• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی سهم در قرآن1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی سهم یکی از تیره‌های قریشی مکه می باشد.



بنی سهم منسوب به سهم بن عمرو بن هُصیص از تیره‌های قریش از قبایل عدنانی‌اند که شاخه‌های عدیّ، مُرّه و جُمح در عرض آن قرار دارند. بنی سهم متشکل از تبار سعد و سعید فرزندان سهم هستند.
[۱] النسب، ص۲۱۴.
آنان یکی از ۱۰ تیره قریشی‌اند که در جاهلیت از شرافت و منزلتی برخوردار بودند
[۳] المفصل، ج۴، ص۱۱۲.
و اداره برخی امور مکه را بر عهده داشتند.
[۵] المفصل، ج۴، ص۹۱.



محل سکونت آنان در شهر مکه پیرامون کعبه بود، به گونه‌ای که یکی از درهای مسجدالحرام به باب بنی سهم شهرت داشته است.
[۶] مسند احمد، ج۷، ص۵۴۷.
[۷] المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۲۸۹.
چون بنی سهم در بخش مرکزی مکه ساکن بودند از جمله قریشیان بطائح خوانده شدند.
[۱۰] المفصل، ج۴، ص۲۶-۲۷.
محلّه ایشان در غرب مکه و از یک سمت به دارالندوه متصل بود.
[۱۱] تفسیر قرطبی، ج۲، ص۸۸.
از چاههای آنان در منطقه به غمر
[۱۳] اخبار مکه، ج۲، ص۲۲۰.
[۱۴] السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۹.
و زمزم
[۱۵] اخبار مکه، ج۲، ص۲۱۹.
اشاره شده که مکان اولی مشخص نیست.


بنی سهم هرگاه می‌خواستند از حمایت قبیله خود بهره مند شوند، روی صخره‌ای به نام «مسلم» می‌رفته، فریاد «واصباحا» سر می‌دادند. عاص بن وائل سهمی از بزرگان این تیره، با تضییع حق یکی از مسافران مکه، زمینه ساز پیدایش پیمان حلف الفضول در حمایت از ستمدیدگان گردید.
بر اثر قرابت نَسَبی بنی سهم و بنی عدی و مناسبات خانوادگی میان آن دو، این دو تیره با یکدیگر همپیمان شدند و در برخی منازعات از هم حمایت می‌کردند؛ اما در حادثه‌ای به دست بنی عدی که به قتل یکی از سهمیان انجامید این پیمان شکسته شد.


بنی سهم در درگیری و رقابت خاندان قصی میان بنی عبد مناف و بنی عبدالدار بر سر مناصب مکه، جانب بنی عبدالدار را گرفتند و با دیگر حامیان بنی عبدالدار پیمانی بستند که به پیمان «لعقة الدم» شهرت یافت؛ گویا بنی سهم پس از کشتن شتر (یا گاوی) خون آن را در ظرفی ریخته، ضمن پیمان با بنی عبدالدار، دستان خود را در آن خون فرو بردند.
[۲۱] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
گفته شده: بنی سهم که از حیث شمار اشراف و بزرگان نسبت به دیگر تیره‌های قریش فزونی داشتند در این خصوص در مقام رقابت و تفاخر برآمدند. در شمارش، تعداد بزرگان بنی عبد مناف فزونی یافت، از این رو بنی سهم افرادی از بزرگان خود را که در قید حیات نبودند نیز برشمردند و آنگاه بر بنی عبد مناف فزونی یافتند، زیرا در جاهلیت شمار سهمیها بیشتر از بنی عبد مناف بود. بنا به نظر برخی مفسران سوره تکاثر به همین موضوع اشاره دارد:
[۲۴] اسباب النزول، ص۴۰۰.
[۲۵] تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۱۵.
«اَلهـکُمُ التَّکاثُر حَتّی زُرتُمُ المَقابِر کَلاّ سَوفَ تَعلَمون ثُمَّ کَلاّ سَوفَ تَعلَمون کَلاّ لَو تَعلَمونَ عِلمَ الیَقین لَتَرَوُنَّ الجَحیم =شما را افتخار بر یکدیگر به افزونی (در مال و افراد) سرگرم کرد، تا گورستانها را دیدار کردید (و مردگان را نیز به حساب آوردید) چنین نیست (که می‌پندارید) بزودی خواهید دانست.... سوگند که دوزخ را خواهید دید».


پس از ویران شدن خانه کعبه (۵ سال پیش از بعثت) بر اثر سیل، هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای جلوگیری از اختلاف قبایل برای نصب حجرالاسود آن را در درون ردای خود قرار دادند تا نمایندگان قبایل همگی در نصب حجرالاسود شرکت داشته باشند. آنان نیز گوشه‌ای از ردای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را برگرفتند.
[۲۸] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹-۲۰.



عموم بنی سهم همچون دیگر قبایل قریش تا فتح مکه در سال هشتم هجری اسلام نیاوردند. حارث بن قیس سهمی که عهده دار اموال محجوران بود (این اموال برای خدایان به هنگام صلح یا جنگ اختصاص می‌یافت) هرگاه سنگی بهتر از سنگ موجود در نزد خود می‌یافت همان را عبادت می‌کرد و در واقع بنده هوای نفس خود بود.
[۳۰] المفصل، ج۵، ص۲۴۹.
به نقل برخی مفسران آیه «... ما کانَ صَلاتُهُم عِندَ البَیتِ اِلاّ مُکاءً و تَصدِیَةً» نیز در خصوص برخی از سهمیها دانسته شده است، زیرا هنگامی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نماز را میان رکن یمانی و حجرالاسود اقامه می‌کرد دو تن از بنی سهم در سمت راست و چپ او می‌ایستادند. یکی از آن دو با ایجاد صدایی مانند صدای چکاوک و دیگری صدای گنجشک و همچنین با کف زدن قصد باطل کردن نماز آن حضرت را داشتند. عاص بن وائل سهمی ( پدر عمرو عاص) از شیوخ و شاعران این قبیله جزو مسخره کنندگان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود.
[۳۶] جامع البیان، مج ۸، ج۱۴، ص۹۴.
برخی از آنها می‌کوشیدند فعالیتهای تبلیغی پیامبر در موسم حج را خنثا کنند. نُبیه و مُنبه فرزندان حجاج سهمی از آن جمله‌اند که در نبرد بدر کشته شدند.
[۳۸] المغازی، ج۱، ص۱۲۸.
در غزوه بدر برخی ثروتمندان بنی سهم تدارکات غذایی سپاه شرک را بر عهده گرفتند.
[۴۱] المغازی، ج۱، ص۱۲۸.



معدودی از بنی سهم نیز در سالهای نخست اسلام آوردند و تنی چند از آنان به حبشه، مهاجرت کردند. محمیة بن جزء، هشام بن عاص بن وائل، ابوقیس بن حارث بن قیس و رمله دختر ابی عوف از جمله مهاجران حبشه هستند.
[۴۴] السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۱.
[۴۵] السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۵.
[۴۶] السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۸.

با هجرت پیامبر به مدینه برخی از مسلمانان بنی سهم (مانند ابوالعاص منبه) به دست خانواده هایشان زندانی شده، نتوانستند مهاجرت کنند و با اکراه همراه سپاه قریش به نبرد بدر آورده و کشته شدند. بنا به نقل برخی مفسران آیه «اِنَّ الَّذینَ تَوَفّهُمُ المَلئِکَةُ ظالِمی اَنفُسِهِم قالوا فیمَ کُنتُم قالوا کُنّا مُستَضعَفینَ فِی الاَرض» در این باره نازل شده است.
[۴۸] جامع البیان، مج ۴، ج۵، ص۳۱۵-۳۱۸.
[۴۹] مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۹.



از میان این تیره، شاعرانی برخاستند که عبدالله بن زبعری،
[۵۰] السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۳.
[۵۱] طبقات الشعراء، ص۱۲۲.
عبدالله بن حذافه،
[۵۲] طبقات الشعراء، ص۱۲۲.
قیس بن عدی و عقبة بن عمرو (کسی که در رثای امام حسین علیه‌السّلام شعر سرود)
[۵۵] السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴.
از آن جمله‌اند. ابی وداعه و فروة بن خنیس از اسرای بدر
[۵۶] المغازی، ج۱، ص۱۴۲.
[۵۷] النسب، ص۲۱۵.
و سائب بن حارث بن قیس،
[۵۸] تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
عدی بن قیس
[۵۹] تفسیر عبدالرزاق، ج۲، ص۱۵۷.
و عبدالله بن حارث بن قیس
[۶۱] تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
نیز از کسانی بودند که پیامبر برای متمایل ساختن آنان به اسلام از غنایم حنین در میانشان تقسیم کرد.


اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ اسباب النزول؛ الاشتقاق؛ بحارالانوار؛ تاریخ خلیفة بن خیاط؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر عبد الرزاق؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة انساب العرب؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ طبقات الشعراء؛ الطبقات الکبری؛ کتاب النسب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مسند احمد بن حنبل؛ المعجم الکبیر؛ المغازی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ المنمق فی اخبار قریش.


۱. النسب، ص۲۱۴.
۲. جمهرة انساب العرب، ص۴۶۴.    
۳. المفصل، ج۴، ص۱۱۲.
۴. المنمق، ص۱۱۱.    
۵. المفصل، ج۴، ص۹۱.
۶. مسند احمد، ج۷، ص۵۴۷.
۷. المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۲۸۹.
۸. تاریخ دمشق، ج۱۰، ص۸۰.    
۹. المحبر، ص۱۶۷.    
۱۰. المفصل، ج۴، ص۲۶-۲۷.
۱۱. تفسیر قرطبی، ج۲، ص۸۸.
۱۲. تاریخ دمشق، ج۲۳، ص۸۰.    
۱۳. اخبار مکه، ج۲، ص۲۲۰.
۱۴. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۹.
۱۵. اخبار مکه، ج۲، ص۲۱۹.
۱۶. المنمق، ص۱۱۱.    
۱۷. المنمق، ۱۸۶.    
۱۸. المنمق، ص۲۶۷.    
۱۹. المنمق، ص۳۳.    
۲۰. المنمق، ص۲۷۴.    
۲۱. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
۲۲. الطبقات، ج۱، ص۶۳.    
۲۳. التبیان، ج۱۰، ص۴۰۲.    
۲۴. اسباب النزول، ص۴۰۰.
۲۵. تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۱۵.
۲۶. بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۴۲.    
۲۷. الطبقات، ج۱، ص۱۱۶.    
۲۸. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹-۲۰.
۲۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۳.    
۳۰. المفصل، ج۵، ص۲۴۹.
۳۱. انفال/سوره۸، آیه۳۵.    
۳۲. الدرالمنثور، ج۴، ص۶۱.    
۳۳. المیزان، ج۹، ص۸۶.    
۳۴. المحبر، ص۱۳۳.    
۳۵. المنمق، ص۳۸۶.    
۳۶. جامع البیان، مج ۸، ج۱۴، ص۹۴.
۳۷. المحبر، ص۱۶۰.    
۳۸. المغازی، ج۱، ص۱۲۸.
۳۹. المحبر، ص۱۶۲.    
۴۰. الاشتقاق، ص۱۲۴.    
۴۱. المغازی، ج۱، ص۱۲۸.
۴۲. المنمق، ص۳۸۹.    
۴۳. المحبر، ص۱۶۱.    
۴۴. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۱.
۴۵. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۵.
۴۶. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۸.
۴۷. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۴۸. جامع البیان، مج ۴، ج۵، ص۳۱۵-۳۱۸.
۴۹. مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۹.
۵۰. السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۳.
۵۱. طبقات الشعراء، ص۱۲۲.
۵۲. طبقات الشعراء، ص۱۲۲.
۵۳. الاشتقاق، ص۱۲۲.    
۵۴. المحبر، ص۱۳۳.    
۵۵. السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴.
۵۶. المغازی، ج۱، ص۱۴۲.
۵۷. النسب، ص۲۱۵.
۵۸. تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
۵۹. تفسیر عبدالرزاق، ج۲، ص۱۵۷.
۶۰. تاریخ دمشق، ج۹، ص۱۹۳.    
۶۱. تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «بنی سهم در قرآن».    



جعبه ابزار