• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بردی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَرَدی‌، رودی‌ دائمی‌ در شرق‌ جبل‌ الشرقی‌ دمشق‌ که‌ زمین‌های‌ غوطه‌ را سیراب‌ می‌کند می‌باشد.



بردی‌ در اصل‌ نامی‌ آرامی‌ است‌ که‌ عرب‌ها نیز آن‌ را به‌ همان‌ شکل‌ به‌ کار برده‌اند،
[۱] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
اما به‌ گفته ابوعبید بکری‌ از ریشه بَرد بر وزن‌ فَعَلی‌ و به‌ سبب‌ سردی‌ آبش‌ بدین‌ نام‌ نامیده‌ شده‌ است‌.
گمان‌ می‌رود این‌ رود همان‌ رود اَبانا یا اَبانه‌ یا اَمانه‌، به‌ معنای‌ رود «همواره‌ جاری‌» است‌
[۲] هاکس‌ جیمز، قاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، ج۱، ص۲، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
که‌ نعمان‌ سریانی‌ در کتاب‌ مقدس‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ بهترین‌ آبهای‌ اسرائیل‌ یاد کرده‌ است‌ (دوم‌ پادشاهان‌، ۵:۱۲). مصریان‌ قدیم‌ آن‌ را روت‌ می‌نامیدند و نزد یونانیان‌ کریسورواس‌ (به‌ معنای‌ دهانه طلا) نامیده‌ می‌شد
[۳] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۴] هاکس‌ جیمز، قاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، ج۱، ص۲-۳، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
[۵] Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.



هم‌اکنون‌ این‌ رود از ارتفاع‌ ۱۰۰، ۱متری‌، نزدیک‌ روستای‌ ویران‌ قَنوا در ناحیه زبدانی‌ در فاصله ۵ فرسنگی‌ دمشق‌ به‌ بعلبک‌ و مزرعه کنونی‌ حوش‌ بجد سرچشمه‌ می‌گیرد. این‌ رود از روستای‌ فیجه‌ در دو فرسنگی‌ دمشق‌ می‌گذرد و با آب‌ چشمه‌های‌ اطراف‌ همراه‌ می‌شود و نهری‌ به‌ عرض‌ ۵/۴ تا ۱۵ متر به‌ عمق‌ ۵/۲ متر تشکیل‌ می‌دهد و از آن‌جا در وادی‌ بردی‌ که‌ در گذشته‌ موسوم‌ به‌ وادی‌ مذهب‌ یا وادی‌ بنفسج‌ (بنفشه‌) بوده‌ است‌، جریان‌ می‌یابد. از اینجا چند شاخه فصلی‌ و چشمه‌های‌ دیگر از دو سوی‌ آن‌ اضافه‌ می‌شوند
[۶] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
[۷] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۸] قساطلی‌ نعمان‌، «الروضه الغناء فی‌ دمشق‌ الفیحاء»، همراه‌ رسائل‌ دمشقیه (نک: هم، ابن‌ مبرد).
و روستاهای‌ بسیاری‌ همچون‌ عین‌الخضراء، بسیمه‌، اشرفیه‌، جدید و اَلهامه‌ را مشروب‌ می‌کند.
[۹] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۱۰] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
در ناحیه روستای‌ الهامه‌ متوسط دبی‌ رود ۱۰ م ۳ در ثانیه‌ است‌ و در هنگام‌ طغیان‌ به‌ ۷۵ م ۳ در ثانیه‌ می‌رسد.
[۱۱] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.

بَرَدی، مهمترین رود چهار فصل جاری در مشرق الجبل الشرقی که آب دمشق و اراضی غوطه را تامین می‌کند، نَعمان مجذوم
[۱۲] عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، ج۵ ، ص۱۲.
از آن به نام اَباَنه یاد کرده نویسندگان یونانی و لاتینی آن را کریسوروآس نامیده‌اند.


بردی پس از آغازی ملایم، به سمت مشرق می‌پیچد و تغییر جهت محوری شاخه خاوری الجبل الشرقی را دنبال می‌کند، در تَکِیّه (نیروگاه آبی)، شیب رود آغاز می‌شود؛ از آن پس به شکل تُندابی خروشنده از میان دره تنگی می‌گذرد که دیواره‌های آن از سنگ‌های آذرین دوره پلیوسن و ایوسن تشکیل شده است، این دره در سوق وادی بردی (اَبِیْلَة قدیم)‌ اندکی عریض‌تر می‌شود و سپس در سی کیلومتری سرچشمه‌اش، «عین فِیجه» به آن می‌ریزد، این چشمه، که فقط چند متر بالاتر از سطح بردی قرار دارد، حجم آب رود را تقریباً به دو برابر افزایش می‌دهد.
عین فیجه چشمه پر آبی است که جریانی بسیار منظم و یک‌نواخت دارد و از میان سنگ‌های گچی و آهکی بیرون می‌آید، در بالای مظهر آن، هنوز ویرانه‌های یک نیایشگاه رومی برجاست.
هنگام کم آبی، در هر ثانیه پنج متر مکعب آب از عین فیجه داخل رود می‌شود، و اگر آب این چشمه نبود چه بسا بردی در تابستان‌ها خشک می‌شد، بخشی از آب این چشمه مهار می‌شود و با لوله به دمشق انتقال می‌یابد تا در آن شهر به مصرف آشامیدن برسد.
این‌ رود پس‌ از ورود به‌ شهر دمشق‌ و گذشتن‌ از میان‌ آن‌ در ناحیه تکیه سلیمانیه‌ در زیرزمین‌ جریان‌ می‌یابد و در میدان‌ شهدا نهر مجدول‌ و عقربانی‌ از آن‌ جدا شده‌، و دوباره‌ در سطح‌ زمین‌ در محله باب‌ توما و سپس‌ غوطه‌ جریان‌ می‌یابد.
[۱۳] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
آب‌ بردی‌ پس‌ از خروج‌ از شهر و سیراب‌ ساختن‌ مزارع‌ به‌ مرداب‌ دریاچه عتیبه‌ یا همان‌ دریاچه مرج‌، در شمال‌ شرقی‌ غوطه دمشق‌ فرو می‌ریزد
[۱۴] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۱۵] Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.
[۱۶] مقدسی‌ محمد، احسن‌ التقاسیم‌، ج۱، ص۱۸۴، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۹۰۶م‌.



بردی گرچه شتابان به سوی دمشق پیش می‌رود، امّا انسان سرعت آن را مهار کرده است؛ اگر بردی مهار نمی‌شد، یقیناً در مرکز نواحی پستِ دمشق برای خود بستر گسترده‌ای می‌گشود و جز نوار باریکی از گیاهان در میان بیابان‌های تفتیده درّه‌ای نمی‌داشت، و در پایان نیز در میان باتلاق‌ها هرز می‌رفت، اما انسان در طی قرون، این رود را به درون مجراهای متوالی، که پیش از رسیدن به آستانه رَبْوَه، در سطوح مختلف به موازات بستر اصلی رود جریان دارند، هدایت کرده است، در آنجا، در دامنه جبل قاسیون، شش ترعه اصلی، که نهر نامیده می‌شوند، در شش جهت جریان می‌یابند، آب این نهرها با انشعابات گوناگون، رطوبت حیات بخشی به زمین‌های خشک اطراف بخشیده و در‌هامون پست دمشق، که انباشته از سیاه سنگ و آبرفت‌های آهکی است، ناحیه‌ای به طول ۲۵ و عرض پانزده کیلومتر را به واحه‌ای حاصل‌خیز تبدیل کرده است.
بردی که تقریباً ده هزار هکتار باغ و باغستان را سیراب می‌کند، بادیه را حدود بیست کیلومتر از کوهستان دور نگاه می‌دارد؛ در آن سوی غوطه، مَرْج از کشتزارهای گسترده پوشیده شده و از آذر تا خرداد، سرسبز است.


آبی که پس از سیراب شدن کشتزارها از رود باقی می‌ماند، به سوی بادیه می‌رود و در آن‌جا در فرورفتگی مسدود به مرداب‌ها و نیزارهای عُتَیْبَه می‌ریزد، در طول راه، این نهرها از بردی منشعب می‌شوند.
رود بردی‌ پیش‌ از رسیدن‌ به‌ تنگه جبل‌ ربوه‌ ۶ شاخه‌ از آن‌ منشعب‌ می‌شود و در ناحیه‌ای‌ به‌ نام‌ نیرب‌، شاخه اصلی‌ رود به‌ سوی‌ دمشق‌ جریان‌ می‌یابد و وارد شهر می‌شود؛ ۶ شاخه مهم‌ بردی‌ اینهاست‌:

۵.۱ - نهر یزید

در حماة، در سمت چپ، نهر یزید که به دست نبطیان احداث شده از شمال‌ آن‌ در دامنه کوه‌ قاسیون‌ منشعب‌ شده‌ است‌ و به‌ روستاها و مناطق‌ شمال‌ شرقی‌ ربوه‌ جریان‌ می‌یابد.
[۱۷] فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
این‌ نهر منتسب‌ به‌ یزید بن‌ معاویه‌ است‌
[۱۹] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۷، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.


۵.۲ - نهر ثورا و مزاوی و دارنی

در انتهای مسیرش به تور یا همان‌ ثور که‌ پس‌ از نهر یزید منشعب‌ می‌شود و مناطق‌ وسیعی‌ از غوطه دمشق‌ را سیراب‌ می‌کند و در دُمَّر، سمت راست شاخه جنوبی‌ بردی‌ به‌ نام‌ مزاوی‌ که‌ اراضی‌ غربی‌ دُمّر را سیراب‌ می‌کند.نهرِ مزّاوی به شهر تجاری مِزّه آب می‌رساند؛ و سپس، در همان سمت، نهر دارَنی یا دیرانی‌ که‌ خود ۳ شاخه‌ می‌شود و در محله‌های‌ مسکونی‌ حومه دمشق‌ و اراضی‌ اطراف‌ آن‌ جریان‌ دارد و آبِ کفرسوس و دارَیا را تامین می‌کند؛ و در سمت چپ، نهر ثورا که در عصر آرامیان احداث شده به تنهایی نیمی از واحه را مشروب می‌کند.
[۲۱] ابن‌ مبرد یوسف‌، رسائل‌ دمشقیه، ج۱، ص۲۴- ۲۵، به‌ کوشش‌ صلاح‌ محمد خیمی‌، دمشق‌/بیروت‌، دار ابن‌ کثیر.
[۲۴] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۷‌، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
[۲۵] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.


۵.۳ - نهر قنوات و نهر باناس

در آستانه ربوه، دو نهر در بخش اصلی شهر منشعب می‌شود: یکی قنوات، که اصل آن رومی بوده و در زمان بنی امیه بازسازی شده است و اکنون در بستر قدیمی رود جاری است؛ و دیگری نهر باناس (شکل ادبی) یا بانیاس، که از ساخته‌های آرامیان است، در حدود ۵۰، آرنولف از چهار رود بزرگ (یزید، ثورا، باناس، قنوات) نام می‌برد که همان نهرهایی است که در ۱۰۶ در عهد حکومت هشام بن عبدالملک، و در قرن ششم در زمان ابن عساکر وجود داشته است، در نقشه‌ای که سیّاحان آلمانی در ۹۸۰ از شهر دمشق ترسیم کرده‌اند، بردی به شکل آبراهه‌ای قابل کشتیرانی ترسیم شده است.

۵.۴ - شاخه‌های دیگر

شاخه‌های‌ دیگر آن‌ به‌ نام‌ عقربانی‌، داعیانی‌ و ملیحی‌ از شمال‌ و جنوب‌ نهر بردی‌ منشعب‌ می‌شوند و با شاخه‌های‌ فرعی‌ فراوان‌ خود در مناطق‌ وسیعی‌ از دمشق‌ و اطراف‌ آن‌ جریان‌ دارند.
[۲۶] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۸، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
[۲۷] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.



در داخل شهر، قنوات و باناس و همچنین بردی آب حمام‌ها و مساجد و آب‌نماها و خانه‌ها را تامین می‌کند (برای آب آشامیدنی فقط در سال‌های اخیر از عین فیجه به دمشق لوله کشی شده است) و سپس بار دیگر روانه نواحی روستایی می‌شود، بدین ترتیب، با این روش آبیاری هوشمندانه، واحه بسیار حاصل‌خیزی به دست انسان پدید آمده است، نهرهای گوناگونی که از بردی منشعب می‌شود شبکه آبیاری درهم تنیده‌ای تشکیل می‌دهد که روستاها و کشتزارهای غوطه را سیراب می‌کند، بردی در جبران کمبود بارندگی کافی و منظم (که در دمشق فقط در حدود دویست میلیمتر است) تاثیر عمده‌ای دارد، این رود هوا را مرطوب می‌کند و در بهار و پاییز مه پدید می‌آورد و حیات گیاهان و جانوران و، در نتیجه، زندگی انسان را امکان‌پذیر می‌سازد.


به‌ سبب‌ سرسبزی‌ و آبادانی‌ اراضی‌ اطراف‌ رود بردی‌ از دیرباز تفرجگاه‌ها، مساجد، مدارس‌ و نیز بندها و پل‌هایی‌ بر روی‌ رود و شاخه‌های‌ آن‌ ساخته‌ می‌شده‌ است‌،
[۳۰] ابن‌ عبدالرزاق‌ عبدالرحمان‌، حدائق‌ الانعام‌، ج۱، ص۹۸، به‌ کوشش‌ یوسف‌ بدیوی‌، دمشق‌، دارالضیاء.
[۳۱] شهابی‌ قتیبه‌، دمشق‌، ج۱، ص۹۷- ۹۸، تاریخ‌ و صور، دمشق‌، ۱۹۸۶م‌.
[۳۲] کردعلی‌ محمد، غوطه دمشق‌، ج۱، ص۵۹، دمشق‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
[۳۳] علاف‌ احمد حلمی‌، دمشق‌ مطلع‌ القرن‌ العشرین‌، ج۱، ص۲۱۷، دمشق‌، ۱۹۷۶م‌.
[۳۵] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
از جمله‌ می‌توان‌ از مسجدی‌ یاد کرد که‌ قبه آن‌ از عهد صابئین‌ و یونانیان‌ تا زمان‌ اسلام‌ پا برجا بوده‌ است‌. بی‌گمان‌ در طول‌ تاریخ‌ حوضه این‌ رود گذرگاه‌ اقوام‌ مختلفی‌ بوده‌ است‌ و آگاهی‌ ما از راه‌هایی‌ است‌ که‌ مارکوس‌ آورلیوس‌ و لوکیوس‌ وروس‌، امپراطوران‌ روم‌ در صخره‌های‌ مشرف‌ بر بردی‌ کشیده‌ بودند.
[۳۹] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۲۰، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.



طول‌ رود از سرچشمه‌ تا مصب‌ آن‌ ۸۴ کم است‌.
[۴۰] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۴۱] Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.
در ۱۳۲۴ق‌/ ۱۹۰۶م‌ در منطقه تکیه‌، سد و نیروگاه‌ آبی‌ بر روی‌ آن‌ ایجاد شد.
[۴۲] قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
[۴۳] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
[۴۴] المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۹، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.



نام بردی در بعض کتب علما ذکر شده است.
نخستین بار خوارزمی
[۴۵] خوارزمی، محمد بن موسی، صورة الارض، ج۱، ص۱۲۵، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
بدون ذکر نام از این رود یاد کرده است، به گفته وی، بردی از جبل الثَّلجْ (کوه برف) سرچشمه می‌گرفته و پس از گذشتن از شهر دمشق به دریاچه‌ای می‌ریخته است. ابن خرداذبه این دریاچه را دریاچه دمشق می‌نامد. اصطخری سرچشمه رود بردی را از زیر کنیسه‌ای به نام فیجه می‌داند و می‌نویسد که آب‌های پدید آورنده این رود از جایگاهی است که آن را نیرَب می‌خوانند و می‌گویند این همان جایگاهی است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است: «و آوَیْنا' هُما' اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرَارٍ و مَعِینٍ.» به نوشته ابن حوقل بخشی از آب بردی از کوه سَنیر بوده و رودهای کوچک دیگری مانند مَزّه و قناة از این رود جدا می‌شده است، به گفته او در میانه شهر دمشق بر روی رود بردی پلی ساخته بودند و آب رود در خانه‌ها و کوچه‌ها و حماّم‌های این شهر جاری بوده است. مقدسی می‌نویسد که رود بردی پس از سیراب کردن قصبه (دمشق) و خوره (ناحیه) آن، دو شعبه می‌شده است؛ یک شعبه در دورترین نقطه این ناحیه یعنی (مشرق شهر دمشق) به دریاچه‌ای (احتمالاً به ماندابی) می‌ریخته، و شعبه دیگر با رود اُردُن یکی شده به دریاچه مَقلوبه (بحرالمیت) می‌ریخته است. به نوشته حموی در فیجه، در دو فرسنگی دمشق، چشمه دیگری به بردی می‌پیوسته و پس از آن این رود به سوی آبادی بُجمرایا جاری می‌شده، در آن‌جا شعبه‌هایی پیدا می‌کرده و بیشترین قسمت آن با همان نام بردی به سوی دمشق روان می‌شده است و باقی‌ مانده آب آن با نام نهر یزید، که یزید بن معاویه آن را احداث کرده، در دامنه کوه قاسیون جاری بوده است، از رود بردی آب‌راهی برای آبیاری غوطه دمشق احداث شده بود که اکنون نیز به نام یزید معروف است.
[۵۲] فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ج۱، ص۲۹۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۵۳] حموی، یاقوت، المشترک وضعاً و المفترق صقعا، ج۱، ص۴۳، گوتینگن ۱۸۴۶.
یاقوت حموی می‌نویسد رود بردی در دره‌ای میان دو کوه جریان دارد و غوطه را از طول قطع می‌کند و زیر قلعه دمشق میان عُقَیبه و دمشق به دریاچه مرج می‌ریزد. ابوالفداء
[۵۴] ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تقویم البلدان، ج۱، ص۴۰، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
محل این دریاچه را در مشرق غوطه دمشق، با کمی انحراف به سوی شمال ذکر می‌کند که باقی‌ مانده آب بردی به آن می‌ریخته است، چون بیش‌تر مسیر این رود در سایه درختان بوده، آبی ناگوارا داشته است.
[۵۵] مستوفی، حمدالله بن ابی‌بکر، نزهة القلوب، ج۱، ص۲۴۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵۶] دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۵۷ ش.
اصل چشمه بردی را از زیر کوهی در مرْج زَبَدانی در کنار دهی به نام سَفیره می‌داند که در این کوه حفره‌ای بزرگ با عمقی ناپیدا قرار داشته است که اگر سنگی بزرگ بدان حفره می‌افکندند صدایی از آن به گوش نمی‌رسیده است، امروزه این رود اراضی پیرامون دمشق را سیراب می‌کند و آبادی شهر را فراهم آورده است.


(۱) کتاب مقدس عهد عتیق.
(۲) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، دمشق ۱۹۵۱، ص۱۴۵ـ۱۴۸.
(۳) محمد کردعلی، غوطه دمشق، دمشق ۱۹۵۲، ص۱۱۴ـ۱۱۹.
(۴) یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۷۹.
(۵) قرآن.
(۶) ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۷) ابن خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۸) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
(۹) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۰) فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۱۱) حمدالله بن ابی‌بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۲) محمد بن موسی خوارزمی، کتاب صورة الارض، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
(۱۳) محمد بن ابی‌طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۴) محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۵) یاقوت حموی، کتاب المشترک وضعاً و المفترق صقعا، گوتینگن ۱۸۴۶.
(۱۶) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۱۷) ابن‌ اثیر علی بن محمد، الکامل فی التاریخ‌.
(۱۸) ابن‌ طولون‌ محمد، مفاکهه الخلان‌ فی‌ حوادث‌ الزمان‌، به‌ کوشش‌ محمدمصطفی‌، قاهره‌، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۲م‌.
(۱۹) ابن‌ عبدالرزاق‌ عبدالرحمان‌، حدائق‌ الانعام‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ بدیوی‌، دمشق‌، دارالضیاء.
(۲۰) ابن‌ مبرد یوسف‌، رسائل‌ دمشقیه، به‌ کوشش‌ صلاح‌ محمد خیمی‌، دمشق‌/بیروت‌، دار ابن‌ کثیر.
(۲۱) ابوعبید بکری‌ عبدالله‌، معجم‌ ما استعجم‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ سقا، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.
(۲۲) ادریسی‌ محمد، نزهه المشتاق‌، قاهره‌، مکتبه الثقافه الدینیه‌.
(۲۳) شهابی‌ قتیبه‌، دمشق‌، تاریخ‌ و صور، دمشق‌، ۱۹۸۶م‌.
(۲۴) علاف‌ احمد حلمی‌، دمشق‌ مطلع‌ القرن‌ العشرین‌، دمشق‌، ۱۹۷۶م‌.
(۲۵) قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
(۲۶) قزوینی‌ زکریا، آثار البلاد، بیروت‌، دارصادر.
(۲۷) قساطلی‌ نعمان‌، «الروضه الغناء فی‌ دمشق‌ الفیحاء»، همراه‌ رسائل‌ دمشقیه (نک: هم، ابن‌ مبرد).
(۲۸) قلقشندی‌ احمد، صبح‌ الاعشی‌، قاهره‌، وزاره الثقافه‌.
(۲۹) کردعلی‌ محمد، غوطه دمشق‌، دمشق‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
(۳۰) المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
(۳۱) هاکس‌ جیمز، قاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
(۳۲) L Dubertret، Aperµu de gاographie physique sur le Liban، l'Anti-Liban et la Damascةne، notes et mةmoires، Iv، ۱۹۴۸، ۱۹۱;.
(۳۳) idem، "L’hydrologie de la syrie et du Liban"، Rev gةogr Phys et gةol Dyn (۱۹۳۳)، VI، ۴۳۹;.
(۳۴) R Dussaud، Topographie historique de la Syrie، ۱۹۲۷، ۲۸۷ f;.
(۳۵) M Ecochard، Cl Le Coeur، "Les bains de Damas"، PIFD (۱۹۴۲) ;.
(۳۶) P Geyer، Itinera Hierosolumitana، ۲۷۶;.
(۳۷) Le Strange، Palestine under the Moslems، London ۱۸۹۰، ۵۷- ۵۹، ۲۶۵f J Sauvaget، "Esquisse d'une histoire de la ville de Damas"، REI (۱۹۳۴)، ۴۲۷;.
(۳۸) RThoumin، Gاographie humaine de la Syrie Centrale، ۱۹۳۶، ۵۲-۹۰;.
(۳۹) R Tresse، "Irrigation dans la Ghouta de Damas"، REI (۱۹۲۹)، ۴۵۹-۵۳۳;.
(۴۰) Wultzinger Watzinger، Damaskus، ۱۹۲۴، II، ۳۷
(۴۱) (۲۶) The Times atlas of the world، London ۱۹۸۵
(۴۲) Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸.
(۴۳) EI ۲.
(۴۴) The Herald Magazine, www heraldmagorg/olb/dictionaries/۰DISBEhtm


۱. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۲. هاکس‌ جیمز، قاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، ج۱، ص۲، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
۳. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۴. هاکس‌ جیمز، قاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، ج۱، ص۲-۳، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌.
۵. Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.
۶. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۷. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۸. قساطلی‌ نعمان‌، «الروضه الغناء فی‌ دمشق‌ الفیحاء»، همراه‌ رسائل‌ دمشقیه (نک: هم، ابن‌ مبرد).
۹. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۱۰. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۱۱. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۱۲. عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، ج۵ ، ص۱۲.
۱۳. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۱۴. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۱۵. Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.
۱۶. مقدسی‌ محمد، احسن‌ التقاسیم‌، ج۱، ص۱۸۴، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۹۰۶م‌.
۱۷. فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۸. اصطخری‌ ابراهیم‌، مسالک‌ الممالک‌، ج۱، ص۵۹، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۷۰م‌.    
۱۹. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۷، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۲۰. یاقوت حموی‌، معجم البلدان‌، ج۲، ص۸۶.    
۲۱. ابن‌ مبرد یوسف‌، رسائل‌ دمشقیه، ج۱، ص۲۴- ۲۵، به‌ کوشش‌ صلاح‌ محمد خیمی‌، دمشق‌/بیروت‌، دار ابن‌ کثیر.
۲۲. یاقوت حموی‌، معجم البلدان‌، ج۲، ص ۴۶۳.    
۲۳. قلقشندی‌ احمد، صبح‌ الاعشی‌، ج۴، ص۹۵، قاهره‌، وزاره الثقافه‌.    
۲۴. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۷‌، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۲۵. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۲۶. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۸، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۲۷. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۲۸. ابن‌ اثیر علی بن محمد، الکامل فی التاریخ‌، ج۱۱، ص۵۵.    
۲۹. ابن‌ طولون‌ محمد، مفاکهه الخلان‌ فی‌ حوادث‌ الزمان‌، ج۱، ص۳۴، به‌ کوشش‌ محمدمصطفی‌، قاهره‌، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۲م‌.    
۳۰. ابن‌ عبدالرزاق‌ عبدالرحمان‌، حدائق‌ الانعام‌، ج۱، ص۹۸، به‌ کوشش‌ یوسف‌ بدیوی‌، دمشق‌، دارالضیاء.
۳۱. شهابی‌ قتیبه‌، دمشق‌، ج۱، ص۹۷- ۹۸، تاریخ‌ و صور، دمشق‌، ۱۹۸۶م‌.
۳۲. کردعلی‌ محمد، غوطه دمشق‌، ج۱، ص۵۹، دمشق‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
۳۳. علاف‌ احمد حلمی‌، دمشق‌ مطلع‌ القرن‌ العشرین‌، ج۱، ص۲۱۷، دمشق‌، ۱۹۷۶م‌.
۳۴. قزوینی‌ زکریا، آثار البلاد، ج۱، ص۱۹۱، بیروت‌، دارصادر.    
۳۵. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۳۶. ابن‌ حوقل‌ محمد، صوره الارض‌، ج۱، ص۱۷۴- ۱۷۵، به‌ کوشش‌ کرامرس‌، لیدن‌، ۱۹۳۷م‌.    
۳۷. اصطخری‌ ابراهیم‌، مسالک‌ الممالک‌، ج۱، ص۶۰، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۷۰م‌.    
۳۸. ادریسی‌ محمد، نزهه المشتاق‌، ج۱، ص۳۶۷، قاهره‌، مکتبه الثقافه الدینیه‌.    
۳۹. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۲۰، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۴۰. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۴۱. Britannica, micropaedia, ۱۹۷۸، ج۱، ص۸۰۲.
۴۲. قدامه‌ احمد، معالم‌ و اعلام‌، ج۱، ص۱۱۹، دمشق‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.
۴۳. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۶، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۴۴. المعجم‌ الجغرافی‌، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ طلاس‌، ج۲، ص۲۷۹، دمشق‌، ۱۹۹۲م‌.
۴۵. خوارزمی، محمد بن موسی، صورة الارض، ج۱، ص۱۲۵، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
۴۶. ابن خردادبه، عبید الله بن عبد الله، مسالک و الممالک، ج۱، ص۱۷۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۴۷. اصطخری، ابراهیم بن محمد، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۴۸. مومنون/سوره۲۳، آیه۵۰.    
۴۹. ابن حوقل، محمد بن حوقل، صورة الارض، ج۱، ص۱۷۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۵۰. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج۱، ص۲۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۵۱. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۵۵۷، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.    
۵۲. فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ج۱، ص۲۹۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
۵۳. حموی، یاقوت، المشترک وضعاً و المفترق صقعا، ج۱، ص۴۳، گوتینگن ۱۸۴۶.
۵۴. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تقویم البلدان، ج۱، ص۴۰، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
۵۵. مستوفی، حمدالله بن ابی‌بکر، نزهة القلوب، ج۱، ص۲۴۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
۵۶. دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۵۷ ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بردی»، شماره۴۷۳۳.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَرَدی»، شماره ۹۳۵، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۹.    



جعبه ابزار