• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاخر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفاخر
تفاخر از ریشه «ف-خ-ر» به معنای فخر فروختن، خود بزرگ بینی، به خویش بالیدن، خود ستایی کردن به صفات (خصالمباهات کردن به مکارم و مناقبی چون اصل و نسب و غیر آن
[۲] تاج العروس، زبيدي، ج‌۷، ص‌۳۴۱.
[۴] المصباح، ص‌۴۶۴، «فخر».
، ادعای عظمت و بزرگی و شرافت در امور ذاتی یا خارج از ذات است.
[۵] النهایه، ابن اثیر، ج‌۳، ص‌۴۱۸.
[۶] التحقیق، ج‌۹، ص‌۳۸، «فخر».

برخی تفاخر را مخصوص مباهات به امور بیرون از ذات انسان از قبیل مال، جاه و اولاد دانسته‌اند.
[۸] بصائر ذوی التمییز، ج‌۴، ص‌۱۷۶.
[۹] عمدة الحفاظ، ج‌۳، ص‌۲۰۶، «فخر».

تَفاخَرَ القومُ یعنی جمعیت بر یکدیگر فخرفروختند.
این کلمه در اصل به معنای بزرگی است، چنان‌که به درخت خرمای تناور، نخله فخور گفته‌اند.
و فخور، کسی است که مناقب و خوبیهای خود را برای خود نمایی برمی‌شمرد.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. لسان العرب، ابن منظور، ج‌۵، ص‌۴۸، «فخر».    
۲. تاج العروس، زبيدي، ج‌۷، ص‌۳۴۱.
۳. مجمع البحرین، طریحی، ج‌۳، ص‌۳۷۰-۳۶۹.    
۴. المصباح، ص‌۴۶۴، «فخر».
۵. النهایه، ابن اثیر، ج‌۳، ص‌۴۱۸.
۶. التحقیق، ج‌۹، ص‌۳۸، «فخر».
۷. مفردات، راغب اصفهانی،ص‌۳۷۶.    
۸. بصائر ذوی التمییز، ج‌۴، ص‌۱۷۶.
۹. عمدة الحفاظ، ج‌۳، ص‌۲۰۶، «فخر».
۱۰. مجمع البحرین، طریحی، ج‌۴، ص‌۳۷۰-۳۶۹.    
۱۱. الصحاح، جوهري، ج‌۲، ص‌۷۷۹.    
۱۲. لسان‌العرب، ابن منظور، ج‌۱۰، ص‌۱۹۹، «فخر».    
۱۳. التبیان، شیخ طوسی، ج‌۵، ص‌۴۵۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تفاخر (قرآن)»    







جعبه ابزار