• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهل‌بیت و علوم روز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



كتاب اصول کافی از قديمى‌ترين و معتبرترين كتاب‌هاى روايى شیعه مى‌باشد كه در عصر غیبت صغری نگاشته شده است. یکی از ابواب اصول کافی با نام «انه لیس شی من الحق فی ید الناس الا ماخرج من عند الائمه (علیهم‌السّلام) وان کل شی لم یخرج من عندهم فهو باطل» می‌باشد، بر اساس این باب، شبهه‌ای مطرح شده که آیا اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) علوم روز را باطل می‌دانند؟ لذا این دیدگاه را بررسی خواهیم کرد تا مطلب روشن شود.



یکی از ابواب اصول کافی با نام «انه لیس شی من الحق فی ید الناس الا ماخرج من عند الائمه (علیهم‌السّلام) وان کل شی لم یخرج من عندهم فهو باطل» می‌باشد آیا این باب و احادیث این باب شامل دانش‌های امروزی مانند فیزیک و هندسه و... می‌شود؟ آیا بر اساس این باب، اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) علوم روز را باطل می‌دانند؟


این دسته روایات به هیچ وجه نشانگر بطلان علم روز نیست، بلکه آنچه روایات باب فوق بدان اشاره دارد، در چند محور خلاصه می‌شود:
۱. علم صحیح از دیدگاه اهل بیت (علیهم‌السّلام).
اهل بیت (علیهم‌السّلام) علم حقیقی را ۳ چیز می‌دانند، آیه محکم که همان اصول اعتقادی می‌باشد، فریضه عادله یا همان اخلاق، سنت قائم که همان احکام شرعی است.
۲. علم نافع و سعادت‌آور فقط نزد اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السّلام) می‌باشد و تنها راه نجات، چنگ‌زدن به دامان پاک اهل بیت (علیهم‌السّلام) است:
از آنجایی که امامت اهل بیت (علیهم‌السّلام) از ناحیه خداوند است و حجت‌های الهی برای هدایت بشر هستند، طبیعتا تنها راه نجات فرا گرفتن اصول اعتقادی و اخلاق و احکام شرعی از آنها است زیرا تنها این منبع است که به وحی و الهام الهی متصل می‌باشد.
۳. اهل بیت (علیهم‌السّلام) هرگز علوم روز را نفی نکرده‌اند.
در موارد متعددی روایاتی نقل شده است که نه تنها اهل بیت (علیهم‌السّلام) علوم روز را نفی نکرده‌اند، بلکه در علوم مختلف روایاتی از آن بزرگواران نقل شده است.
۴. بیان مصادیق علومی که اهل بیت (علیهم‌السّلام) نهی کرده‌اند.
علومی مانند سحر و جادو و... که منجر به دشمنی میان افراد و ایجاد گسست در زندگی افراد می‌باشد، ‌باطل است و مورد تایید اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیست. اما علمی که برای اداره جامعه مفید باشد، مثل گیاه‌شناسی و پزشکی، زیست‌شناسی و... علم مفید محسوب می‌شود و بر اساس هدف آن علم، میزان اهمیت آن تعیین می‌گردد. (از این نوع علوم در روایات، با عنوان فضل یاد می‌شود).


از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است نه هدف، بهترین علم علمی است که انسان را به کمال می‌رساند و دنیا و آخرت او را آباد می‌کند، علومی که از چشمه زلال معارف اهل بیت (علیهم‌السّلام) نشات می‌گیرد انسان را به این مقصود می‌رساند، معصومان (علیهم‌السّلام) در روایات به معرفی بهترین و نافع‌ترین علوم تصریح نموده‌اند و نه تنها سایر دانش‌های مفید را باطل ندانسته بلکه از آن‌ها با عنوان فضلیت یاد کرده‌اند، چنانکه پیغمبر بزرگوار اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین می‌فرماید:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ‌ الْوَاسِطِیِّ عَنْ اِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ اَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَاِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ اَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِیلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ اَعْلَمُ النَّاسِ بِاَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ اَیَّامِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ الْاَشْعَارِ الْعَرَبِیَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ صذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ صاِنَّمَا الْعِلْمُ‌ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ اَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ اَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ‌.

امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) فرمود: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد مسجد شد ناگهان جمعی را دید که گرد مردی جمع شده‌اند، فرمود: ماجرا چیست؟ گفتند: علّامه است، فرمود: علّامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین مردم است به نسب عرب و تاریخ عرب و ایام جاهلیت و اشعار عرب و علوم عربیت، فرمود که: پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: این علمی است که اگر کسی آن را نداند ضرر (قابل توجهی) نمی‌کند و دانستنش نیز سود (چندانی) ندارد. سپس پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: همانا دانش (حقیقی) این سه مورد است: آیه محکم (اصول اعتقادی)، فریضه عادلانه (اخلاق)، سنت قائمه (احکام شرعی)، مابقی دانش‌ها نیز فضلیت است.
همان‌طور که ملاحظه نمودید روایت فوق، علوم واقعی را معرفی نمود و به هیچ وجه علوم روز مانند ریاضی و... را باطل ندانست بلکه آنها را فضیلت شمرد.


مقصود از علم واقعی از دیدگاه اهل بیت (علیهم‌السّلام) همان اصول اعتقادی، ‌اخلاق و احکام شرعی است، ذکر این نکته جا دارد که این علوم به صورت درست و کامل تنها نزد اهل بیت (علیهم‌السّلام) است زیرا تنها حجت‌های خداوند بر بشریت، ایشان می‌باشند و بر اساس حدیث شریف ثقلین، راه نجات انسان از هلاکت تنها در پیروی از قرآن و اهل بیت (علیهم‌السّلام) قابل ترسیم است. چنانچه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این‌باره چنین می‌فرمایند:
انی قد ترکت فیکم امرین لن تضلوا بعدی ما ان تمسکتم بهما: کتاب الله وعترتی اهل بیتی، فان اللطیف الخبیر قد عهد الی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض کهاتین - وجمع بین مسبحتیه - ولا اقول کهاتین - وجمع بین المسبحة والوسطی - فتسبق احداهما الاخری، فتمسکوا بهما لا تزلوا ولا تضلوا ولا تقدموهم فتضلوا.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آخرین خطبه‌اش فرمود: من دو امر در میان شما به یادگار گذاشته‌ام اگر بعد از من به این دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن کتاب خدا و عترم، اهل بیتم، می‌باشند، خداوند لطیف و آگاه متعهد شده است که این دو مانند این دو انگشت من هستند و انگشت اشاره (و انگشت وسط را در کنار هم قرار دادند) و هرگز از هم جدا نمی‌شوند، پس به این دو چنگ بزنید تا دچار لغزش نشوید و گمراه نگردید و بر این دو پیشی نگیرید، که گمراه خواهید شد.

۴.۱ - منبع علم واقعی

ایمان صحیح و واقعی در گرو این است که انسان در مسائل دینی جز از اهل بیت (علیهم‌السّلام)، سخنی را نپذیرد و فقط تسلیم ایشان باشد زیرا تنها این منبع است که به وحی و الهام الهی متصل می‌باشد، از این‌رو اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیز در روایات متعدد به مسلمانان همین مطلب را گوشزد نموده‌اند که علم واقعی تنها نزد آنان است.

۴.۱.۱ - روایت امام صادق

امام صادق (علیه‌السّلام) در حدیثی خطاب به یونس بن ظَبیان می‌فرماید:
یا یونس اذا اردت العلم الصحیح فعندنا اهل البیت، فانا ورثنا واوتینا شرع الحکمة وفصل الخطاب.

‌ای یونس اگر علم صحیح می‌خواهی، نزدِ ما اهل بیت است، زیرا ما دین خدا و حکمت و کلام نهایی به ما عطا شده و وارثان آن ما هستیم.

۴.۱.۲ - روایت امام باقر

در حدیث دیگر امام باقر (علیه‌السّلام) نیز در این‌باره چنین می‌فرماید:
... قال: ابو جعفر (علیه‌السّلام) لسلمة بن کهیل والحکم بن عتیبة: شرقا وغربا فلا تجدان علما صحیحا الا شیئا خرج من عندنا اهل البیت.

حضرت باقر (علیه‌السّلام) خطاب به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه فرمودند: شرق و غرب عالم بروید، علم صحیح را نمی‌یابید مگر آنچه از ناحیه ما اهل بیت (علیهم‌السّلام) باشد.
یا در جای دیگر نیز حضرت در این‌باره چنین می‌فرماید:
وَاللهِ لایوجَدُ العِلمُ اِلا مِن اَهلِ بَیتٍ نَزَلَ عَلَیهِم جَبرَئیلُ.

به خدا قسم علم (صحیح) یافت نمی‌شود مگر از اهل خانه‌ای که جبرئیل بر آنها نازل شده است.

۴.۲ - دیدگاه علما

علما و دانشواران شیعه نیز همین معنا را برای حدیث فوق بیان کرده‌اند.

۴.۲.۱ - علامه مجلسی

علامه مجلسی در شرح یکی از روایات این باب، بیان می‌کند که راه مستقیم و سعادت بخش، تنها راه اهل بیت (علیهم‌السّلام) است و راه‌های دیگر انسان را به بسوی هلاکت می‌کشاند:
... شرقا و غربا" علی بناء التفعیل امران للتهدید کما مر، و التشریق و التغریب کنایتان عن الخروج عن الطریقة الوسطی و الصراط المستقیم، او هما علی المثال، و المراد اذهبا حیث شئتما، و اهل البیت منصوب علی الاختصاص، و المقصود ابطال طریقة فقهاء العامة و الزیدیة الموافقین لهم فی اکثر الفروع و الاصول، و...

«شرقا و غربا» دو فعل امر از باب «تفعیل» هستند که در این جمله به معنای تهدید آمده‌اند، به شرق و غرب رفتن، کنایه از خارج شدن از راه معتدل و راه مستقیم است، و یا اینکه به عنوان مثال ذکر شده‌اند و مقصود این است که هرجا می‌خواهید بروید. «اهل البیت» به خاطر اختصاص، اعرابش منصوب است (یعنی تنها علم صحیح نزد اهل بیت (علیهم‌السّلام) است)، منظور از این روایت اثبات باطل کردن طریقه و راه و روش عالمان اهل تسنن و فرقه زیدیه است که در بیشتر اصول و فروع دین با اهل تسنن موافق هستند.

۴.۲.۲ - محمدصالح مازندرانی

محمدصالح مازندرانی شارح اصول کافی نیز در ذیل روایات فوق چنین می‌نگارد:
... فانهم سبب الهدایة بانوار الدین والاحکام والدعوة الی الله تعالی والعلم بکیفیة السلوک الی حضرة القدس حیث کان الخلق فی ظلمات الجهل، وفیه تنبیه علی وجوب اقتفاء آثارهم والرجوع الی اشعة انوارهم عند مزال الاقدام واختلاف الالسنة والافهام....

اهل بیت (علیهم‌السّلام) سبب هدایت به احکام و مسیر نورانی دین و دعوت‌کننده بسوی خداوند هستند و به چگونگی سلوک و حرکت (صحیح) به سوی خداوند، علم دارند و اینها زمانی است که مردم در تاریکی‌های جهل قرار گرفته‌اند، این روایت انسان را آگاه می‌کند که واجب است راه و روش اهل بیت (علیهم‌السّلام) پیروی نماید و در زمان لغزش گام‌ها و اختلاف زبان‌ها و فهم‌ها (کنایه از اختلاف‌های شدید اعتقادی)، به پرتو نور آنان مراجعه کند.

۴.۳ - نتیجه روایات

بنابراین طبق روایات فوق انسان وقتی تعالیم دینی خود را تنها از طریق اهل بیت (علیهم‌السّلام) دریافت کند و محصولات گمانی تفکر بشری را بر تعالیم اهل بیت (علیهم‌السّلام) ترجیح ندهد، به‌طور یقین به راه سعادت که خداوند متعال برایش در نظر گرفته است، نائل می‌آید، چنانکه امام کاظم (علیه‌السّلام) در حدیثی نورانی به آن تاکید می‌کند:
مَن اَخَذَ دینَه مِن کِتابِ اللهِ وَ سُنَّهِ نبِیهِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ وَ آلِهِ، زالَتِ الجِبالُ قَبلَ اَن یزولَ. وَ مَن اَخَذَ دینَه مِن اَفواهِ الرِّجالِ، رَدَّتهُ الرَّجال.

هر کس دین خود را از کتاب خدا و سنت پیامبرش بگیرد، اگر کوه‌ها سست شوند، او سست نمی‌شود. و کسی که دین خود را از دهانِ این و آن (غیر معصوم) بگیرد، همان افراد (و امثال آنان) او را از دین بر می‌گردانند.

با توجه به آنچه یاد شد روایاتی که در کافی شریف در باب «انه لیس شی من الحق فی ید الناس الا ماخرج من عند الائمه علیهم السلام....» ذکر شده است، ‌ اشاره به این دارد که مرجعیت دینی اختصاص به اهل بیت (علیهم‌السّلام) و قرآن دارد اما این بدین معنی نیست که سایر علوم بی‌ارزش است و سومند نمی‌باشد.


با مراجعه به میراث اسلامی در می‌یابیم که نه تنها علوم روز نفی نشده بلکه در کلام اهل بیت (علیهم‌السّلام) به زیبایی منعکس شده‌اند. وجود مبارک امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) در حدیثی نورانی فرمودند:
العلوم اربعة: الفقه للادیان والطب للابدان والنحو للسان والنجوم لمعرفة الازمان.

علوم (اساسی) چهار دسته‌اند: شناخت و معرفت دین‌ها، پزشکی علم نحو (قواعد دستوری زبان) و علم ستاره‌شناسی که در شناخت زمان‌ها کاربرد دارد.


علاوه بر این مطلب بخشی از آیات و روایات از علوم روز سخن گفته‌اند و به صورت کاربردی از قواعد این علوم در آنها به کار رفته است که در ادامه به عنوان نمونه به ذکر چند مورد بسنده می‌کنیم:

۶.۱ - ریاضی

در قرآن کریم آیات مرتبط با علم ریاضی مانند آیات ارث وجود دارد:
«یُوصیکُمُ اللَّهُ فی‌ اَوْلادِکُمْ اللَّهُ فی‌ اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ فَاِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ اِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِاَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ اِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَاِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ اَبَواهُ فَلِاُمِّهِ الثُّلُثُ فَاِنْ کانَ لَهُ اِخْوَةٌ فَلِاُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصی‌ بِها اَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ اَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ اَیُّهُمْ اَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَریضَةً مِنَ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً؛ خدا درباره فرزندانتان به شما سفارش می‌کند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنهاست. و اگر یک دختر بود نصف برد و اگر مرده را فرزندی باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را برد. و اگر فرزندی نداشته باشد و میراث‌بران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایی را برد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتی که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد. و شما نمی‌دانید که از پدران و پسرانتان کدام یک شما را سودمندتر است. اینها حکم خداست، که خدا دانا و حکیم است.»

افزون بر آیات قرآن کریم در روایت معصومان (علیهم‌السّلام) نیز موارد متعددی یافت می‌شود که بیانگر علم روز می‌باشد، از جمله امیرالمومنین (علیه‌السّلام) در پاسخ به سوال شخصی یهودی که از حضرت پرسید عددی را به من بگو که اگر آن عدد را به هر عددی از ۱ تا ۱۰ تقسیم کنیم عددی که بدست می‌آید همیشه عددی کامل باشد نه عددی کسری، حضرت در جواب فرمود:
... اضرب اسبوعک فی شهرک ثم ما حصل لک فی ایام سنتک تظفر بمطلوبک فضرب الیهودی سبعة فی ثلاثین فکان المرتقی " ۲۱۰ " فضرب ذلک فی ثلاثمائة وستین فکان الحاصل " ۷۵۶۰ " (۴) فوجد بغیته فاسلم.

ایام هفته خود را در ایام ماه ضرب کن سپس حاصل آن را در ایام سال ضرب کن، آنچه مطلوب توست، به دست می‌آید، فرد یهودی عدد «۷» را در «۳۰» ضرب کرد حاصل آن «۲۱۰» شد، سپس «۲۱۰» را در «۳۶۰» (تعداد روزهای سال قمری) ضرب نمود، حاصل آن «۷۵۶۰» شد، فرد یهودی (این عدد را به اعداد مختلف (از ۱ تا ۱۰) تقسیم نمود، دریافت بر همه اعداد بخش‌پذیر است و) به هدفش رسید، از این‌رو مسلمان شد.

۶.۲ - نجوم

امام رضا (علیه‌السّلام) نیز آنجا که به اثبات وجود خداوند می‌پردازد، به برخی از قوانین علم نجوم استناد می‌کند:
... فَقَالَ اَبُو الْحَسَنِ ع اِنِّی لَمَّا نَظَرْتُ اِلَی جَسَدِی ولَمْ یُمْکِنِّی فِیه زِیَادَةٌ ولَا نُقْصَانٌ فِی الْعَرْضِ والطُّولِ ودَفْعِ الْمَکَارِه عَنْه وجَرِّ الْمَنْفَعَةِ اِلَیْه عَلِمْتُ اَنَّ لِهَذَا الْبُنْیَانِ بَانِیاً فَاَقْرَرْتُ بِه مَعَ مَا اَرَی مِنْ دَوَرَانِ الْفَلَکِ بِقُدْرَتِه واِنْشَاءِ السَّحَابِ وتَصْرِیفِ الرِّیَاحَ ومَجْرَی الشَّمْسِ والْقَمَرِ والنُّجُومِ وغَیْرِ ذَلِکَ مِنَ الآیَاتِ الْعَجِیبَاتِ الْمُبَیِّنَاتِ عَلِمْتُ اَنَّ لِهَذَا مُقَدِّراً ومُنْشِئاً.

وقتی به بدن خود می‌نگرم و می‌بینیم که از عرض و طول نمی‌توانم چیزی به آن اضافه و یا کم کنم و یا بدی‌ها را از آن دور و منفعت‌ها را جلب نمایم، در می‌یابم که عالَم (هستی) بنیان‌گذاری دارد و به او اقرار می‌کنم علاوه بر اینکه می‌بینم مدار ستارگان با قدرت او می‌چرخد و ایجاد ابرها و وزش باد حرکت خورشید و ماه و ستارگان و... از نشانه‌های عجیب و روشن اوست، از این‌رو می‌فهمم که اینها همگی حسابگر و ایجاد کننده‌ای دارند.

۶.۳ - فیزیک

امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) در بحث خداشناسی به قواعد دقیق علم فیزیک در بحث شنوایی و بینایی اشاره می‌کنند:
قال الامام علی (علیه‌السّلام): وکلّ سمیع غیره یصمّ عن لطیف الاصوات، ویصمّه کبیرها وَ یَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ کُلُّ بَصِیرٍ غَیْرَهُ یَعْمَی عَنْ خَفِیِّ اَلْاَلْوَانِ وَ لَطِیفِ اَلْاَجْسَامِ.

هر شنونده غیر او از شنیدن صداهای بلند کر است (صداهای بسیار بلند را نمی‌شنود) و از شنیدن صداهای آهسته و ملایم ناشنوا است (زیرا قدرت شنیدن در مخلوقات به وسیله قوای موجود در گوش است، و آن قوه صداهای بسیار آهسته را نمی‌شنود و با شنیدن صداهای بسیار بلند نیز دچار اختلال و کری می‌شود امّا خداوند متعال چون ذاتا شنواست و بدون نیاز به قوه شنوایی صداها را می‌شنود، شنیدن صداهای آرام و بلند در نزد او یکسان است) و هر بیننده غیر او از دیدن رنگ‌های پنهان (مانند رنگ تاریکی‌ها) و از دیدن رنگ اجسام لطیف (مانند رنگ هوا و ذرّات) عاجز است (زیرا دیدن او به وسیله قوه بینایی موجود در چشم است و چشم از دیدن رنگ‌های پنهان و لطیف عاجز است، اما خداوند بدون ابزار بینایی تمامی رنگ‌های پیدا و پنهان را می‌بیند)

همان‌طور که تاکنون ملاحظه شد، اهل بیت (علیهم‌السّلام) نه تنها علوم روز را باطل نمی‌دانند بلکه در مواردی به ذکر آنها پرداخته و استفاده نمودند حتی در برخی موارد در تاریخ گزارش شده است که شاگردانی نیز در علوم روز همچون علم شیمی تربیت نموده‌اند که جابر بن حیان شاگرد امام صادق (علیه‌السّلام) نمونه‌ای از این موارد است.
ابن‌خلکان عالم اهل سنت در شرح حال امام صادق (علیه‌السّلام) چنین می‌نگارد:
وله کلام فی صنعة الکیمیاء والزجر والفال وکان تلمیذه ابو موسی جابر بن حیان.

(امام صادق (علیه‌السّلام)) در علم شیمی و پیشگویی و تفال به خیر (فال نیک) تخصص داشت و جابر بن حیان نیز (در این زمینه) شاگرد ایشان بود.
بنابراین علوم روز یا همان «فضل» به تعبیر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، مورد تائید اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌باشد. اما در این بین علومی نیز وجود دارد که ائمه (علیهم‌السّلام) آنها را رد نموده و ممنوع اعلام کرده‌اند که در ادامه به صورت مختصر بدان می‌پردازیم.


از منظر آیات و روایات علومی وجود دارد که مورد نهی و منع قرار گرفته است مثل سحر و جادو و... و احتمال می‌رود این روایات علاوه بر اثبات بطلان طریقه علمای مخالف شیعه (چنانچه در بیان علامه مجلسی گذشت)، ناظر بر علومی مانند سحر و جادوگری و... باشد که منجر به دشمنی میان افراد و ایجاد گسست در زندگی افراد می‌شود، در این مجال به عنوان نمونه به ذکر روایتی از امام باقر (علیه‌السّلام) به نقل از وجود مبارک امیرالمومنین (علیه‌السّلام) درباره ممنوعیت سحر بسنده می‌کنیم:
ابو البختری، عن جعفر، عن ابیه: ان علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) قال: " من تعلم شیئا من السحر - قلیلا او کثیرا - فقد کفر، وکان آخر عهده بربه، وحده ان یقتل، الا ان یتوب "

کسی که سحر را یاد بگیرد (چه کم و چه زیاد) تحقیق کافر است و این آخرین ارتباطش با خداست (زین پس ارتباطش با خداوند قطع می‌شود) و مجازات او قتل است مگر اینکه توبه کند.

بنابراین برخی از علوم همانند سحر و جادو از دیدگاه اهل بیت (علیهم‌السّلام) ممنوع است و مورد تایید اهل بیت عصمت طهارت (علیهم‌السّلام) نیست، اما فراگرفتن علوم روز به هیچ عنوان از نظر ائمه (علیهم‌السّلام) ممنوعیتی ندارد زیرا آن بزرگواران نه تنها توصیه به علم‌آموزی نموده‌اند بلکه به فراگرفتن حکمت از هر شخصی حتی منافق سفارش کرده‌اند، چنانکه امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
خذ الحکمة انی کانت، فان الحکمة تکون فی صدر المنافق فتلجلج فی صدره حتی تخرج فتسکن الی صواحبها فی صدر المؤمن.

حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمود: حکمت را در هرجا که باشد، فرا بگیرید، همانا حکمت در سینه منافق نیز وجود دارد، و در سینه او لرزان است تا اینکه خارج شود و در سینه مومن که دارنده آن است، آرام گیرد.

بر این اساس هر دانشی که برای اداره و سعادت جامعه مفید باشد و باعث سعادت‌مندی انسان گردد، مطلوب بلکه لازم است.
اما به‌طور کلی آنچه بر اساس سنت قرآن و اهل بیت (علیهم‌السّلام) بر یادگیری و به کار بردن علم مقدم است، تزکیه نفس و خودسازی است، از این‌رو ائمه (علیهم‌السّلام) علمی را نافع می‌دانند که به خودسازی انسان کمک کند، چنانکه امام کاظم (علیه‌السّلام) در حدیثی نورانی به آن تصریح می‌کند:
قال موسی بن جعفر علیهما السلام: اَوْلَی الْعِلْمِ بِکَ مَا لَا یَصْلُحُ لَکَ الْعَمَلُ اِلَّا بِهِ وَ اَوْجَبُ الْعَمَلِ عَلَیْکَ مَا اَنْتَ مَسْئُولٌ عَنِ الْعَمَلِ بِهِ وَ اَلْزَمُ الْعِلْمِ لَکَ مَا دَلَّکَ عَلَی صَلَاحِ قَلْبِکَ وَ اَظْهَرَ لَکَ فَسَادَهُ وَ اَحْمَدُ الْعِلْمِ عَاقِبَةً مَا زَادَ فِی عَمَلِکَ الْعَاجِلِ فَلَا تَشْتَغِلَنَ‌ بِعِلْمِ‌ مَا لَا یَضُرُّکَ جَهْلُهُ وَ لَا تَغْفُلَنَّ عَنْ عِلْمِ مَا یَزِیدُ فِی جَهْلِکَ تَرْکُه‌.

شایسته‌ترین علم برای تو آن است که عمل تو به واسطه آن اصلاح شود، و واجب‌ترین عمل برای تو آن است که در برابرش از تو بازخواست می‌کنند و لازم‌ترین علم برای تو علمی است که به اصلاح قلبت راهنمایی‌ات کند و فساد قلب را برایت آشکار سازد، و شایسته‌ترین علم از نظر عاقبت، علمی است که عملت را فزونی بخشد (اعمال نیک تو را بیشتر کند)؛ بنابراین خود را به علمی مشغول نکن که ندانستن آن، برایت زیانی ندارد و از علمی که ندانستن آن، بر نادانی‌ات می‌افزاید، غافل نشو.


با توجه به مطالب فوق به خوبی می‌توان نتیجه گرفت که روایات مذکور نشانگر این نیست که اهل بیت عصمت طهارت (علیهم‌السّلام) با علم روز مخالف‌اند، بلکه همان‌طور که بیان شد ائمه (علیهم‌السّلام) حتی در زمینه علوم روز همانند شیمی، شاگردانی نیز داشتند، بنابراین مقصود امامان (علیهم‌السّلام) از دسته احادیث بطلان راه و روش فقهی و کلامی علمای مخالف شیعه و نیز علوم حرام همچون سحر و جادو می‌باشد.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۱، ص۳۲ (ط - الاسلامیة) تهران، چاپ:چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۲. الشیخ الکلینی، الکافی، ج۲، ص۴۱۵، تحقیق:تصحیح وتعلیق:علی اکبر الغفاری، چاپ:۱۳۶۳ ش، چاپخانه:حیدری، ناشر:دار الکتب الاسلامیة - طهران.    
۳. الخزاز القمی الرازی، ابی‌القاسم علی بن محمد بن علی (متوفای۴۰۰ه)، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ص۲۵۸، تحقیق:السید عبد اللطیف الحسینی الکوه کمری الخوئی، ناشر:انتشارات قم، ۱۴۰ه.    
۴. الکلینی الرازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۱ ص۳۹۹، ناشر:اسلامیه‌، تهران‌، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۵. صفار، ‌محمد بن الحسن بن فروخ، بصائر الدرجات، ص۲۹- ۳۰، محقق:حسن کوچه باغی، ناشر:منشورات الاعلمی – تهران، ۱۴۰۴ ه. ق.    
۶. المجلسی، محمدباقر (متوفای۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲، ص۹۱ تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۷. المجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۴، ص۳۰۹، ناشر:دار الکتب الاسلامیة تهران، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه ۱۲۶۳ش.    
۸. المازندرانی، محمدصالح، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۴۲۶.    
۹. الشیخ الکلینی، الکافی، ج۱، ص۷، تحقیق:تصحیح وتعلیق:علی اکبر الغفاری، چاپ:۱۳۶۳ ش، چاپخانه:حیدری، ناشر:دار الکتب الاسلامیة – طهران.    
۱۰. الکراجکی، ابی‌الفتح، معدن الجواهر، ص۴۰، تحقیق:السید احمد الحسینی، چاپ دوم، ناشر:مهر استوار – قم، ۱۳۹۴ ه. ق.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۰، ص۱۸۷، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، یحیی العابدی الزنجانی، السیدکاظم الموسوی المیاموی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت – لبنان، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ه. ق.    
۱۳. الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (مُشَکَّل)، ج۱، ص۷۸، تحقیق:علی اکبر الغفاری، چاپ:الخامسة، تابستان ۱۳۶۳ ش، ناشر:دار الکتب الاسلامیة - تهران – ایران.    
۱۴. سیدرضی، محمّد رضی بن حسن، نهج البلاغة، ص۹۶، خطبه ۶۴.    
۱۵. ابن‌خلکان، ابوالعباس شمس‌الدین احمد بن محمد بن ابی‌بکر الوفاة:۶۸۱ه، وفیات الاعیان وانباء ابناء الزمان، ج۱، ص۳۲۷، تحقیق:احسان عباس، ناشر:دار الثقافة – لبنان.    
۱۶. الحمیری القمی، عبدالله بن جعفر‌، قرب الاسناد، ص۱۵۲، چاپ:الاولی، سال چاپ:۱۴۱۳، ناشر:مؤسسة آل البیت (علیه‌السّلام) لاحیاء التراث – قم.    
۱۷. سیدرضی، محمّد رضی بن حسن، نهج البلاغة، خطب الامام علی (علیه‌السلام)، ج۴ ص۴۸۱.    
۱۸. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین‌، ص۳۰۵، تحقیق:مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام‌، چاپ اول، ناشر:مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام‌- قم، ۱۴۰۸ ه. ق.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا بر اساس این باب کتاب اصول کافی «انه لیس شی من الحق فی ید الناس الا ماخرج من عند الائمه» اهل بیت (علیهم‌السّلام) علوم روز را باطل می‌دانند؟»    



جعبه ابزار