بهشت خائفان از خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کسانی که از مقام پروردگار،
خائف و ترسانند دارای انواع نعمتها و روزی ها در
بهشت از طرف خداوند می باشند.
پروردگار بهشت را برای
خداترسان و بیمناکان از بدی حساب قرار داده است.
•انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم واذا تلیت علیهم ءایـته زادتهم ایمـنا وعلی ربهم یتوکلون• اولـئک هم المؤمنون حقا لهم درجـت عند ربهم ومغفرة ورزق کریم (
مؤمنان همان كسانىاند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون
آیات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود
توکل مىكنند •آنان هستند كه حقا مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و
آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.)
«این دو آیه و
آیه بعدی آنها خصائص و امتیازات مردانی را که به معنای حقیقی کلمه، مؤمن هستند بیان نموده و اوصاف کریمه و
ثواب جزیلشان را برمی شمارد تا بدین وسیله جمله سابق را که فرموده بود: ( (فاتقوا الله و اصلحوا ذات بینکم) ) تاکید نماید.
و از میان همه
صفات ایشان، پنج صفت را انتخاب نموده و در این آیه ذکر کرده است و این پنج صفت، صفاتی هستند که داشتن آن مستلزم داشتن تمامی صفات نیک و ملازم با دارا بودن
حقیقت ایمان است، صفاتی است که اگر خود
انسان در آنها تامل و دقت کند خواهد دید که داشتن آن، نفس را برای
تقوا و اصلاح ذات بین و
اطاعت خدا و
رسول آماده میسازد.
و آن صفات عبارت است از: ۱ - ترسیدن و تکان خوردن دل در هنگام
ذکر خدا ، ۲ - زیاد شدن ایمان در اثر
استماع آیات خدا، ۳ - توکل، ۴ - بپاداشتن
نماز ، ۵ -
انفاق از آنچه که خدا روزی فرموده. و معلوم است که سه صفت اول از
اعمال قلب و دو صفت اخیر از
اعمال جوارح است، و در ذکر آن رعایت ترتیب واقعی و طبیعی آن شده است، چون نور ایمان به تدریج در دل تابیده میشود و همچنان رو به زیادی میگذارد تا به حد تمام رسیده و حقیقتش کامل شود. مرتبه اول آن که همان اثر قلب است عبارت است از وجل و ترس و تکان خوردن دل در هنگام ذکر خدا، و جمله ( (انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم) ) اشاره به آن است. »
•والذین یصلون مآ امر الله به ان یوصل ویخشون ربهم ویخافون سوء الحساب• جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب (و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بيم دارند •
[۵] بهشتهاى عدن كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مىشوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمىآيند.)
تفسیر نمونه میگوید: «در حدیثی از
امام صادق علیهالسّلام میخوانیم که از آن حضرت درباره
تفسیر یصلون ما امر الله به ان یوصل سؤال شد، فقال قرابتک: «فرمود: منظور خویشاوندان تو است».
و نیز در
حدیث دیگری از همان امام میخوانیم که فرمود: نزلت فی رحم آل محمد و قد یکون فی قرابتک: «این جمله درباره پیوند با
آل محمد صادر شده است و گاهی در خویشاوندان و بستگان تو نیز هست».»
•وازلفت الجنة للمتقین غیر بعید• من خشی الرحمـن بالغیب وجاء بقلب منیب (و بهشت را براى
پرهیزگاران نزديك گردانند بىآنكه دور باشد •آنكه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى
توبهکار (باز) آيد.)
علامه طباطبایی می فرمایند: «من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب
این آیه جمله ((لکل اواب)) را بیان میکند، و منظور از ((خشیت به غیب)) ترس از
عذاب خدا است، در حالی که آن عذاب را به چشم خود ندیدهاند. و کلمه ((منیب)) از مصدر ((
انابه )) است که آن نیز به معنای رجوع است. و منظور از اینکه فرمود ((جاء بقلب منیب : با دلی رجوع کننده بیاید)) این است که عمر خود را با
رجوع به خدا بگذراند، و در نتیجه هنگام
مرگ با قلبی به دیدار پروردگارش رود که انابه و رجوع به خدا در اثر تکرار شدنش در طول عمر،
ملکه و صفت آن قلب شده باشد. »
•ولمن خاف مقام ربه جنتان• متکـین علی فرش بطـائنها من استبرق وجنی الجنتین دان (و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است •بر بسترهايى كه آستر آنها از
ابریشم درشتبافت است تكيه آنند و چيدن ميوه (از) آن دو
باغ (به آسانى) در دسترس است.)
«در این آیات،
دوزخیان را به حال خود رها کرده، به سراغ بهشتیان میرود، و از نعمتهای دلپذیر، بی نظیر و شوق انگیز بهشت، قسمتهائی را بر میشمرد، تا در مقایسه با
کیفرهای شدید و دردناک دوزخیان، اهمیت هر کدام روشنتر گردد.
میفرماید: «برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ بهشت است» «و لمن خاف مقام ربه جنتان».
«خوف از مقام پروردگار» یا به معنی
خوف از مواقف
قیامت و حضور در پیشگاه او برای
حساب است، و یا به معنی خوف از مقام علمی خدا و مراقبت دائمی او نسبت به همه انسانها است....
و اما «جنتان» (دو باغ بهشت) ممکن است «بهشت اول» بهشت مادی و جسمانی باشد و «بهشت دوم» بهشت معنوی و روحانی... یا این که، «بهشت اول»، به عنوان
پاداش اعمال به آنها داده میشود، و «بهشت دوم» به عنوان تفضل، چنان که در آیه ۳۸ «نور» آمده است: لیجزیهم الله احسن ما عملوا و یزیدهم من فضله: «هدف این است که خداوند
پاداش بهترین اعمال آنها را بدهد و از فضلش بر آن بیفزاید».
یا این که، یک بهشت برای
اطاعت ، و دیگری برای
ترک معصیت است.
و یا یکی برای ایمان و عقیده، و دیگری برای
اعمال صالح و مانند آن.
یا این که، چون مخاطب
جن و
انس هستند، هر یک از این دو بهشت، به گروهی از آنها تعلق دارد. »
•واما من خاف مقام ربه ونهی النفس عن الهوی• فان الجنة هی الماوی (و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از
هوس باز داشت •پس جايگاه او همان بهشت است.)
تفسیر المیزان می فرمایند: «چون از لوازم
طغیان رها کردن آخرت و
ایثار حیات دنیا یعنی
پیروی هوای نفس در آنچه میخواهد، و اطاعتش در آنچه دوست دارد، و نیز از آثار دیگرش مخالفت خدا است در آنچه میخواهد میباشد قهرا مقابل این طغیان یعنی خوف هم اثری مخالف اثر طغیان دارد اثر طغیان ایثا
ر حیات دنیا بود و اثر خوف خلاف آن است، و آن ردع و پرهیز از دنیاپرستی و نهی نفس از پیروی هوای نفس است، و لذا دنبال جمله ((من خاف مقام ربه) ) اثر آن را ذکر کرد و فرمود: ((و نهی النفس عن الهوی)).
و اگر در بیان این حالت فرمود: ((نفس را از هوی نهی میکند))، و نفرمود: ((پیروی نفس را ترک میکند)) برای این بود که بفهماند
انسان ضعیف است، و چه بسا که نادانی او را وادار به
معصیت کند، بدون اینکه نسبت به خدای تعالی
استکبار داشته باشد، پس او نمیتواند بکلی پیروی هوای نفس را ترک کند، همینکه در مقام نهی خود از آن باشد خدا هم
واسع المغفره است... »
•ان الذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت اولـئک هم خیر البریة• جزاؤهم عند ربهم جنت عدن تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک لمن خشی ربه (در حقيقت كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده اند آنانند كه بهترين آفريدگانند •پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاى هميشگى است كه از زير (درختان) آن نهرها روان است
جاودانه در آن همى مانند خدا از آنان خشنود است و (آنان نيز) از او خشنود اين (پاداش) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.)
«به هر حال، در این آیه، نخست، از
پاداش مادی و جسمانی آنها که باغهای پر نعمت بهشتی است سخن به میان آمده، و بعد، از
پاداش معنوی و روحانی آنان، که هم خدا از آنان راضی است و هم آنان از خدا راضی.
آنها از خدا راضیاند؛ چرا که هر چه خواستهاند به آنها داده، و خدا از آنها راضی است؛ چرا که هر چه او خواسته انجام دادهاند، و اگر هم لغزشی بوده به لطفش صرفنظر کرده، چه لذتی از این برتر و بالاتر که احساس کند مورد قبول و رضای
معبود و محبوبش واقع شده، و به لقای او واصل گردیده است.
دارند هر کس از تو مرادی و مطلبی مقصود ما ز دنیی و عقبی لقای تو است!
آری، بهشت جسم انسان، باغهای جاویدان آن جهان است، ولی بهشت جانش، رضای خدا و لقای محبوب است.
جمله «ذلک لمن خشی ربه» نشان میدهد: تمام این برکات، از «خوف،
خشیت و ترس از خدا» سرچشمه میگیرد؛ چرا که همین ترس، انگیزه حرکت به سوی هر گونه اطاعت و
تقوا و اعمال صالح است. »
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت خائفان از خدا».