• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اوضاع اجتماعی و سیاسی معاصر امام رضا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امامت، امام رضا، معاصر، اوضاع اجتماعی، اوضاع سیاسی.

پرسش: ‌اوضاع اجتماعی و سیاسی معاصر امام رضا (علیه‌السّلام) چگونه بود؟

پاسخ اجمالی: دوران امامت امام رضا (علیه‌السّلام) از سال ۱۸۳ هـ.ق تا سال ۲۰۳ هـ.ق که سال شهادت ایشان است، آغاز گردید. خلفای عباسی در دوران امامت آن حضرت عبارتند از‌: هارون الرشید، محمّدامین، عبدالله مامون. در زمان‌ هارون به واسطه‌ی گسترش فتوحات، مناطق بسیاری تحت سلطه‌ی عباسیان درآمد، و اسلام در عصر‌ هارون و پسرش مامون به اوج گسترش خود رسید. چندین جنبش‌ سیاسی و اجتماعی از جمله جنبش علویان و ابوالسرایا، ابراهیم بن موسی و ... نیز، در عصر عباسی به وقوع پیوست؛ از این‌رو حاکمیت دچار تزلزل گردید؛ لذا مامون سعی کرد با شرکت دادن امام رضا (علیه‌السّلام) در حکومت، با عنوان ولایت‌عهدی، علویان را در مقابل خویش خلع سلاح سازد و محبوبیت‌شان را در میان توده‌ی مردم مورد سؤال قرار دهد.



حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) در سال ۱۴۸ هـ ق دیده به جهان گشودند، آن حضرت تا سال ۱۸۳ هـ ق در خدمت پدر خود - موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) - بودند و در این سال بود که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان در سن ۳۵ سالگی به امامت رسیدند.
از این رو باید دوران امامت امام رضا (علیه‌السّلام) را از سال ۱۸۳ هـ ق تا سال ۲۰۳ هـ ق که سال شهادت ایشان است، دانست. سه تن از خلفای عباسی در دوران امامت آن حضرت به خلافت رسیدند که عبارتند، از‌ هارون الرشید، محمّدامین، عبدالله مامون.
[۲] گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید‌ هاشم حسینی، ص۲۱۱، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۵۸.



در بررسی ابعاد وضعیت سیاسی و اجتماعی آن عصر نکاتی قابل توجّه می‌باشد که به بررسی آنها می‌پردازیم.

۲.۱ - وسعت قلمرو خلافت عباسی

در زمان‌ هارون به واسطه‌ی گسترش فتوحات، مناطق بسیاری تحت سلطه‌ی عباسیان درآمد، گوستاولوبون می‌نویسد: اسلام در عصر‌ هارون و پسرش مامون به اوج گسترش خود رسید چه اینکه کشور آنها تا سر حدّ چین اتصال پیدا کرد و در آفریقا هم بربرها در برابر حملات اعراب تا حبشه و یونانیان تا بسفور متواری شدند. از سمت مغرب دامنه حکومت عباسیان تا اقیانوس اطلس وسعت پیدا کرده بود.
[۳] ر. ک: مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۳۲۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۶۵.
اولین موردی که از این تنوع ملیّت‌ها در قلمرو اسلامی می‌توان حدس زد، تبادل فرهنگ اجتماعی میان مسلمانان و مردم مناطق مفتوحه است که موجب تضارب افکار و اعتقادات می‌گردد.

۲.۲ - ادعای خلافت الهی

تمام خلفای عباسی ادعای خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را داشتند. امّا‌ هارون الرشید در این ادعا قدمی فراتر نهاد و گفت: ما از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ارث بردیم، امّا خلافت الهی در ما باقی می‌ماند. چون امین بر تخت خلافت تکیه زد گفت: من بر خلافت خداوند دست یافتم و ارث پیامبر خدا از آن پدرم بود. می‌توان گفت آنان با این حیله می‌خواستند تا با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مقایسه نشوند و هر کاری که آنها انجام می‌دهند مؤید من عند الله تلقی گردد.

۲.۳ - مهم‌ترین چالش درون حاکمیت

هارون قبل از مرگ خود ابتدا برای پسرش امین و سپس با مامون به عنوان خلیفه‌های بعدی بیعت گرفت؛ امّا با مرگ پدر، نزاع بین دو برادر بالا گرفت و سرانجام مامون که همراه سپاه پدرش در مرو بود توانست بر امین چیره گردد. اطرافیان مامون حتی دبیر و کاردار او، فضل بن سهل همه ایرانی بودند. عده‌ای از مورخین معتقدند که حمایت ایرانیان از مامون ـ که مادر و مربی‌اش ایرانی بوده‌اند ـ به خاطر این بوده است که در سایه‌ی او بتوانند عنصر ایرانی را بر عرب ترجیح داده و بر قلمرو اسلامی مسلّط نمایند
[۵] طقوش، محمدسهیل، دولت عباسیان، ص۱۱۸، قم، پژوهشکده‌ی حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
و به سلطه‌ی اعراب بر ایران پایان دهند که نمونه‌ی آن حکومت طاهریان بود.
در هر صورت این امر باعث گردید نهضت شعوبیه در عصر عباسی، رونق بیشتر ‌گیرد، نهضتی اجتماعی ادبی که از عهد اموی بر علیه تفاخر نژادی اعراب شکل گرفته و بعدها بر ترجیح عجم بر عرب پای فشرد، و کتب زیادی در این باره نوشته شد از قبیل فضل العرب علی العجم تالیف ابوعثمان بختکان و المثالب العرب تالیف میثم بن عدی.
[۶] مجموعه آثار دومین کنگره جهانی امام رضا، ص۱۱۶، مشهد، ۱۳۶۵.


۲.۴ - جنبش‌های سیاسی و اجتماعی

چندین جنبش‌ سیاسی و اجتماعی، در عصر عباسی به وقوع پیوست که به تعدادی از آنها در این مقطع زمانی اشاره می‌کنیم.

۲.۴.۱ - علویان

مهم‌ترین گروهی که در دوران اموی ـ عباسی نسبت به حاکمیت موجود معترض بود، علویان بودند که در اینجا به تعدادی از آنها در این مقطع زمانی اشاره می‌کنیم.
۱. حرکت ابن‌منصور شیبانی (ابوالسرایا) در کوفه به سال ۱۹۹ هـ.ق او بر سپاه عباسی غلبه کرده و سکه ضرب نمود. البته در علوی بودن او تردید شده است. در هر صورت او توانست برای مدتی بر بصره و حجاز و یمن مسلّط گردد.
۲. محمّددیباج بن جعفر صادق (علیه‌السّلام) او به سال ۲۰۰ در مکه به پا خاست و به نام امیرالمؤمنین با او بیعت کردند. امّا دیباج چون در کار خود تردید داشت در انظار مردم خود را خلع نمود.
۳. خروج ابراهیم بن موسی: او برادر ناتنی امام رضا (علیه‌السّلام) بود. نخست از داعیان ابن‌طباطبا گردید و از سوی ابن‌طباطبا و ابوالسرایا به ولایت یمن منصوب شد، با کشته شدن ابوالسرایا، خروج کرد و مردم صنعاء با او بیعت کردند.
[۱۰] اشعری، ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۴۸، مصر، ۱۹۵۰م.

۴. خروج زید النار در بصره علی رغم اینکه اهالی آنجا متمایل به عثمانیان بودند؛ امّا از او حمایت کردند.
۵. قیام محمّد بن سلیمان در مدینه.
۶. قیام جعفر بن زید بن علی و نیز حسین بن ابراهیم بن حسن بن علی در واسط.
۷. قیام محمّد بن اسماعیل بن محمّد در مدائن.

۲.۴.۲ - خوارج

اینان از زمان‌ هارون و به سرکردگی حمزه بن آذرک در سیستان شوریده و بر عمّال آنان غلبه یافتند. چندان کار آنها بالا گرفت که‌ هارون خود در راس سپاه در سال ۱۹۲ به خراسان آمد، حمزه تا دوران مامون سیستان را در دست داشت.
[۱۲] مجموعه آثار دومین کنگره جهانی امام رضا، ص۱۱۵، مشهد، ۱۳۶۵.


۲.۴.۳ - دیگر حرکت‌ها

ـ جنبش بابک: بابک خرّم‌دین، پیشوای خرّم‌دینان در آذربایجان بود، اینان ایرانی بودند. که از سال ۲۰۱ در کوه‌های آذربایجان و اران حرکت خود را آغاز کردند و در مناطقی مثل جبال و همدان و اصفهان، طبرستان و ارمنستان و خراسان نفوذ پیدا کردند که قائل به تناسخ و اشتراک در زنان بودند و مدت‌ها پس از مامون نیز باقی ماندند.
ـ از جمله شورش‌ها، تحرکات نصر بن شبث بود که نسبت به امین، به عنوان عنصر عربی تعصب می‌ورزید. او در سال ۱۹۸ هـ ق در شمال حلب شورید و تا ۲۰۹ مناطقی را در دست داشت.
ـ تحرکات اقوام هندی ـ آسیایی (زط) این اقوام توانستند تا روزگار معتصم بر سر راه بغداد و بصره به راهزنی بپردازند.


یحیی بن خالد برمکی که در دوره‌ی خلافت‌ هارون وزارت داشت توانسته بود در دوره‌ی‌ هارون به همراه دو پسرش فضل و جعفر از سال (۱۷۰ تا ۱۷۸ هـ ق) اداره‌ی حکومت عباسی را به دست بگیرد. از خاندان اینان که اصالت ایرانی داشته‌اند، افراد دیگری نیز به مناصب مهمی چون استانداری شام، پرده‌داری خلیفه دست یافته بودند.
[۱۶] جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتّاب، ص۱۸۷، قاهره، مطبعه مصطفی البابی، چاپ اول، ۱۹۳۸ م.
این نفوذ به حدّی بود که‌ هارون الرشید دستور داد نام جعفر را بر سکه‌ها ضرب کنند و استانداری مغرب خلافت ـ انبار تا افریقیه ـ و خراسان و سیستان و طبرستان و ارمنستان و آذربایجان و غیره را به او بسپارد. امّا به ناگاه در سال ۱۸۷ هـ.ق‌ هارون تمام این خاندان را قلع و قمع نمود. از علّت این تغییر نگرش‌ هارون، عواملی از قبیل ارتباط جعفر با عباسه، خواهر‌ هارون،
[۱۸] محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج۴، ص۴۶، قم، دار الکتب الاسلامیه، به نقل از مروج الذهب، مسعودی.
تمایل آنان به علویان
[۱۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۸، ص۲۸۹.
و... ذکر شده است.


با توجّه به آنچه بیان گردید معلوم می‌گردد که حاکمیت دچار تزلزل بوده است. لذا مامون ـ آخرین خلیفه‌ی دوران امام رضا (علیه‌السّلام) ـ سعی کرد با شرکت دادن امام رضا (علیه‌السّلام) در حکومت، با عنوان ولایت‌عهدی، علویان را در مقابل خویش خلع سلاح سازد و محبوبیت‌شان را در میان توده‌ی مردم مورد سؤال قرار دهد. از طرف دیگر او از طرف ایرانیان که طرفدار اهل بیت (علیهم‌السّلام) بودند مورد تایید واقع می‌شد و چنین وانمود می‌کرد که قصد او از برادرکشی، تفویض حکومت به اهل آن بوده است.
اما وقتی او خواست به بغداد برگردد، مجبور بود که دو عامل نارضایتی اعراب از خویش را از میان بردارد و آن فضل بن سهل ایرانی و علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) بود.


۱. جعفر مرتضی، حیات سیاسی امام رضا (علیه‌السّلام).
۲. احمدرضا خضری، تاریخ عباسیان از آغاز تا پایان آل بویه.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۲-۳، بیروت، دار الاحیاء التراث.    
۲. گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید‌ هاشم حسینی، ص۲۱۱، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۵۸.
۳. ر. ک: مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۳۲۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۶۵.
۴. عاملی، سید جعفرمرتضی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا، ص۵۹، قم، مؤسسة نشر اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳.    
۵. طقوش، محمدسهیل، دولت عباسیان، ص۱۱۸، قم، پژوهشکده‌ی حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
۶. مجموعه آثار دومین کنگره جهانی امام رضا، ص۱۱۶، مشهد، ۱۳۶۵.
۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۸، ص۵۲۹-۵۳۶.    
۸. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد او مدینة الاسلام، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۸، ص۵۳۸.    
۱۰. اشعری، ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۴۸، مصر، ۱۹۵۰م.
۱۱. عاملی، سید جعفرمرتضی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا، ص۱۸۴، قم، مؤسسة نشر اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳.    
۱۲. مجموعه آثار دومین کنگره جهانی امام رضا، ص۱۱۵، مشهد، ۱۳۶۵.
۱۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۹، ص۸۱.    
۱۴. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۸۹۲م.    
۱۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۹، ص۸.    
۱۶. جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتّاب، ص۱۸۷، قاهره، مطبعه مصطفی البابی، چاپ اول، ۱۹۳۸ م.
۱۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۸، ص۱۸۷.    
۱۸. محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج۴، ص۴۶، قم، دار الکتب الاسلامیه، به نقل از مروج الذهب، مسعودی.
۱۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۸، ص۲۸۹.
۲۰. ر. ک:سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ص۲۲۶، بیروت، دار الجیل، ۱۴۰۸ ه.ق.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "نيم نگاهي به وضع اجتماعي و سياسي معاصر امام رضا عليه السّلام ؟"ف تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۱/۲۷.    






جعبه ابزار