بغض (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بغض، ضد
حب و به معنای تنفر نفس از چیزی است که نسبت به آن بی میل باشد.
در این مدخل از واژه «اضغان»، «بغضاء»، «شنئان»، «غل»، «مقت» و هر آنچه معنای «بغض» را میفهماند، استفاده شده است.
مهمترین عناوین این مبحث عبارتند از: آثار بغض، بغض
ابراهیم علیه السلام، بغض
خدا، بغض کافران، رفع بغض، عوامل بغض.
بغض، زمینه ساز انحراف از
عدالت :
«... ولایجرمنکم شنـان قوم علی الاتعدلوا...» «... و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید...»
بغض، زمینه ساز تجاوز و تعدی به دیگران:
«... ولایجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا...» «... و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد...»
کینه توزی در
جامعه، مانع پیروزی و موفقیت در
جنگ :
«... و القینا بینهم العدوة والبغضآء الی یوم القیـمة کلمآ اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله...» «... و تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم هر بار كه آتشى براى پيكار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت...» (یک احتمال این است که «کلما اوقدوا...» بیان «والقینا بینهم...» باشد.
در اینکه منظور از این" عداوت و بغضاء" چیست در میان
مفسران گفتگو است، ولی اگر ما از وضع استثنایی و ناپایدار کنونی
یهود صرفنظر کنیم و تاریخچه زندگی پراکنده و توام با دربدری آنها را در نظر بگیریم خواهیم دید که یک عامل مهم برای این وضع خاص تاریخی عدم وجود اتحاد و صمیمیت در میان آنها در سطح جهانی بوده است، زیرا اگر
اتحاد و صمیمیتی در میان آنها وجود میداشت در طول تاریخ این همه شاهد پراکندگی و بدبختی و دربدری نبودند.
" و القینا بینهم العداوة و البغضاء الی یوم القیامة".
ظاهر اینکه این جمله در سیاق جملاتی قرار گرفته که درباره یهود است، این است که ضمیر" هم" در" بینهم" به یهود برگردد و لو اینکه افتتاح این سیاق به
اهل کتاب شده و اهل کتاب تنها یهود نیستند، بنابراین، مقصود از" عداوت" و" بغضاء"، تشتت
عقاید و اختلاف
مذاهب خواهد بود که خدای تعالی هم در مواضعی از کلام خود به آن اشاره کرده است.
قرآن به یکی از عوامل انحراف از عدالت اشاره نموده، به
مسلمانان چنین هشدار میدهد که: " نباید کینه ها و عداوتهای قومی و تصفیه حسابهای شخصی مانع از اجرای عدالت و موجب تجاوز به حقوق دیگران گردد، زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است".
(و لا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا).
و بار دیگر بخاطر اهمیت موضوع روی مساله عدالت تکیه کرده است، (اعدلوا).
(و لا یجرمنکم شنآن قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا)
این
حکم گرچه در مورد
زیارتخانه خدا نازل شده است، ولی در حقیقت یک قانون کلی از آن استفاده میشود که مسلمان نباید" کینه توز" باشد و حوادثی را که در زمانهای گذشته واقع شده بار دیگر در فکر خود زنده کند و در صدد انتقام بر آید، و با توجه به اینکه یکی از علل
نفاق و
تفرقه در هر اجتماعی همین مساله است، اهمیت این دستور اسلامی برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش نفاق در میان مسلمانان آن هم در آستانه غروب آفتاب عمر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آشکارتر می شود.
(و لا یجرمنکم شنآن قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا)
حاصل معنای آیه این است که: (این کینه و دشمنی که آنها نگذاشتند شما داخل
مسجد الحرام بشوید، شما را وادار نکند بر اینکه بر آنان تعدی کنید و حال آنکه خدا شما را بر آنان مسلط کرده، وبال این
جرم بر شما تحمیل نشود).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بغض».