• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تسبیح در احادیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در احادیث ، تسبیح با اهمیت شمرده شده و، مانند تحمید و تکبیر و تهلیل، از جمله اذکاری است که گفتن آن به مسلمانان توصیه شده است. مصدر مَنحوتِ (تراشیده شده) سبحان اللّه، «سَبْحَلَه» است، نظیر بَسمَله و حَمدَلَه.



بنا بر حدیثی از پیامبر اکرم ، تسبیح یکی از اذکاری است که خداوند آن را بر گزیده است
[۱] علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۴۶۳، چاپ بکری حیّانی و صفوة السقّا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و در احادیث برای آن اجر و ثواب بسیاری ذکر شده است.
[۲] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۷۱، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۵] حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱، ص۱۱۹، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.



از برخی احادیث چنین برداشت می‌شود که تسبیح منحصر به ذکر زبانی نیست، بلکه انجام دادن برخی کارها و نفس برخی احوال نیز تسبیح به شمار می‌آید، از جمله: تعلیم و تعلم ،
[۶] ابن بابویه، امالی الصدوق، ج۱، ص۴۹۲، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۷] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۴۸۸، قم ۱۴۱۴.
تنفس و سکوت و خواب روزه دار،
[۹] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج۷، ص۱۱۸، مصر ۱۳۴۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
تضرع
[۱۰] ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.
و نَفَس کسی که در غم ائمه اطهار باشد.
[۱۴] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۱۱۵، قم ۱۴۱۴.



گفته شده است که تسبیح باید باتوجه به عظمت خدا و حضور آن در قلب باشد تا قلبِ تسبیح کننده خاشع شود
[۱۵] الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۱، ج۱۱، ص۲۸۱، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
و خداوند نیز تسبیح کنندگان را یاری می‌کند.
[۱۶] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.



بنا بر احادیث، تسبیح هر موجودی مناسب با زبان و حال خود آن موجود است؛ بنابراین، تسبیح غیرذوی العقول تسبیح لفظی نیست، بلکه از آن جهت است که بر صانعشان دلالت می‌کنند یا به جهت منافعی است که برای عالَم دارند. در برخی احادیث آمده که حرکت همه اشیا نوعی تسبیح آفریدگار است.
[۱۷] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
[۱۸] ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج۱، ص۲۴ـ ۲۵، تهران ۱۳۲۸ ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
برخی، این قبیل تسبیحات از جمله تسبیح زمین و کوه‌ها را تسبیح اهل آن، یعنی فرشته و جن ، دانسته‌اند.
[۲۱] نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ج۱، ص۳۳۶، قم ۱۴۰۴.



در زمان‌ها و مکان‌ها و حالات مخصوصی تسبیح سفارش شده است، از جمله بین اذان و اقامه ، هنگام کسوف و خسوف و رعد و برق ،
[۲۴] مالک بن انس، اَلمُوَطَّأ، ج۲، ص۹۹۲، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۲۵] احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۱۲۴ـ ۱۲۵، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
در مکه و مساجد بویژه مسجد مِنی (ظاهراً مسجد خَیْف )، و نیز پیش از خواب
[۲۶] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۴۴، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
[۲۷] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۱۱۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
[۳۰] حیی بن شرف نووی، الاذکار من کلام سیّدالابرار، ص۴۱-۴۲،چاپ محیی الدین شامی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸
از جمله موارد تسبیح گفتن، هنگام تعجب است و بنا بر حدیثی نبوی، ثواب تسبیح از روی تعجب با غیر آن برابر نیست.
[۳۲] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰۸، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
[۳۳] احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۱، ص۱۴۶، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۳۴] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۱، ص۱۸۹، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۳۵] ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۴۲۸، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۳۶] تعلیقات شفیعی کدکنی، ص ۵۶۴، محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.



تسبیح در نماز بسیار گفته می‌شود و برخی از آن‌ها واجب است. سه مرتبه گفتن «سبحان اللّه» یا یک مرتبه گفتن «سبحانَ ربی العظیم و بحمده» در رکوع و «سبحانَ ربی الاعلی و بحمده» در سجود ، حداقل ذکر در این دو رکن نماز است.
[۳۷] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۲، ص۴۷ـ ۴۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۳۸] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۷ـ ۷۸، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
تسبیح در رکعت سوم نماز مغرب و در رکعت‌های سوم و چهارم نمازهای چهار رکعتی، بخشی از تسبیحاتِ اربعه است.
[۳۹] حمزه بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، ج۱، ص۶۹، چاپ محسن حسینی امینی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
نام دیگر نماز مستحبی جعفر بن ابی طالب ، مشهور به نماز جعفر طیار ، به سبب کثرت ذکر تسبیحات اربعه در آن، نماز حَبْوه یا نماز تسبیح است.
[۴۰] ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۱، ص۴۴۲ـ۴۴۳، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.



در کتب روایی، از پیامبر اکرم و ائمه اطهار تسبیحات مخصوصی، حتی برای هر یک از روزهای هفته، نقل شده است،
[۴۳] سعید بن هبة اللّه قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین المعروف ب الدعوات، ج۱، ص۹۰ـ۹۴، قم ۱۴۰۷.
[۴۴] ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۹۷ـ۱۳۲، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
اما در این میان تسبیح حضرت زهرا از همه مشهورتر است و گفتن آن بیش‌تر توصیه شده است. بنا به آنچه در احادیث شیعه و سنّی فراوان نقل شده است، پیامبر اکرم به حضرت زهرا توصیه کردند که هنگام خواب یا پس از هر نماز فریضه، ۳۴ اللّه اکبر و ۳۳ الحمدللّه و ۳۳ سبحان اللّه بگوید. بدین جهت، این اذکار را تسبیح حضرت زهرا می‌نامند.
[۴۶] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۱۲۳، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۴۷] سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۵، ص۳۰۶ـ ۳۰۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۴۸] احمدبن محمد طحاوی، ج۳، ص۲۳۳،۲۹۸، شرح معانی الاثار، چاپ محمد زهری نجار و محمدسید جادالحق، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
[۴۹] حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۸۱، قم ۱۴۱۲.
از ائمه اطهار احادیث بسیاری درباره اهمیت تسبیح حضرت زهرا نقل شده است. امام صادق آن را از مصادیق ذکر کثیر دانسته است. سفارش به فرزندان برای گفتن تسبیح حضرت زهرا مانند سفارش به خواندن نماز، نزد امامان مرسوم بوده است و از جمله آثار آن را سعادت گوینده آن دانسته‌اند.


در باره آداب و مستحباتِ گفتن این تسبیح پس از نماز ، احادیثی نقل شده است، از جمله گفتن آن پیش از تغییر حالت نماز، شمردن تعداد آن با دست یا با تسبیحِ تربت امام حسین ، و گفتن «لااله الااللّه» پس از آن.
[۵۴] محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۰، ص۴۰۴ـ۴۰۶، ج ۱۰، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.



(۱) ابن بابویه، امالی الصدوق، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۲) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.
(۳) ابن جوزی، تلبیس ابلیس، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۴) ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، مصر ۱۳۴۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۵) ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۶) ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، تهران ۱۳۲۸ ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۷) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۸) سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۹) احمد بن محمد برقی، المحاسن، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
(۱۰) احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۱۱) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۱۲) نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم ۱۴۰۴.
(۱۳) حرّ عاملی.
(۱۴) حمزه بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، چاپ محسن حسینی امینی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۵) حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۴۱۲.
(۱۶) احمدبن محمد طحاوی، شرح معانی الا´ثار، چاپ محمد زهری نجار و محمدسید جادالحق، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۱۷) محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
(۱۸) محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۱۹) سعید بن هبة اللّه قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
(۲۰) علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
(۲۱) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۲۲) کلینی، الکافی.
(۲۳) مالک بن انس، اَلمُوَطَّأ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۲۴) علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوة السقّا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۲۵) علامه مجلسی، بحارالانوار.
(۲۶) محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲۷) محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۳.
(۲۸) الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۱، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۲۹) محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۱۰، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۳۰) احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۳۱) حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۳۲) یحیی بن شرف نووی، الاذکار من کلام سیّدالابرار، چاپ محیی الدین شامی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.


۱. علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۴۶۳، چاپ بکری حیّانی و صفوة السقّا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۷۱، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۳. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۰۶.    
۴. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۱۹.    
۵. حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱، ص۱۱۹، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
۶. ابن بابویه، امالی الصدوق، ج۱، ص۴۹۲، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۷. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۴۸۸، قم ۱۴۱۴.
۸. کلینی، الکافی، ج۴، ص۶۴.    
۹. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج۷، ص۱۱۸، مصر ۱۳۴۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۱۰. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.
۱۱. حرّ عاملی،وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۰۰.    
۱۲. کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۶.    
۱۳. محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، ج۱، ص۳۳۸، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۳.    
۱۴. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۱۱۵، قم ۱۴۱۴.
۱۵. الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۱، ج۱۱، ص۲۸۱، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۱۶. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۱۷. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
۱۸. ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج۱، ص۲۴ـ ۲۵، تهران ۱۳۲۸ ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۱۹. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۶۸.    
۲۰. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۴.    
۲۱. نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ج۱، ص۳۳۶، قم ۱۴۰۴.
۲۲. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.    
۲۳. حرّ عاملی،وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۹۷.    
۲۴. مالک بن انس، اَلمُوَطَّأ، ج۲، ص۹۹۲، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۵. احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۱۲۴ـ ۱۲۵، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۶. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۴۴، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۲۷. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۱۱۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۲۸. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۰، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.    
۲۹. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۷، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.    
۳۰. حیی بن شرف نووی، الاذکار من کلام سیّدالابرار، ص۴۱-۴۲،چاپ محیی الدین شامی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸
۳۱. حرّ عاملی،وسائل الشیعه،ج۱۳، ص۲۸۸۲۸۹.    
۳۲. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰۸، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۳۳. احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۱، ص۱۴۶، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۳۴. احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۱، ص۱۸۹، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۳۵. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۴۲۸، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۳۶. تعلیقات شفیعی کدکنی، ص ۵۶۴، محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۳۷. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۲، ص۴۷ـ ۴۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۳۸. محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۷ـ ۷۸، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۳۹. حمزه بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، ج۱، ص۶۹، چاپ محسن حسینی امینی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴۰. ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۱، ص۴۴۲ـ۴۴۳، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۴۱. کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۶۵۴۶۶.    
۴۲. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۲، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۳.    
۴۳. سعید بن هبة اللّه قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین المعروف ب الدعوات، ج۱، ص۹۰ـ۹۴، قم ۱۴۰۷.
۴۴. ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص۹۷ـ۱۳۲، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۴۵. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۰۵۲۰۷.    
۴۶. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۱۲۳، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۴۷. سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۵، ص۳۰۶ـ ۳۰۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۴۸. احمدبن محمد طحاوی، ج۳، ص۲۳۳،۲۹۸، شرح معانی الاثار، چاپ محمد زهری نجار و محمدسید جادالحق، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۴۹. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۸۱، قم ۱۴۱۲.
۵۰. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۰۰.    
۵۱. حرّ عاملی،وسائل الشیعه، ج۶، ص۴۳۹۴۴۷.    
۵۲. کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲.    
۵۳. کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲.    
۵۴. محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۰، ص۴۰۴ـ۴۰۶، ج ۱۰، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تسبیح در احادیث»، شماره۳۵۲۹.    



جعبه ابزار