تعریف دین1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دين ، واژهاى است عربى كه در
لغت به معناى
اطاعت و
جزا و... آمده، و اصطلاحاً به معناى
اعتقاد به آفرينندهاى براى
جهان و
انسان ، و دستورات عملى متناسب با اين عقايد مىباشد.
كسانى كه مطلقاً معتقد به آفرينندهاى نيستند و پيدايش پديدههاى جهان را تصادفى و يا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادى و طبيعى مىدانند «بى دين» ناميده مىشوند. اما كسانى كه معتقد به آفرينندهاى براى جهان هستند هر چند عقايد و مراسم دينى ايشان، توام با
انحرافات و
خرافات باشد «با دين» شمرده مىشوند.
بر اين اساس، اديان موجود در ميان انسانها به
حق و
باطل ، تقسيم مىشوند، و
دين حق عبارتست از؛ آيينى كه داراى عقايد درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهايى را مورد توصيه و تاكيد قرار دهد كه از
ضمانت كافى براى
صحت و
اعتبار ، برخوردار باشند.
با توجه به توضيحى كه درباره
مفهوم اصطلاحى دين ، داده شد روشن گرديد كه هر دينى دست كم از دو بخش، تشكيل مىگردد:
عقيده يا عقايدى كه
حكم پايه و اساس و
ريشه آن را دارد.
دستورات عملى كه متناسب با آن پايه يا پايه هاى عقيدتى و برخاسته از آنها باشد.
بنابراين، كاملاً بجاست كه بخش عقايد در هر دينى «
اصول »، و بخش احكام عملى «
فروع » آن دين ناميده مىشود چنانكه دانشمندان اسلامى، اين دو اصطلاح را در مورد عقايد و
احكام اسلامى بكار بردهاند.
اديان توحيدى كه همان
اديان آسمانى و حقيقى هستند داراى سه
اصل كلى مشترك مىباشند: اعتقاد به خداى يگانه، اعتقاد به زندگى ابدى براى هر فردى از انسان در
عالم آخرت و دريافت
پاداش و
كيفر اعمالى كه در اين جهان انجام داده است، و اعتقاد به
بعثت پيامبران از طرف
خداى متعا ل براى هدايت بشر بسوى كمال نهائى و
سعادت دنيا و
آخرت .
اين اصول سه گانه، در واقع، پاسخهايى است به اساسى ترين سئوالاتى كه براى هر انسان آگاهى مطرح مىشود: مبد هستى كيست؟ پايان زندگى چيست؟ از چه راهى مىتوان بهترين برنامه زيستن را شناخت؟
هر چند
توحيد و
نبوت و
معاد ، اساسى ترين عقايد در همه اديان آسمانى است ولى مى توان عقايد ديگرى را كه يا از تحليل آنها بدست مىآيد، يا از توابع آنها مى باشد طبق اصطلاح خاصى جز عقايد اصلى بحساب آورد، مثلاً مى توان اعتقاد به وجود خدا را يك اصل، و اعتقاد به وحدت او را اصل دوم شمرد، يا اعتقاد به اصل نبوت را جز اصول همه اديان، و اعتقاد به
نبوت پيغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) را اصل ديگرى از اصول دين اسلام شمرد. چنانكه بعضى از دانشمندان
شيعه «
عدل » را كه يكى از عقايد فرعى توحيد است اصل مستقلى شمرده اند و «
امامت » را كه از توابع نبوت است اصل ديگرى محسوب داشته اند. در حقيقت، استعمال واژه «اصل» در مورد اينگونه اعتقادات، تابع
اصطلاح و قرارداد است و جاى بحث و
مناقشه ندارد.
بنابراين واژه «اصول دين» را مى توان به دو معنا عام و خاص بكار برد: اصطلاح عام آن در برابر «فروع دين» و بخش احكام بكار مى رود و شامل همه عقايد معتبر مىشود، و اصطلاح خاص آن، به اساسى ترين عقايد، اختصاص مى يابد. نيز مى توان تعدادى از عقايد مشترك بين همه اديان آسمانى مانند اصول سه گانه (توحيد، نبوت، معاد) را «اصول دين» ـ بطور
مطلق ـ و آنها را باضافه يك يا چند اصل ديگر «اصول دين خاص» و يا با اضافه كردن يك يا چند اعتقادى كه از مشخصات
مذهب و فرقه خاصى است «اصول دين و مذهب» يا «اصول عقايد يك مذهب» بحساب آورد.
محمد تقى، مصباح يزدى، آموزش عقايد، ج۱، ص۳۳ ـ ۲۸، برگرفته شده از مقاله «تعریف دین».