵
[۲۵] مروج الذهب، ج۱، ص۲۹۱



در سال ۶۳۸ میلادی مطابق با سال ۱۷ هجری قمری مسلمانان، انطاکیه را به تصرّف خود درآوردند.
[۲۷] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۳
[۲۸] دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۱۱.
قبر مؤمن آل‌یاسین که نامش را حبیب نجّار گفته‌اند در انطاکیه زیارتگاه مردم است.
[۲۹] الموسوعة الذهبیه، ج‌۶‌، ص‌۱۸۰
قبر یحیی بن زکریا (علیهماالسلام) نیز در این شهر است.


در قرآن‌کریم نام انطاکیه نیامده؛ لیکن مفسران در شأن نزول آیاتی، از انطاکیه و شهروندان آن یاد کرده‌اند. این آیات دو دسته است:


آیاتی که به نظر جمعی از مفسران درباره انطاکیه و اهل آن است
[۳۳] تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۱
و آن آیه ۱۳ سوره یس :«واضرِب لَهُم مَثَلاً اَصحبَ القَریَةِ اِذ جاءَهَا المُرسَلون» و آیات پس از آن است که به داستان اصحاب قریه پرداخته است و بیش‌تر مفسران مقصود از قریه را انطاکیه دانسته‌اند؛ لیکن در چگونگی داستان و نام فرستادگانی که به آن‌جا گسیل شده‌اند و این‌که از جانب خداوند یا حضرت عیسی اعزام شده‌اند و چگونگی برخورد آن‌ها با مردم و برخورد حاکم و مردم با آنان، نیز کشتن مردی که به این سه رسول گرایید و سرانجامِ کافران و پادشاه، در نگاه مفسران و مورّخان اختلاف است.
از شواهد تاریخی و برخی روایات و گفته مفسران ذیل آیه ۱۴ سوره صفّ بر می‌آید که اهل انطاکیه و پادشاه آن همگی یا دسته‌ای از آنان ایمان آوردند و از سویی روایات و شواهد تاریخی دیگر و ظاهر آیات پیشگفته سوره یس بیانگر کفر و سرانجام عذاب همه آنان از جمله پادشاه است. ، ازاین‌رو برخی درباره قول مشهور تردید کرده است.
و برخی آن را ردّ کرده و گفته‌اند:پیوند داستان طرح شده در سوره یس با انطاکیه بسیار ضعیف است ، جز این‌که بگوییم در انطاکیه در دو برهه زمانی دو رویداد اتفاق افتاده است:یکی فرستادن رسولان از سوی خداوند و تکذیب آنان از سوی اهل انطاکیه، در حالی‌که تنها یک نفر (مؤمن آل‌یاسین) ایمان آورد و به دست آنان کشته شد و خداوند اهل آن شهر را با عذاب فراگیر نابود کرد و دیگری آن‌که پس از آبادانی مجدّد شهر انطاکیه حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرستادگانی به آن‌جا گسیل داشته و این بار مردم انطاکیه به آن‌ها ایمان آوردند و این موضوع در آیه ۱۴ صفّ گزارش شده است:«... فَامَنَت طَائِفَةٌ مِن بَنی اِسرءیل...» این احتمال نیز دور از حقیقت نیست که داستانهای متفاوت ممکن است مربوط به دو انطاکیه باشد ، زیرا در گذشته شهرهای زیادی به نام انطاکیه وجود داشته است.
[۵۱] قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۶.


۷.۱ - آیات مورد اختلاف شهر انطاکیه

آیات مورد اختلاف که برخی آن را درباره شهر انطاکیه دانسته‌اند:

۷.۱.۱ - آیه اول

در آیه ۱۴ صفّ خداوند به ایمان دسته‌ای از بنی‌اسرائیل به حضرت عیسی (علیه‌السلام) اشاره دارد:«فَامَنَت طَائِفَةٌ مِن بَنی اِسرءیلَ و کَفَرَت طَائِفَةٌ فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلی عَدُوِّهِم فَاَصبَحوا ظهِرین» برخی بر آن‌اند که مقصود از بنی‌اسرائیل در این آیه اهل انطاکیه‌اند.

۷.۱.۲ - آیه دوم

برخی اصحاب رسّ در دو آیه ذیل را اهل انطاکیه دانسته‌اند:«و عادًا وثَمودا واَصحبَ الرَّسِّ و قُرونًا بَینَ ذلِکَ کَثیرا» «کَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوح واَصحبُ الرَّسِّ و ثَمود» گفته‌اند:رسّ چاهی بود در انطاکیه که بت پرستان مؤمن آل یاسین را در آن افکنده و کشتند
[۵۵] روض الجنان، ج۱۴، ص۲۲۲.
و ازاین‌رو به اصحاب رسّ مشهور شدند.

۷.۱.۳ - آیه سوم

«فَانطَلَقا حَتّی اِذا اَتَیا اَهلَ قَریَة اِستَطعَما اَهلَها فَاَبَوا اَن یُضَیِّفوهُما فَوَجَدا فیها جِدارًا یُریدُ اَن یَنقَضَّ فَاَقامَهُ قالَ لَو شِئتَ لَتَّخَذتَ عَلَیهِ اَجرا.» این آیه و آیات پیش از آن همراهی موسی و خضر (علیهماالسلام) را گزارش می‌کند؛ آن دو در سفر به قریه‌ای رسیدند و از اهل آن طعام خواستند؛ امّا اهل قریه از اطعام آنان خودداری کردند. برخی مفسران مراد از قریه در این آیه را انطاکیه دانسته‌اند.
[۵۸] الجوهرالثمین، ج۴، ص۹۳.


۷.۱.۴ - آیه چهارم

برخی مقصود از قریه در آیه ۱۶۳ سوره اعراف را انطاکیه دانسته‌اند.
[۶۰] التعریف و الاعلام، ص۱۱۱.
در این آیه به تجاوز اصحاب سبت از حدود الهی اشاره شده است:«وسَلهُم عَنِ القَریَةِ الَّتی کانَت حاضِرَةَ البَحرِ اِذ یَعدونَ فِی‌السَّبتِ اِذ تَأتیهِم حیتانُهُم یَومَ سَبتِهِم شُرَّعًا ویَومَ لا یَسبِتونَ لا تَأتیهِم کَذلِکَ نَبلوهُم بِما کانوا یَفسُقون».


این شهر، افزون بر آن که در پاره‌ای از آیات مورد اشاره قرار گرفته، در برخی روایات-به ویژه در روایات مهدویت- بدان توجه شده است. شاید ذکر «انطاکیه» در روایات مهدویت، وجود رابطه تنگاتنگ بین حضرت مهدی (علیه‌السّلام) و مسیح (علیه‌السّلام) است.
در روایات مربوط به حضرت مهدی (علیه‌السلام) ، آن محل، سرزمینی معرفی شده است که حضرت مهدی (علیه‌السّلام) پس از ظهور، از غاری در آن سرزمین، تورات و انجیل را بیرون می‌آورد و با یهود و نصارا با آن استدلال می‌کند.
[۶۲] عبد الرزاق، المصنف، ج۱۱، ح ۲۰۷۷۲.
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌اله و سلم فرمود: «... یستخرج التوراة و سائر کتب الله من غار بانطاکیة فیحکم بین اهل التوراة بالتوراة و بین اهل الانجیل بالانجیل و بین اهل الزبور بالزبور...» تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده می‌شود، بیرون می‌آورد.
و به وسیلۀ آن کتاب‌ها، با مسیحیان و یهودیان به استدلال می‌پردازد و سرانجام، بسیاری از آن‌ها اسلام می‌آورند.



دین در عصر ظهور، موعود مسیحیت، موعود یهودیت.



آثار البلاد و اخبار العباد؛ البدایة و النهایه؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ التعریف و الاعلام؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج؛ تفسیر نمونه؛ التنبیه و الاشراف؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین؛ دائرة المعارف الاسلامیه؛ دائرة المعارف بستانی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ قاموس کتاب مقدس؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ الکشاف؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر؛ المسالک و الممالک؛ معجم‌البلدان؛ الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه.


۱. التعریف والاعلام، ص۱۱۱
۲. تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۱.
۳. جامع‌البیان، ج ۱۹، ص۴۱۳.    
۴. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵
۵. نمونه، ج۱۸، ص۳۴۰.    
۶. نمونه، ج۱۸، ص۳۵۹.    
۷. دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۰۸.
۸. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۲
۹. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵.
۱۰. نمونه، ج۱۸، ص۳۴۰.    
۱۱. معجم البلدان، ج۱، ص۲۶۶.    
۱۲. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۶.
۱۳. معجم البلدان، ج۱، ص۲۶۶.    
۱۴. معجم‌البلدان، ج۱، ص۲۶۶.    
۱۵. ولید بن بلیهش العمری، آثار البلاد، ص۱۵۰.    
۱۶. دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۰۶
۱۷. معجم البلدان، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷.    
۱۸. نمونه، ج۱۸، ص۳۵۹.    
۱۹. التنبیه والاشراف، ج۱، ص۱۲۸    
۲۰. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۷.    
۲۱. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۳۱.    
۲۲. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۵.
۲۳. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۲.
۲۴. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۶۵
۲۵. مروج الذهب، ج۱، ص۲۹۱
۲۶. المسالک، ج۱، ص۲۸۸.    
۲۷. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۶۳
۲۸. دائرة‌المعارف بستانی، ج۴، ص۵۱۱.
۲۹. الموسوعة الذهبیه، ج‌۶‌، ص‌۱۸۰
۳۰. ولید بن بلیهش العمری، آثار البلاد، ص۱۵۱.    
۳۱. الکشاف، ج‌۴، ص‌۱۰.    
۳۲. ولید بن بلیهش العمری، آثار البلاد، ص۱۵۰.    
۳۳. تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۱
۳۴. وهبة الزحیلی، المنیر، ج۲۲، ص۳۰۲    
۳۵. وهبة الزحیلی، المنیر، ج۲۲، ص۳۰۰    
۳۶. التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۳۵۸.    
۳۷. یس/سوره۳۶، آیه۱۳.    
۳۸. تاریخ طبری، ج۲، ص۱۸.    
۳۹. صفّ/سوره۶۱، آیه۱۴.    
۴۰. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۳۱.    
۴۱. التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۳۵۹.    
۴۲. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۱۳    
۴۳. راوندی، قصص الانبیاء، ص۲۷۴.    
۴۴. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۶.    
۴۵. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۴.    
۴۶. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۲۹.    
۴۷. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۳۱.    
۴۸. صفّ/سوره۶۱، آیه۱۴.    
۴۹. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۲، ص۸۵.    
۵۰. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۷.    
۵۱. قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۶.
۵۲. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۲، ص۸۵.    
۵۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۸.    
۵۴. ق/سوره۵۰، آیه۱۲.    
۵۵. روض الجنان، ج۱۴، ص۲۲۲.
۵۶. کهف/سوره۱۸، آیه۷۷.    
۵۷. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۷۴    
۵۸. الجوهرالثمین، ج۴، ص۹۳.
۵۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۳.    
۶۰. التعریف و الاعلام، ص۱۱۱.
۶۱. مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص۱۰۷.    
۶۲. عبد الرزاق، المصنف، ج۱۱، ح ۲۰۷۷۲.
۶۳. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۶۱، ح ۳.    
۶۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲۹.    
۶۵. محمد بن إبراهیم، نعمانی، الغیبة، ص۲۳۷، ح ۲۶     .



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «انطاکیه».    
فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۹۳ بر گرفته از مقاله "انطاکیه"    



جعبه ابزار