• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاهرت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاهَرْت، یا تیهَرت، تیارِت، استان (ولایت) و شهری کهن در شمال الجزایر و پایتخت دولت اباضی مذهب رستمیان می‌باشد.



شهر تاهرت در‌ گذشته از دو بخش مجزا به نام‌های القدیمه (کهنه) و الحدیثه (نو) که در فاصلۀ ۹ کیلومتری از یکدیگر جای داشته‌اند، تشکیل می‌شده است. بنا بر یافته‌های باستان‌شناسان، تاهرت قدیم از دورۀ پیش از تاریخ مسکونی بوده، و منطبق با شهر رومی تینگارتیاست که رومیان سالیان درازی بر آن فرمان رانده‌اند. این شهر در سدۀ ۵م از مراکز اسقف‌نشین در شمال افریقا به شمار می‌رفته است.
[۳] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۴] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۸۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۵] Wikipedia، www en wikipedia org/wiki/Tiaret.
تاهرت قدیم بر روی تپه‌ای کم ارتفاع با برج و بارویی استوار ساخته شده بود و همواره مورد توجه فرمانروایان بربری، رومی و بیزانسی بوده، و قرن‌ها به عنوان مرکز مغرب اوسط شناخته می‌شده است.
[۷] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
[۸] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۹] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۱۰] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۵-۲۶۱، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.

این شهر در ۶۲ق/۶۸۲م به دست عقبة بن نافع فهری فاتح افریقیه، گشوده شد و ضمیمۀ قلمرو امویان گردید.
[۱۱] مالکی، عبدالله، ریاض النفوس، ج۱، ص۳۷، به کوشش بشیر بکوش، بیروت، ۱۹۹۴م.
[۱۲] ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۱۰۵.
برخی منابع تاهرت قدیم را به اشخاصی چون عبدالخالق و ابن بخاته
[۱۳] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۱۴] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۶.
نسبت داده‌اند که احتمالاً نام امیران آن دیار بوده‌اند.
[۱۵] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.



دیرینگی تاهرت جدید (الحدیثه) به میانه‌های سدۀ ۲ق باز می‌گردد. پس از دست یافتن ابن اشعث بر قیروان و سرکوب اباضی‌های افریقیه، گروهی از اباضیان به رهبری عبدالرحمان بن رستم فارسی، از قیروان به مغرب اوسط گریختند و نزد قبایل بربری اباضی مذهب، از هم‌پیمانان خود، ساکن کوهستان سوفجیج در نزدیکی تاهرت قدیم پناه جستند؛ آن‌گاه عبدالرحمان ابن‌رستم ــ که برخی منابع نسب او را به شاهان ساسانی می‌رسانند ــ درصدد بنای شهری در نزدیکی تاهرت برآمد
[۱۶] ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۴۷، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۷] درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
[۱۸] مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۳، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
[۱۹] Bosworth، C E، ج۱، ص۲۲-۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
اما او در انجام دادن چنین کاری با موانعی سخت روبه‌رو بود. ناخشنودی بربرها و تخریب شبانۀ هر آنچه در روز ساخته می‌شد، در ابتدا او را از این‌کار منصرف ساخت؛ اما سرانجام با مالکان قدیم آن اراضی، یعنی بربرهای بی‌دفاع (لِقَومٍ مستضعفین) مراسه و صنهاجه در ازای پرداخت سهمی از خراج شهر به توافق رسید و بنای تاهرت نوین را آغاز کرد.
[۲۱] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
[۲۲] ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۲۳] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۶۶-۲۶۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
عبدالرحمان بن رستم با در نظر گرفتن جوانب مختلف سیاسی، اقتصادی و طبیعی، موضعی جنگلی در جنوب غربی تاهرت را برای بنای شهر جدید برگزید که بعدها به نام تاهرت سفلی یا حدیثه یا جدیده معروف گردید.
[۲۴] دمشقی، محمد، نخبة‌الدهر، ج۱، ص۳۱۳، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۲۵] ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۵-۸۶، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.


۲.۱ - نام دیگر تاهرت

بربرها تاهرت نو را تَقدِمت یاتگدمت می‌خواندند که در زبان آنان شیر ماده یا دفِ مستطیل‌شکل معنا می‌دهد.
[۲۸] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵.
[۲۹] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
معنای اول که برگرفته از افسانۀ پیدایی شهر قیروان است، به زیستگاه شیرماده اشاره دارد که فلاتی پر درخت بود و جانوران وحشی در آن زندگی می‌کردند، اما به طرز اسرارآمیزی یکباره آن‌جا را ترک کردند.
[۳۰] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۳۱] ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۵-۸۷، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
معنای دوم به ساختار مستطیلـی ـ شکل شهر اشاره دارد. برپایۀ نتایج کاوش‌های باستان‌شناسان، این شهر در آغاز به شکل مستطیل غیر منتظمی به درازای ۱۰۰‘۱ متر و پهنای ۷۰۰ تا ۸۰۰ متر بوده است که یک شاهراه در امتداد شرقی ـ غربی آن را به دو نیم بخش‌ می‌کرد و توسط دیواری سنگی به پهنای ۵/۱ متر که در ۴ نقطۀ مهم آن ۴ دروازه وجود داشت، محصور می‌شد.
[۳۲] الاستبصار فی عجائب الامصار، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، ۱۹۸۶م.
[۳۳] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸- ۳۹، الجزایر، ۱۹۸۱م.
بانیان شهر، نخست مسجدِ جامعِ شهر را ساختند و آن گاه دارالاماره، و سپس خانه‌های مردم و کاخ‌های بزرگان بنا شد.
[۳۴] درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
[۳۵] ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۶-۸۷، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۶] شماخی، احمد، السیر، ج۱، ۱۲۵، به کوشش احمد بن سعود سیابی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۳۷] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵-۸۱۶.
[۳۸] ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.

مسجد جامع که تا اواخر سدۀ ۵ق/۱۱م پابرجا بود، از چوب‌های جنگل پیرامون شهر ساخته شده بود و ۴ راهرو داشت.
[۳۹] ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۹۲، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
[۴۱] درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
[۴۲] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.

تاهرت مدتی طولانی معسکر (اردوگاه) عبدالرحمان بن رستم خوانده می‌شد.
[۴۳] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵.
[۴۴] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۷۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۴۵] درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
[۴۶] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
از این‌ر‌و، برخی از مورخان بر این باورند که این شهر در آغاز همانند قیروان صرفاً اردوگاهی کوچک بوده است که بعدها رو به توسعه نهاد.
[۴۷] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۴۸] عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۲۹۹، اسکندریه، ۱۹۷۹م.

با آن‌که تاهرت در شمال مغرب اوسط و در کنار دریای مدیترانه
[۴۹] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
و بین تِلِمْسان و قلعۀ بنی‌حماد
[۵۰] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۳.
جای داشت، برخی به خطا آن‌ را جزو افریقیه دانسته‌اند.
[۵۱] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۵۳] ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۲۲، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.



تاهرت به سبب داشتن وضع مناسب آب و هوایی، خاک حاصل‌خیز، آب فراوان و چراگاه‌های سرسبز، از مراکز مهم کشاورزی، دامداری و پرورش اسب در مغرب اوسط به شمار می‌رفت.
[۵۴] اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۳۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
[۵۵] یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۸، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
[۵۶] مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
[۵۷] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
[۵۸] قزوینی، زکریا، آثار البلاد، ج۱، ص۱۶۹، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.



در روزگار فرمانروایی رستمیان، تاهرت که در منتهی‌الیه شمالی یکی از راه‌های کاروان‌روِ ماوراء صحرا جای داشت، از لحاظ مادی و اقتصادی به اوج شکوفایی خود رسید. این شهر دارای دو مسجد جامع بود که از سنگ بنا شده بودند و در کنار بازارهای شهر جای داشتند
[۵۹] مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
[۶۱] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۸۷-۸۹، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
کاخ‌های متعدد آن، از جمله قصر عبدالواحد، قصر اِبان و قصر حمویه،
[۶۲] ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۶۱-۶۲، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
و دیگر بناهای شکوهمند شهر به تاهرت چهرۀ شهری پرشکوه بخشیده بود.
[۶۳] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۱۷۴،بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
حمام‌ها، کاروان‌سراها و مسافرخانه‌های پرآمد و شد و همچنین بازارهای متعدد آن‌که هر یک به عرضۀ کالایی معیّن اختصاص داشت و سرآمد آن‌ها بازار ابن‌وردۀ فارسی بود، مؤید رونق اقتصادی و اعتبار این شهر در دورۀ شکوفایی آن است.
[۶۴] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
[۶۵] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
[۶۶] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۶۷] ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۶۲-۶۳، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
قصبه یا قلعۀ مرکزی شهر موسوم به معصومه، مشرف بر بازار بود
[۶۸] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
[۶۹] درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۲، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
[۷۰] الاستبصار فی عجائب الامصار، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، ۱۹۸۶م.
[۷۱] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۳، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
برخی آن ‌را، کتابخانۀ عظیم اباضی‌ها دانسته‌، و گفته‌اند که در آن ۳۰۰ هزار جلد کتاب نگهداری می‌شد که به هنگام فتح شهر به دست فاطمیان بیش‌تر آن کتاب‌ها در آتش سوخت و ذخایرش به تاراج رفت.
[۷۲] میلی، محمد، تاریخ الجزائر فی القدیم و الحدیث، ج۱، ص۴۵۰، الجزایر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۷۳] زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
[۷۴] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۱۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۷۵] سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۷۶، بیروت، ۱۹۸۱م.
[۷۶] مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۳، حاشیۀ ۱، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
[۷۷] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۱۷- ۶۱۸، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.



عمران و آبادانی تاهرت، موجب شده بود که گروه‌های قومی و نژادی گوناگونی از دیگر نقاط جهان بدان سوی روی نهند. در آن میان، عنصر ایرانی و مسیحی در خور ملاحظه بود.
[۷۸] Bosworth، C E، ج۱، ص۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
قبایل و طوایف مختلفی از بربرها، مانند بربرهای لواته، هواره، زَناته، مکناسه و کتامه
[۷۹] یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۱، ص۱۹۰، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
[۸۰] ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۵۳، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۸۱] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۴، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
[۸۲] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۲، ص۳۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۸۳] دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۸، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
و گروهی از ایرانیان
[۸۴] یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۳، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
[۸۵] طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۱۳، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
و عرب‌های مهاجر
[۸۶] مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۲۹، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
[۸۷] عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۲۴۱-۲۴۲، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
و مردمانی از اندلس، بصره و کوفه
[۸۸] مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۴، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
[۸۹] لقبال، موسی، دورکتامة فی‌تاریخ الخلافة الفاطمیة، ج۱، ص۳۳۹، الجزایر، ۱۹۷۹م.
و نیز گروه‌هایی از شیعیان، سنیان، معتزلیان، مسیحیان، یهودیان و پیروان دیگر فرق و مذاهب در تاهرت اقامت داشتند.
[۹۰] طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۱۳، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
[۹۱] لقبال، موسی، دورکتامة فی‌تاریخ الخلافة الفاطمیة، ج۱، ص۳۳۹، الجزایر، ۱۹۷۹م.
[۹۲] سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۴۳، بیروت، ۱۹۸۱م.
شهر تاهرت بر حسب تقسیم‌بندی گروه‌های قومی و نژادی به محلات مستقلی (جزایر) تقسیم می‌شد و هر یک از گروههای قومی در محلات خاص خود به سر می‌بردند.


شهر تاهرت در اندک زمانی، چنان عظمتی یافت که به یک شهر پرجاذبه بدل گشت
[۹۳] ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۳۶، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
[۹۴] مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۲۹، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
[۹۵] عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۳۱۰-۳۱۱، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
و شعرا در ستایش و سپس در تأسف بر ویرانی آن، اشعاری سرودند.
[۹۶] ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۸- ۱۹۹، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
برخی آن‌را با قرطبه و دمشق مقایسه می‌کردند
[۹۷] مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
و جمعی نیز به آن القابی چون عراق المغرب،
[۹۸] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
[۹۹] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۱۰۰] یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۳، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
و بلخ المغرب
[۱۰۱] مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
و تاهرت‌الطیبه
[۱۰۲] مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
می‌دادند و دشمنان رستمیان آن‌را به دارالمشرکین، مأوی الملحدین، کهف‌ یا دار الفاسقین ملقب می‌ساختند.
[۱۰۳] ابن‌حیان، حیان، المقتبس، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱، به کوشش چالمتا، مادرید، ۱۹۷۹م.

شهر تاهرت در عصر دولت رستمیان در سدۀ ۳ق شاهد نهضت ادبی و علمی چشم‌گیری شد
[۱۰۴] مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۳۲، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
[۱۰۵] زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
و آوازۀ بسیار یافت و در رویدادهای سیاسی آن سده نقش مهمی ایفا کرد.
[۱۰۶] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۱۰۷] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۴، الجزایر، ۱۹۸۱م.



از بدو تأسیس شهر تاهرت در ۱۴۴ق/۷۶۱م، عبدالرحمان بن رستم و جانشینانش، یعنی امامان اباضی‌مذهب رستمی بر آن حکومت داشتند، تا آن‌که در ۲۹۶ق/۹۰۹م، سپاهیان فاطمی به فرماندهی ابوعبدالله داعی بر تاهرت دست یافتند و حکومت رستمیان را برانداختند
[۱۰۸] Bosworth، C E، ج۱، ص۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
و ابوحُمَید دَوّاس ابن‌صولات (صولان) لَهیصی، ملقب به السید الصغیر از جانب فاطمیان به حکومت تاهرت گماشته شد.
[۱۰۹] ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۷- ۱۹۸، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۱۱۰] ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۶۰، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۱۱] ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۸، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
در ۲۹۷ق محمد بن خزر بن صولات زناتی رئیس قبیلۀ مغراوه برضد فاطمیان قیام کرد و به تاهرت حمله برد، اما در برابر کارگزار فاطمیان در تاهرت شکست خورد.
[۱۱۲] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۱۱۳] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

در ۲۹۸ق مردم تاهرت برضد فاطمیان شوریدند و عامل آن‌ها ناگزیر از شهر گریخت و به قلعۀ ابن بخاته پناه برد و حکومت تاهرت به محمد بن خزر زناتی رسید و اندکی بعد مردم برضد او نیز قیام کردند و مجدداً از ابوحمید دواس خواستند به تاهرت باز گردد.
[۱۱۴] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۱۱۵] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.


۷.۱ - حکومت مصاله

مردم تاهرت بار دیگر در ۲۹۹ق/۹۱۲م برضدکارگزار فاطمیان دست به شورشی نافرجام زدند که در نتیجۀ آن، ۸هزار تن از مردم شهر کشته شدند و فرمانروایی تاهرت به مصالة بن حبوس مکناسی واگذار گردید. ابوحمید دواس به رقاده احضار، و همان‌جا کشته شد و مصاله از جانب فاطمیان به حکومت تاهرت رسید.
[۱۱۶] سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۸۰، بیروت، ۱۹۸۱م.
[۱۱۷] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲-۳۶۳، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۱۱۸] ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۵۳.
[۱۱۹] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۶۸، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.

در ۳۱۲ق/۹۲۴م مصاله به دستور عبیدالله مهدی به قصد سرکوب محمد بن خزر مغراوی و قبایل بربری زناته و هواداران امویان اندلس از تاهرت خارج شد و در نبردی که درگرفت، بسیاری از بربرها را کشت، ولی خود او نیز در ۲۰ شعبان همان سال کشته شد.
[۱۲۰] ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۷، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۱۲۱] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۱۲۲] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۱۲۳] سرور، محمد، تاریخ الدولة الفاطمیة، ج۱، ص۲۱۹، قاهره، ۱۹۹۴م.
[۱۲۴] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

در ۳۱۴ق محمد بن خزر بار دیگر به قصد تسخیر تاهرت آمد، اما این بار نیز ناکام ماند.
[۱۲۵] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
این جنگ‌ها میان ابن‌خزر و عبیدیان چندبار اتفاق افتاد که البته نتیجۀ قطعی دربرنداشت.
[۱۲۶] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۲۷] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.


۷.۲ - حکمرانی زیری بن مناد

مغرب اوسط و از آن میان، شهر تاهرت در دورۀ حاکمیت فاطمیان، دستخوش ناآرامی‌هایی بود و آسیب‌های بسیاری دید. در این میان در ۳۴۸ق/ ۹۵۹م، حکومت تاهرت از جانب فاطمیان به زیری بن مناد صنهاجی واگذار شد.
[۱۲۸] ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۵۲۵.
[۱۲۹] ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۴۳.
در ۳۶۰ق/۹۷۱م زیری بن مناد در جنگ با بربرهای زناته‌ و مغراوه ــ از متحدان امویان‌ اندلس ــ کشته شد
[۱۳۰] ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۴۳.
و پس از وی پسرش بُلُّقین (بلکین) بن زیری به حکومت تاهرت رسید و او از جانب خود عاملی بر این شهر گمارد.
[۱۳۱] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۴۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

در ۳۶۲ق مردم تاهرت بر عامل بلقین شوریدند و او را از شهر بیرون راندند. بلقین برای سرکوب شورش به تاهرت آمد و پس از درهم شکستن مقاومت مردم، شهر را ویران ساخت.
[۱۳۲] ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۶۲۲.
[۱۳۳] ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۸۶، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.

در ۳۷۶ق/۹۸۶م مردم تاهرت بار دیگر بر فاطمیان شوریدند و شهر دستخوش ناآرامی شد و در پی آن، سپاهیان فاطمی به شهر درآمدند و پس از سرکوب شورش، شهر را غارت کردند.
[۱۳۴] ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۷۸، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.
در ۳۸۱ق زیری بن عطیۀ مغراوی زناتی از هواداران امویان اندلس، تاهرت را تصرف کرد.
[۱۳۵] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۲- ۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۳۶] عنان، محمد بن عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، ج۱، ص۵۵۸، قاهره، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
در ۳۸۹ق/ ۹۹۹م ابن‌ابی‌عامر حاجب اندلسی پس از نبردهایی بر تاهرت چیره شد،
[۱۳۷] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۲_۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
اما در ۳۹۱ق بار دیگر زیری بن‌ عطیه بر این شهر دست یافت.
[۱۳۸] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۱۳۹] سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴م.



از ۴۰۹ق/ ۱۰۱۸م به بعد تاهرت بر قلمرو حمادیان افزوده شد،
[۱۴۰] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
اما در ۴۷۳ق/۱۰۸۰م این شهر به دست مرابطون افتاد.
[۱۴۱] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

یحیی بن غانیه میورقی از ۶۰۴ تا ۶۰۶ق/۱۲۰۷ تا ۱۲۰۹م بارها بر تاهرت تاخت و مردم که از این حملات به ستوه آمده بودند، شهر را ترک کردند. تاهرت از ۶۲۰ق/۱۲۲۳م کاملاً متروک گردید و رو به ویرانی نهاد.
[۱۴۲] مقری، احمد، نفح الطیب، ج۲، ص۹۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
[۱۴۳] ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۶۰، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۴۴] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۱۴۵] بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۵-۳۶۶، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
لئون افریقی که در سدۀ ۱۰ق/۱۶م از مغرب دیدن کرده، تاهرت را شهری ویران یافته، و تصویری مبهم از آن ارائه کرده است.
[۱۴۶] لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۴۰-۴۱، ترجمۀ محمد حجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.

امیرعبدالله عبدالقادر جزایری در ۱۲۵۱ق/۱۸۳۵م پایتخت خود را در تاهرت قدیم (تگدمت) قرار داد و آن‌جا را مرکز فرماندهی خود ساخت و به نبرد با نیروهای فرانسوی پرداخت. در ۱۲۸۰ق/۱۸۶۳م ژنرال لاموریسیر، تیهرت (تیارت) امروزی را بنا کرد.
[۱۴۷] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۱۴۸] سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۸۰، بیروت، ۱۹۸۱م.
[۱۴۹] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۴، ص۱۹۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۵۰] جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۴، ص۲۰۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۵۱] ژولین، ش ا، تاریخ افریقیا الشمالیة، ج۲، ص۴۳، ترجمۀ محمد مزالی و دیگران، تونس، ۱۹۸۳م.
[۱۵۲] طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، ج۱، ص۱۰۹، حاشیۀ ۲، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.



این شهر با جمعیتی حدود ۵۳۰‘۱۸۰ تن (۱۳۸۴ش/ ۲۰۰۵م)، مرکز استانی به همین نام در کشور الجزایر، با وسعت ۵۵۶، ۱۹ کمـ‌ ۲ و جمعیـتـی حدود ۷۳۰‘۸۱۰ تـن (۱۳۸۵ش/۲۰۰۶م) است.


در ۱۳۲۰ش/۱۹۴۱م دو باستان شناس فرانسوی در منطقۀ تاهرت به حفاری پرداختند و بخشهایی از دیوار و شهرِ تاهرتِ روزگار رستمیان را از دل خاک بیرون آوردند.
[۱۵۳] طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۰۹، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
[۱۵۴] بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸-۴۰، الجزایر، ۱۹۸۱م.
[۱۵۵] زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
[۱۵۶] ژولین، ش ا، تاریخ افریقیا الشمالیة، ج۲، ص۴۳-۴۴، ترجمۀ محمد مزالی و دیگران، تونس، ۱۹۸۳م.
[۱۵۷] مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۳۳، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.



(۱) ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.
(۲) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۳) ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، بیروت، ۱۹۷۹م.
(۴) ابن‌حیان، حیان، المقتبس، به کوشش چالمتا، مادرید، ۱۹۷۹م.
(۵) ابن‌خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۶) ابن‌خلکان، وفیات الاعیان.
(۷) ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
(۸) ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۹) ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۰) ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
(۱۱) ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
(۱۲) ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
(۱۳) الاستبصار فی عجائب الامصار، به کوشش سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، ۱۹۸۶م.
(۱۴) اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
(۱۵) بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۶) بورویبه، رشید، مدن مندثرة، الجزایر، ۱۹۸۱م.
(۱۷) جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۸) دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۱۹) درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
(۲۰) دمشقی، محمد، نخبة‌الدهر، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۲۱) زیاده، نقولا، افریقیات، لندن، ۱۹۹۱م.
(۲۲) ژولین، ش ا، تاریخ افریقیا الشمالیة، ترجمۀ محمد مزالی و دیگران، تونس، ۱۹۸۳م.
(۲۳) سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۲۴) سرور، محمد، تاریخ الدولة الفاطمیة، قاهره، ۱۹۹۴م.
(۲۵) سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴م.
(۲۶) شماخی، احمد، السیر، به کوشش احمد بن سعود سیابی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۷) طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
(۲۸) عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
(۲۹) عنان، محمد بن عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، قاهره، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۳۰) قزوینی، زکریا، آثار البلاد، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
(۳۱) لقبال، موسی، دورکتامة فی‌تاریخ الخلافة الفاطمیة، الجزایر، ۱۹۷۹م.
(۳۲) لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ترجمۀ محمد حجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۳۳) مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
(۳۴) مالکی، عبدالله، ریاض النفوس، به کوشش بشیر بکوش، بیروت، ۱۹۹۴م.
(۳۵) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۳۶) مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
(۳۷) مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۳۸) مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۳۹) میلی، محمد، تاریخ الجزائر فی القدیم و الحدیث، الجزایر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۴۰) یاقوت، بلدان.
(۴۱) یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
(۴۲) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
(۴۳) Bosworth، C E، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
(۴۴) EI۲.
(۴۵) Wikipedia، www en wikipedia org/wiki/Tiaret.
(۴۶) The World Gazetteer، www world–gazetteer com.


۱. ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، ج۱، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۹م.    
۲. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۴، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.    
۳. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۴. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۸۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۵. Wikipedia، www en wikipedia org/wiki/Tiaret.
۶. ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، ج۱، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۹م.    
۷. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
۸. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۹. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۱۰. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۵-۲۶۱، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۱۱. مالکی، عبدالله، ریاض النفوس، ج۱، ص۳۷، به کوشش بشیر بکوش، بیروت، ۱۹۹۴م.
۱۲. ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۱۰۵.
۱۳. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۱۴. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۶.
۱۵. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۱۶. ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۴۷، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۱۷. درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
۱۸. مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۳، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۱۹. Bosworth، C E، ج۱، ص۲۲-۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
۲۰. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.    
۲۱. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
۲۲. ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
۲۳. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۶۶-۲۶۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۲۴. دمشقی، محمد، نخبة‌الدهر، ج۱، ص۳۱۳، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
۲۵. ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۵-۸۶، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۲۶. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۴-۷۳۵، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.    
۲۷. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۵، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.    
۲۸. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵.
۲۹. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۳۰. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۳، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۳۱. ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۵-۸۷، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳۲. الاستبصار فی عجائب الامصار، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، ۱۹۸۶م.
۳۳. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸- ۳۹، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۳۴. درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
۳۵. ابوزکریا ورجلانی، یحیی، السیرة و اخبار الائمة، ج۱، ص۸۶-۸۷، به کوشش عبدالرحمان ایوب، تونس، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳۶. شماخی، احمد، السیر، ج۱، ۱۲۵، به کوشش احمد بن سعود سیابی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۳۷. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵-۸۱۶.
۳۸. ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
۳۹. ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۹۲، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
۴۰. ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، ج۱، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۹م.    
۴۱. درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
۴۲. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۴۳. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۵.
۴۴. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۷۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۴۵. درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۴، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
۴۶. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۴۷. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۴۸. عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۲۹۹، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
۴۹. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۵۰. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۳.
۵۱. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۵۲. ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، ج۱، ص۹۳، بیروت، ۱۹۷۹م.    
۵۳. ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۲۲، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.
۵۴. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۳۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
۵۵. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۸، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
۵۶. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
۵۷. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
۵۸. قزوینی، زکریا، آثار البلاد، ج۱، ص۱۶۹، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
۵۹. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
۶۰. ابن حوقل، محمد، صورة‌الارض، ج۱، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۹م.    
۶۱. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۸۷-۸۹، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۶۲. ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۶۱-۶۲، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
۶۳. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۱۷۴،بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۶۴. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۲۵۶، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
۶۵. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۶، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۶۶. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۶۷. ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۶۲-۶۳، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
۶۸. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
۶۹. درجینی، احمد، طبقات المشایخ بالمغرب، ج۱، ص۴۲، به کوشش ابراهیم طلای، الجزایر، ۱۹۷۴م.
۷۰. الاستبصار فی عجائب الامصار، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، ۱۹۸۶م.
۷۱. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۳، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۷۲. میلی، محمد، تاریخ الجزائر فی القدیم و الحدیث، ج۱، ص۴۵۰، الجزایر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
۷۳. زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
۷۴. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۱۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۷۵. سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۷۶، بیروت، ۱۹۸۱م.
۷۶. مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۳، حاشیۀ ۱، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۷۷. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۱۷- ۶۱۸، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۷۸. Bosworth، C E، ج۱، ص۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
۷۹. یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۱، ص۱۹۰، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
۸۰. ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۵۳، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۸۱. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۴، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۸۲. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۲، ص۳۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۸۳. دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۲۴۸، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۸۴. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۳، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
۸۵. طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۱۳، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
۸۶. مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۲۹، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
۸۷. عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۲۴۱-۲۴۲، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
۸۸. مونس، حسین، تاریخ‌المغرب و حضارته، ج۱، ص۳۲۴، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۸۹. لقبال، موسی، دورکتامة فی‌تاریخ الخلافة الفاطمیة، ج۱، ص۳۳۹، الجزایر، ۱۹۷۹م.
۹۰. طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۱۳، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
۹۱. لقبال، موسی، دورکتامة فی‌تاریخ الخلافة الفاطمیة، ج۱، ص۳۳۹، الجزایر، ۱۹۷۹م.
۹۲. سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۴۳، بیروت، ۱۹۸۱م.
۹۳. ابن‌صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، ج۱، ص۳۶، به کوشش محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت، ۱۹۸۶م.
۹۴. مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۲۹، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
۹۵. عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۳۱۰-۳۱۱، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
۹۶. ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۸- ۱۹۹، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
۹۷. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
۹۸. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱۴.
۹۹. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۱۰۰. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ص۳۵۳، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
۱۰۱. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
۱۰۲. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
۱۰۳. ابن‌حیان، حیان، المقتبس، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱، به کوشش چالمتا، مادرید، ۱۹۷۹م.
۱۰۴. مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۳۲، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.
۱۰۵. زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
۱۰۶. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۱۰۷. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۱۴، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۰۸. Bosworth، C E، ج۱، ص۲۳، The Islamic Dynasties، Edinburgh، ۱۹۶۷.
۱۰۹. ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۷- ۱۹۸، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
۱۱۰. ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۶۰، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۱۱۱. ابوعبیدبکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۷۳۸، به کوشش ادریان وان لِون و افِره، تونس، ۱۹۹۲م.
۱۱۲. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۱۳. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۱۴. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۱۵. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۱۶. سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۸۰، بیروت، ۱۹۸۱م.
۱۱۷. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۲-۳۶۳، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۱۸. ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۵۳.
۱۱۹. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۶۸، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
۱۲۰. ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، ج۱، ص۱۹۷، به کوشش کولن ولوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م.
۱۲۱. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۲۲. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۲۳. سرور، محمد، تاریخ الدولة الفاطمیة، ج۱، ص۲۱۹، قاهره، ۱۹۹۴م.
۱۲۴. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۲۵. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۲۶. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۲۷. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۲۸. ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۵۲۵.
۱۲۹. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۴۳.
۱۳۰. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۴۳.
۱۳۱. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۴۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۳۲. ابن‌اثیر، الکامل، ج۸، ص۶۲۲.
۱۳۳. ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۸۶، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.
۱۳۴. ابن ‌ابـی ‌دینار، محمد، المؤنس، ج۱، ص۷۸، بـه کوشش محمـد شمام، تونس، ۱۳۸۷ق.
۱۳۵. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۲- ۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۳۶. عنان، محمد بن عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، ج۱، ص۵۵۸، قاهره، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
۱۳۷. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۲_۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۳۸. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۳۹. سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴م.
۱۴۰. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۴۱. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۱، ص۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۴۲. مقری، احمد، نفح الطیب، ج۲، ص۹۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
۱۴۳. ابن‌خلدون، العبر، ج۶، ص۱۶۰، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۱۴۴. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۷، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۴۵. بارونی، سلیمان، الازهار الریاضیة فی ائمة و ملوک الاباضیة، ج۲، ص۳۶۵-۳۶۶، به کوشش محمدعلی صلیبی، عمان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۱۴۶. لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۴۰-۴۱، ترجمۀ محمد حجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
۱۴۷. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۴۸. سالم، عبدالعزیز، المغرب الکبیر، ج۱، ص۵۸۰، بیروت، ۱۹۸۱م.
۱۴۹. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۴، ص۱۹۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۵۰. جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، ج۴، ص۲۰۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۵۱. ژولین، ش ا، تاریخ افریقیا الشمالیة، ج۲، ص۴۳، ترجمۀ محمد مزالی و دیگران، تونس، ۱۹۸۳م.
۱۵۲. طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، ج۱، ص۱۰۹، حاشیۀ ۲، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
۱۵۳. طنجی، محمد بن تاویت، «دولة الرستمیین اصحاب تاهرت»، ج۱، ص۱۰۹، صحیفة معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۷۵م، ج ۵، شم‌ ۱-۲.
۱۵۴. بورویبه، رشید، مدن مندثرة، ج۱، ص۳۸-۴۰، الجزایر، ۱۹۸۱م.
۱۵۵. زیاده، نقولا، افریقیات، ج۱، ص۱۲۸، لندن، ۱۹۹۱م.
۱۵۶. ژولین، ش ا، تاریخ افریقیا الشمالیة، ج۲، ص۴۳-۴۴، ترجمۀ محمد مزالی و دیگران، تونس، ۱۹۸۳م.
۱۵۷. مارسه، ژرژ، بلاد المغرب و علاقاتها بالمشرق الاسلامی فی العصور الوسطی، ج۱، ص۱۳۳، ترجمۀ محمود عبدالصمد هیکل، اسکندریه، ۱۹۹۱م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تاهرت»، شماره۵۷۳۳.    



جعبه ابزار