• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بازگشت اسرای کربلا از شام به مدینه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسرای کربلا بعد از مدتی اقامت در دمشق و ایراد خطبه‌ها و افشاگری‌های علیه بنی امیه، به دستور یزید بن معاویه به مدینه برگردانده شدند.



با افشاگری‌های اهل بیت در شام، اوضاع چنان دگرگون شد که یزید دیگر خود را در برابر کیاست و سیاست آنها شکست خورده می‌دید و این وضع با سخنرانی امام سجاد (علیه‌السّلام) ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد؛ زیرا امام، مردم غافل شام را از جایگاه خاندان پیامبر، و مکر و حیله امویان در مخفی کردن فضایل آنها آگاه کرد. از این‌رو یزید برای جلوگیری از بدنامی بیشتر، با یک چرخش آشکار، از طرفی به دلجویی از اهـل بیـت‌ امام حسین (علیه‌السّلام) پرداخت و از طرف دیگر برای تبرئه خود از قتل امام حسین (علیه‌السّلام)، عبیدالله بن زیاد را آمـاج لعن و نفرین قرار داد و اهل بیت امام حسین را برای ماندن یا رفتن آزاد گذاشت.
مورخان نوشته‌اند یزید به آنها پیشنهاد کرد که در شام بمانند؛ اما آنها نپذیرفتند و گفتند ما را به مدینه بفرست.


یزید به نعمان بن بشیر گفت: وسایل سفر آنها را مطابق میلشان فراهم کن و مردی امین و صالح را از اهل شام با سپاهی همراه ایشان بفرست. وی سپس به آنها لباس، هدیه، آذوقه و انعام داد؛ آنگاه علی بن حسین (علیه‌السّلام) را فراخواند و به او گفت: «خدا ابن مرجانه را لعنت کند! به خدا قسم اگر من نزد او (حسین بـن علی) آنچه از من درخواست می‌کرد به او می‌دادم و با تمام قدرتی که داشتم، مرگ را از او دور می‌کردم؛ حتی اگر بعضی از فرزندانم هلاک می‌شدند؛ ولی آنچه دیدی قضای الهی بود. هر حاجتی که داشتی برای من بنویس». وی سپس سفارش ایشان را به مامور همراه آنان کرد. او نیز با آنها از دمشق خارج شد و پیشاپیش آنها حرکت می‌کرد و از آنها چندان فاصله نمی‌گرفت. وقتی که فرود می‌آمدند از آنها دور می‌شد و با یارانش، که سی نفر بودند، اطرافشان را همچون نگهبانان فرامی‌گرفتند و وقتی که یکی از آنها می‌خواست وضو بگیرد، او را پیاده می‌کردند و خواسته‌هایش را برآورده می‌کردند و همچنان به آنها مهربانی کردند تا به مدینه رسیدند.
بنا بر روایتی آنها در شب، حرکت و [در روز استراحت] می‌کردند.


درباره اینکه یزید چه کسی را همراه خانواده امام حسین به مدینه فرستاد، در میان مورخان اتفاق‌نظر نیست. بعضی از آنها نقل کرده‌اند که نعمان بن بشیر مامور بردن ایشان شد؛
[۱۳] بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج۴، ص۷۱۵.
اما چنان‌که گذشت، بیشتر منابع تاریخی نوشته‌اند که نعمان بن بشیر بـه‌ امـر یـزیـد مقدمات سفر ایشان را فراهم کرد و مرد صالح و امینی از اهالی شام را به همراه ایشان فرستاد و این قول اخیر صحیح‌تر به نظر می‌رسد؛ چراکه اگر سرپرستی کاروان با نعمان بن بشیر بود، به علت انصاری بودن وی و شهرتش، حتماً اسم او در منابع تاریخی نخستین ـ دست‌کم در بیشتر منابع ـ به عنوان سرپرست کاروان اهـل بـیـت بـه مدینه، به صراحت ذکر می‌شد.
ابن سعد می‌نویسد: یزید گروهی را مامور رساندن اهل بیت به مدینه کرد و مُحرِزِ بن حُریث کلبی و مردی از قبیله بَهراء (قبیله‌ای منشعب شده از «قَضاعه» که اکثر آنها به شهر «حِمص» از توابع شام مهاجرت کردند.) را، که هر دو از افاضل شام بودند، با آنان رهسپار مدینه کرد. اما نمی‌توان به قطع گفت که مسئولیت اسرا با یکی از اینـان بـوده است. در هر حال اهل بیت از دمشق به سوی مدینه حرکت کردند.


۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۷.    
۲. دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۲۶۱.    
۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص٤٦٢.    
۴. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۲.    
۵. ر. ک:دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۲۶۱.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۸۲.    
۷. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۰.    
۸. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۳۲.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص١٤٦.    
۱۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص٤٦٢.    
۱۱. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۲.    
۱۲. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۰.    
۱۳. بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج۴، ص۷۱۵.
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص٢٤٩-٢٥٠.    
۱۵. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، ص۱۰۶.    
۱۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص٤٦٢.    
۱۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۸۲.    
۱۸. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۰.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج٤٥، ص١٤٦.    
۲۰. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۲، ص۳۷۳.    
۲۱. ابن سعد، الطبقات الکبری الطبقة الخامسة، ج۱، ص٤٩٠.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۵.



جعبه ابزار