• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تأدیب و سخت‌گیری در زندان و حدود آن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تأدیب و سخت‌گیری در زندان و حدود آن از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره تأدیب و سخت‌گیری در زندان و حدود آن بحث می‌کند. اگر مقصود از تادیب، اعمال وحشیانه و جنایات غیر انسانی است که صهیونیست‌ها و ایادی آن‌ها در زندان‌های خود در مورد مؤمنان انجام می‌دهند که خفیف‌ترین آن بستن به پنکه‌های سقفی، فروبردن سوزن در بدن و اعضا، کندن پوست سر و بدن، کشیدن ناخن‌ها، بستن به تخت و روشن کردن آتش زیر آن، بریدن اعضا با ارّه و … است، اسلام با این جنایات پلید مخالف است و حتی آن را در مورد سگ هار اجازه نمی‌دهد و مرتکب آن را، هر که باشد، مستحقّ قصاص می‌داند.



در شریعت اسلامی برای مجرمان، تعزیراتی هست؛ مجرم در زندان یا بیرون زندان مورد تادیب و سخت‌گیری قرار می‌گیرد- البته این غیر از شکنجه و اعمال دشوار است- که نمونه‌های آن را بیان می‌کنیم:

۱.۱ - سخت‌گیری از جهت غذا و آب

چند دسته به این سخت‌گیری کیفر می‌شوند:
الف) کسی که زنش را ظهار کرده باشد و رجوع نکند. علّامه حلّی می‌گوید: … وگرنه در غذا و آب به او سخت‌گیری می‌شود تا رجوع کند.
ب) کسی که قسم بخورد دیگر با زنش همبستر نشود و از این سوگند برنگردد.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: مولی (ایلاءکننده) اگر از طلاق خودداری می‌کرد، امیر المؤمنین (علیه‌السلام) او را در اتاقکی از نی زندانی می‌کرد و آب و غذا به او نمی‌داد تا زنش را طلاق دهد.
[۳] نک: محسنی، محمدآصف، حدود الشریعه، ج۳، ص۲۴۴.
[۴] محسنی، محمدآصف، حدود الشریعه، ج۴، ص۲۲۷.

ج) حکم بدهکار که با وجود زندان بدهی خود را نمی‌پردازد [چیست]؟ ابو الصلاح حلبی گوید: اگر بدهکار عادت به زندان کرد … در فشار قرار داده می‌شود.
یحیی بن سعید گوید: هشت دسته در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرند:
۱. مظاهر، در صورتی که سه ماه از زمانی که شکایت نزد قاضی برده‌اند گذشته باشد. اگر از دادن کفّاره با اینکه قدرت دارد یا از طلاق دادن، خودداری کند.
۲. مولی در صورتی که چهار ماه از زمانی که زنش از او نزد حاکم شکایت کرده، گذشته باشد و او از کفّاره با اینکه قدرت دارد یا از طلاق دادن، خودداری کند.
۳. کسی که قتل انجام داده یا کاری کرده که موجب حد یا تعزیر است و به حرم پناهنده شده باشد در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرد تا بیرون بیاید و قصاص شود یا حد و تعزیر بر او جاری شود.
۴. کسی که مسلمان شده در حالی که بیش از چهار زن دارد مامور می‌شود چهار تن از آنان را انتخاب کند، اگر نکرد در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرد تا چهار تن را برگزیند.
۵. کسی که اقرار کند حقّی از کسی به گردن اوست، ولی مشخص نکند و بر آن اصرار کند، تعزیر می‌شود و در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرد تا آن را مشخص کند.
۶. کسی که مدّعی شود چیزی از کسی می‌خواهد و سکوت کند نه اقرار نه انکار، تعزیر می‌شود و در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرد تا اقرار یا انکار کند.
۷. محاربی که قتل نکرده و مال نبرده یا از شهرش تبعید می‌شود یا در خوردن و آشامیدن مورد فشار قرار می‌گیرد تا توبه کند بنابر رای شیخ طوسی در نهایه، مبسوط، خلاف و …
۸. زن مرتد حبس ابد می‌شود و در هنگام نماز کتک می‌خورد و در خوردن و آشامیدن بر او سخت گرفته می‌شود…
[۶] حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر، ص۱۲۱.


۱.۲ - فشار از جهت پوشاک

این تأدیب کیفر زن مرتد است. از علی (علیه‌السلام) روایت شده: … به او لباس نمی‌دهند مگر پارچۀ خشن آن هم به مقداری که عورتش را بپوشاند و او را از گزند حفظ کند.

۱.۳ - بستن دست و پا

که کیفر چند دسته است:
الف) مادر زنادهنده: شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت: مادرم دست نامحرم را رد نمی‌کند. فرمود: او را زندانی کن. گفت کردم. فرمود: مانع ورود نامحرم شو. گفت: شدم. فرمود: پس او را ببند.
ب) کارگزار خائن: داستان ابن هرمه، فرماندار سوق الاهواز. علی (علیه‌السلام) نوشت: او را به زندان ببر و پاهایش را ببند.
ج) آدم شرور: علی (علیه‌السلام) آدم شرور را در قید می‌کرد و کسی را بر او می‌گمارد تا موقع نماز از یک طرف او را باز کند.
[۱۰] زید بن علی، مسند زید، ص۲۶۵.

د) داستان ثمامة بن اثال: ثمامه در حال شرک به قصد عمره آمد، تا وارد مدینه شد … او را نزد رسول خدا آوردند. حضرت دستور داد او را به یکی از ستون‌های مسجد بستند.
نظر نگارنده: وی پادشاه یمامه بود. پیامبر موقعی که برای پادشاهان نامه می‌فرستاد نامه‌ای به دست سلیط بن عمرو برای او و هوذة بن علی فرستاد.
ه) کسی که از پرداخت بدهی طفره می‌رود. شیخ کنی می‌گوید: از این فهمیده می‌شود که اگر صرف حبس برای ادای دین مفید نباشد به وسایل دیگری مثل آهن (زنجیر)، می‌توان توسل جست، بلکه فقیه باید بداند زندان از باب مثال است به ویژه که معلوم شد از باب امر به معروف است. پس مدار این است که به او فشار بیاید تا بدهی خود را بپردازد گرچه با نگه‌داشتن او در هوای گرم یا سرد و امثال آن باشد.
[۱۹] کنی، علی، القضاء، ص۲۱۲.

احمد بن یحیی: سپس از منکر آن را باز می‌داری و آن چه به نظر می‌رسد، به او مهلت داده می‌شود و حکم به تسلیم و حبس او می‌شود اگر خواستار حبس شد و او برای مصلحت در بند می‌شود مگر پدر که برای فرزند به زندان نمی‌افتد.
[۲۰] مهدی‌، احمد بن‌ یحیی‌، عیون الازهار، ص۴۶۹.

و) قاتل: عمر بن عبد العزیز گوید: هیچ‌یک از مسلمانان زندانی را در زنجیر نکنید که نتواند ایستاده نماز بخواند و کسی جز قاتل را شب به زنجیر نکشید.
نظر نگارنده: هیچ‌یک از فقیهان چنین فتوایی نداده‌اند. آری، اگر ترس این باشد که فرار کند، بحث دیگری است.

۱.۴ - سخت‌گیری در مکان

دسته‌های مختلفی بدان کیفر می‌شوند از جمله کسی که در ادای بدهی کوتاهی می‌کند، که گذشت. دستۀ دیگر، کارگزار خائن است. علی (علیه‌السلام) در مورد داستان ابن هرمه می‌فرماید: دستور بده زندانیان شب‌ها به حیاط زندان بیایند و گردش کنند غیر از ابن هرمه، مگر اینکه احتمال دهی بمیرد که در این صورت او هم می‌تواند به حیاط زندان بیاید.

۱.۵ - زدن با تازیانه و تعزیر

روایت شده که پیامبر حکم به زندان و زدن کرد. زدن کیفر چند دسته است:
الف) کسی که شخصی را نگه داشته تا دیگری او را بکشد. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: در هر سال پنجاه تازیانه به او می‌زنند. ابن برّاج از قدما و آیةاللّه خوئی از معاصران به آن فتوا داده‌اند.
ب) کارگزار خائن. علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: او را از زندان بیرون بیاور و ۳۵ تازیانه بزن … پس از سی روز اگر دیدی طاقت دارد ۳۵ تازیانۀ دیگر به او بزن.
ج) دزدی بار سوم … دزد را زد و حبس ابدش کرد.
د) کسی که بدهی‌اش را نمی‌پردازد. شیخ طوسی دربارۀ او می‌گوید: حاکم او را مجبور می‌کند بدهی‌اش را بپردازد اگر نپرداخت برای تادیب او را زندانی می‌کند باز اگر نپرداخت او را بیرون می‌آورد و تعزیر می‌کند. پیوسته او را زندان و تعزیر می‌کند تا مال خود را بیرون آورد و بدهی‌اش را بپردازد …
نظر نگارنده: ابن حمزه
[۳۲] طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۳۷۲.
[۳۳] طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۲۱۳.
و یحیی بن سعید و علّامه و دیگران بدان فتوا داده‌اند.
ه) زن مرتد. در وقت نماز کتک می‌خورد
[۳۵] نک: حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر، ص۱۱۹.
و به کارهای دشوار وادار می‌شود.
جزیری: حنفیه دربارۀ ارتداد زن گویند: … واجب است حبس شود تا بمیرد، یا اسلام بیاورد و هر روز ۳۹ تازیانه می‌خورد. از جامع الصغیر نقل شده: علت اینکه هر روز تازیانه می‌خورد این است که هرچه زودتر او را به اسلام برگردانند.
[۳۷] جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۵، ص۴۲۶.

و) قاتل فراری. در روایتی دارد: والی می‌تواند پس از دستگیری او را زندانی و تادیب کند.


این بود معنای تادیب و سخت‌گیری در مورد زندانی با وجود روایات ضعیفی که نمی‌توان بدان‌ها استناد جست. پس نمی‌شود از این موارد تعدّی کرد و کارهایی به نام اعمال شاق و شکنجه انجام داد. اما امروزه، آزادگان جهان به خصوص مؤمنان با شدیدترین و زشت‌ترین شیوه‌ها شکنجه می‌شوند که نمونه‌ای از آن‌ها را ذکر می‌کنیم:
وصل برق به جاهای حساس بدن که باعث می‌شود در او لرزش‌هایی به وجود بیاید و توازن و قوۀ ماسکۀ خود را از دست بدهد؛ نشاندن بر بخاری نفتی؛ سوزاندن ریش؛ آویزان کردن پا به پنکۀ هوایی و بستن دست به پشت و بعد روشن کردن پنکه که با گردش آن، فرد نیز می‌چرخد و هر بار که از جلو شکنجه‌گران می‌گذرد با شلاق بر سر او ضربه می‌زنند؛ سوزاندن دست با برق؛ سوزاندن با آتش. بدین طریق که سیخی را بر آتش آن چنان داغ می‌کنند که سرخ می‌شود آن‌گاه با آن بدن فرد را می‌سوزانند؛ سوراخ کردن دست و پا با مته برقی؛ شکستن بینی با چکش آهنی؛ کندن ناخن‌ها؛ نوشاندن آب داغ؛ شکافتن دهان؛ باد کردن شکم فرد با تلمبه تا بترکد؛ زندانی را لخت می‌کنند و او را در جایی که پر از زنبور است قرار می‌دهند که آن‌ها همۀ بدن او را می‌گزند به صورتی که ورم می‌کند و بیهوش می‌شود؛ سلول انفرادی در مکان بسیار کوچک به گونه‌ای که زندانی نمی‌تواند پاهایش را برای خواب دراز کند یا بایستد؛ زندان کردن در استوانه‌های خاص آهنی و توخالی که در آن بسته می‌شود و آن قدر در آن سرپا می‌ایستد تا یا می‌میرد یا او را به شکل دیگری شکنجه می‌دهند؛ کوبیدن گوش به دیوار با میخ در حالت نشسته یا ایستاده یا خواب …؛ و صدها شیوۀ وحشیانۀ شکنجه که آن را سنگدلان و دشمنان اسلام، یعنی یهود و عمّالشان مرتکب می‌شوند و با این حال، شعار دفاع از حقوق بشر را سر می‌دهند!


۱. علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۲.    
۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۵۴۵، ح۱.    
۳. نک: محسنی، محمدآصف، حدود الشریعه، ج۳، ص۲۴۴.
۴. محسنی، محمدآصف، حدود الشریعه، ج۴، ص۲۲۷.
۵. حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۴۴۸.    
۶. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر، ص۱۲۱.
۷. نعمان، مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۸۰، ح۱۷۲۰.    
۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۸، ص۴۱۲، ح۱.    
۹. نعمان، مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۲، ح۱۸۹۲.    
۱۰. زید بن علی، مسند زید، ص۲۶۵.
۱۱. عزالدین، ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۹۴.    
۱۲. شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، ح۸، ص۳۵۰.    
۱۳. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱۳، ص۴۰۳.    
۱۴. شیبانی، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۸۶.    
۱۵. ابن ابی جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۲۷، ح۱۲۱.    
۱۶. نوری، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:عوالی اللئالی)، ج۲، ص۵۱۴، ح۴.    
۱۷. حمیری، ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۱۰۲۶.    
۱۸. نک:عینی، بدرالدین، عمدة القاری، ج۱۲، ص۲۶۱.    
۱۹. کنی، علی، القضاء، ص۲۱۲.
۲۰. مهدی‌، احمد بن‌ یحیی‌، عیون الازهار، ص۴۶۹.
۲۱. ابویوسف، قاضی، الخراج، ص۱۵۰.    
۲۲. مغربی، نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۲.    
۲۳. کتانی، عبدالحی، تراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۹۶.    
۲۴. قرطبی، ابن طلاع، اقضیة رسول اللّه، ص۸۰.    
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۲۲۱، ح۱.    
۲۶. ابن براج طرابلسی، عبدالعزیز، المهذّب، ج۲، ص۴۶۸.    
۲۷. خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، ج۲، ص۱۱.    
۲۸. مغربی، نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۲.    
۲۹. دارقطنی، علی بن عمر، سنن دارقطنی، ج۴، ص۲۳۷.    
۳۰. نک:کوفی، محمد بن اشعث، الجعفریات، ص۱۴۰.    
۳۱. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط،، ج۴، ص۲۳۲.    
۳۲. طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۳۷۲.
۳۳. طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۲۱۳.
۳۴. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۷.    
۳۵. نک: حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر، ص۱۱۹.
۳۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۸، ص۵۴۹، ح۱.    
۳۷. جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۵، ص۴۲۶.
۳۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۶، ح۱.    



• طبسی، نجم‌الدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۵۸۸-۵۹۴.






جعبه ابزار