• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

باب الله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باب الله، عنوان و صفتی برای حضرت رسول و ائمه اثنا عشر صلوات اللّه علیهم اجمعین در برخی از روایات است.




باب اللهِ، عنوان و صفتی برای حضرت رسول و ائمه اثنا عشر صلوات اللّه علیهم اجمعین در برخی از احادیث. کلمات «صراط » و «سبب» و «طریق » و «سبیل » نیز که همه تعبیراتی دیگر از «باب اللّه » اند، برای ائمه به کار رفته‌است. در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده‌است که «إنَّ رسولَ اللّهِ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم بابُاللّهِ الذی لایؤْتی الاّ منه و سبیلُه الذی من سلکه وصل الی اللّه » .
[۱] محمدبن حسن صفارقمی، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمّد ص۱۹۹.
از حضرت علی علیه السلام نیز چند روایت به «باب » و «باب اللّه » و «باب الجنه» تعبیر شده‌است: «انّ علیاً بابٌ فتحه اللّه فَمنْ دخله کان مؤمناً» و «إِنّ علیاً بابٌ من ابواب الهدی فمن دخل من باب علیٍ کان مؤمناً»، «إنَّ علیاً بابٌ من ابواب الجنّه فمن دخل بابَه کان مؤمناً».

۱.۱ - پیامبر شهر علم


در حدیثی معروف که به روایات مختلف در کتب احادیث اهل سنت و شیعه در حد تواتر نقل شده‌است، پیامبر صلّی اللّه علیه وآله و سلم خود را شهر علممدینه العلم » و نیز «مدینه الحکمه »، «مدینه الفقه »، «مدینه الجنه »، «دارالعلم »، «خزانه العلم »، «دارالحکمه») و علی علیه السلام را «باب» آن خوانده‌است
[۵] نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۵، ص۴۶۸
[۶] نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۵، ص۵۱۵.
در حدیثی دیگر که کراجکی نقل کرده‌است، حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، علی علیه السلام را «باب خدا و باب خود» نامیده‌است .

۱.۲ - اهل بیت باب الهی


اهل بیت اطهار و ائمه اثنا عشر علیهم السلام در برخی از روایات «ابواب الله » خوانده شده‌اند از آنکه واسطه میان خدا و خلق‌اند. همچنانکه گاه ‌از آنان به «طریق » و «سبیل » و «سبب » و «صراط » تعبیر شده است. امام علی بن الحسین علیه‌ السلام می‌فرماید: «نحن ابواب اللّه و نحن الصراط المستقیم ونحن عَیْبه علمه » ودر خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه آمده‌است که: «نحن الشعار و الاصحاب و الخَزَنه و الابواب و لاتؤتی البیوت الاّ من ابوابها». و جمله اخیر اشاره‌ای است به آیه شریفه «لَیْسَ البِرُّ بِاَنْ تَأتُوا الْبُیوتَ منْ ظُهُورِها وَلکِنَّ البِرَّ مَنِ اتَّقی و أْتُوا الْبیوتَ مِنْ اَبْوابِها».

۱.۳ - نظر برخی مفسران


عدّه‌ای از مفسران نیز مقصود از «ابواب » را در این آیه ائمه دانسته‌اند که طریق و باب راه یافتن به مدینه علم پیامبرند (طبرسی؛ فیض کاشانی، ذیل آیه ). در روایتی دیگر آمده‌است که از حضرت رضا علیه السلام معنای «ماء» را در آیه «اِنْ اَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأتیکُم بِماءٍ مَعینٍ»



باب حطه عنوانی است که در بعضی از روایات سنی و شیعی برای حضرت علی و امامان شیعه علیهم السلام به کار رفته‌است. این عنوان از آیه ۵۸ سوره بقره «و اذقُلْنَا ادْخُلوا هذه القریه فکُلُوا مِنها حَیثُ شِئْتُم رَغَداً وادْخلوا البابَ سُجَّداً و قُولوا حِطَّةٌ نَغفرلَکُم خطایاکم» گرفته شده‌است. بر طبق این آیه، خدا به بنی اسرائیل فرموده‌است که سجده کنان داخل «باب » قریه شوند و «حطه» بر زبان آورند تا خدا از خطاهای آنان در گذرد. در تفسیر این آیه سخنان بسیاری گفته‌اند و اغلب نوشته‌اند که مقصود از قریه، بیت المقدس است که یکی از درهای آن «باب حطه » نام داشته‌است .(رجوع کنید به مجمع التفاسیر؛ طبرسی؛ فخررازی؛ سیوطی، ذیل آیه)

۲.۱ - اهل بیت باب حطه امت


ابوذر غفاری ابو سعید خدری و ابن عباس از پیامبر روایت کرده‌اند که اهل بیت من در میان این امت مانند «باب حطّه » برای بنی اسرائیل هستند، خداوند از راه ایشان گناهان را می‌بخشاید (إنّما مَثَلُ اهل بیتی فیکُم... مثلُ باب حطّةٍ، من دخله نَجا و مَنْ لم یَدْخله هلک ). بنابر روایتی که صدوق نقل کرده، حضرت علی علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله خود را «باب حطه » نامیده‌است، چنانکه اهل بیت پیامبر را باب حطه امت اسلام خوانده‌است و می‌فرماید: باب حطه امت اسلام از باب حطه بنی اسرائیل افضل است، زیرا آن از چوب بود و ما امامان ناطق و صادق و مؤمنیم. حضرت باقر علیه السلام نیز خود و اهل بیت را باب حطه مسلمانان می‌خواند «نحن باب حطّتکم » و مقصود از «سُجَّداً» در آیه ۵۸ سوره بقره آن است که در برابر ائمه علیهم السّلام با خضوع و خشوع رفتار شود.
[۱۵] نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۹، ص۲۷۰ـ۲۸۰.
[۱۶] سیوطی، ج۱، ص۷۱.




مولفان کتب تراجم و مناقب ائمه شیعه علیهم السّلام، از جمله ابن شهرآشوب
[۲۱] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۷۷.
[۲۲] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۱۷۶
[۲۳] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۲۱۱.
[۲۴] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۲۸۰.
[۲۵] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۲۵.
[۲۶] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۶۸.
[۲۷] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۸۰.
[۲۸] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۴۰۲.
[۲۹] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۴۲۳.
و ابن صباغ
[۳۰] ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۲۹.
[۳۱] ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۴۱.
[۳۲] ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۶۲.
[۳۳] ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۷۴.
[۳۴] ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۸۱.
افرادی را به عنوان باب (یا بواب ) هر یک از ائمه، معرفی کرده‌اند، مانند سلمان (باب حضرت علی علیه السلامسفینه (باب امام حسین علیه السّلامابو خالد کابلی و یحیی بن ام الطویل (باب امام سجاد علیه السلام). هر چند در بیانات خود ائمه و در کتب رجال از این افراد با عنوان «باب » تعبیر نشده‌است، قرائن نشان می‌دهد که آنان با ائمه ارتباط خاص داشته‌اند، و علاوه بر بهره وری از علوم و معارف ائمه، در برخی امور وکیل و مباشر کارهای ایشان و، در شرایط حساس سیاسی، واسطه ائمه و پیروان آنان بوده‌اند.
مفضل بن عمر، که بنابر روایات، از علوم ائمه آگاهی داشته و مورد توجه خاص امام صادق علیه السلام بوده‌است، به نمایندگی از آن حضرت به کارهای شیعیان رسیدگی می‌کرد و در منازعات مالی ایشان برای رفع اختلاف، به وکالت از آن حضرت، اموالی پرداخت می‌کرد. همچنین مباشر کارهای مالی امام کاظم علیه السلام بود و آن حضرت خود شخصاً پرداختهای مالی شیعیان را نمی‌پذیرفت.
ابو خالد کابلی و یحیی بن ام الطویل از یاران نزدیک امام سجاد علیه السلام و سالها در خدمت آن حضرت بودند.
جابر بن یزید جعفی از اصحاب سر اهل بیت و از نزدیکان امام باقر علیه السلام بود.
نواب اربعه امام زمان علیه السلام در دوره غیبت صغری نیز «باب » خوانده شده‌اند. طبرسی از آنان به عنوان «الابواب المرضیون و السفراء الممدوحون » نام می‌برد
[۳۵] احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج ص۴۷۷.
و ابن اثیر درباره حسین بن روح نوبختی، یکی از نواب اربعه، می‌گوید که امامیه او را «باب » می‌نامیدند.



• بر قرآن.
ابن اثیر، ا لکامل فی التاریخ ، بیروت ۱۳۸۵ ـ ۱۳۸۶/۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
ابن شهر آشوب ، مناقب آل ابیطالب ، ج۴، چاپ هاشم رسول محلاتی ، قم ( ۱۳۷۹ ) .
ابن صباغ ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهم السلام ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
محسن امین ، اعیان الشیعه ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ذیل نامهای مذکور در مقاله .
عبدالحسین امینی ، الغدیر فی الکتاب و السنه والادب ، ج۶، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
عبدعلی بن جمعه حویزی ، تفسیر نورالثقلین ، چاپ هاشم رسولی محلاتی ، چاپ افست قم ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵.
حسین بن حمدان خصیبی ، الهدایه الکبری فی تاریخ الائمه ، نسخه خطّی کتابخانه آیه الله مرعشی ، ش ۲۹۷۳.
ابوالقاسم خوئی ، معجم رجال الحدیث ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ذیل نامهای مذکور در مقاله ، عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی ، الدرالمنثورفی التفسیر بالمأثور ، قم ۱۴۰۴.
نورالله بن شریف الدین شوشتری ، احقاق الحق وازهاق الباطل ، قم ۱۴۰۴.
محمدبن حسن صفارقمی ، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد ، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی ، قم ۱۴۰۴.
احمدبن علی طبرسی ، الاحتجاج ، چاپ محمد باقر موسوی خرسان ، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
فضل بن حسن طبرسی ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، چاپ احمد عارف زین ، صیدا ۱۳۳۳ـ۱۳۵۶/۱۹۱۴ـ۱۹۳۷.
علی بن ابی طالب ، امام اول ، نهج البلاغه ، چاپ صبحی صالح ، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
محمدبن عمر فخررازی ، التفسیرالکبیر ، قاهره .
محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی ، تفسیرالصافی ، ج۱، چاپ حسین اعلمی ، بیروت ( تاریخ مقدمه ۱۳۹۹ ) .
محمدبن عمرکشی ، اختیارمعرفه الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ، چاپ حسن مصطفوی ، مشهد ۱۳۴۸ ش .
محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت ۱۴۰۱.
• محمد باقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت ۱۴۰۳.
مجمع التفاسیر (شامل : تنویر المقیاس من تفسیر ابن عباس ، انوار التنزیل بیضاوی ، تفسیر خازن ، تفسیر نسفی )، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
شهاب الدین نجفی مرعشی ، ملحقات احقاق الحق ، در نورالله بن شریف الدین شوشتری ، احقاق الحق وازهاق الباطل ، ج۷، قم ۱۴۰۴.


 
۱. محمدبن حسن صفارقمی، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمّد ص۱۹۹.
۲. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی ج۱، ص۴۳۷.    
۳. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی ج۲، ص۳۸۸۳۸۹.    
۴. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه والادب ج۶، ص۶۱۸۱.    
۵. نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۵، ص۴۶۸
۶. نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۵، ص۵۱۵.
۷. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۴۰، ص۲۰۰۲۰۷.    
۸. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۶، ص۲۶۳.    
۹. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۴، ص۱۲.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.    
۱۱. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۴، ص۱۰۰.    
۱۲. ملک/سوره۶۷، آیه۳۰.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۵۸.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۵۸.    
۱۵. نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق وازهاق الباطل ج۹، ص۲۷۰ـ۲۸۰.
۱۶. سیوطی، ج۱، ص۷۱.
۱۷. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۳، ص۱۱۹۱۲۰.    
۱۸. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۳، ص۱۲۲۱۲۳.    
۱۹. محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ج۲۳، ص۱۲۵.    
۲۰. عبدعلی بن جمعه حُوَیزی، کتاب تفسیر نورالثقلین ج۱، ص۸۲۸۳.    
۲۱. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۷۷.
۲۲. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۱۷۶
۲۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۲۱۱.
۲۴. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۲۸۰.
۲۵. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۲۵.
۲۶. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۶۸.
۲۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۳۸۰.
۲۸. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۴۰۲.
۲۹. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴، ص۴۲۳.
۳۰. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۲۹.
۳۱. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۴۱.
۳۲. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۶۲.
۳۳. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۷۴.
۳۴. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه ص۲۸۱.
۳۵. احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج ص۴۷۷.
۳۶. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ج۸، ص۲۹۰.    




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « باب الله»، شماره۳.    





جعبه ابزار