• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبیین تاریخ (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تبیین تاریخ
۷. تبیین تاریخ و سرگذشت پیامبران گذشته، برای آرامش دل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و عبرت آموزی مؤمنان:
«قد نعلم انه لیحزنک الذی یقولون فانهم لایکذبونک ولـکن الظـلمین بـایـت الله یجحدون• ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا واوذوا حتی‌اتـهم نصرنا ولا مبدل لکلمـت الله ولقد جآءک من نبای المرسلین» میدانیم که گفتار آنها تو را غمگین می‌کند ولی ( غم مخور و بدان) آنها تو را تکذیب نمی‌کنند بلکه ظالمان آیات خدا را انکار می‌نمایند! • پیامبرانی پیش از تو نیز تکذیب شدند و در برابر تکذیبها صبر و استقامت کردند، و (در این راه) آزار دیدند تا هنگامی که یاری ما به آنها رسید (تو نیز چنین باش، و این یکی از سنتهای الهی است) و هیچ چیز نمیتواند سنن خدا را تغییر دهد و اخبار پیامبران به تو رسیده.
«تلک من انبآء الغیب نوحیهآ الیک ما کنت تعلمهآ انت ولا قومک من قبل هـذا فاصبر ان العـقبة للمتقین» اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی می‌کنیم، نه تو و نه قوم تو اینها را قبل از این نمی‌دانستید، بنابراین صبر و استقامت کن که عاقبت از آن پرهیزکاران است. (سیاق آیات قبل و بعد، گویای برداشت یاد شده است. )
«وکلا نقص علیک من انبآء الرسل ما نثبت به فؤادک وجآءک فی هـذه الحق وموعظة وذکری للمؤمنین» ما از هر یک از سرگذشتهای انبیا را برای تو باز گو کردیم تا قلبت آرام (و اراده ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشتها) حق و موعظه و تذکر برای مؤمنان آمده است.
«ذلک من انبآء الغیب نوحیه الیک وما کنت لدیهم اذ اجمعوا امرهم وهم یمکرون• ومآ اکثر الناس ولو حرصت بمؤمنین» این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌فرستیم، تو (هرگز) نزد آنها نبودی هنگامی که تصمیم گرفتند و نقشه می‌کشیدند• و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی، ایمان نمی‌آورند!.
۸. تبیین تاریخ برای تسلای دل پیامبر صلی الله علیه وآله، با بیان فرجام شوم کفرپیشگان و تکذیبگران انبیا:
«تلک القری نقص علیک من انبآئها ولقد جآءتهم رسلهم بالبینـت فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا من قبل...» اینها آبادیهائی است که اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم آنها (چنان لجوج بودند که) به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند ایمان نمی‌آوردند ... . (آیات قبل، بیان سرنوشت شوم اقوام و ملتهایی است که بر اثر تکذیب انبیا دچار عذاب الهی شدند)
۹. خداوند، بیان کننده سرگذشت امتهای پیشین برای پیامبر صلی الله علیه وآله:
«تلک القری نقص علیک من انبآئها ولقد جآءتهم رسلهم بالبینـت فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا من قبل کذلک یطبع الله علی قلوب الکـفرین» اینها آبادیهائی است که اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم آنها (چنان لجوج بودند که) به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند ایمان نمی‌آوردند اینچنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه حس تشخیص را از آنها سلب می‌کند).

«ذلک من انبآء القری نقصه علیک منها قآئم وحصید» این از خبرهای شهرها و آبادیهاست که ما برای تو باز گو می‌کنیم، که بعضی (هنوز) بر پا هستند و بعضی درو شده‌اند (و از میان رفته‌اند).
«کذلک نقص علیک من انبآء ما قد سبق وقد ءاتینـک من لدنا ذکرا» اینچنین اخبار گذشته را برای تو بازگو می‌کنیم، و ما از ناحیه خود ذکر (و قرآنی) به تو دادیم.
۱۰. تبیین تاریخ انبیا برای پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از جانب خداوند:
«ورسلا قد قصصنـهم علیک من قبل ورسلا لم نقصصهم علیک وکلم الله موسی تکلیما» و پیامبرانی که سرگذشت آنها را قبلا برای تو بیان کرده‌ایم و پیامبرانی که سرگذشت آنها را بیان نکرده‌ایم و خداوند با موسی سخن گفت.
«نحن نقص علیک احسن القصص بمآ اوحینآ الیک هـذا القرءان وان کنت من قبله لمن الغـفلین• اذ قال یوسف لابیه یـابت انی رایت احد عشر کوکبا والشمس والقمر رایتهم لی سـجدین» ما نیکو ترین قصه ها را از طریق وحی و فرستادن این قرآن برای تو بازگو می کنیم هر چند پیش از آن، از آن غافل بودی• (بخاطر آر) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب دیدم یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده می‌کنند!
«ولقد ارسلنا رسلا من قبلک منهم من قصصنا علیک ومنهم من لم نقصص علیک وما کان لرسول ان یاتی بـایة الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضی بالحق وخسر هنالک المبطـلون» ما پیش از تو رسولانی فرستادیم، گروهی از آنان سرگذشتشان را برای تو بازگو کرده‌ایم، و گروهی را برای تو بازگو نکرده‌ایم، هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد، و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آنها) صادر شود در میان آنها به حق داوری خواهد شد، و در آن هنگام اهل باطل زیان خواهند کرد.
۱۱. خداوند، بیان کننده نیکوترین تاریخ و سرگذشت پیشینیان:
«نحن نقص علیک احسن القصص بمآ اوحینآ الیک هـذا القرءان وان کنت من قبله لمن الغـفلین» ما نیکو ترین قصه ها را از طریق وحی و فرستادن این قرآن برای تو بازگو می کنیم هر چند پیش از آن، از آن غافل بودی.
۱۲. تبیین تاریخ اصحاب کهف در قرآن، واقعی و به دور از خرافات:
«نحن نقص علیک نباهم بالحق انهم فتیة ءامنوا بربهم وزدنـهم هدی» ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو می‌کنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.
۱۳. اندیشیدن، از اهداف تبیین تاریخ در قرآن:
«ولو شئنا لرفعنـه بها ولـکنه اخلد الی الارض واتبع هوه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بـایـتنا فاقصص القصص لعلهم یتفکرون» و اگر می‌خواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا می‌بردیم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختیم) ولی او به پستی گرائید و از هوای نفس خویش پیروی کرد او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می‌کند (گوئی آنچنان تشنه دنیا پرستی است که هرگز سیراب نمی‌شود) این مثل جمعیتی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را (برای آنها) بازگو کن شاید بیندیشند (و بیدار شوند).
۱۴. تبیین تاریخ عیسی علیه‌السلام در قرآن، حق و به دور از خرافات:
«ان هـذا لهو القصص الحق وما من الـه الا الله وان الله لهو العزیز الحکیم» این همان سرگذشت واقعی ( مسیح ) است. (و ادعاهایی همچون الوهیت او، یا فرزند خدا بودنش، بی اساس است). و هیچ معبودی، جز خداوند یگانه نیست، و خداوند توانا و حکیم است. (کلمه «هذا» اشاره به داستان عیسی علیه‌السلام است که در آیات پیشین بیان شده است. )
۱۵. پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به تبیین واقعی تاریخ فرزندان آدم علیه‌السّلام (هابیل و قابیل):
«واتل علیهم نبا ابنی ءادم بالحق اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما ولم یتقبل من الاخر قال لاقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقین» داستان دو فرزند آدم را به حق بر آنها بخوان، هنگامی که هر کدام عملی برای تقرب (به پروردگار) انجام دادند، اما از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد (برادری که عملش مردود شده بود به برادر دیگر) گفت: بخدا سوگند تو را خواهم کشت (برادر دیگر) گفت (من چه گناهی دارم زیرا) خدا تنها از پرهیزکاران میپذیرد!
۱۶. پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به تبیین تاریخ بلعم باعورا برای مردم، با هدف اندیشیدن و تفکر:
«واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن فکان من الغاوین• ولو شئنا لرفعنـه بها ولـکنه اخلد الی الارض واتبع هوه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بـایـتنا فاقصص القصص لعلهم یتفکرون»و برای آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولی (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد•و اگر می‌خواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا می‌بردیم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختیم) ولی او به پستی گرائید و از هوای نفس خویش پیروی کرد او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می‌کند (گوئی آنچنان تشنه دنیا پرستی است که هرگز سیراب نمی‌شود) این مثل جمعیتی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را (برای آنها) بازگو کن شاید بیندیشند (و بیدار شوند). (در روایتی از امام رضا علیه‌السلام مقصود از «الذی آتیناه...» بلعم باعورا می‌باشد که در زمان موسی علیه‌السلام می‌زیسته است. )

۱۷. تبیین تاریخ ابراهیم علیه السلام، فرمان الهی به پیامبر صلی الله علیه وآله:
«واتل علیهم نبا ابرهیم» و بر آنها خبر ابراهیم را بخوان.
۱۸. پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به تبیین تاریخ نوح علیه‌السلام :
«واتل علیهم نبا نوح اذ قال لقومه یـقوم ان کان کبر علیکم مقامی وتذکیری بـایـت الله فعلی الله توکلت فاجمعوا امرکم وشرکآءکم ثم لایکن امرکم علیکم غمة ثم اقضوا الی ولاتنظرون» بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام که به قوم خود گفت‌ای قوم من اگر موقعیت و یادآوری من نسبت به آیات الهی بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است (هر کار از دستتان ساخته است بکنید) من بر خدا توکل کرده‌ام فکر خود و قدرت معبودهایتان را جمع کنید و هیچ چیز بر شما مستور نماند سپس به حیات من پایان دهید (و لحظه‌ای) مهلتم ندهید! (اما توانائی ندارید).
۱۹. خداوند، تبیین کننده تاریخ موسی علیه‌السلام و فرعون برای مؤمنان، به دور از هرگونه خرافه:
«نتلوا علیک من نبا موسی وفرعون بالحق لقوم یؤمنون» ما از داستان موسی و فرعون به حق بر تو می‌خوانیم، برای گروهی که ایمان بیاورند.
۲۰. تبیین داستان گروه شکایت کننده در نزد داود علیه السلام، مهم و مفید:
«وهل‌اتـک نبؤا الخصم اذ تسوروا المحراب» آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! («نبا» به خبر دارای فایده بزرگ گفته می‌شود.)
۲۱. تبیین داستان حضرت مریم علیهاالسلام ، وحی شده از سوی خدا به پیامبر صلی الله علیه وآله:
«ذلک من انبآء الغیب نوحیه الیک وما کنت لدیهم اذ یلقون اقلـمهم ایهم یکفل مریم وما کنت لدیهم اذ یختصمون» (ای پیامبر! ) این، از خبرهای غیبی است که به تو وحی می‌کنیم، و تو در آن هنگام که قلمهای خود را (برای قرعه کشی) به آب می‌افکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستی مریم را عهده دار شود، و (نیز) به هنگامی که (دانشمندان بنی اسرائیل، برای کسب افتخار سرپرستی او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتی، (و همه اینها، از راه وحی به تو گفته شد).
۲۲. خداوند، تبیین کننده تاریخ پیشینیان در قرآن:
«کذلک نقص علیک من انبآء ما قد سبق وقد ءاتینـک من لدنا ذکرا» اینچنین اخبار گذشته را برای تو بازگو می‌کنیم، و ما از ناحیه خود ذکر (و قرآنی) به تو دادیم.
۲۳. تبیین سرگذشتهای هشداردهنده و بازدارنده از هواهای نفسانی، بخشی از موضوعات قرآن:
«وکذبوا واتبعوا اهواءهم وکل امر مستقر• ولقد جاءهم من الانباء ما فیه مزدجر» آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند و هر امری قرارگاهی دارد• به اندازه کافی برای انزجار از بدیها اخبار (انبیا و امتهای پیشین) به آنها رسیده است.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. انعام/سوره۶، آیه۳۳.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۳۴.    
۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۸۷.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۰۹.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۴۹.    
۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۳۶۲.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۱۲۴.    
۸. هود/سوره۱۱، آیه۱۲۰.    
۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۱، ص۹۵.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۲۸۳.    
۱۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۲.    
۱۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۳.    
۱۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۱، ص۳۷۴.    
۱۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۸۸.    
۱۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۱.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۱.    
۱۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۲۵۷.    
۱۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۲۷۴.    
۱۹. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۲۲۲.    
۲۰. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۳۱۶.    
۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۰.    
۲۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۱، ص۴.    
۲۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۲۲۸.    
۲۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۷۱.    
۲۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۳۲۸.    
۲۶. طه/سوره۲۰، آیه۹۹.    
۲۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۲۹۲.    
۲۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۲۹۴.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۶۴.    
۳۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۲۱۲.    
۳۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۳.    
۳۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۴.    
۳۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج، ص.    
۳۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۳۰۰.    
۳۵. غافر/سوره۴۰، آیه۷۸.    
۳۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۵۳۵.    
۳۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۱۸۱.    
۳۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۳.    
۳۹. کهف/سوره۱۸، آیه۱۳.    
۴۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۳، ص۳۴۸.    
۴۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۳۶۰.    
۴۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۶.    
۴۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۴۳۴.    
۴۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۷، ص۱۳.    
۴۵. المیزان، علامه طباطبائی، ج۳، ص۲۲۷.    
۴۶. آل عمران/سوره۳، آیه۶۲.    
۴۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۳، ص۳۵۸.    
۴۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۵۹۱.    
۴۹. مائده/سوره۵، آیه۲۷.    
۵۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۵، ص۴۸۵.    
۵۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۴۶.    
۵۲. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۲، ص۱۰۲.    
۵۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵.    
۵۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۶.    
۵۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۹.    
۵۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۳۹۱.    
۵۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۲۵۳.    
۵۸. یونس/سوره۱۰، آیه۷۱.    
۵۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۱۴۸.    
۶۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۸، ص۳۵۰.    
۶۱. قصص/سوره۲۸، آیه۳.    
۶۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۶.    
۶۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۱۰.    
۶۴. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۴۸۱.    
۶۵. ص/سوره۳۸، آیه۲۱.    
۶۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۲۹۰.    
۶۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۴۵.    
۶۸. آل عمران/سوره۳، آیه۴۴.    
۶۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ۳ج، ص۲۹۷.    
۷۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۵۴۴.    
۷۱. طه/سوره۲۰، آیه۹۹.    
۷۲. قمر/سوره۵۴، آیه۳.    
۷۳. قمر/سوره۵۴، آیه۴.    
۷۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۹۰- ۹۱.    
۷۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۳، ص۱۰- ۱۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تبیین تاریخ».    



جعبه ابزار